تهیه و تنظیم: محمدحسن بیگدلی
هر چند استفاده از عوامل زیستشناختی و میکروبی به عنوان ابزار جنگ و ایجاد وحشت سابقهای طولانی دارد اما طی چند سال اخیر مواردی چند از اینگونه اقدامات تروریستی و ضدبشری در سراسر جهان شیوع یافته که از آن تحت عنوان "بیوتروریسم" یاد میکنند.
کاربرد نادرست و سوءاستفاده از عوامل زیستشناختی میکروبی یا فرآوردههای سمی آنها (توکسینها) و به عبارت دیگر استفاده از عوامل بیولوژیک به منظور ایجاد ترس و وحشت و یا نابودی انسانها، حیوانات و گیاهان، جنگ بیولوژیک و یا "بیوتروریسم" نامیده میشود.
با وجود اینکه بشر در سایه پیشرفت علم، تکنولوژی و تمدن، قدمهای بسیار مؤثری در حل مشکلات بهداشتی، درمانی و بالا بردن استانداردهای زندگی برداشته، اما همزمان در جهت دیگر نیز از این پیشرفتها بهرهبرداری کرده است. شکلگیری جنگهای بیولوژیک یکی از این پدیدهها است .
جنگهای بیولوژیک باید از واگیری و قدرت انتشار برخوردار باشند تا بتوانند جمعیت منطقه وسیعی را درگیر کنند و در عین حال قادر باشند خاصیت کشندگی یا ناتوانکنندگی خود را حفظ کنند. از زمانی که تروریستها توانستهاند خود را به سلاحهای نیرومند و جدیدتر تجهیز نمایند، توانایی آسیبرسانی و وحشتزدایی آنها بیشتر گردیده است.
سابقه کاربرد عوامل بیولوژیک در جنگها به 300 تا 600 سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد از سالها قبل مشخص شده بود که این عوامل حتی به مقادیر بسیار کم (میکروگرم) دارای خاصیت کشندگی و یا ناتوانکنندگی میباشند.
به عبارت دیگر اگر چه افکار و اعمال بیوتروریستی همیشه در طول تاریخ وجود داشته اما در سالهای اخیر آنها را جزو معضلات نو پدید بهداشت عمومی به حساب میآورند.
بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر 17 کشور در جهان قابلیت تولید چنین موادی را دارند، چون تولید مواد بیولوژیک آسان و نسبتا ارزان است. همچنین شواهد نشان میدهد که کشورهای صنعتی بزرگترین زرادخانه این عوامل میباشند.
تاریخچه بیوتروریسم:
در طول تاریخ موارد متعددی از بیوتروریسم به ثبت رسیده که به ذکر مهمترین آنها می پردازیم:
در سال 1763 میلادی، ارتش آمریکا از عامل بیماری "آبله" به عنوان یک سلاح برای قومکشی سرخپوستان بومی استفاده کرد. در جنگ جهانی اول ارتش آلمان از عوامل مولد بیماریهای سیاهزخم، وبا و مشمشه علیه اهداف انسانی و حیوانی استفاده کرد.
بین سالهای 1932 تا 1945، ژاپنیها با سوءاستفاده از زندانیان در واحد 731 در منچوری چین، عوامل بیماریزای زیادی مانند طاعون، وبا، مشمشه و تیفوس را به عنوان سلاحهای بیولوژیک مورد آزمایش قرار دادند که حداقل 10 هزار نفر از این اسیران جنگی جان خود را از دست دادند.
در سال 1942، کشور آمریکا تولید سلاحهای بیولوژیک در سطح وسیع را آغاز کرد. بین سالهای 1976 تا 1970، نیکسون رئیسجمهوری آمریکا دستور به خاتمه برنامههای جنگ بیولوژیک داد و اعلام کرد که آمریکا به طور یکجانبه به ذخایر سلاحهای بیولوژیک خود را نابود میکند.
در سال 1979 یک همهگیری گسترده سیاهزخم در شهر سورد لاوسک شوروی اتفاق افتاد که بعدا مشخص شد خروج عامل مولد این بیماری از آزمایشگاههای سرویسهای نظامی و پخش آن در مسیر باد، علت شیوع بیماری بوده است.
در سال 1980، شوروی علیه مجاهدین افغان از سم مهلک تریکوتسن.تی.دو (2-T) که معروف به باران زرد است استفاده کرد.
در همین سال آمریکا علیه انقلابیون کوبا از عامل میکروبی تب خوک استفاده نمود.
در سال 1984، در یکی از ایالتهای آمریکا همهگیری سالمونلوز رخ داد به طوری که در حدود 751 نفر در اثر مصرف سالاد آلوده دچار تورم معدی، رودهای ناشی از سالمونلاتیفی موریوم شدند. یک سال بعد مشخص شد که این مورد یک جنگ بیوتروریستی بوده که توسط یکی از فرقههای مذهبی و به منظور ایجاد اختلال در انتخابات محلی صورت گرفته است.
در سال 1993 و 1995، در دو مورد جداگانه، مامورین گمرک کانادا دو فرد که سموم ریسین و بوتولین را با خود حمل میکردند دستگیر کردند. لازم به ذکر است که این سموم قابلیت کشتن میلیونها نفر انسان را دارند.
اگر چه در خلال دو دهه اخیر پیشرفتهای شگرفی در زمینه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی صورت گرفته که این روند کمکهای شایانی در جهت پیشگیری از بیماریها و توسعه واکسنها نموده است، اما متاسفانه در زمینههای تحقیقاتی و تولیدی بیوتکنولوژی و میکروبیولوژی، نمیتوان مرز مشخص بین استفاده صلحجویانه و تروریستی تبیین نمود.
امروز مشخص شده است که در مقایسه با سلاحهای میکروبی و اتمی، کشتار حاصله از یک حمله میکروبی بسیار فراتر از خسارات جانی و مالی وارده از یک انفجار اتمی میباشد.
شاید در آینده شاهد باشیم که به جای یک بمب چند تنی حاوی مواد منفجره، یک بسته چند کیلویی حاوی عوامل بیماریزای انسانی، حیوانی، گیاهی یا مشترک بین آنها، بتواند یک کشور را تا مرز نابودی بکشاند.
اگر چه تمام کشورها در معرض حمله بیولوژیک قرار دارند اما در این بین کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه از آسیبپذیری بیشتری برخوردارند چرا که معمولاً ساختارهای اجتماعی و ساماندهی بهداشتی ـ درمانی در این کشورها ضعیف میباشند .
شیوع بیماریهای عفونی در جنگها
در تاریخ، جنگ همیشه با همهگیریهای بزرگ بیماریهای عفونی همراه بوده است. این همهگیری باعث ابتلا و مرگ و میر بسیار زیادی در بین نیروهای نظامی و حتی جمعیت شهری شدهاند، به طوری که تلفات ناشی از بیماریهای عفونی در طول جنگها در بسیاری اوقات بیشتر از تلفات ناشی از عملیات نظامی بوده است. به همین دلیل وقوع همهگیریها و بیماریهای عفونی در بین نظامیان، اذهان را در جهت بهرهبرداری نظامی از عوامل بیماریزا (جنگ میکروبی) سوق داده است.
البته به تدریج مشاهده میشود که به میزان زیادی از این همهگیریها و مرگ و میر ناشی از آنها کاسته شده است.
به عنوان مثال در خلال جنگ کریمه (1853- 56) و جنگ جهانی اول (1914- 18) درصد مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی در طول جنگ به ترتیب 90 و 66 درصد بوده است. در حالی که در جنگ جهانی دوم (1939- 45) تنها یک درصد بوده است.
در طی جنگ خلیجفارس در سال 1990، 20 درصد از سربازان آمریکایی در نتیجه ابتلا به ناراحتیهای معدی ـ رودهای از صحنه نبرد خارج شده و تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتند.
تقسیمبندی عوامل بیولوژیک:
عوامل بیولوژیک را به دستههای زیر تقسیم میکنند:
1- بر اساس نوع ارگانیسم؛ انواع باکتریها، ویروسها و قارچها
2-بر اساس نوع اثر؛ به دو دسته عوامل کشنده (مسری و غیر مسری) و ناتوانکننده (مسری و غیر مسری) تقسیم میشوند البته ترسیم مرز مشخص بین این دو دسته کار مشکلی است.
3- بر اساس نوع هدف؛ ضد انسان، ضد حیوان، ضد حیوان و انسان، ضد گیاه
4- بر اساس راه ورود به بدن؛ تنفسی (مانند طاعون و سیاهزخم ریوی)، گزارشی (مانند سیاهزخم گوارشی، وبا)، جلدی (مانند سیاهزخم جلدی)
طبقهبندی ارگانیسمها:
ارگانیسمهای مورد استفاده در جنگهای بیولوژیک بر اساس ویژگیهایشان به 3 گروه تقسیم میشوند:
1- باکتریهای مولد سیاهزخم، طاعون، بوتولیسم و ویروسهای عامل آبله، تبهای خونریزیدهنده ماربوزگ، ابولا و تب لاسا. این گروه قابلیت انتشار و انتقال زیادی داشته و با مرگ و میر زیاد همره هستند .
2- عوامل مولد بیماریهای تب کیو، تب مالت (بروسلوز)، مشمشه، سالمونلوز، شیگلوز، وبا و آنسفالیستهای اسبی ونزوئلایی، شرقی و غربی، سموم باکتریایی (بوتولیسم، استافیلوکوک). این گروه نیز به سهولت انتشار داشته (بخصوص از طریق آب و غذا) اما با مرگ و میر کمتری همراه هستند.
3- ویروسهای نیپا، هانتا، تبهای خونریزیدهنده به وسیله کنه، آنسفالیتهای منتقله به وسیله کنه، تب زرد، باسیل سل مقاوم به چند دارو و بیماریهای نوظهور این گروه نیز دارای سهولت انتشار بوده و قادر به ایجاد بیماری در سطح وسیع همراه با مرگ و میر زیادی میباشند.
راههای پخش عوامل بیولوژیک:
معمولا به سه طریق صورت میگیرد:
1- از طریق هوا: یکی از اساسیترین و محتملترین راهها، پخش عوامل بیولوژیک از طریق هوا (آئروسل یا گرد) است. اصولاً چون انسان به دلیل نیاز به اکسیژن مجبور است دایماً تنفس کند لذا در صورتی که اقدام مناسب به عمل نیاید، هر لحظه میزان عامل بیولوژیک ورودی به بدن افزایش مییابد.
2- از راه آب و غذا (گوارشی): این روش معروف به "بیوتروریسم غذایی" است. معمولاً مشاهده شده که بعد از این که آب و یا مواد غذایی تمامی مراحل بهداشتی و آمادهسازی برای مصرف را گذراندهاند با این عوامل آلوده میشوند.
3- از راه پوست: به واسطه بندپایان ناقل (مانند پشهها، مگسها، ککها، شپشها و کنهها) به انسان منتقل میشوند.
زنگ خطر:
معمولاً در مواردی که در یک منطقه، شهر یا کشوری یک همهگیری غیر معمول از یک بیماری دیده میشود باید به استفاده از سلاحهای بیولوژیک یا بیماریهای نوپدید و بازپدید مشکوک شد که با انجام تحقیقات همهگیرشناسی میتوان باعث تفریق این دو از هم شد.
بعد از وارد شدن عوامل بیولوژیک به بدن، در خلال یک دوره نهفته چند ساعته تا چند روزه در داخل بدن تکثیر مییابند و بعد از این مرحله علایم بیماری نمایان میگردد که این علایم باعث تضعیف یا مرگ میزبان میگردد.
عوامل بیولوژیک واگیردار، تحت شرایط مساعد، در نهایت میتوانند باعث حملات ثانویه و ایجاد همهگیریهای کشوری یا حتی قارهای گردند.
عوامل جنگهای بیولوژیک از آن چیزی که انتظار میرود خطرناک هستند.
به همین دلیل دامنه اثر یک سلاح بیولوژیک میتواند از کنترل خارج شود و گسترش یابد و حتی باعث ابتلای نیروهای خودی گردد و این حالت در مواقع استفاده از اشکال آئروسل محتملتر است.
عوامل بیولوژیک زمانی بیشترین تأثیر مخرب را خواهند داشت که جامعه مورد نظر قبلا در معرض آن عامل بیولوژیک قرار نگرفته باشد.
در این حالت نه تنها جامعه، ایمنی لازم را ندارد بلکه کادر بهداشتی ـ درمانی و گروههای امدادرسانی نیز تجربیات لازم جهت تشخیص، درمان و اقدامات کمکی در جهت مقابله با آن بیماری را ندارند.
مثالهایی از بیوتروریسم:
1- سیاه زخم که طی چند دهه اخیر توسط بعضی کشورها تبدیل به سلاح بیولوژیک گردیده است.
2- تب مالت (بروسلوز)؛ که در انواع مهمات مانند بمب، راکت و موشک به کار برده شده است.
3- طاعون؛ ژاپنیها و آمریکاییها تلاش زیادی برای سلاحی کردن طاعون به کار بستهاند.
4- آبله؛ ویروس آبله در زمره سلاحهای بسیار خطرناک و کشنده بیولوژیک به حساب میآید.
5- سموم (توکسینها)؛ سموم قارچی باکتریایی، گیاهی، حیوانی مشهور به سلاحهای تروریستی یا خرابکاری هستند که همواره احتمال استفاده از آن توسط تروریستها زیاد میباشد.
6- بوتولیسم؛ یک بیماری فلجکننده اعصاب است و گزارشهایی وجود دارد که برخی از دولتها و گروههای تروریستی اقدام به تولید و ذخیره این سم برای جنگ بیولوژیک و عملیات خرابکارانه تروریستی نمودهاند . فرقه مذهبی آئوم شینریکیو در ژاپن از این گاز در متروی شهر توکیو استفاده نمود.
جنگ "بیولوژیک محیطی" یا اکوتروریسم جنگی است که در آن محیط زیست به منظور اهداف نظامی و خصومتآمیز دستکاری میشود و آثار مخرب به وجود میآورد. نمونه بارز این تروریسم، آتش زدن چاهها و تانکرهای مخزن نفت در جنگ خلیجفارس بود، به طوری که تنها در یک ناحیه در کویت، 800 حلقه چاه نفت به آتش کشیده شد.
وسعت این فاجعه به حدی بود که شاید بتوان آن را بعد از حادثه چرنوبیل از بزرگترین فجایع زیست محیطی نام برد.
به نظر میرسد هر چه که پیشرفتهای بیشتری در علم و تکنولوژی حاصل میگردد، به همین نسبت توانایی و یا شاید تمایل بشر جهت تغییر و ایجاد آثار تخریبی در محیط زیست پیرامون خود افزایش مییابد.
اقدامات تروریستی زیست محیطی مانند ایجاد منافذ در لایه ازن، ایجاد زلزله، ایجاد امواج دریایی سهمگین، ریزش کوه، فعالسازی آتشفشانهای خاموش، تخریب سدها و راه انداختن سیل و ذوب یخهای قطبی از حالاتی هستند که مطمئناً بسیار موثرتر از جنگ هوایی یا زمینی عمل میکنند و آثار تخریبی بیشتری هم دارند.
پیامدهای اجتماعی ـ روانی:
مهمترین پیامد عملیات بیوتروریستی، ترس و اضطراب میباشد. همه سلاحهای میکروبی توسط حواس قابل شناسایی نیستند. بنابراین هیچگونه علایم هشداردهندهای که شخص قادر به مقابله با آن باشد از خود حفاظت کند وجود ندارد. مجهولات و تردیدهای فراوانی در مورد سلاحهای میکروبی، دوره نهفته و نیز عدم توانایی در پیشگیری از آنها در سراسر دنیا وجود دارد. لذا ممکن است افراد از این وحشت داشته باشند تا اگر علایم بیماری در آنها ظاهر شود چه باید کنند، نمیدانند که چه وقت آلوده شدهاند، بیماری آنها در چه حدی میباشد و اینکه چه وقت بهبود خواهند یافت.
وحشت از این عوامل ممکن است آنقدر زیاد باشد که حتی داروهایی مانند آنتی بیوتیکها (به عنوان انتخاب درمانی) را بیاثر کنند. ترس از آلوده شدن توسط افراد مبتلا و یا مبتلا شدن به بیماری در نتیجه ورود به منطقه آلوده نیز از دیگر پیامدهای روانی جنگ بیولوژیک است.
در ضمن بعضی از عوامل بیولوژیک ممکن است بتوانند بعد از گذشت چند سال باعث ایجاد عوارض غیر قابل درمان در افرادی که در معرض قرار گرفتهاند، شوند. امروزه مشخص شده است عوامل بیولوژیک دارای اثرات جهشزایی، سرطانزایی و ناقصالخلقهزایی بوده و به راحتی میتوانند عوارض زیانبار خود را در چندین نسل بعد هم بر جا گذارند.
کلام آخر:
به هر حال امروزه بیوتروریسم و امکان بالقوه ایجاد مرگ و میر دسته جمعی توجهات ویژهای را در سطح جوامع، محافل علمی و نظامی معطوف ساخته است. به منظور مقابله و یا کاهش آسیبها و صدمات ناشی از حملههای خرابکارانه بیوتروریستی، درک و آگاهی از این آثار و عوارض تخریبی ضروری است.