حبیب ترکاشوند
چند روز پس از آنکه خاتمی با نگاه طلبکارانه برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات شرط گذاشت.وی در دیدار عدهای که اساتید دانشگاهی و اعضای جامعه پزشکی نامیده شدهاند، گام دیگری در راستای هماهنگی کامل خود با متهمان ردیف اول و دوم فتنه و نزدیک شدن به اپوزیسیون برداشت.
خیزشی که خاتمی از آن خبر میدهد چیست؟
خاتمی در بخشی از این دیدار میگوید:«نگرانیام از این است، ما در این موقعیتی که هستیم، خدای نکرده به خاطر رفتارهای نادرستی که هست، خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا میکند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.» باید پرسید این خیزشی که خاتمی از آن خبر میدهد چیست و چه رخدادی قرار است در آینده رخ دهد که فقط خاتمی از آن باخبر است و دیگران نمیدانند؟ آیا این خیزش همان اظهار امیدواری بود که خاتمی چندی پیش در جلسات داخلی به اصلاحطلبان داده بود که طی 5، 6 ماه آینده خبرهای خوشی برای اصلاحطلبان میرسد؟
خاتمی با چه سازوکاری تشکیل دولت داد
رئیس دولت اصلاحات در ادامه با اشاره به شروطی که برای نظام مطرح کرده و انتقادهایی که به وی در این باره شده بود، بار دیگر موضوع انتخابات را مطرح کرده و میگوید:«اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تأکید میکنیم و میگوییم راه برونرفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به گونهای برگزار شود که مردم احساس کنند رأیشان مؤثر است و آزادانه میتوانند رأی بدهند و هر کسی را خواستند میتوانند انتخاب کنند.» خاتمی در حالی از لزوم مؤثر بودن رأی مردم سخن میگوید که در سال 76 و در دورانی که همگی رقیب وی را رئیس جمهورآینده ایران میدانستند، مردم با رأی خود و در میان بهت و حیرت کارشناسان داخلی و خارجی وی را که گوشهنشین کتابخانه ملی بود بر کرسی ریاست قوه اجرایی نظام نشاندند. اگر رأی مردم مؤثر نیست و مردم نمیتوانند آزادانه انتخاب کنند، پرزیدنت سابق پاسخ دهد از طریق چه ساز و کاری 8 سال بر مردم حکومت کرد؟
معیار اعتقاد به اصل نظام چیست؟
حامی فتنهگران 88 در ادامه میگوید: «تدبیر حکم میکند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند» باید گفت این منتقدان و معترضانی که خاتمی از آنها دم میزند و در سخنان هفته پیش آنان را خادمان کشور معرفی میکند کدامند که دلسوزان نظام آنان را نمیشناسند و فقط خاتمی آنان را میشناسد؟ آیا منظورخاتمی افرادی است که در ظهر عاشورای حسینی هلهله و سوت زدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر دادند یا افرادی که در بیانیههای خود این محاربان را خداجو خواندند؟
آیا روح نظامی که امام بزرگوار آن را بنیان نهاده، غیر از ولایت فقیه است؟ کسانی که این رکن نظام را زیر سؤال برده، علیه آن شعار میدهند یا اینکه با سکوت و رضایت به اقدامات فتنهگران، عملاً آن را تأیید میکنند میتوانند خود را معتقدان به اصل نظام محسوب کنند؟
شباهتسازی تاریخی از نگاه خاتمی
خاتمی در ادامه اشارهای به سیر تاریخ شکلگیری انقلاب از سال 42 تا 57 میکند و سرکوب مردم در سال 42 توسط رژیم را منجر به پیروزی انقلاب در سال 57 میداند و با این روایت تاریخ سعی میکند تطبیقی تاریخی بین آن جنبش و فتنه اخیر بدهد و هشدار بدهد که این حرکت انحرافی در آینده پیروز خواهد شد، اما نمیگوید جنبش سال 42 در حمایت از حاکمیت دین بود اما فتنه 88 برای پایین آوردن پرچم دین در کشور اسلامی ایران. الهامبخش جنبش سال 42 مکتب عاشورا بود اما فتنه سبز برای عاشورازدایی و حسینزدایی آمده بود. جنبش 42 دنبال جمهوری اسلامی بود ولی فتنه 88 جمهوری ایرانی را فریاد میزد. جنبش 42 در حمایت از امام شکل گرفت ولی فتنه سال گذشته تمثال مبارک ایشان را آتش زد.
آیا خاتمی بهتر نیست به جای شباهت دادن فتنه 88 با جنبش سال42 آن را با حرکت سازمان منافقین مطابقت دهد که بیشتر بتوان آن را لمس کرد و نقاط مشترک بیشتری را شمرد؟
چه کسی از زبان مردم سخن میگوید؟
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید:«مردم متولی نمیخواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد هر کس را که خواستند انتخاب کنند، کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند.» این نوع کلمات و اتهامزنی به اصولگرایان 13 سال است که از زبان خاتمی و سایر اصلاحطلبان شنیده میشود و تا چندی پیش هر روز بر تارک دهها روزنامه زنجیرهای برای ترساندن مردم از این جبهه استفاده میشد. به راستی این توهم را خاتمی و دوستانش از کجا به ارث بردهاند که فکر میکند مردم حامی آنان هستند و طیف مقابل آنان مغضوب آنان است. در زمانی که تمامی امکانات دولتی و غیردولتی به میدان آمده بود و رسانهها نیز پیاده نظام آنان بودندکه نامزد اصلاحطلب رأی نیاورد اما مردم دست رد بر سینه آنان زدند. آیا سال 84 که دولت خاتمی حاکم و مسئول اجرای انتخابات بود نیز تقلب شد و مردم به اصولگرایان رأی ندادند اگر اینگونه است که باید دولت خاتمی و شخص او بهدلیل خیانت در آرای مردم محاکمه شوند؟ اگر مردم معترض انتخاباتند، خاتمی بگوید چرا فقط در قسمتی از تهران این اعتراض ظهور و بروز داشت که آنان نیز پشیمان شدهاند و تمامی شهرها و روستاهای ایران بزرگ و پهناور توسط امثال خاتمی دیده نشد؟ آیا مردمی که به استقبال از رئیس جمهور منتخب در سفرهای استانی میروند جزو مردم محسوب نمیشوند، دهها میلیون انسانی که در 9 دی و 22 بهمن به خیابانها ریخته و خواستار دفن فتنه و محاکمه فتنهگران شدند، چطور؟ آقای خاتمی که دیگران را از تصمیمگیری به جای مردم برحذر میکند و میگوید که مردم متولی نمیخواهند بد نیست خود او نیز به این موضوع پایبند باشد و اجازه دهد تا مردم خود سرنوشت نظامشان را تعیین کنند؟
در پایان باید گفت آقای خاتمی بهتر نیست لحظهای هم که شده از دنیای توهم به درآمده و واقعیت جامعه بزرگ ایران اسلامی را ببیند؟