
3ـ روحانیون و مدیران و مسئولین محترم کاروانها و حج با توجه به مسئولیت خطیرى که در اداره و توجیه زائران محترم پذیرفتهاند و با در نظر گرفتن شرایط استثنایى کشور جمهورى اسلامى ایران باید تمام همت و تلاش خود را در برگزارى صحیح و منظم حج به کار گیرند و با سعه صدر و به دور از هر گونه توقع و منتى زائران محترم بیتالله را در آموزش و تعلیم مناسک و مسائل حج همراهى نمایند و متناسب با حضور قشرهاى مختلف اعم از بیسواد و باسواد براى آنان برنامهریزى کنند و از نقش سازنده خود و تاثیر بزرگى که حج براى همیشه در سرنوشت انسان مىگذارد غافل نشوند، چرا که در آن فضا و شرایط معنوى همه دلها براى تحول و پذیرفتن حق آماده است، لذا از اعمال نظرهاى شخصى در امور حج و خصوصا در مسائل و مناسک جدا خوددارى شود و مسائل حج را با علم و یقین و در موارد ضرورت با مراجعه به اشخاص مطلع و یا منابع فقهى آن بیان فرمایند، چرا که در اعمال و مناسک حج مسائل جدید و مورد ابتلا فراوان است و خداى ناکرده بیان ناقص و غلط مسائل، موجب بطلان عمل و گرفتارى حجاج محترم و عسر و حرج مىگردد.
روحانیون عزیز در عین حالى که مسائل را به طور واضح و دقیق بیان مىکنند ولى از مشکلتراشى و حالتهاى وسواسگونه که زائران (را) در شک و تردید و احتیاطهاى بىمورد قرار مىدهد خوددارى کنند، چرا که وسواس در برنامه و مراسم و عبادتها و ادعیه موجب کسالت و بىتوجهى در واجبات مىشود. و یکى از فرصتهاى بسیار مناسب و مغتنم براى روحانیون، ارتباط با صاحبنظران و اندیشمندان و علماى کشورهاى اسلامى است. هر چند که استکبار جهانى، یا سران بعض کشورهاى اسلامى بشدت از این نوع ملاقاتها و رابطهها بیمناک و از آن جلوگیرى و مراقبت مىنمایند، ولى برنامهریزى سالم و استفاده کردن از این موقعیت مناسب براى تبادل افکار و اندیشهها و پیدا کردن راه حل براى معضلات جوامع اسلامى از خواستههاى جمهورى اسلامى ایران بوده است و در این فرصت مغتنم، روحانیون معظم و مسئولین تبلیغات حج براى انتقال تجارب انقلاب و ارائه خط مشىهاى سیاسى در پرتو احکام قرآن و نقش عظیم روحانیت اسلام در رهبرى مردم و جامعه، نقش کارسازى باید ایفا بنمایند.
متاسفانه نه تنها مردم کشورها، بلکه روحانیون ممالک اسلامى اکثرا از کارآیى و نقش سازنده و تعیین کننده خود در مسائل روز و سیاستهاى بینالمللى بیخبر هستند و متاثر از القائات و برداشتهاى مادى، تصور مىکنند که در عصر تمدن و تکنیک و صنعت و تحولات علمى و پیشرفتهاى مادى، نفوذ روحانیت کم شده است و نعوذبالله اسلام از اداره کشورها عاجز مانده است، که بحمدالله پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى روحانیت، خلاف این تصورات را ثابت نمود و على رغم همه کارشکنیها و سنگاندازیها و توطئههاى شرق و غرب و حسادت و کینهتوزى ایادى آنان، توانمندى و اقتدار روحانیت اسلام آشکار گردید. که من از تمامى علما و متفکرین و دانشمندان اسلامى سراسر جهان دعوت مىکنم که در فرصتهاى مناسب به کشور عزیز اسلامى ایران سفر کنند و در وضع گذشته این مملکت که نظام شاهنشاهى آن را به مملکتى غربزده و تهى از ارزشهاى اسلامى مبدل ساخته بود و ایران مىرفت تا پایگاهى براى اسلامزدایى و محو آثار رسالت گردد و از تاریخ تا فرهنگ و همه مظاهر اسلام نابود شود، فکر نمایند و همچنین به بررسى وضعیت کنونى بپردازند که اساس قوانین و مقررات این کشور را وحى و اسلام معین نموده است و تمامى مظاهر کفر و شرک و معاصى علنى حتىالمقدور بر چیده شده و علىرغم همه نغمههاى شوم التقاطیها و چپها و راستها و ملیگراها که در روزهاى اول پیروزى انقلاب و براى قبضه نمودن قدرت و تفکر ملت ایران از حلقوم آنان برمىخاست، خداوند بر ما منت نهاد که توطئه آنان کشف و در تمامى کشور ما قوانین و برنامههاى اسلامى در حال پیاده شدن است و از میدانهاى نبرد و کارزار گرفته تا مراکز تحقیقات علمى، دانشگاهها و حوزهها و از مجالس قانونگذارى و تدوین همه مقررات کشورى و لشکرى تا قوه مجریه که دستاندرکاران حل و فصل بزرگترین مسائل ادارى و اجرایى یک کشور بزرگ و در حال جنگ و محاصره وبا جمعیتى متجاوز از پنجاه میلیون نفر است و از قوه قضاییه که مسئولیت اجراى حدود و احکام الهى و در حقیقت بار سنگین تامین امنیت جان و نوامیس و اموال و شخصیت یک جامعه انقلابى را به عهده دارد تا فرماندهى قواى نظامى و انتظامى که مسئولیت امنیت مرزها و داخل کشور و خنثى نمودن صدها توطئه رنگارنگ به عهده آنان است و باید جلوى تخریب و جنایات منافقین و ضدانقلاب و اشاعه فحشا و منکرات و دزدیها و قتلها و مواد مخدر را بگیرند، که همه اینها با رهبرى روحانیت متعهد و به برکت احکام نورانى اسلام و کتاب آسمانى پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و پیروى از ائمه هدى ـ علیهم السلام ـ اداره مىشود و خدا را سپاس مىنهیم که با تکیه بر آیات وحى و کتاب خدا توانستهایم کشورمان را از وابستگیها نجات دهیم. البته تا پیاده کردن تمامى احکام و مقررات اسلامى و عمل کامل در همه سطوح جامعه راه زیادى در پیش داریم ولى به یارى خداوند همچنان به تلاش و کوشش خود ادامه مىدهیم و در عمل به همه غربزدگان و شرقزدگان و خودباختگانى که از مطرح کردن شعار اسلام و اعتماد به قرآن کریم واهمه داشتهاند، نشان مىدهیم که چگونه مىتوان جامعه را از سرچشمههاى معرفت کتاب خدا و هدایت اسلام عزیز سیراب نمود، که بحمدالله همه اینها از برکات و ورود علما در مسائل سیاسى و استنباط احکام در مسائل مستحدثه بوده است، که روحانیت کشور ایران فقط به خطابه و وعظ و ذکر مسائل روزمره اکتفا ننموده است و با دخالت در مهمترین مسائل سیاسى کشور خود و جهان توانسته است قدرت مدیریت روحانیت اسلام را به نمایش بگذارد و اتمام حجتى براى همه قائلین به سکوت و سازشکاران بىتعهد و علمفروشان بىعمل باشد و تعجب است که چگونه بسیارى از علما و روحانیون کشورها و بلاد اسلامى از نقش عظیم و رسالت الهى و تاریخى خود در این عصرى که بشریت تشنه معنویت و احکام نورانى اسلام است غافلند و عطش ملتها را درک نمىکنند و از التهاب و گرایش جوامع بشرى به ارزشهاى وحى بیخبرند و قدرت و نفوذ معنوى خود را دست کم گرفتهاند، که در همین شرایط پر زرق و برق حاکمیت علوم و تمدن مادى بر نسل معاصر، علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامى با وحدت و انسجام و احساس مسئولیت و عمل به وظیفه سنگین هدایت و رهبرى مردم، مىتوانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن در آورند و جلوى اینهمه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ خصوصا امریکا در ممالک اسلامى جلوگیرى کنند و به جاى نوشتن و گفتن لاطائلات و کلمات تفرقهانگیز و مدح و ثناى سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ایجاد نفاق در صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانى اسلام همت بگمارند و با استفاده از این دریاى بیکران ملتهاى اسلامى، هم عزت خود را و هم اعتبار امت محمدى ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ را پایدار نمایند.
آیا براى علماى کشورهاى اسلامى ننگآور نیست که با داشتن قرآن کریم و احکام نورانى اسلام و سنت پیامبر ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ احکام و مقررات کفر در ممالک اسلامى تحت نفوذ آنان پیاده شود و تصمیمات دیکته شده صاحبان زر و زور و تزویر و مخالفان واقعى اسلام اجرا گردد و سیاستگذاران کرملین یا واشنگتن دستورالعمل براى ممالک اسلامى صادر کنند؟ علماى بلاد و کشورهاى اسلامى باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهاى جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و براى حفظ منافع مسلمین سینهها را سپر کنند و جلوى تهاجم فرهنگهاى مبتذل شرق و غرب را که به نابودى نسل و حرث ملتها منتهى شده است را بگیرند، و به مردم کشورهاى خود آثار سوء و نتایج خود باختگى در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو کنند و به مردم و به دولتها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرتها که جنگ و مسلمانکشى در جهان به راه انداختهاند، گوشزد کنند.
من مجددا تاکید مىکنم که دنیا امروز تشنه حقایق و احکام نورانى اسلام است و حجت الهى بر همه علما و روحانیون تمام گردیده است، چرا که وقتى جوانان کشورهاى اسلامى براى دفاع از مقدسات دینى خود تا سر حد شهادت پیش رفتهاند و براى بیرون کردن متجاوزان، خود را به دریاى حوادث و بلا زدهاند و زندانها و شکنجهها را به جان خریدهاند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و عزیزان حزبالله لبنان و سایر کشورها مقاومت کردهاند و به جهاد علیه متجاوزان برخاستهاند، چه حجتى بالاتر از این و چه بهانهاى براى سکوت و مماشات و در خانه نشستن و تقیه کردنهاى بىمورد مانده است؟
علما و روحانیت متعهد اسلام اگر دیر عمل کنند، کار از کار مىگذرد. البته ما درد تنهایى بعض از علما و متعهدینى که در شهرها و کشورهایشان در محاصره سرنیزهها و فشار تحلیلها و حکمهاى نامشروع علماى سوء و دربارى گرفتار آمدهاند (را) احساس مىکنیم ولى به همه این عزیزان که در فشار جباران مىباشند، موعظه خدا را یادآور مىشویم که ان تقوموا لله مثنى و فرادى ثم تتفکروا؛ براى خدا قیام کنید و از تنهایى و غربت نهراسید، مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسبترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین مىباشند. امروز دولتها و سرسپردگان ابرقدرتها اگر چه به جنگ جدى با مسلمانان برخاستهاند و همچون دولت هند مسلمانان بیگناه و بىپناه و آزاده را قتل عام مىکنند ولى هرگز جرات و قدرت تعطیل مساجد و معابد مسلمین را براى همیشه ندارند و نور عشق و معرفت میلیونها مسلمان را نمىتوانند خاموش کنند. در عین حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبى و سیاسى علماى اسلام را به تعطیلى بکشانند و حتى علماى اسلام را در ملا عام بهدار کشند، خود دلیل مظلومیت اسلام و موجب توجه بیشتر مسلمانان به روحانیت و پیروى از آنان مىشود. مگر نه این است که خداوند از علما پیمان گرفته است که در برابر ستم ستمکاران و ظلم جنایتپیشگان ساکت و آرام نمانند؟ مگرنه این است که علما حجت پیامبران و معصومین بر زمین هستند؟ پس باید علما و روشنفکران و محققان به داد اسلام برسند و اسلام را از غربتى که دامنگیرش شده است نجات دهند و بیش از این ذلت و حقارت را تحمل نکنند و بت سیادت تحمیلى جهانخواران را بشکنند و با بصیرت و سیاست چهره منور و پراقتدار خود را آشکار سازند و در این راستا، دو چهرهها و روحانىنمایان و دین به دنیافروشان و قیل و قال کنندگان را از خود و از کسوت خود برانند و اجازه ندهند که علماى سوء و تملق گویان ظلمه و ستمگران، خود را به جاى پیشوایان و رهبران معنوى امتهاى اسلامى بر مردم تحمیل کنند و از منزلت و موقعیت معنوى علماى اسلام سوءاستفاده کنند. روحانیون متعهد اسلام باید از خطر عظیمى که از ناحیه علماى مزور و سوء و آخوندهاى دربارى متوجه جوامع اسلامى شده است سخن بگویند، چرا که این بیخبران هستند که حکومت جابران و ظلمسران وابسته را توجیه و مظلومین را از استیفاى حقوق حقه خود منع و در مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان و آزادیخواهان در راه خدا حکم مىدهند، که خداوند همه ملتهاى اسلامى را از شرور و ظلمت این نا اهلان و دینفروشان نجات دهد.
و یکى از مسائل بسیار مهمى که به عهده علما و فقها و روحانیت است، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سیاستهاى اقتصاد سرمایهدارى و اشتراکى در جامعه است، هرچند که این بلیه دامنگیر همه ملتهاى جهان گردیده است و عملا بردگى جدیدى بر همه ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشرى در زندگى روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خوردهاند و حق تصمیمگیرى در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علىرغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهاى حاصلخیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخایر، به فقر و درماندگى گرفتار آمدهاند و کمونیستها و زراندوزان و سرمایهداران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حیات و ابتکار عمل را از عامه مردم سلب کردهاند و با ایجاد مراکز انحصارى و چند ملیتى، عملا نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راههاى صدور و استخراج و توزیع و عرضه و تقاضا و حتى نرخگذارى و بانکدارى را به خود منتهى نمودهاند وبا القاى تفکرات و تحقیقات خود ساخته، به تودههاى محروم باوراندهاند که باید تحت نفوذ ما زندگى کرده و الا راهى براى ادامه حیات پابرهنهها، جز تن دادن به فقر باقى نمانده است و این مقتضاى خلقت و جامعه انسانى است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهى اندک هم از پرخورى و اسراف و تعیشها جانشان به لب آید. به هر حال این مصیبتى است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کردهاند و کشورهاى اسلامى به واسطه ضعف مدیریتها و وابستگى، به وضعیت اسفبار گرفتار شدهاند که این به عهده علماى اسلام و محققین و کارشناسان اسلامى است که براى جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههاى سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند.
البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامههاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهدارى غرب و اشتراکى شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشهکن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامى همچون جمهورى اسلامى ایران نیازمند به زمان باشد، ولى ارائه طرحها و اصولا تبیین جهتگیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مىرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برترىاى از این جهت بر فقرا ندارند و ابدا اولویتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلم راه شکوفایى و پرورش استعدادهاى خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم مىکند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالى خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامى نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههاى خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهاى متعالى و فرار از تملقگوییها مىگردد و حتى بعض ثروتمندان را از اینکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه مىکند.
خلاصه کلام اینکه بیان این واقعیت که در حکومت اسلامى بهاى بیشتر و فزونتر از آن کسى است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است که نصیب اولیا شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه مىدهد، که بحمدالله در جمهورى اسلامى ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.
و همچنین مسئولین محترم کشور ایران علىرغم محاصرات شدید اقتصادى و کمبود درآمدها، تمامى کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایى جامعه کردهاند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولین کشور ما است که روزى فقر و تهیدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند. خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است. از آنجا که محرومیتزدایى، عقیده و راه و رسم زندگى ما است، جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشتهاند و براى ناتوان ساختن دولت و دستاندرکاران کشور ما حلقههاى محاصره را تنگتر کردهاند و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمى و تاریخى تا مرز هزاران توطئه سیاسى ـ اقتصادى ظاهر ساختهاند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادتطلبى و سایر ارزشهاى ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایى و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهاى جهان به اسلام زیادتر مىشود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخار تاریخى و بیش از هزار ساله پناهگاهى محرومان را براى خود حفظ کنند و به سایر مسئولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بىشائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بیدریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.
البته پرواضح است که همه اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه براى خدا و انجام وظیفه الهى خود وارد صحنهها شدهاند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و الهى خود را به مسائل مادى آلوده نمىکنند و با کمبودها از میدان به در نمىروند، چرا که کسى که براى خدا جان و مال فدا مىکند، به خاطر شکم و دنیا از پا در نمىآید، ولى وظیفه ما و همه دستاندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادى و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمىکنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستى وقتى که پابرهنهها و گودنشینان و طبقات کمدرآمد جامعه ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستى خود دادهاند و در همه صحنهها بودهاند ـ و انشاءالله خواهند بود ـ و سر و جان را در راه خدا مىدهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجددا مىگوییم که یک موى سر این کوخنشینان و شهیددادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برترى دارد.
و آخرین نکتهاى که در اینجا ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار حامى محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تاکید نمایم، مسئله سادهزیستى و زهدگرایى علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانى خود مىخواهم که در زمانى که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زى روحانى خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شان روحانیت و اعتبار نظام جمهورى اسلامى ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطرى براى روحانیت و براى دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمدالله روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایى خود را داده است، ولى چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانیت بعد از این براى خدشهدار کردن چهره این مشعلداران هدایت و نور، دست به کار شوند و با کمترین سوژهاى به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که انشاءالله موفق نمىشوند.
و اما زائران محترم ایرانى که انصافا شخصیت و شعور و رشد سیاسى و اجتماعى خود را در مراسم حج سالهاى گذشته به نمایش گذاردهاند و باعث حفظ آبرو و اعتبار جمهورى اسلامى ایران شدهاند، امسال نیز علاوه بر دقت و توجه به اعمال و واجبات حج و استفاده از این نعمت بزرگ تشرف به مکه مکرمه و مدینه منوره و زیارت خانه خدا و مرقد پاک نبى اکرم ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و بقیع و تشرف به جوار تربت مطهر حضرت زهرا ـ سلامالله علیها ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ در راهپیمایى کوبنده برائت با هماهنگى و انسجام کامل در صفوف و شعارها و برنامهها شرکت نمایند و از برکات این اجتماع مقدس عبادى ـ سیاسى که نشان دهنده اقتدار مسلمین و کشور عزیز و اسلامى ایران است بهرهمند شوند و با برخوردهاى اخلاقى و سالم و سازنده در تمام مراسم حج و خصوصا در مسیر راهپیمایى با مردم سایر کشورها و یا مامورین کشور عربستان سعودى، آنان را به ضرورت حضور در این اجتماعات دعوت کنند و از هرگونه اعمال سلیقههاى شخصى و کارهاى خودسرانهاى که خداى ناکرده موجب هتک احترام این اجتماع عظیم شود خوددارى کنند و از درگیرى و اهانت و جدال احتراز نمایند، هرچند که زائران محترم با آگاهى کامل نقشهها و توطئهها را خنثى مىکنند ولى چه بسا افرادى به منظور برهم زدن شکوه و جلوه اجتماعات حج و مخدوش کردن چهره انقلاب به کارهاى بدون حساب و خودسرانه دست زنند. البته بعید به نظر مىرسد که دولت یا مامورین عربستان که میزبان زائران خانه خدا و حرم پیغمبر اکرمند، از این نمایش قدرت اسلام و مسلمین در برابر کفر و ابتکار عملى ـ سیاسى ملت ما که به خاطر سربلندى جهان اسلام و مسلمین مىباشد جلوگیرى کنند. در هر حال زائران ایرانى به نقش و رسالت خود در تمامى مراحل حج توجه کنند که تمامى اعمال و رفتار آنان با دقت مورد توجه و نظر دوستان و دشمنان انقلاب ما است، و دشمنان انقلاب درصدد دست یافتن به سوژهاى ولو مختصر جهت تخریب قداست و اعتبار الهى مردم کشور ما مىباشند و دوستان و طرفداران انقلاب مشتاق آشنایى با روش و سیره و خصوصیات این ملتى که آوازه نام و نشانش ـ به یارى خداوند ـ در سراسر عالم طنین افکنده است، گردیدهاند. و حج بهترین میعادگاه معارفه ملتهاى اسلامى است که مسلمانان با برادران و خواهران دینى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مىشوند و در آن خانهاى که متعلق به تمام جوامع اسلامى و پیروان ابراهیم حنیف است، گردهم مىآیند و با کنار گذاردن تشخصها و رنگها و ملیتها و نژادها به سرزمین و خانه اولین خود رجعت مىکنند و با مراعات اخلاق کریمه اسلامى و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشکل امت محمدى ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ را در سراسر جهان به نمایش مىگذارند.
زائران محترم کشور ایران، ارزش دستاوردهاى معنوى و سیاسى جمهورى اسلامى ایران را در برخورد با سایر مسلمانان بهتر درک مىکنند و باتوجه و اطلاع از گرفتاریها و مشکلاتى که به اشکال مختلف بر ملتهاى اسلامى تحمیل شده است، به ابعاد عظمت انقلاب و عنایات خاصه حق تعالى و توجه امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ به این ملت بیشتر پى مىبرند و قدر برکات این انقلاب را بیشتر از گذشته مىدانند و از کار و تلاش مسئولین محترم و دولت خدمتگزار که شب و روز خود را وقف خدمت نمودهاند، مطلع مىگردند و از تحولى که در جوانان و اقشار دیگر ملت به وجود آمده است و آنان را به بهشت صلابت و عفت و حیا و شرافت و آزادى و جهاد رهنمون شدهاند، خدا را سپاس مىگزارند.
خداوندا! این نعمتهاى بزرگ را از ما و ملت ما نگیر. خداوندا! ما را به ارزش برکات خود بیشتر آشنا فرما. خداوندا! بربندگى ما و خلوص ما و اظهار عجز و ذلت ما در برابر خودت بیفزا. خداوندا! به ما توکل و صبر و مقاومت و رضا و توفیق جلب عنایت خود کرامت فرما و در مسیر خدمت به بندگانت ما را تا مرز قربانى خود و فرزندان و هستىمان همراهى و مدد بنما.
زائران محترم مبادا که از احساس رشد و عظمت انقلاب خود در برابر مسلمانان دیگر کشورها به غرور و عجب گرفتار شوند و خداى نخواسته به اعمال و رفتار مسلمانان به دیده اهانت و تحقیر بنگرند و از همدلى و انس با دوستان خدا در مکه مکرمه محروم شوند و از شکر این نعم بزرگ الهى، که تواضع در برابر مسلمانان و مستضعفان و برادران دینى است، غافل بمانند. در کنار خانه خدا و مرقد پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ بیعتها و پیوندهاى دوستى و ارتباط آینده را با مسلمانان محکم کنند و حدیث انقلاب و لطف خدا را به آنان بازگو نمایند. و از جانب من و همه ملت ایران به همه مسلمانان اطمینان بدهید که جمهورى اسلامى ایران پشتیبان شما و حامى مبارزات و برنامههاى اسلاى شما است و در هر سنگرى علیه متجاوزان در کنار شما ایستاده است و از حقوق گذشته و امروز و آینده شما انشاءالله دفاع خواهد کرد و به آنان بگویید که اقتدار و اعتبار جمهورى اسلامى ایران متعلق به همه ملتهاى اسلامى است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه ملتهاى تحت ستم است و ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مىشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى ـ صلىالله علیه و آله ـ است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مىدهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ هموار مىکنیم.
و از نکاتى که حجاج محترم باید به آن توجه کنند، اینکه مکه معظمه و مشاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبراکرم است، جاى، جاى این سرزمین محل نزول و اجلال انبیاى بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنجها و مصیبتهاى چندین سالهاى است که پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه و آله ـ در راه اسلام و بشریت متحمل شدهاند و حضور در این مشاهد مشرفه و امکنه مقدسه و در نظر گرفتن شرایط سخت و طاقتفرساى بعثت پیامبر، ما را به مسئولیت و حفظ دستاوردهاى این نهضت و رسالت الهى بیشتر آشنا مىکند، که واقعا پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و ائمه هدىـ علیهم سلامالله ـ در چه غربتهایى براى دین حق و امحاى باطل، استقامت و ایستادگى نمودهاند و از تهمتها و اهانتها و زخمزبانهاى" ابولهب" و" ابوجهل"ها و "ابوسفیان"ها نهراسیدند و در عین حال شدیدترین محاصرههاى اقتصادى در شعب ابیطالب، به راه خود ادامه دادهاند و تسلیم نشدند و سپس با تحمل هجرتها و مرارتها در مسیر دعوت حق و ابلاغ پیام خدا و حضور در جنگهاى پیاپى و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و کارشکنیها به هدایت و رشد همت گماشتهاند که دل صخرهها و سنگها و بیابانها و کوهها و کوچهها و بازارهاى مکه و مدینه پر است از هنگامه پیام رسالت آنان که اگر آنها به زبان و سخن مىآمدند و از راز و رمز تحقق فاستقم کما امرت پرده برمىداشتند، زائران بیتالله الحرام در مىیافتند رسول خدا براى هدایت ما و بهشتى شدن مسلمانان چه کشیدهاند و مسئولیت پیروان او چقدر سنگین است. و ملت شهید داده ایران اگر چه در طول دوران مبارزه و جنگ و حوادث دیگر انقلاب مظلومیتها و سختیها و درد و رنجهاى فراوان دیده است و جوانان و عزیزان گرانقدرى را تقدیم راه خدا کرده است ولى یقینا وسعت مظلومیتها و سختیهایى که بر پیشوایان ما رفته است، به مراتب بالاتر از مسائل ما است. حجاج محترم سلام خالصانه ملت عزیز و مسئولین پر تلاش و خانوادههاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین را به پیشگاه مقدس پیامبر رحمت ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و اهل بیت هدى ـ علیهم السلام ـ ابلاغ کنید و ملتمسانه و عاجزانه از آنان تفقد و رحمت بیشتر براى این پیروان صادق خود خواسته و پیروزى ملت ما را در جنگ بر کفر جهانى از خدا بخواهند و از این فرصت مناسب در دعا کردن به همه مسلمانان و رفع گرفتاریها استفاده کنند.
خداوندا! اگر هیچ کس نداند تو خود مىدانى که ما براى برپایى پرچم دین تو قیام کردهایم و براى برپایى عدل و داد در پیروى از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستادهایم و در پیمودن این راه لحظهاى درنگ نمىکنیم. خداوندا! تو مىدانى که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود براى عزت دین تو به شهادت مىرسند و با لبى خندان و دلى پر از شوق و امید به جوار رحمت بىانتهاى تو بال و پر مىکشند. خداوندا! تو مىدانى که امت رسول تو در این مملکت مواجه با همه توطئهها است و ایادى شیطان در داخل و خارج او را آرام نمىگذارند و تلاشها هر روز براى در تنگنا و مضیقه قرار دادن این ملت در امور اقتصاد فزونتر مىشود.
خداوندا! تو مىدانى مردم ما مشکلات را به جان و دل خریدهاند و از هیچ چیزى غیر تو ترس و بیم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل مىکنند، همه پیروزیها را از آن تو و به عنایت تو مىدانند، پس ما را به عنایت دوباره خود همراهى نما و دلهاى ملت ما را به نصر و پیروزى خود امیدوارتر ساز و رزمندگان جبهه ما را به مدد غیبى و جنود مخفى خود غالب و پیروز گردان و توان و صبر و استقامت ما را در تحمل سختیها و مشکلات افزون نما و نعمت رضایت در شکست و پیروزى را به ما ارزانى فرما و دل مردم ما را که براى دین تو شهید و مفقود و مجروح و اسیر دادهاند و سختى هجران عزیزان را به عشق لقا و رضاى تو تحمل کردهاند، شادمان فرما و همه ما را در مسیر بندگى خود عاشق و درد آشنا فرما و شهیدان ما را از کوثر زلال ولایت خود و رسول اکرم ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و ائمه هدى ـ علیهم صلواتالله ـ سیراب نما و انقلاب اسلامى ما را به انقلاب مصلح کل متصل فرما".انک ولى النعم".
1 ذىالحجه الحرام 407 روحالله الموسوى الخمینى