تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۱۳۰۲۸

جغرافیای سیاسی قدس شریف و دیدگاه امام خمینی(ره)


پس از سفر حسنی مبارک به آمریکا و سفر 24 ساعته به مراکش در مسیر بازگشت از آن کشور، در تاریخ 24 اسفند 75 از سوی رهبران دو کشور اعلام گردید در 28 ـ 27 آوریل (8 ـ 7 فروردین) شانزدهمین اجلاس کمیته قدس در سطح وزرای خارجه برگزار خواهد شد. و از طرفی «دنیس راس» هماهنگ‌کننده آمریکا در روند به اصطلاح صلح خاورمیانه به مراکش سفر کرد و با ملک حسن دیدار و مذاکره نمود. وی همچنین در روز شروع اجلاس نیز دیدار دو ساعته‌ای با یاسر عرفات در مراکش انجام داد و پس از آن عازم اسرائیل گردید. هیچ چیز از محتوای مذاکرات مسئول آمریکائی با ملک‌حسن و عرفات منتشر نشد. ولی اعزام فرستاده آمریکا در آستانه برگزاری اجلاس و دیدار با ملک‌حسن به عنوان رئیس کمیته قدس و عرفات رئیس حکومت خودگردان فلسطین و متولی قضیه قدس نشان‌دهنده آخرین توصیه‌های آمریکا مبنی بر احتراز از صدور بیانیه شدیدالحن اجلاس علیه اسرائیل و جلوگیری از تصمیمات تند و قاطع احتمالی علیه آن کشور می‌باشد.
در شانزدهمین اجلاس کمیته قدس، آقای عزالدین عراقی دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی نیز گزارشی ارائه نمود. ولی با اشاره به وتوی آمریکا گفت: امت اسلامی باید حمایت خود را برای مقابله با سیاست یهودی‌سازی قدس متمرکز کند و مسئله قدس نیازمند حمایتهای مادی، معنوی، سیاسی، و رسمی و مردمی کشورهای اسلامی است. وی همچنین افزود اسرائیل برای پایان دادن به حضور اعراب در قدس شریف سه استراتژی دارد:
- جدا نمودن شهر قدس از سایر سرزمینهای فلسطین.
- سعی در تخلیه قدس از اعراب ساکن آن.
- جلوگیری از رشد جمعیت عرب در داخل قدس و اطراف آن.
در پایان شانزدهمین نشست یک روزه کشورهای عضو کمیته قدس، بیانیه‌ای که در آن به دعوت ملک‌حسن در برگزاری اجلاس فوق جهت بررسی اوضاع خطیر قدس به عنوان اولین مسئله جهان اسلام و اصرار اسرائیل به ادامه سیاستهای خود به منظور یهودی کردن قدس اشاره شده است، منتشر نمودند. در این بیانیه 11 ماده‌ی ضمن حمایت از روند صلح خاورمیانه با اجرای تمام موافقتنامه‌های امضاء‌ شده، قدس را جزو سرزمینهای اشغالی فلسطین دانسته خواستار اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت در این رابطه شدند و با حمایت و تجدید همبستگی با مردم فلسطین، سیاستهای شهرک‌سازی و یهودی کردن قدس و سایر سرزمینهای عربی و فلسطین اشغالی را محکوم نموده و آن را مخالف موافقتنامه‌ها و قطعنامه‌های بین‌المللی و شورای امنیت دانستند و از اسرائیل خواستار توقف فوری شهرک‌سازی خصوصاً‌ در کوه ابوغنیم، آزادسازی زندانیان فلسطینی و پایان دادن به محاصره اقتصادی فلسطین شدند.
مهمترین بند قطعنامه، بند 7 آن می‌باشد که از دولتهای اسلامی و عربی که اقداماتی را به منظور برقراری رابطه با اسرائیل شروع نموده‌اند، خواسته شده است در سیاست خود تجدیدنظر نموده و همچنین خواستار بستن دفاتر ارتباطی اسرائیل در کشورهای اسلامی تا زمانیکه آن کشور به قطعنامه‌های سازمان ملل گردن نهد، شدند.
در این بیانیه برقرار کردن دارائیهای صندوق قدس در اختیار سازمان آزادیبخش فلسطین تأکید و از واتیکان خواسته‌اند از اقدامات اسرائیل در یهودی‌سازی قدس شریف جلوگیری کند و از دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی خواستند انجام تماسهای ضروری با سازمانهای منطقه‌ای و بین‌المللی به منظور بررسی راهها و امکانات برای حفظ تمدن و فرهنگ مذهبی قدس شده است.
استراتژی انقلاب اسلامی نسبت به فلسطین و قدس:
با مروری بر آنچه گذشت و از آنجا که انقلاب اسلامی ایران بر اساس الگوی جدید و ملهم از مدل مبارزاتی امام خمینی(ره) و براساس بسیج و خیزش عمومی توده‌های مردم با تکیه بر عقاید و دیدگاههای مذهبی امت اسلامی به عنوان موتور محرکه انقلاب به ثمر رسیده بود، طبیعاً این دیدگاهها اثرات بسیار زیادی در تدوین استراتژی انقلاب در ابعاد گوناگون و مخصوصاً در ارتباط با مهم‌ترین مسئله جهان اسلام یعنی آزادی فلسطین از لوث وجود رژیم اشغالگر قدس، برجای گذاشته و در تمامی زوایای آن می‌توان این اثرات را بخوبی مشاهده نمود، پس استراتژی انقلاب اسلامی نسبت به فلسطین و قدس در حقیقت استراتژی امام خمینی(ره) نسبت به این پدیده می‌باشد لذا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از جنبه‌های مختلف به تشدید مبارزات ضدصهیونیستی مسلمانان انجامید و روند مبارزه فلسطینیها را دگرگون ساخت. رژیم شاه یک متحد نیرومند غرب و اسرائیل در منطقه حساس خاورمیانه به شمار می‌آمد. ایران در زمان شاه بازار واردات انبوه کالاها و محصولات اسرائیلی بود که اقتصاد رژیم اشغالگر را رونق می‌بخشید و از سوی دیگر شاه با صدور و تأمین نفت مورد نیاز اسرائیل به کمک این رژیم می‌شتافت و نفت ایران در مجموعه اقتصاد و صنایع اسرائیل به گلوله و سلاحی می‌شد که بر سینه فلسطینیان می‌نشست. ایران پایگاهی برای عملیات جاسوسی اسرائیل و کنترل اعراب منطقه شده بود. افشای روابط پنهان و آشکار شاه با اسرائیل و مخالفت با کمکهای بیدریغ رژیم شاه به دشمن مشترک مسلمانان یکی از انگیزه‌های قیام امام خمینی(ره) را تشکیل می‌داد که خود در این‌باره فرموده است:
«یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است کمک او به اسرائیل است. من همیشه در مطالبم گفته‌ام که شاه از همان اول که اسرائیل بوجود آمد با او همکاری کرده و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل می‌داد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است». صحیفه نور، ج 4، مصاحبه امام خمینی، 16/9/1359
سرنگونی شاه و حاکمیت نظام اسلامی در ایران نخستین ضربه مهلکی بود که اهداف توسعه‌طلبانه صهیونیستها را بطور جدی به مخاطره افکند. تأثیر پیام انقلاب اسلامی و رهبری آن بر افکار عمومی آنچنان گسترده بود که وقتی انورسادات معاهده سازش را در کمپ دیوید امضا کرد دولت مصر از جرگه اعراب و حتی از جمع رژیمهای مرتجع عرب نیز اخراج شد و در انزوای کامل قرار گرفت.
با نگاهی به زمینه‌ها و عناصر دخیل در پیروزی انقلاب اسلامی که نطفه‌های آن از قیام پانزده خرداد 1342 منعقد و حتی با اشاره به جنبش‌های مذهبی نظیر لغو امتیاز تنباکو و... درمی‌یابیم که الگوی بسیج سیاسی توده‌ها که براساس آگاهی‌بخشی و مبارزه درونی و خودسازی و ظلم‌ستیزی بستر آن بود. به عنوان استراتژی امام و انقلاب اسلامی در تمامی ابعاد آن انتخاب و دنبال می‌شود.
در راستای پیوند دادن میان اندیشه‌های متجددانه امام خمینی(ره) با مسئله فلسطین لازم است اصولی را که امام در زمینه پایه‌ها و ساختار روحی، معنوی و عملی مبارزان که با ظلم با همه نمودهای آن و مسئله فلسطین به طور خاص ترسیم کرده‌اند. بیان کنیم. امام خمینی(ره) مبارزه با تمامی انواع ظلم، استکبار، را در خارج به درون انسان مجاهد و مکتبی سوق می‌دهد و آغاز مبارزه را از درون انسان مکتبی دانسته است، تا پس از تحقق پیروزی بر هوای نفس و دشمن درونی، بتواند مبارزه را با دشمن بیرونی آغاز کند و این نشان از انعکاس واقعی مفاهیم انقلاب انسانی در اسلام است.
در این زمینه امام خمینی(ره) استقلال سیاسی کشور را با مبارزه درونی انسان پیوند داده و می‌فرماید که اگر بخواهید کشورتان مستقل باشد تا دیگران در امور داخلی شما دخالت نکنند باید درون مستقل باشد تا دیگران در امور داخلی شما دخالت نکنند باید درون خود را اصلاح کنید.
از سوی دیگر امام(ره) ارزش و تأثیر داشتن علم و معرفت را با مبارزه درونی انسان مرتبط کرده و از داشتن علم بدون مبارزه با هوای نفس بر حذر داشته است و می‌فرماید: اگر نفس تزکیه نشود، علم حجاب سیاه خواهد بود.
امام خمینی(ره) قلمرو مبارزه درونی و مبارزه با دشمن که باید با او رویارویی کرد را این چنین ترسیم می‌کند و می‌فرماید که شیطان درون انسان خود انسان و هوای نفسانی اوست. امام خمینی(ره) مبارزه درونی را از خود انسان می‌داند تا نقش اندیشه را در سازندگی انسان نشان دهد و بتواند او را در مبارزه خارجی با ظلم و استکبار توانمند سازد و می‌فرماید تعدد نفرات در جنگ نقش ندارد بلکه توانایی فکر انسان تعیین‌کننده است. و این نشان‌دهندۀ درک اصولی از شیوه‌های مبارزه خارجی است. در این جا انسان آماده می‌شود تا با سلاح صبر، اراده و استقامت و عدم یأس و ناامیدی مبارزه خارجی را آغاز کند، مبارزه‌ای که امام خمینی(ره) برای آن زمان و یا مکان خاصی را تعیین نمی‌کند زیرا دشمن همواره شرارت و خشونت و خلاصه «ظلم» را پیشه خود قرار داده است.
امام خمینی(ره) از انسان مکتبی انتظار دارد تا اصول و ارزش مبارزه را درک کند و از صراط مستقیم و اسلام منحرف نشود. صراط مستقیم در اندیشه امام چیست؟ صراط مستقیم در رویارویی با استکبار ظالم جهانی تجلی می‌کند سپس عنصر انسان را که از پیش خود را برای مبارزه آگاهانه گسترده آماده ساخته است مهم می‌داند، تا سرنوشت انسان ـ ملت را با یک فرد حتی اگر خود امام باشد پیوند ندهند.
امام در این خصوص می‌فرماید که اگر خمینی سازش کند، ملت مسلمان سازش نخواهد کرد. و بدین‌سان دورنمای مبارزه با ظلم را به اراده یک فرد یا اراده موازنه قدرت پیوند نمیدهد تا مبارزه به زیان مبارزه‌جویان به پایان نرسد.
امام خمینی(ره) از دیرباز و از آغاز مبارزه طولانی خود سعی کرد تا پل ارتباطی با فلسطین برقرار سازد زیرا درک عمیق از این مسئله که مبارزه در فلسطین بر سر تصرف یک محدوده جغرافیایی کوچک نیست. بلکه مبارزه گذشته، حال و آینده اسلام است زیرا فلسطین نماد مقدس (مذهبی، تاریخی و سیاسی) است؛ امام خمینی(ره) مسئله فلسطین را از محدوده تنگ ملی‌گرایی و میهنی بیرون آورده و با ترسیم چارچوب جدید، به آن محتوایی اسلامی و انسانی بخشید. فلسطین در اندیشه‌های امام خمینی(ره) از قلمرو فلسطین بیرون آمد و به مسئله‌ای که مورد اهتمام یکتاپرستان است تبدیل شد. ایشان می‌‌فرمایند که مسئله قدس یک مسئله شخصی و مربوط به یک کشور نمی‌باشد و در حال حاضر مسئله مربوط به مسلمانان نیز نمی‌باشد، بلکه مسئله فلسطین باید مورد اهتمام موحدین جهان باشد. امام پس از ترسیم مفاهیم انسانی آرمان فلسطین می‌پردازد و نقش برجسته امت را در قبال این مسئله تعیین کرده و رسالت آزادی فلسطین را به عهده امت گذارده است و می‌فرماید قدس از آن مسلمانان است و باید به آنان بازگردانده شود. ایشان مسئله فلسطین را محور اساسی طرح اسلامی جهانی قرار داد، و روز قدس را روز حیات اسلام، و همچنین روز قدس را روز تعیین سرنوشت ملتهای مستضعف شمرده‌اند و از ملت می‌خواهد تا اقدام‌های اصولی و عملی را اتخاذ کنند و می‌فرماید که وظیفه و تکلیف همه ما نابودی اسرائیل است. ایشان می‌فرماید که رهبران بدانند که مذاکرات سیاسی با سیاستمداران جنایتکار تاریخ، قدس و فلسطین را نجات نمی‌دهد.
این پیامی آشکار به تمامی کسانی است که سعی کرده و می‌کنند تا مسئله قدس را به سرنوشت خویش و نه سرنوشت اسلام پیوند دهند. امام خمینی(ره) مسئله فلسطین را زنده کرد و آن را در چارچوب اسلام و جهان قرار داد و بدین‌سان آرمان فلسطین را از مسئله‌ای که مربوط به ملت فلسطین است بیرون آورد و به آن بعد جهانی داد، که باید جهان اسلام و ملتهای اسلامی به آن اهتمام ورزند و با یکدیگر متحد شوند تا بتوانند با رژیم صهیونیستی مبارزه کنند.
با توجه به آنچه که مذکور افتاد و از آنجا که اندیشه‌ها و دیدگاههای حضرت امام(ره) تأثیر ساختاری در دیدگاههای انقلاب اسلامی بر جای گذاشت انقلاب اسلامی نقطه عطفی در نهضت بیدارگری اسلامی بود زیرا تا پیش از آن، نهضت بیدارگری یک جریان فکری ـ فرهنگی و روشنفکری مذهبی بود که دعوت به بازگشت به خویشتن، بازگشت به هویت اسلامی و ارزشهای فراگیر مشترک میان امت اسلامی می‌نمود.
طبیعی بود که پیام انقلاب اسلامی ایران، مسلمین را تکان دهد و احساسات آنها را برانگیزد و مواضع رهبری انقلاب ایران، حضرت امام خمینی(ره) مورد توجه مسلمانان مبارز در جهان از جمله مجاهدین فلسطینی قرار گیرد و اسلامگرایی را احیا کند. مردم فلسطین، پیش از انقلاب ایران هم مسلمان بودند اما ریسمانی که آنان را به هم پیوند می‌داد و گرد هم می‌آورد یعنی عامل وحدت آنان، «عربیت» بود و اسلام در درجه دوم قرار می‌گرفت. به همین دلیل بود که فلسطینیها با عقاید مختلف اسلامی، مسیحی و مارکسیستی در یک گروه یا سازمان متشکل می‌شدند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اندیشۀ توانایی اسلام برای اتحاد و پیروزی قوت یافت و توجه دوباره مبارزان مسلمان را به خود جلب کرد.
پیوند انقلاب اسلامی ایران و فلسطین، سالها پیش از پیروزی در جبهه‌های مشترک نبرد با اسرائیل به وجود آمده بود که چریکهای ایرانی برای مبارزه با شاه به اردوگاههای فلسطینی می‌رفتند و آموزش می‌دیدند. این پیوند از سالها پیش تکوین یافته بود که امام خمینی اجازه داده بود ثلث سهم مبارک امام و خمس و نیز زکوات شرعی صرف حمایت از جنبش فلسطین گردد.
شعار «امروز ایران فردا فلسطین» در بحبوحۀ انقلاب سال 57 به صهیونیستها بیم و به فلسطینیها امید می‌داد و بهترین گواه آن اظهارات رهبران فلسطین و کادر مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین درباره انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) در سالهای اولیه انقلاب است که این اظهارات در مطبوعات داخلی و خارجی منتشر می‌شد.
مبارزه با اسرائیل منحصر به انقلاب ایران نبود، پیش از انقلاب نیز قدرتهای بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و نیز کشورهای مترقی دیگر به ظاهر حامی فلسطینیها بودند. اما این حمایت‌ها ناشی از تضاد منافع و رقابت قدرتهای جهانی و یا در عالی‌ترین شکل آن اعتقاد به حق حیات برای ملت فلسطین بود ولی هیچیک از آنها با اصل موجودیت اسرائیل تضاد نداشتند بلکه آن را به رسمیت شناخته بودند و به عنوان یک کشور تجاوزگر با آن مبارزه میکردند، در حالیکه انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی با اساس موجودیت رژیم صهیونیستی به عنوان یک کشور مخالف بوده و آن را غاصب و بقای دولت صهیونیستی را به هر شکل ممکن موجب تداوم فتنه در بلاد اسلامی می‌دانستند و این تفکر بود که غرور ملی و دینی و بیداری اسلامی را در فلسطینیان اوج داد و اسرائیل و حامیانش را بیمناک ساخت.
انتفاضه تبلور استراتژی انقلاب اسلامی در فلسطین
در آوریل 1987 کنفرانس سران عرب در اردن منعقد شد و بطور بی‌سابقه‌ای، هیچگونه موضعی در زمینه مبارزه علیه رژیم صهیونیستی دربر نداشت. تمام توجه کنفرانس مصروف جنگ ایران و عراق شده بود و بطور کلی این کنفرانس در خط کمپ دیوید حرکت میکرد.
فلسطینیها که سالها بود انتظار می‌کشیدند امت و دول عربی آنها را از آوارگی نجات بخشند، با توجه به خود مشغولی‌های گروهها و احزاب فلسطینی و اختلافات و انشعابات پی در پی آنان و با مشاهده این بی‌توجهی آشکار رژیمهای عربی به اوضاع فلاکت‌بار فلسطینیان، آخرین امیدها از اقدامات و حمایتهای دولتها و کارساز بودن اندیشه ناسیونالیسم عربی قطع شد و اندیشه اتکاء به اسلام و حرکت از درون که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به نحو موفقیت‌آمیزی تجربه شده بود، قوت گرفت. در این شرایط فاجعه خونین کشتار زائرین بیت‌الله الحرام توسط عمال حکومت سعودی به وقوع پیوست و بیش از 400 زائر خانه خدا به جرم فریاد برائت از مشرکین و سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل، در خون غلطیدند که قریب 10 نفر آنان از فلسطینیان سرزمینهای اشغالی بودند و مراسم بزرگداشت این شهدا در شهرهای رام‌الله و الخلیل و دیگر مناطق اشغالی برگزار گردید. این رخدادها زمینه‌ای شد تا در پائیز 1987 روند جدیدی از قیام و مبارزه با اسرائیل توسط ساکنین سرزمینهای اشغالی آغاز شود که انتفاضه نام گرفت. انتفاضه در لغت یعنی قیام، تکان و جنبش (تکان گنجشک خیس شده در آب برای اینکه قطرات آب را که بر اندام او سنگینی می‌کند از پرهایش بپراکند و سبکبال برای پرواز شود) قیامی که ناخالصیها را کنار می‌‍‌زند تا بتواند اوج گیرد. تا پیش از این هر قیام (انتفاضه) منسوب به گروه خاصی بود مانند فتح انتفاضه (قیام فتح) که گروهی بود که در مه سال 1983 از سازمان الفتح جدا شد و برای اینکه بین خود و سازمان فتح به رهبری عرفات تمایزی ایجاد کند یک پیشوند انتفاضه به الفتح افزود. اما این‌بار در سال 1987 (1366 هـ ‌ش) انتفاضه دیگر هیچ پیشوند و پسوندی نداشت. حرکت انتفاضه (قیام) اعتراضی مردمی بود نسبت به ادامه اشغال سرزمین فلسطین که دارای اهداف و آثار زیر بود:
1- خارج کردن قضیه فلسطین از بوته فراموشی
2- جلب توجه افکار عمومی جهان
3- همزمانی انتفاضه با موج اسلامگرایی در منطقه که خود رنگ و بوی خاصی به انتفاضه داده است.
4- طرح ضرورت حل مسئله فلسطین
5- سعی اروپای غربی برای نزدیکی بیشتر به قضیه فلسطین
6- القای شبهه در صحت سیاست اسرائیل حتی در میان یهودیان آمریکا به نحوی که عده‌ای اعتقاد پیدا کردند برای جلوگیری از منفورتر شدن چهره اسرائیل (در اثر قیام مردمی و مقابله نیروی صهیونیستی با مردم) باید امتیازاتی به فلسطینیها داده شود.
7- تهدید امنیت داخلی موجودیت صهیونیستی
8- تحت‌الشعاع قرار دادن اختلافات گروههای فلسطینی و دنباله‌رو کردن دولتها و سازمانهایی که قبلاً ابتکار عمل تعیین سرنوشت فلسطین را در چارچوب منافع خود به دست گرفته بودند.
برای نخستین‌بار بود که پس از گذشتن بیش از چهل سال از اشغال فلسطین و موجودیت رژیم صهیونیستی، فلسطینیها در موضع هجوم و اسرائیلیها در موضع دفاع قرار می‌گرفتند. حرکت انتفاضه از جهاتی شبیه انقلاب اسلامی ایران است. از جمله اینکه وابسته به هیچ گروه و سازمان خاصی نیست. یکی از مشخصه‌های انقلاب اسلامی ایران این بود که تا پیش از وقوع انقلاب، سازمان‌های اسلامی و غیراسلامی و ملی گوناگون و افرادی از طیف‌های فکری مختلف بطور انفرادی، علیه رژیم شاه مبارزه می‌کردند و اکنون شاهد الگوی جدیدی از مبارزه مردم فلسطین برای کسب حقوق حقه خویش هستیم و این وزنه جدیدی در معادلات منطقه محسوب می‌گردد و زاویه دیگری از اهمیت ژئوپلیتیک قدس را در برابر دیدگان جهان گشوده است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات