
سیدحسین کلانتری
بارِ ارزشی و حکمت نهفته در عنوان «جهاد اقتصادی» که از سوی رهبر فرزانه انقلاب برای سال جاری انتخاب شده، به اندازهای عمیق است که تبیین آن از عهده یک قلم خارج است. بدیهی است که منظور از اختصاص عنوان برای هر سال، ترمیم ظواهر نیست بلکه دگرگونی لایه به لایه و اصلاح عمقی میباشد و به تعبیر حضرت آیت ا... خامنه ای، دارای سه مرحله شنیدن، باورکردن و دنبال نمودن است:
«گاهی اوقات این شعاری که ما برای سال اعلام میکنیم، بعد ناگهان میبینیم همه درو دیوارها پر شده از تابلو، این فایدهای ندارد، چه لزومی دارد؟ آنچه که من از مسؤولان و از مردم عزیزمان توقع دارم این است که: این شعار را بشنوند، باورکنند و دنبال کنند».
تلألؤ جمیل در «جهاد اقتصادی» زمانی هویدا میشود که موضوع «جهاد» و «اقتصاد» را جداگانه بررسی نکنیم بلکه تلفیق این دو را با شرایط کنونی کشورمان تطبیق دهیم.
موضوع جدانشدن جهاد از اقتصاد، اولین نکتهای است که ما مخاطبین این فرمان، باید به آن توجه داشته باشیم و اگر در میانه و یا حتی انتهای راه که زمان به بار نشستن شکوفهها و برداشت محصول است، جهاد را حذف و یا موضوعیت آن را به صورت سلیقهای دگرگون کنیم، بار ارزشی خود را از دست خواهد داد و اقتصاد برجای مانده از مکاتب اقتصادی شرق ویا لیبرالیسم غربی سر در خواهد آورد؛ زیرا تا هنگامی که جهاد با اقتصاد باشد، سه موضوع ایثار، انفاق و اخلاق را هم به همراه خود دارد؛ موضوعاتی که کمترین اثری از آنها درکارتلهای بزرگ شرق و غرب و اقتصادهای متورّم و چرکین در تراستها و کمپانیهای کوچک و بزرگ دنیای شیطان زده نخواهیم دید.
«اقتصاد محوری» را باید نقطه مقابل «جهاد اقتصادی» دانست و بین اقتصاد محوری یعنی هدف قرار گرفتن اقتصاد درهمه شؤون زندگی، با موضوع جهاد اقتصادی یعنی هدف قرار دادن اجرای اوامر مولا و انجام وظایف الهی، تفاوت ماهوی وجود دارد.
مسلمان متعهدی که با نگرش جهادی وارد عرصه اقتصادی میشود، نه تنها به ابزارهای خشن و غیرانسانی برای زمین زدن رقیب متوسل نمیشود، بلکه چون افق برتر ومنافع جمعی را درنظر دارد، گاه در اوج تلاش برای سبقت، رشد و شکوفایی خود را در ایثار و انفاق به رقیب میبیند و از همین رو، ایثارگرانه رقیب را هدایت و یا عرصهاش را وسعت میبخشد.
در اقتصاد غرب، اینگونه حرکتها جایگاهی ندارد و حرکتی معکوس محسوب میشود؛ زیرا هدف کارتلها بنا بر تعریف رسمی خودشان، تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا با ایجاد انحصار است.
غرب و لیبرالیسم در عرصه اقتصاد هیچگونه مرز و حریمی نمیشناسند. در آن سوی آبها قرنهاست که اخلاق در پای اقتصاد، ذبح و فحشا بهعنوان یک صنعت اقتصادی پر سود وارد بازار شده است. برای نمونه، بر اساس آمار اخیر پایگاه اطلاع رسانی «ماکینگ جکت»، 89 درصد از کل فیلمهای مستهجن در امریکا تولید میشود ودر هر ثانیه 30 هزار نفر در این کشور مشغول تماشای این برنامههای مبتذل هستند. صنعت فحشا به سبب رشد اقتصادی سالیانه سیزده میلیارد دلاری یکی از تجارتهای پرسود در امریکا و جوامع غربی است. این تنها یک نمونه از هزاران است که ما را متوجه فاصله جهنم تا بهشت بین تلاش اقتصادی یک انسان غربی یا غربگرا با مجاهدت اقتصادی یک فرد مسلمان میکند.
هدف مقدس و روحیه جهادی مجاهدِ عرصة جهاد اقتصادی هیچ گاه اجازه بهکارگیری و توجیه هر وسیلهای را به او نمیدهد و دهها بلکه هزارها فرمان الهی در قالب واجبات و محرمات، مکروهات ومستحبات در کتب فقهی و رسالههای عملیه، هدایت هوشمندانه و مؤمنانه وی را در عرصه اقتصادی بر عهده گرفتهاند.
مجاهد اقتصادی
جهاد اقتصادی، یکی از دشوارترین مجاهدتهاست؛ زیرا مجاهد اقتصادی در حالی که به شدت تلاش میکند تا حفرههای فقر را پُر کند و معیشت روان و قابل دسترسی را برای خود و دیگران فراهم سازد، باید بسیار مواقب باشد تا خود به آن طرف کشیده نشود و این مراقبت دو سویه، مجاهدت مضاعفی را میطلبد.
وزنهای سنگین را در نظر بگیرید که شخصی با طناب، آن را به بالا میکشد. او باید هم آن وزنه و جنس را به بالا منتقل کند و هم مواظب باشد که خود به پایین سقوط نکند؛ زیرا همزمان با شروع فعالیت وی، آن کالا نیز با سنگینی وزن خود در حال کشیدن فرد مذکور به سمت پایین است. مجاهد عرصه اقتصادی باید هم اقتصاد را بسط دهد و هم مواظب باشد که این سفره گسترده، او را به هوس غلتیدن در این مرتع نیندازد؛ بلکه بسط را تا مرحله اقتصاد یعنی میانهروی و تعادل استمرار دهد و جای هدف را با وسیله جابهجا نکند. در جهاد اقتصادی باید هم به سمت مادیات و جلوههای دنیا با جدیّت بدود و هم به شدت از آن پرهیز کند و دویدن در حال ایستایی کار آسانی نیست مگر با لحاظ کردن آموزههای دینی. در غیر این صورت دامهای هولناک دنیا زدگی، طمع و افزون طلبی، توجیههای ناروا برای ثروتاندوزی، استدراج و...، مجاهد عرصه اقتصادی را خواهد بلعید.
وسعت عرصه
عرصه جهاد اقتصادی، ویژگیها و نکتههای فراوانی دارد ولی وسعت عرصه، مهمترین آن است.
آیا در کشور ما عرصه جهاد اقتصادی وسعتی به فراخنای همه استعدادها و تلاش همه انسانها دارد؟ آیا فرصتها برای همگان به صورت عادلانه تقسیم شده است و جولانگاه هیچ مجاهدی تضعیف نشده و مورد تعرض واقع نمیشود ؟
بیگمان تلاش دولت خدمتگزار دکتر احمدی نژاد به سبب گام برداشتن در مسیر عدالت و حرکتهای ارزشی و منطقی، در راستای تقسیم عادلانه فرصتها و ثروتها است که تا کنون چندین مرتبه مورد تأیید رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته است ولی آیا موفق به آزادسازی همه عرصه و برچیدن خط کشهای همه خودخواهان متجاوز از روی عرصهگاه عمومی ملت شده و بساط انحصارطلبی شان را جمع کرده است؟
بیتردید، کسانی که حداقل ضوابط و حقوق انسانها را در جمعآوری ثروت نامشروعشان لحاظ نکردهاند، به طریق اولی فرهنگ مقدس جهاد را در عرصه اقتصاد برنمیتابند و با همین سرمایههای بادآورده؛ آماده هجوم به عرصههای جهاد اقتصادی (پابرهنگان) هستند بلکه امنیت، فرهنگ و ارزشهای انقلابیشان را هم نشانه رفتهاند؛ همانگونه که در جریان فتنه سال 89 مسؤولیت تأمین بخشی از لجستیک و عقبه تدارکاتی فتنهگران را برعهده داشتند.
دشـمـنان اقـتـصـادی
دشمنان اقتصادی با هر توان و سلیقهای که به مصاف میآیند، با یکدیگر در هدفِ تضعیف، غارت و نابودیمنابع اقتصادی مسلمانان مشترک هستند.
بر اساس همه شواهد و قرائن منطقهای و بینالمللیِ گذشته و حال، در این مقطع که دشمن از عرصههای دیگر ناامید شده، با هدف توزیع فقر و ایجاد نابسامانی در عرصه اقتصادی پا به میدان گذاشته است. در مجموع، دشمنان جبهه اقتصادی را میتوان به سه گروه دستهبندی کرد:
دوستان جاهل و بی بصیرتی که برمسندهای اقتصادی تکیه زده، فرصتها و منابع را با برنامههای معکوس به هدر میدهند.
2. ثروتمندان و فرصت طلبان طمّاعی که همه چیز را برایخود و اطرافیان میخواهند و احیاناٌ دستی در قدرت و مناصب هم دارند که امام راحل آنان را «مرفهین بیدرد» مینامیدند. 3. دشمنان نشان دار نظام اسلامی که با ابزارهای محاصره اقتصادی، ایرانهراسی و... به جنگ با جمهوری اسلامی آمدهاند و با کمک عوامل نفوذی به کارشکنی، ترساندن و دلسرد کردن مردم در عرصه اقتصادی مشغول هستند.
جهاد با دشمنانی که فرصتهای پیشرفت اقتصادی مردم را بلعیده و رفاه عمومی جامعه را بهگونهای تهدید کرده اند که تنگی معیشت مردم برای معنویتشان بحران آفرینی نموده است، از برترین نوع «جهاد اقتصادی» به شمار میآید. پرکردن حفرههای هولناک بر سر راه اقتصاد مردم مسلمان و جنگ اقتصادی با حفاران حرفهای، مبارزه قاطع با انواع رانتهای سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی که منجر به تقابل با جهاد اقتصادی میشود، با اسراف و...، همه در دایره وسیع جهاد اقتصادی قرار میگیرند.
شاید نگاه برخیها با شنیدن واژه «جهاد اقتصادی» فقط به سمت پیشرفتِ شاخص رشد و کمیت در تولید باشد. محدود کردن ظرفیت عظیم جهاد به اینها، حاصل نگاهی سطحی و عوامانه به موضوع «جهاد اقتصادی» است. هرسنگی که از سر راه چرخه اقتصادی مردم برداشته شود و مبارزه با هرآنچه رشد اقتصادی امت اسلامی را به چالش میکشد، جلوهای از جهاد اقتصادی و مقدس است. دهها و بلکه صدها حدیث معصومین، این نکته ارزشی را بهما تفهیم میکنند.
از هنگامی که دولت خدمتگزار، عزم خود را جزم کرد تا نامعادله «70 درصد یارانهها مخصوص30 درصد از مردم» را برهم زند، وارد عرصه بسیار مقدس جهاد اقتصادی شد؛ زیرا تاقبل از اجرای هدفمند کردن یارانهها، سالیانه 6هزار میلیارد تومان از 9 هزار میلیارد تومان یارانهکشور (معادل70 درصد) توسط 30درصد از مردمی که حقوق ماهیانه آنان چند میلیونی بود مصرف میشد وسهم باقی مردم فقط 3هزار میلیارد تومان بود! در این جهاد، آمار9هزار میلیاردی تغییری نکرده، بلکه فرصتهای غارت شده، از فرصت طلبان اخذ وبه صاحبان آن داده شدهاست و بنابراین میتواند جهاد مقدسی درعرصه اقتصاد شکل بگیرد و مجاهدان فراوانی در این عرصه حضور یابند و پیروز شوند.
نوع دیگری از مبارزه با دشمنان اقتصادی، تلاش برای اصلاح مرز بندیهای تحمیلی توسط افزون طلبان، و تعیین عرصههای فعالیت اقتصادی هر شخص به نسبت شایسته سالاری است. مبارزه با انواع رانتخواری به منظور تقسیم فرصتهای برابر برای همگان یک نمونه از آن است. رانتها، اصل برابری فرصتها را که در دایره عدالت اجتماعی قرار دارد، از بین میبرند و موجب بیعدالتی اقتصادی و فاصله فاحش فقیر و غنی میگردند. هر یک از رانتهای سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی مستقیم یا غیر مستقیم در حوزههای یکدیگر بخصوص در حوزه اقتصاد نفوذ دارند.
بدون حکمت نیست که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین سخنرانیشان در سال جدید تاکید فرمودندکه مسؤولان برای توانمند شدن مردم در عرصه جهاد اقتصادی، اطلاعات را در اختیار همگان بگذارند:
«مشارکت مستقیم مردم درامر اقتصادی لازم است، این نیازمندِ توانمند شدن است، نیازمندِ اطلاعات لازم است که اینها را باید مسؤولان در اختیار مردم بگذارند».
توانمند شدن، مستقیم با دسترسی به اطلاعات در ارتباط است و اگر مسیر کسب اطلاعات، برای افراد خاصی کانالیزه شود، از توانمند شدن عموم مردم جلوگیری میشود.
در هرصورت، جهاد اقتصادی عرصهای بسیار وسیع و متنوع دارد و هرکس به فراخور استعداد و توانمندیاش باید در این جهاد مقدس شرکت کند. بیگمان اگر همگان با نیت الهی و روحیه جهادی در این عرصه حضور پیدا کنیم، روزی خواهد آمد که بساط تفرعن غربزدههای متجاوز به عرصههای اقتصاد عمومی را جمع نموده و دیگر در پایتخت کشور امامزمان(عج)، فاصله اقتصادی غیرمشروع، غیرمعقول، وغیرمقبول را نخواهیم دید، در یک سمت پایتخت: تبرّج با خودروی لامبورگینی Lumborghini باقیمت ششتصد میلیون تومان، کیف 18 میلیون تومانی از چرم کروکدیل با مارک هرمس Hermes، گوشی موبایل جورجیو آرمانی Giorgio Armani با قیمت 21 میلیون تومان، کفش دو میلیونتومانی، عطر یک میلیونی و...
و در یک سمت دیگر پایتخت: انتظار طولانی برای رسیدن اتوبوس و سوار شدن بر مترویی که انسانها همانند چوب کبریت در قوطی چیده و فشرده میشوند، تلاش برای نقص عضو شدن و فروختن کلیه به منظور امرار معاش و رهن و اجاره یک اتاق، التماس برای گرفتن دو میلیون تومان وام بانکی و موارد ریز و درشت دیگری که به چهره نظام مقدس ما چنگ انداخته و لطمه زده است.
اکنون به منظور ترمیم ظواهر و دگرگونی در عمق، باید به چهار نکتهای که رهبر عزیزمان بهعنوان الزامات مهم برای شکل گیری حرکت عظیم جهادی در عرصه اقتصاد معرفی کردهاند، توجه ویژه داشته باشیم: 1. روحیه جهادی. 2. استحکام معنویت و روح ایمان و تدین در جامعه. 3. مبتلا نشدن کشور به مسائل حاشیهای. 4. حفظ اتحاد و انسجام ملی.
در پایان، این کلام رهبرمعظم انقلاب را هم فراموش نکنیم که فرمودند:
«البته محوریت اقتصاد که من عرض کردم، به معنای غفلت از عرصههای دیگر تلقی نشود».