سخنگوی حکومت یونان چندی پیش اعلام کرد: «کشور متبوعهاش مسأله قبرس و دریای اژه را معیاری برای روابط خود با طرفهای بینالمللی قرار خواهد داد.» بسیاری از ناظران وقتی این گفته را شنیدند، دریافتند که طرف مورد خطاب یونان، ایالات متحده است که در قبال مسأله دریای اژه برخلاف دیگر کشورهای غربی و شرقی از موضع میانهای برخورد میکند و روابط خوبی هم با ترکیه دارد.
روابط قبرس و آمریکا از چهار سال پیش، تحولهای شدیدی داشته است. و هر بار پس از بحران، آرامشی مقطعی برقرار شده و به این میماند که دو نفر از اصول طنابکشی مطلع نباشند و به این کار بپردازند!
با این حال از روند روابط دو طرف میتوان این حقیقت ثابت را استخراج کرد که با اینکه قرارداد اجاره پایگاههای نظامی یونان از سوی آمریکا در اواخر سال آینده خاتمه مییابد و هنوز هم بر سر تمدید آن مذاکره نشده است، اما این پایگاهها برقرار خواهند ماند.
بحران جدید - قدیمی که از چند ماه پیش میان آتن و واشنگتن بروز کرد به دلیل اتهامی بود که مقامهای آمریکائی به حکومت یونان وارد کرده بودند. آمریکائیان پس از خبری که روزنامه «نیویورک تایمز» به نقل از خبرنگار خود از آتن ارسال کرده بود، یونانیها را مورد حمله قرار دادند. خبر مبنی بر این بود که مقامهای یونانی به منظور جلوگیری از وقوع اعمال تروریستی در یونان، با گروههای «تروریستی» عرب تماس گرفتهاند.
در ملاقاتی که سفیر آمریکا در آتن (رابرت کیلی) با «کارلوس پاپادپلوس» وزیر امور خارجه این کشور داشت، وزیر یونانی این ادعای ایالات متحده را بشدت تکذیب کرد و مسئولین یونانی آن را اختلافاتی بیاساس نامیدند، اما کاخ سفید این پاسخ را نپذیرفت.
این امر «آندریاس پاپاندرئو» را بر آن داشت که به دولت ریگان هشدار بدهد و بگوید، مذاکره بر سر آینده پایگاههای آمریکا به شرطی آغاز خواهد شد که دولت آمریکا ادعاهای باطل خود را کاملا، رسماً و علنا پس بگیرد.
آنچه مشخص است، آمریکا چهار پایگاه بزرگ و حدود 12 مؤسسه وابسته به آن، در تمام خاک یونان دارد. این پایگاهها با مخالفت گسترده ملت یونان و برخی از سازمانها مواجه است و سازمانهای مزبور هر از چندی مخالفت خود را با انجام عملیاتی نظامی نشان میدهند. آخرین عملیاتی که در این زمینه انجام شد، حمله به یک اتوبوس حامل گروهی سرباز و افسر در اوایل اوت گذشته بود.
مقامهای آتن حتی فراتر از این رفتند و در پاسخ به این اتهام موضع سختتری از خود نشان دادند. وقتی دریادار «ج. بوزی» فرمانده آمریکائی نیروهای ناتو در جنوب اروپا پیرامون فعالیت دستگاههای امنیتی یونان در رویاروئی با تروریستها اظهار تردید کرد، مسئولین آتن خطاب به فرماندهان نظامی پیمان گفتند: حق ندارند در ارتباط با پیمان ناتو یا کشورهای عضو تصمیمهای سیاسی اتخاذ کنند.
این واکنش یونانیها در یک کنفرانس مطبوعاتی که توسط معاون نخستوزیر و وزیر دفاع یونان «یانیس هرالمبوبولس» برگزار شد، اعلام گردید. وزیر دفاع یونان در این کنفرانس گفت: کشورش از ورود دو زیردریائی هستهای آمریکائی به آبهای یونان جلوگیری کرده است، زیرا طبق معمول سه ماه پیشتر از ورود اطلاع نداده بودند. چنانچه مسائلی از این قبیل رخ دهد، مسئولین یونانی ناچارند در انتخاب فرماندهان نظامی پیمان دخالت کنند.
طبق معمول، دو طرف نگذاشتند بحران از آنچه که هست گستردهتر شود و به کاستن آن پرداختند. این بار نوبت واشنگتن بود که معاون سیاسی وزارت امور خارجه خود را به آتن بفرستند. او پس از دیدار از ترکیه و مذاکره با مسئولین آنکارا پیرامون کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا به ترکیه و آنچه که به وضع این کشور در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مربوط میشود (به این اعتبار که ترکیه و یونان جناح جنوب شرقی ناتو بشمار میآیند)، به آتن رفت.
آرماکاست
در آتن، «مایکل آرماکاست» با «پاپاندرئو» نخستوزیر یونان پیرامون آینده پایگاههای آمریکائی در خاک این کشور و حقوق فلات قاره دریای اژه و نقشی که واشنگتن میان دو همسایه (ترکیه و یونان) میتواند ایفا کند، بحث و مذاکره کرد و نتیجه مذاکرات نیز موفقیتآمیز بود زیرا توانست روابط آتن و واشنگتن را تا حد زیادی به روال عادی نزدیک کند. در این مذاکرات همچنین تاریخ چهارم سپتامبر را برای آغاز گفتگو بر سر پایگاهها تعیین شد.
با این حال، از آنجا که اختلافهای دو طرف بر سر مسائل مختلف حل و فصل نشده است (هرچند که در مدت اخیر این اختلافها مطرح نشده بود)، نمیتوان به این توافق کاملا خوشبین بود، اما میتوان گفت که دو طرف به دلیل بغرنجی مسائل فیمابین تلاش دارند راه مذاکره همچنان باز باشد و این احتمال هم وجود دارد که توافق و سازشی دشوار پیرامون آینده پایگاهها حاصل شود.
درواقع حکومت پاپاندرئو در نظر دارد که پیش از امضای هرگونه توافق بر سر آینده این پایگاهها، کمکهای بیشتر و تضمینهای امنیتی آمریکائی بیشتری به دست بیاورد. آرماکاست پیش از ترک آتن به خبرنگاران گفت: کشور او مایل است مذاکرات با آتن به موضوع آینده پایگاههای آمریکا در یونان و مسائل خاص این دو کشور محدود شود.
اما مقامهای آتن اعلام کردند: مسائل مورد مذاکره باید مسائلی را که روی منافع ملی تاثیر دارند (مانند اختلاف ترکیه و یونان بر سر جستجوی نفت در دریای اژه و نیز مشکل قبرس) نیز شامل شود.
آنچه مشخص است ایالات متحده تلاش دارد خود را درگیر اختلافهای ترکیه و یونان نکند. با این حساب در پی راهی برای ایجاد توازن میان دو طرف است و سعی میکند که از تکرار اوضاع سال 1974 (به هنگام سرنگونی ماکاریوس در قبرس) جلوگیری به عمل آورد.
در آن موقع نیروهای ترکیه برای حمایت از ترکهای قبرس شمال جزیره را به اشغال خود درآوردند که باعث تقسیم جزیره شد و مقامهای نظامی یونان در اعتراض به این کار از جناح نظامی ناتو خارج شدند.
بنابراین، آمریکائیان کاملا آگاهند که افکار عمومی یونان از آنها دلخوری بسیاری دارند و پاپاندرئو نیز بخوبی میداند که چگونه از این امتیاز بهرهجوئی کند و تهمت به واشنگتن به اینکه از آنکارا طرفداری میکند از همین جا برمیخیزد.
پاپاندرئو هرگاه که با کاخ سفید اختلاف پیدا میکند، یا اینکه مقامهای آمریکائی از پرداخت کمکهای لازم به او خودداری میکنند، از این حربه استفاده میکند. وقتی هم مصلحت ایجاب کند، روی آن سرپوش میگذارد. لذا مطبوعات آمریکا به او لقب «همپیمان نافرمان» دادهاند.
اگر از اختلاف میان ایالات متحده و یونان بر سر پایگاههای نظامی صرفنظر کنیم به اختلافهای دیگری میرسیم که به روابط آمریکا و ترکیه پیرامون دریای اژه، قبرس و درخواست کمکهای بیشتر یونان مربوط میشود. ایالات متحده سالانه حدود پانصد میلیون دلار به یونان کمک مالی میدهد.
اما مقامهای آتن این مبلغ را غیرمکفی میدانند و اصرار دارند که برای رعایت برابری با حجم کمکهای آمریکا به ترکیه (که دو برابر این مبلغ است) آمریکا حجم کمکها را افزایش دهد.
شایان ذکر است که نخستوزیر فعلی یونان که در انتخابات 1981 به این مقام رسید، تعهد کرده بود که به محض دریافت زمام امور از ناتو و بازار مشترک اروپا خارج شده و پایگاههای آمریکا را پس از پایان مدت قرارداد از خاک این کشور برچیند. اما بعد، از اجرای این برنامه صرفنظر کرد و موضع نرمتری گرفت.
او اعلام کرد که برپائی پایگاههای نظامی آمریکا در خاک یونان، برای مقابله با تهدید مستمر ترکیه امری ضروری است و عضویت در بازار مشترک هم امری حیاتی برای اقتصاد نابسامان یونان بشمار میآید.
بخشهای وسیعی از افکار عمومی معتقدند که عدول پاپاندرئو از برنامه خود که باعث پیروز شدنش در انتخابات سال 1981 شده بود، از محبوبیت او کاست تا جائیکه در انتخابات 1985 پیروزی او با دشواری آشکاری به دست آمد. و حال که او قصد دارد بر سر پایگاهها سازش کند، اعتقاد بر این است که رفتار او با منافع والای ملی در تضاد است و احتمال انتخاب مجدد (برای سومین بار) را از او میگیرد.
مشخص است که تمایل پاپاندرئو به مذاکره بر سر آینده پایگاههای آمریکائی نشاندهنده تمایل او به ماندن این پایگاهها است وگرنه اصلا مذاکره لازم نیست و او میتواند با پایان یافتن مدت قرارداد در سال آینده درخواست برچیده شدن آن کند.
پاپاندرئو برای فیصله دادن به این موضوع درخواست کرده است که چنانچه مذاکرات دو کشور به نتیجهای برسد، یک نظرخواهی عمومی نیز راه بیندازد. چنین اقدامی برای پاپاندرئو پیش از برگزاری انتخابات آینده بسیار ضروری مینماید زیرا با توجه به آرامی مردم و موضع آنها پیرامون این مساله حیاتی میتواند گرایشهای آنها را دریابد.
بنابراین، حکومت یونان برای زورآزمائی با هیات حاکمه آمریکا، زمینهسازی میکند و در این زورآزمائی همواره ورقه روابط با شوروی را نیز در دست دارد. نزدیک شدن یونان به شوروی تا جائی پیش رفته است که با کشور بلغارستان که در پیمان ورشو عضویت دارد، پیمانی سیاسی به امضاء رساند!
لذا واضح است که پاپاندرئو قصد دارد ترکها و آمریکائیها را به یک اندازه در تنگنا قرار دهد و با این کار به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فشار وارد کند که حسابهایش را دوباره به نفع یونان جمعبندی کند. این امر همان «دستاورد ملی» است که پاپاندرئو قصد دارد با کسب آن شکستهای اقتصادی و سیاسی داخلی خود را جبران کرده و با توجه به آن به سومین انتخابات چشم بدوزد.
«آری» یا «نه» پاسخی است که یونانیها در نظرخواهی سال آینده پیرامون آینده پایگاههای نظام آمریکا خواهند داد.
«آری» یا «نه» پاسخی است که یونانیها به حکومت سوسیالیست خواهند داد، حکومتی که علیرغم برخی نمودهای مثبت، هفت سال تجربه «مورد بحث» یدک میکشد!