امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی از جایگاه مهمی در روند جنبش جهاد اسلامی فلسطین برخوردار است. که این تاثیر، قبل از پیروزی انقلاب در سطوح مختلف اعم از فکری، اخلاقی، سیاسی و خطمشیهای کلی، ظاهر شد و در ایجاد ساختار تئوری و عملی جنبش انقلاب اسلامی فلسطین نقش داشت و آثار و پیامدهای آن هنوز هم در موضعگیریهای نظری و روابط سیاسی حرکت جهاد اسلامی به چشم میخورد.
پیش از بیان ابعاد و میزان آشنایی حرکت جهاد اسلامی با انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)، بهتر است نگاهی گذرا به اصول و تاریخچه تاسیس جنبش جهاد و روشها و عملکردهای آن بیندازیم.
جنبش جهاد اسلامی فلسطین در فاصله سالهای 1975 تا 2000 میلادی
جنبش جهاد اسلامی فلسطین، حرکتی اسلامی و مبارز است که ساختار سازمان یافته آن در اوایل دهه 80 میلادی در فلسطین اشغالی شکل گرفت. پیش از آن، اندیشه فکری و سیاسی جنبش در اواسط دهه 70 در میان دانشجویان فلسطینی مقیم مصر، مطرح شده بود و بحثهایی پیرامون مسائل روششناسی در ارتباط با درک اسلام و واقعیتهای جهان و نحوه نگرش به تاریخ و فهم آن و خصوصا تاریخ اسلام، مورد بررسی قرار گرفته بود.
درک روش اسلام به عنوان یک عقیده و اصل دینی، فقهی و شریعتی با تکیه بر قرآن و سنت، نقطه آغاز حرکت محسوب میشود. از سوی دیگر، توجه زودهنگام اعضای جنبش به تاریخ، راهی برای رسیدن به واقعگرایی بود که موجب شد ابزار و روشهای ایجاد تغییر و تحول را یافته و به جایگاه فلسطین در نظریات معاصر اسلامی پی ببرند و آن را «مساله اساسی جنبشهای اسلامی و امت اسلام» تلقی کنند. حرکت و جنبش اسلامی فلسطین، این بینش را بر پایه سه رکن اساسی به دست آورده بود که عبارتند از: بعد قرآنی (که به طور واضح در سوره مبارکه اسرا بیان شده)، بعد تاریخی و بعد حقیقتگرایی.
هدف جنبش از طرح چنین نظریهای، از بین بردن اندیشه رایج در آن زمان بود که بر مبنای شعار «ملیگرایان جدا از اسلام و اسلامگرایان جدا از فلسطین» شکل گرفته بود. بنابراین جنبش مقاومت، شعار و اندیشه خود را اینگونه مطرح کرد: «اسلام، مبارزه و جهاد، فلسطین» ـ اسلام، به عنوان نقطه آغاز، جهاد و مبارزه به عنوان وسیله رهایی به عنوان هدف.
جنبش جهاد اسلامی از بدو تاسیس تاکنون، پنج مرحله عمده را پشت سر گذاشته که عبارتند از:
ـ مرحله اول: که عبارت بود از فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی داوطلبانه از سوی مردم در داخل سرزمینهای اشغالی و مدارس و دانشگاههای آن. این مرحله با توجه به خبرنامهها و نشریاتی که جنبش در آن، افکار، مواضع و اندیشههای خود را مطرح میکرد، مرحله «طلیعه جنبش» نام دارد.
ـ مرحله دوم: با تشکیل نخستین هستهها، مقاومت مسلحانه آغاز شد و با آغاز آن، فعالیتها ادامه یافت و به دنبال منصوب شدن شهید فتحی شقاقی به ریاست شاخه نظامی و دستگیری ایشان، هشت عملیات مسلحانه در طول سالهای 1984 تا 1986 صورت گرفت (1363 تا 1365)
ـ مرحله سوم: که مرحله «انتفاضه» است و با انجام درگیریهای مسلحانه موسوم به «پیکار شجاعانه» میان نیروهای جنبش جهاد و نیروهای اسرائیلی در تاریخ 6/10/1987 (پاییز سال 1366) آغاز گردید.
ـ مرحله چهارم: که مرحله گسترش و توسعه فعالیتهای جنبش بوده و در این دوره، جنبش جهاد به توسعه دادن فعالیت خود در خارج از فلسطین پرداخته، روابط خود را با کشورها و دولتهای مختلف، گسترش داد. در این مرحله، با ادامه عملیات نظامی، نمونههای دیگری از مبارزه، شامل عملیات شهادتطلبانه و انهدامی هم به آن اضافه شد و ایجاد تشکیلات نظامی جدیدی موسوم به نیروی اسلامی مبارزه اعلام گردید. در این مرحله، تا زمان ترور و شهادت دکتر شقاقی، دبیرکل جنبش به دست موساد در شهر مالتا و در تاریخ 26/10/1995 (پاییز 1374) ادامه یافت.
ـ مرحله پنجم: این مرحله از زمانی که دبیرکل جدید جنبش، دکتر رمضان عبدالله این سمت را به عهده گرفت آغاز شد. ویژگی این مرحله، ثبات سیاسی و مقابله نظامی، یعنی پایداری بر روش فکری ـ سیاسی شهید دکتر شقاقی و تاکید بر انجام عملیات نظامی، با وجود مشکلات و نابسامانیهای لجستیک بوده و این مرحله تاکنون ادامه یافته است.
جنبش جهاد اسلامی از ساختار تشکیلاتی منظم و اساسنامههای مشخص برخوردار است که هستههای داخلی را کنترل میکند. به طور مثال مجمع عمومی، به عنوان قوه قانونگذار عمل میکند و مجلس مشورتی، تعیین دبیرکل را به عهده دارد. این مجلس، خود توسط مجمع عمومی برگزیده شده است و هر چهار سال یکبار انتخابات انجام میشود.
مجالس و شورای محلی و قسمتهای مختلف اعم از تشکیلات سیاسی، تبلیغاتی نظامی و مالی، تحتنظر دبیرکل فعالیت میکنند و هر یک از این بخشها خود شامل تعدادی کمیته و شاخه فرعی میشوند که در زمینههای مختلف فعالیت دارند. هستههای کوچک، جزئیترین بخش تشکیلات هستند که وظیفه عضوگیری، آموزش و تعلیم اعضا را به عهده دارند.
هزینههای مالی جنبش از طریق اختصاص بخشی از حقوق ماهیانه اعضا و هدایا و کمکهای داوطلبانه هواداران و موافقان روش فکری ـ سیاسی جنبش تامین میشود.
در میان مبانی و اساسنامه جنبش جهاد اسلامی، هیچ نشانهای مبنی بر اینکه جنبش را جایگزین و یا مخالف با سازمان آزادیبخش فلسطین بداند، وجود ندارد، اما در عین حال، جنبش جهاد، همکاری و همگامی با «ساف» را به خاطر آنکه از اصول اسلامی عدول کرده و وارد مذاکرات سازش با اسرائیل شده است، نمیپذیرد. بنابراین، عدم به رسمیت شناختن حاکمیت دشمن حتی بر یک وجب از خاک فلسطین و انتخاب راه جهاد و مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه آزادسازی فلسطین و کوتاهی نکردن از اصول میثاق ملی که دربردارنده حقوق کامل ملت فلسطین است، شرایطی است که جنبش جهاد بر مبنای آن و بر اساس اصل اسلامی مبارزه در برابر هجوم صهیونیستی، با دیگر نیروهای فلسطینی به همکاری پرداخته تا تحت این شرایط به اهداف نهایی دست یابد.
در این راستا، جنبش جهاد، روشهای سازشکارانه را به عنوان راهی برای بازگرداندن حقوق اعراب و مسلمانان فلسطینی نپذیرفته و آن را روش صحیحی برای آزادسازی قدس از چنگ یهودیان نمیداند. لذا همه فعالیتهایی را که در این زمینه انجام شده ـ از جمله پیمان اسلو و دیگر پیمانهای پس از آن ـ محکوم نبوده است و گفتوگو و همکاری با حکومت خودگردان را نیز نپذیرفته است. همچنین جنبش جهاد اسلامی، به چیزی کمتر از آزادی تمام خاک فلسطین، از کنار ه دریای مدیترانه تا رود اردن، رضایت نخواهد داد. بنابراین، نیرنگ «حکومت فلسطینی مستقل» در بخشی کوچک از خاک فلسطین را قبول نکرده و آن را معاملهای بر سر بقیه اراضی فلسطین میداند که دولت فلسطین را به پلی برای عبور صهیونیستها و رسیدن به همه سرزمینهای عربی ـ اسلامی تبدیل میکند.
جنبش جهاد، ضمن مخالفت با هر نوع سازش، به انجام عملیات نظامی خود بر ضد اسرائیل ادامه داده و از زمان تاسیس، تاکنون با انجام بیش از 200 عملیات نظامی، موجب کشته و زخمی شدن صدها اسرائیلی شده است. شاخه عملیات نظامی جنبش جهاد، موسوم به «نیروی مبارز اسلامی» مسئولی انجام این عملیات بوده و یکی از مهمترین نمونههای آن، عملیات شهادتطلبانه «بیت لیدا» بود که موجب کشته شدن 22 اسرائیلی گردید و پس از آن اشغالگران صهیونیست اقدام به ترور مهمترین فرماندهان جنبش و شاخه نظامی آن مانند هانی عابد و محمود خواجا نموده و نیز دکتر فتحی شقاقی، دبیرکل جنبش را هم در پاییز سال 1374 در مالتا به شهادت رساندند.
در حال حاضر، پس از دبیرکل جنبش دکتر رمضان عبدالله، مهمترین رهبران جنبش عبارتند از شیخ نافر عزام، عبدالله شامی، زیاد نخاله، محمد الهندی، ابراهیم النجار، عطاف علیان، خالد جردات و جمیل علیان.
تاریخچه روابط جنبش جهاد با امام خمینی:
بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران، پیرامون پدیده جنبشهای اسلامی معاصر و حرکتهای آزادیبخش مسلمان، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیتهای موثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است. جنبش جهاد اسلامی هم از این قاعده مستثنی نبوده و از انقلاب ایران تاثیر پذیرفته است. اما علاوه بر این جنبش جهاد، در مراحل شکلگیری و پیدایش خود، تفاوت چشمگیری با دیگر نهضتهای موجود داشته است. چرا که این جنبش به رهبری شهید دکتر شقاقی، مراحل روبهرو شدن نهضت و انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) با رژیم شاه را به دقت زیرنظر داشته و تغییر و تحولاتی را که از ابتدا تا پیروزی انقلاب رخ داد، پیگیری نموده بود.
بنابراین، دکتر شقاقی و دوستان ایشان، از همان زمان تحصیل در دانشگاههای مصر در اواسط دهه 70 میلادی (1350 شمسی)، امام خمینی(ره) و روشهای مبارزاتی ایشان را کاملا مورد توجه قرار دادند تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و آرزو و پیشگویی دکتر شقاقی در مورد موفقیت و پیروزی امام و یاران او در به دست گرفتن حکومت در ایران، به واقعیت تبدیل شد. بهترین دلیل این امر، کتابی است که دکتر شقاقی مدتی پیش از پیروزی انقلاب در مصر منتشر کرده و آن را «امام خمینی، راهحل جدید جهان اسلام» نامید و اولین کتابی بود که به زبان عربی درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی، در جهان عرب منتشر شد.
دکتر شقاقی در این کتاب با بیان ویژگیهای انقلاب و تاریخچه جنبشهای اسلامی در ایران با توجه به ماهیت و خصوصیات مذهب تشیع و با رد هر نوع اندیشه مخالف، پیروزی انقلاب را پیشبینی نمود و همه مسلمانان را به پیروی از روش انقلاب ایران در ایجاد تحولات، فراخواند، یعنی همان انقلابی که به گفته دکتر شقاقی، «یک تجربه فکری، سیاسی و کاملا علمی، در سایه نظریات معاصر تشیع و نزدیک به دیدگاههای اهل سنت بود».
دکتر شقاقی در کتاب خود، بینش فکری - سیاسی روشنی از امام خمینی و روند انقلاب اسلامی ایران ارائه نمود و در پژوهشی مفصل، مسائل و اتفاقات آن روز جامعه ایرن در راه پیروزی انقلاب را بررسی نمود. حتی اسم و عنوانی که برای کتاب انتخاب کرد نشانگر آن است که او، امام خمینی و روش انقلابی ایشان را جدید و جایگزین روشهای دیگر جهان اسلامی میدانست و این نشانه آگاهی و بلوغ فکری او در برخورد با انقلاب اسلامی و رهبر آن است.
موضعگیری زودهنگام جنبش جهاد در تایید نهضت امام خمینی(ره) اثرات گوناگونی داشت. از یک سو، مجموعه تشکیلاتی اولیه جنبش «با نام طلیعه نهضت اسلامی در مصر» مورد تعقیب و اذیت و آزار قرار گرفته و گروهی از اعضای آن توسط تشکیلات امنیتی مصر ترور شدند. این امر موجب تسریع در روند سازماندهی جنبش جهاد و جدایی کامل آن از سازمان اخوان فلسطین شد و این جدایی منجر به درگیریهای حزبی، فکری و سیاسی گردید که تا آغاز نهضت انتفاضه فلسطین ادامه یافت. همچنین مواضع جنبش جهاد موجب تقویت اندیشههای مخالف با ماهیت حکومتهای عربی منطقه گردید که در ادامه به طور کامل این دو اثر را بررسی خواهیم کرد.
امام خمینی(ره)، ... یک اندیشمند، یک مبارز
تحلیل و بررسی ابعاد شخصیتی امام و روش مبارزاتی ایشان از سوی جنبش جهاد، تحت چهار عنوان کلی قابل تقسیمبندی است که عبارتند از:
1- اسلام 2- انقلاب 3- فلسطین 4- وحدت
راهحل اسلامی:
دکتر شقاقی معتقد بود که «مطرح نمودن اندیشههای جایگزین و شک و تردید نسبت به ایدئولوژی اسلامی و قدرت آن در حفظ انسجام امت، موضوع اصلی بحث و دیگری است که از قرن نوزدهم آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است». در ادامه این روند، امام خمینی و انقلاب اسلامی او که مظهر روش و فکر ایشان بود، نمونهای جدید از تمدن بشری ارائه کرد که «پایان کار اندیشههای لائیک و همه دیگر انواع اندیشههایی را که می خواستند جایگزین اسلام شوند اعلام کرد». امام خمینی «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح میکرد تا از طریق بر پایی حکومت اسلامی، همه ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل و فصل نماید.»
ماهیت و پشتوانههای تاریخی و وظایف الهی انقلاب در دو چیز خلاصه میشود: یکی «سلام» که انقلاب آن را به عنوان روشی برای رویارویی با تهدیدات جهان غرب، بار دیگر به صحنه آورد و دیگر، انقلابیون مسلمان ایرانی که حاملان پرچم انقلاب در راه پیاده کردن اسلام و پیروزی آن در زمین و رسیدن به هدف نهایی زندگی که رضای خداوند عزوجل است، میباشند.
از دیدگاه امام خمینی، مفهوم «جهاد و مبارزه»، تنها تاکید بر ناکامی اندیشههای مخالف اسلام و در مقابل، توانایی دین اسلام در برپایی نظام حکومتهای اسلامی و بیرون راندن جریانات لائیک، از بین بردن شک و تردیدهایی که درباره اسلام مطرح شده نبود، بلکه جهاد و مبارزه در اندیشه امام، مخالفت و محکومیت همه موضعگیریها و اندیشههایی است که با این بخش از ماهیت اسلام (یعنی نقش اسلام در حکومت) در تضاد است، حتی اگر این اندیشهها از سوی علمای دین هم مطرح شده باشد.
دکتر شقاقی، مبارزه و مخالفت امام(ره) با این گروه از علما را ذکر کرده و عقیده دارد که «آنان اسلام را یک حالت روحی و معنوی درون انسان میدانند که رابطهای با سیاست و امور اجتماعی ندارد. امام خمینی(ره) این گروه را دشمنان داخلی نامید» و پاکسازی مراکز و حوزههای علمیه و دینی از این آخوندهای درباری را ضروری میدانست.
موضعگیری «جنبش جهاد» در قبال این مساله که امام(ره) آن را در عرصه عمل، پیاده کرد، موجب تقویت وحدت میان بخشهای مختلف جنبش گردید و همه آنها، اسلام را به جای دیگر افکار لائیک، برگزیده و تنها راه آزادی فلسطین قلمداد میکردند و عقیده داشتند که تنها اسلام است که میتواند نیروها و تواناییهای ملتها و رهبران آنان را در راه آزادی و استقلال، ساماندهی کند. بنابراین، از همان ابتدا، امام خمینی به عنوان نقطه آغاز و دلیل و برهان عملی و قاطع در تایید صلاحیت و تواناییهای اسلام در پیشبرد زندگی بشر، در اذهان اعضای جنبش جلوه کرد و نشان داد که میتوان حکومتی منطبق با احکام و مفاهیم اسلامی در راستای سعادت انسان، جامعه و جهان ایجاد کرد.
ایجاد ساختار نهضت:
هدف و غایت جنبش جهاد اسلامی در زمان تاسیس، ایجاد ساختاری عینی و انقلابی برای اندیشه اسلامی و به عبارت دیگر، تبدیل «تئوری انقلاب» به یک جنبش و نهضت ملی بود که مبارزه با اشغالگران صهیونیست، هدف اصلی آن باشد. مطابق با گفته دکتر رمضان عبدالله، «هر انقلاب و نهضتی، یک «تئوری انقلابی» خاص خود دارد که از تمدن و میراث فرهنگی آن نشات گرفته و نشانهای از هویت و سرشت امت انقلابی است».
با وجودی که به نظر میرسد ایجاد ساختار انقلابی اسلام، ضرورتی است که شرایط و درگیریهای موجود در فلسطین آن را بر ما تحمیل کرده است، اما دکتر شقاقی و دکتر رمضان عبدالله معتقد بودند که روش انقلابی، یکی از ویژگیهای ذاتی اسلام است و امام خمینی با انقلاب خود آن را به صحنه عمل آوردهاند. رمضان عبدالله معتقد است که «انقلاب زمانی آغاز میشود که انسانهای انقلابی، در راه تحقق عدالت و با تکیه بر نمونههای موجود و تجربههای تاریخی پیروزی حق با باطل، احساس تکلیف شرعی نموده و در برابر ظلم و ستم، قیام کنند».
دکتر رمضان عبدالله، علاوه بر بیان اصالت و مشروعیت روش انقلاب که آن را در حد تکلیف شرعی، قرار میدهد به اصالت و ریشههای تاریخی این انقلاب هم اشاره دارد و میگوید: «انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب منحصر به فرد و در تاریخ انقلابهای جهان، از همه ریشهدارتر است چرا که خطمشی الهی آن، از زمان حرکت امام خمینی در دو دهه پیش از پیروزی آغاز نشد، بلکه آغاز آن برابر بود با زمان شهادت امام حسین(ع) در کربلا، که چهارده قرن پیش اتفاق افتاد».
دکتر شقاقی هم بر این اصل مهم شرعی و تاریخی که رفع ظلم و ستم را یک وظیفه حقیقی میداند و احقاق حق و عدالت را ضروری میشمارد، تاکید کرده و با نقل سخنان امام از کتاب «حکومت اسلامی»، جلوهای از روش انقلابی امام و برداشت کلی و فراگیر ایشان از اسلام را به تصویر میکشد:
«اسلام دین مجاهدانی است که حق و عدالت را میخواهند. دین کسانی که خواهان آزادی و استقلال هستند و کسانی که میخواهند راه نفوذ و تسلط کافران بر مومنان را مسدود کنند». آثار روش انقلابی امام و اندیشه «جهاد و مبارزه» در زمینههای مختلف ظاهر شد که برخی از آنها عبارتند از:
ـ تاکید و پافشاری جنبش جهاد بر مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راهحل دینی و ملی برای آزادی فلسطین و عدم توجه به بیتفاوتی برخی از گروههای اسلامگرا، چرا که مبارزه، هم از جنبه تاریخی و هم از لحاظ تعالیم دینی، امری مشروع و لازم است و انقلاب اسلامی ثابت کرد که «تنها راه رسیدن به آزادی، طنین مسلسلهایی است که دستان توانمند انسانهای پاک و طاهر آن را حمل میکند».
ـ همراهی جنبش جهاد با اندیشهها و مبانی انقلاب اسلامی و خطمشیهای سیاسی - فرهنگی آن، موجب تقویت و تحکیم روابط با جمهوری اسلامی گردید و موضعگیریهای سیاسی جنبش را در برابر ایالات متحده آمریکا، غرب، رژیم صهیونیستی، نظام سیاسی در کشورهای عربی و اندیشههای لائیک در منطقه جهتدهی نمود.
ـ ایجاد ساختار انقلابی اندیشه اسلامی در تکمیل و شکلگیری هویت و ماهیت ویژه جنبش جهاد سهم بسزایی داشت. این ساختار ویژه جنبش جهاد با دیگر نمونههای ملی، لائیک و اسلامی التقاطی تفاوت داشت و ابعاد اختلاف خود با جنبشهای ملیگرا، لائیک و افکار التقاطی را نشان داد.
فلسطین، مساله اصلی جهان اسلام
سومین محور همکاریهای فکری جنبش جهاد با امام خمینی، مواضعی بود که در برابر مساله فلسطین اتخاذ میشد. جنبش جهاد، این مساله را به عنوان مساله اصلی نهضتهای اسلامی و تمامی مسلمانان مطرح نمود که یافتن راهحلی برای آن، پایه و اساس تشکیل جنبش جهاد بوده است.
جنبش جهاد نسبت به موضع قاطع و استوار امام درباره مساله فلسطین، توجه خاصی داشت و افکار ایشان در این زمینه را با دقت پیگیری مینمود و عقیده داشت که این مواضع «بینش تاکتیکی و استراتژیکی موثر مهمی ایجاد میکند». اعضای جنبش، عقیده داشتند که جنبشهای اسلامی باید از مواضع امام، در همه زمینههای نظری و ملی، درس بگیرند. به گفته دکتر شقاقی، «امام خمینی، ماهیت و نقش استعمار و تهدیدات جهان غرب در برابر اسلام و تهاجم فرهنگی آنان را دریافته بود و به خوبی میدانست که اسرائیل، بازتاب این تهدید، بلکه بزرگترین مظهر تهدید غرب به شمار میرود».
بر مبنای همین بینش عمیق درباره ماهیت رژیم صهیونیستی، رابطهای محکم میان جنبش اسلامی ایران و فلسطین به وجود آمد. در اینجا، برخی از ابعاد این رابطه را که موجب شد جنبش جهاد از خط امام پیروی کند و اخبار انقلاب را در سالهای قبل و پس از پیروزی، به دقت پیگیری نماید، ذکر مینماییم. با این توضیح که جنبش جهاد این مواضع را نشانهای از بینش عمیق امام و بازتابی و اندیشههای ایشان میدانستند:
ـ امام خمینی اسرائیل را «دشمن» خطاب کرده و با بیان ابعاد رابطه میان شاه و اسرائیل و همکاری مستمر آنها با یکدیگر، آن هم در زمانی که اسرائیل با مسلمانان جنگیده و حقوق آنان را پایمال میکند، آن را نشانه آشکار خیانت شاه تلقی کردند.
ـ پشتیبانی امام از مبارزه مسلحانه فلسطینیان و فتوای مشهور ایشان مبنی بر اختصاص یافتن بخشی از خمس و زکات و صدقات برای کمک به این امر سرنوشتساز یعنی مبارزه با اسرائیل.
ـ فتوای امام مبنی بر اینکه از بین بردن اسرائیل واجب است. ایشان فرمودند: بر همه کشورهای اسلامی و تمامی مسلمانان واجب است که این جرئومه فساد (اسرائیل) را از میان برداشته و در کمکرسانی به انقلابیون کوتاهی نکنند.
ـ همراهی و همگامی ایشان با اعراب و مسلمانان در همه جنگهایی که بر ضد اسرائیل انجام دادند. به عنوان مثال ایشان در بیانیههایی که در زمان جنگ سال 1352 با اسرائیل صادر کردند، همه ملتها و دولتهای اسلامی را به پشتیبانی از ملتهای عرب در برابر دشمن غاصب فراخواندند و خواستار عدم فروش نفت به کشورهای حامی اسرائیل شدند و از ملت ایران خواستند که با پایداری و مقاومت، منافع آمریکا و اسرائیل را به خطر بیندازند.
علاوه بر موضعگیریهای تاریخی فوق از سوی امام، همکاری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران با ملت فلسطین و انتفاضه و پشتیبانی مستمر آنان برای احقاق حقوق فلسطینیان، موجب ادامه همکاریهای سیاسی ـ فرهنگی جنبش جهاد با رهبران جمهوری اسلامی گردید.
دعوت امام خمینی مبنی بر تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» با استقبال چشمگیر جنبش جهاد مواجه شد و جنبش، از زمان آغاز فعالیت خود در سرزمینهای اشغالی، روز قدس را روز احیای اسلام و تعالیم اسلامی نامید، چرا که «قدس، میراث اسلام و مسلمین و بخشی از باورهای دینی آنان است و کسی حق ندارد نسبت به آن بیتفاوت باشد».
جنبش جهاد، خواستار بزرگداشت این روز در هر سال بوده و احیای آن را یک «واجب دینی و مقدس میداند» چرا که روز قدس، تنها یک مراسم سمبولیک نبوده، بلکه سرفصل مبارزه امت برای آزادی و رسیدن به عزت و کرامت و سربلندی و رهایی از وابستگی است، تا بدون تاثیرپذیری از خواستههای قدرتهای استکباری، به زندگی خود ادامه دهند».
جنبش جهاد، از ابتدای دهه 1980 با برپایی گردهمایی باشکوهی در صحن مسجدالاقصی در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان و با صدور بیانیهها و چاپ و انتشار مقالاتی در نشریات خود، به بزرگداشت این مناسبت مبادرت کردند.
از دیدگاه جنبش جهاد، بیسبب نیست که مساله فلسطین، تا این حد مورد توجه و تاکید امام خمینی قرار داشت، زیرا مساله فلسطین، تنها یک سرزمین جغرافیایی نبوده، بلکه جبهه مقدس اسلام و صحنه کنونی درگیریها است. «فلسطین، آیهای از آیات خداوند است که در متن تاریخ اسلام و در راس فعالیتهای مسلمانان قرار دارد» و امام خمینی، «مردی است که مظهر عدل و پایداری در برابر ظلم و ستم در تاریخ بشر است و فلسطین، از زمان اشغال، شاهد بدترین انواع ظلم و ستم بوده است».
ـ وحدت مسلمین، یک تکلیف شرعی:
یکی از مسائلی که از ابتدای تاسیس جنبش جهاد، مورد توجه آن قرار داشت: موضوع «وحدت مسلمین» بود که در سه مرحله آن را مطرح نمود:
ـ مرحله اول: اتحاد و همبستگی برای جلوگیری از تفرقه تجزیهای که از آغاز قرن، دامنگیر مسلمین شده بود و جنبش همواره تاکید داشت که «بهترین روش پیکار» عبارت است از: مقابله با غربگرایی از طریق اسلامگرایی، مبارزه با اسرائیل از طریق پیکار و مخالفت با تجزیهطلبی از طریق تحقق وحدت و همبستگی.
ـ مرحله دوم: وحدت و همبستگی جنبشهای اسلامی، که در این راستا شعار «همبستگی، با وجود چندگانگی» را مطرح نمود. به عبارت دیگر ایجاد چنین وحدتی، وجود عقاید مختلف را نفی نمیکند، بلکه آن را در جهت رسیدن به اهداف کلی سازماندهی مینماید تا به نقاط اشتراک دست یافته و با دشمنان رویارویی کنند.
ـ مرحله سوم: اتحاد و همبستگی میان مذاهب اسلامی، مانند شیعه و سنی و مطرح نکردن شهارهای تفرقهآمیز، زیرا در میان مذاهب، نقاط اشتراک و تلقی، بسیار بیشتر از اختلافات است و از سوی دیگر، تهدیداتی که از همه سو جهان اسلام را مورد هجوم قرار داده، نیاز به وحدت و همبستگی را مورد تاکید قرار میدهد.