
سیروس محمودیان
در مبانی دینی واژه مستضعف دارای بار معنایی خاص خویش است. رسیدن به صلح پایدار جهانی بهطور مستقیم وابسته به انقراض مستکبران و زدودن آثار زیانبار سلطه از مناسبات بینالمللی در اقصی نقاط عالم است. روشن است بدون تشکیل حکومت هرگز نمیتوان به اهداف ترسیمی دست یافت و به همین سبب یکی از اهداف اصیل و آرمانی انقلاب اسلامی تشکیل حکومت اسلامی و فراهم کردن زمینه تحقق وعدههای حتمی الهی درباره به حکومت رسیدن مستضعفان است که این امر به دست توانای حضرت صاحبالزمان(عج) تحقق خواهد یافت. از منظر امام خمینی(ره)، آن حضرت انسانی کامل، صاحب ولایت مطلقه الهی و ختم ولایت، حجت حق و خلیفه خداوند روی زمین هستند که از همان نور واحد محمدی(ص) آفریده شده و بر اساس اراده خداوند صاحب کمالات فراوان بویژه قدرت تصرف و تدبیر در امور جهان و انسانها هستند. تداوم رسالت انبیا(ع)، تشکیل حکومت جهانی برای اجرای عدالت جهانی و ریشهکنی ظلم و به حاکمیت رساندن مستضعفان در روی جهان و تحقق حاکمیت عدل واقعی از برکات ظهور ایشان است و بر همین اساس است که امام خمینی تلاش همگانی برای تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت را یک ضرورت عقلی و شرعی میدانند.
به هر حال امام خمینی بهعنوان معمار کبیر انقلاب اسلامی سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در اواخر دهه 40 در مقدمه کتاب ولایتفقیه یا حکومت اسلامی به روشنی به مباحثی چون ضرورت اصل ولایتفقیه، نقش سیاه استعمار در معرفی نادرست اسلام، مضرات خودباختگی آحاد جامعه در برابر پیشرفتهای مادی دنیای غرب و ضرورت تشکیل حکومت به عنوان جزء اساسی اصل ولایت اشاره کافی کردهاند و بهطور روشن در بخشی از کتاب امام خمینی(ره) وجود اصل ولایتفقیه را امری بدیهی و ضروری دانسته و میفرمایند: «ولایتفقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و چندان به برهان احتیاج ندارند. به این معنی که هرکس عقاید و احکام اسلام را، حتی اجمالا دریافته باشد، چون به ولایتفقیه برسد و آن را به تصور آورد، بیدرنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت». واضح است که تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت برای زمینهسازی تحقق وعده الهی لازم و انکارناپذیر است و بدین خاطر است که امام خمینی(ره) هشدار میدهند: «تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند». همچنین امام خمینی(ره) درباره مشیت الهی درباره پیروزی مستضعفان میفرمایند: «خداوند را سپاس میکنم که اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستکبرین و زمین را از لوث مستکبرین پاک کند، مستضعفین را به حکومت برساند و اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبرین در زمین نباشند و نتوانند مستکبرین، مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تبع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام بر سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا چنانکه در قرآن نقل میفرماید به دست آوردهایم آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثوره (انقلاب) کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند».
از سوی دیگر کاملا روشن است که وعده یاد شده جز به واسطه عمل به تکلیف دینی حاصل نمیشود و عمل به تکلیف دینی و اجتماعی نیز جز در سایه دانش و آگاهی مثمرثمر نخواهد بود و تا زمانی که مستضعفان با رسالت و وظیفه حقیقی خویش آشنا نشوند تحت هیچ شرایطی امکان رهاسازی خود و دیگران را از قیود سلطهگران و مستکبران ندارند لذا امام خمینی(ره) درباره لزوم آشنایی مستضعفین با وظیفه اصلیشان در برابر مستکبرین و بلاهایی که مستکبران سر آنها آوردهاند، میفرمایند: «مستضعفین وظیفهشان را با مستکبران بفهمند. این مستضعفین اکثرا نمیدانند. ما هم نمیدانیم. ما هم جزو مستضعفین هستیم. نمیدانیم که اینها به سر ما چه آوردهاند. بعضی از ورقههای کوچکش دست ماست و میدانیم. بعضی مشاهدات ما هست و چیزهایی که به چشم دیدیم اما مسائل زیاد زیر پرده را ما نمیتوانیم بفهمیم. ما میخواهیم آن مقداری که فهمیدیم و آن مقداری که امکان دارد بفهمیم این را. درست عرضه کنیم به مستضعفین دنیا. به ممالک دنیا. تا بفهمند مستضعفین که این مستکبرین با آنها چه میکنند. این ابرقدرتها با اینها چه میکنند». جالب توجه است که حضرت امام(ره) با ژرفاندیشی مبتنی بر آموزههای دینی و در چارچوب فلسفه ظهور و تشکیل حکومت عدل جهانی مردم آمریکا را نیز جزو مستضعفان فکری و معنوی محسوب کرده و میفرمایند: «ما میخواهیم بفهمانیم به خود ملت آمریکا که نسبت به ملت آمریکا اینها چه کردند تا حالا. اینها چه جنایاتی کردند که ملت آمریکا را هم در نظر مردم دارند از بین میبرند. اینها چقدر به خود آمریکا لطمه وارد کردند، لطمه حیثیتی، لطمه انسانی و چقدر به دیگر کشورها و ملتها. ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد». بهطور کلی ترسانیدن ملل مستضعف و ایجاد رعب و وحشت نزد دولتهای وابسته و غیروابسته از روشهای رایج و سنتی استعمارگران در پیشبرد سیاستهای استعماریشان است. انقلاب اسلامی ایران با ایستادگی هوشمندانه و همهجانبه در برابر زیادهطلبیهای مستکبران شرق و غرب، عملا الگوی نوینی را برای جهانیان ارائه داده و موجب تشجیع تودههای محروم و مستضعف در تقابل با قدرت پوشالی دولتهای استکباری شد.
امام خمینی(ره) درباره تلاش دولتهای استعماری در جهت ایجاد رعب و وحشت نزد دولتها و ملتهای آزادیخواه اشاره میکنند: «آنها [ابرقدرتهای بزرگ] از باب اینکه دایره سلطهشان زیاد بود به همه کشورها، اینطور مسائل را با حکومتهای آنها را با ملتهای دیگر باز تبلیغ میکردند و ایجاد خوف و رعب میکردند و در همه کشورها و اینطور وانمود میکردند که اگر یک کشوری یک کلمه برخلاف این قدرت بزرگ، آن قدرت بزرگ، برخلاف آمریکا، برخلاف شوروی و قبلا برخلاف انگلستان یک کلمه اگر بگوید، دولت را چه خواهند کرد و مملکت را خواهند گرفت و خواهند چه و چه کرد. این یک حیلهای بود که از سالهای طولانی اینها برای پیشرفت مقاصد خودشان این حیله را به کار برده بودند و ملتها هم باورشان آمده بود و دولتهای کوچک هم نسبت به آن بزرگها باورشان آمده بود که اگر یک کلمه برخلاف فلان دولت بگویند اینها ساقط خواهند شد و از بین خواهند رفت و آنها هجوم خواهند کرد و لهذا در بعضی اوقات که در چندین سال پیش از این یک اولتیماتومی آنها میدادند به ایران مثلا، با همان لفظی که آنها، تشری که آنها میزدند، هر امری را که میخواستند به مجلس تحمیل میکردند و به دولت تحمیل میکردند.»
قاطعیت در مقابل مستکبران و نداشتن کمترین هراس از قدرت مادی دشمنان انقلاب اسلامی و عمل به وظیفه اسلامی احدی الحسنین پیروزی یا شهادت در راه خدا و طی کردن راه پرفراز و نشیب مبارزه با مظاهر و عوامل استکبار جهانی با اتکال به قدرت لایزال الهی از ویژگیهای بارز حضرت امام(ره) است که همواره در مقاطع سخت و بحرانی مددرسان امت انقلابی ایران اسلامی در عرصه مبارزه با شیطان بزرگ و عوامل سرسپرده آنان بوده است. حضرت امام خمینی(ره) بارها و بارها با عزت و سربلندی بینظیری فریاد رسا سرمیدهند: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پا نخواهیم نشست یا همه آزاد میشویم یا به آزادی بزرگتری که شهادت است میرسیم و همانگونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم، همانگونه که در جنگ نیز مظلومانهتر از انقلاب جنگندیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم، به یاری خدا باقی مانده راه پرنشیب و فراز را با اتکا به خدا، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد».
ضرورت تشکیل حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)
در مبانی اندیشهای اسلام ناب محمدی(ص) واژه مستضعف دارای بار معنایی خاص خویش است که از جمله اهداف معنایی آن رسیدن به صلح پایدار جهانی، وابستگی مستقیم و عینی به موضوع انقراض سلسله مستکبران و زدودن آثار زیانبار سلطه آنان از مناسبات فردی و بینالمللی در اقصی نقاط عالم است. روشن است بدون تشکیل حکومت ماندگار عدالتمحور توسط مستضعفان هرگز نمیتوان به اهداف متعالی ترسیمی از سوی انبیای عظام الهی دست یافت. به همین سبب یکی از اهداف اصیل و آرمانی انقلاب اسلامی تشکیل حکومت اسلامی و فراهم کردن زمینه تحقق وعدههای حتمی الهی درباره به حکومت رسیدن مستضعفان است که قطع یقین این امر در زمان مقدر به دست توانای حضرت صاحبالزمان (عج) تحقق خواهد یافت. از منظر امام خمینی(ره)، حضرت حجت(عج) انسانی کامل، صاحب ولایت مطلقه الهی، خاتم ولایت، حجت حق و خلیفه خداوند روی زمین هستند که از همان نور واحد محمدی (ص) آفریده شده و بر اساس اراده خداوند صاحب کمالات فراوان بویژه قدرت تصرف و تدبیر در امور جهان و انسانها هستند. اگرچه علل و آثار بعثت انبیا(ع) از ابعاد مختلفی قابل بررسی است اما واضح است که در بعد اجتماعی محصول نهایی بعثت انبیا(ع) در تشکیل حکومت جهانی برای اجرای عدالت جهانی، ریشهکنی ظلم و فراهم شدن امکان رشد معنوی برای مجموع ساکنان کره زمین خلاصه میشود. به هر صورت تحقق وعده الهی درباره به حاکمیت رسیدن مستضعفان در جهان و بروز عینی عدل واقعی از برکات ظهور حضرت حجت(عج) است. بر اساس تعالیم دینی یکایک آحاد جامعه تکلیف شرعی– اجتماعی دارند تا نسبت به زمینهسازی برای ظهور حضرت حجت(عج) و تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت اهتمام شایستهای به عمل آورند. بر همین اساس امام خمینی(ره) تلاش همگانی برای تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت را یک ضرورت عقلی و شرعی میدانند.
ضرورت شرعی و عقلی اصل ولایت فقیه
امام خمینی(ره) به عنوان معمار کبیر انقلاب اسلامی سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در اواخر دهه 40 در مقدمه کتاب ولایتفقیه یا حکومت اسلامی به روشنی به طرح مباحث راهبردی مانند مفهوم حقیقی اصل ولایت فقیه و ضرورت آن و همچنین تبیین نقش سیاه استعمار در معرفی نادرست اسلام و تلاش سازمانیافته برای جایگزینی اسلام التقاطی به جای اسلام حرکتآفرین ناب محمدی(ص)، اشاره کافی کردهاند. امام خمینی(ره) در ادامه استمراربخشی به روند بیدارسازی ملل مستضعف به تبیین مضرات خودباختگی آحاد جامعه در برابر پیشرفتهای مادی دنیای غرب و ضرورت تشکیل حکومت مقتدر به عنوان جزء لاینفک اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه میپردازند.
امام خمینی(ره) در بخشی از کتاب ولایت فقیه، وجود اصل ولایت فقیه را امری بدیهی و ضروری دانسته و در این باره به روشنی توضیح میدهند:
«ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و چندان به برهان احتیاج ندارند. به این معنی که هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد، چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصور آورد، بیدرنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.» به هر حال حضرت امام(ره) ولایتفقیه را همان استمرار حرکت انبیای الهی معرفی کرده و برای ولیفقیه همان حقوق متصور برای رسولالله و ائمه معصوم را تمام و کمال قائل شده و به ملت ایران موکدا سفارش میکنند: «پشتیبان ولایتفقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد.» لازم به اشاره است که تجربه گذراندن فتنههای سیاسی سالهای اخیر در ایران که به طور طبیعی هریک برای براندازی هر نظام سیاسی مقتدری کفایت میکرد با انگشت تدبیر مقام عظمای ولایت و وفاداری مردم به ولیفقیه فروکش کرده و فتنهجویان بیبصیرت همراز با دشمنان انقلاب اسلامی طعم تلخ شکست را بارها و بارها با شرمساری چشیدهاند.
حکومت مستضعفان یک ارث الهی است
به استناد دلایل عقلی و نقلی تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت برای زمینهسازی تحقق وعدههای الهی یک ضرورت انکارناپذیر است و به همین سبب امام خمینی(ره) همواره به شیوههای مختلفی مستضعفان جهان را برای رهایی از سلطه مستکبران و تشکیل حکومت غیروابسته و کاملا مردمی تشویق عمومی میکنند، حضرت امام(ره) سلطهطلبی را بهطور دقیق معادل بیفرهنگی تعریف کرده و هشدار همگانی میدهند:
«تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند.» از سوی دیگر کاملا روشن است که عمل به تکلیف دینی و اجتماعی جز در سایه دانش و آگاهی به دست نمیآید و تا زمانی که مستضعفان با رسالت و وظیفه حقیقی خویش آشنا نشوند تحت هیچ شرایطی امکان رهایی آنان و جوامع بشری از قیود سلطهگران و مستکبران مادیگرا وجود ندارد، لذا امام خمینی(ره) درباره لزوم آشنایی مستضعفان با وظیفه اصلیشان در برابر مستکبران و بلاهایی که مستکبران سر آنها آوردهاند، میفرمایند: «مستضعفین وظیفهشان را با مستکبرین بفهمند. این مستضعفین اکثرا نمیدانند. ما هم نمیدانیم. ما هم جزء مستضعفین هستیم. نمیدانیم که اینها به سر ما چه آوردهاند».
در ادامه کلام حضرت امام (ره) به مسائل پشت پرده جریان سلطه اشاره کرده و از برنامههای انقلاب اسلامی برای بیدارسازی ملل مستضعف خبر میدهد. ایشان میفرمایند: «بعضی از ورقههای کوچک [ از توطئههای مستکبرین] دست ماست و میدانیم. بعضی مشاهدات ما هست و چیزهایی که به چشم دیدیم اما مسائل زیاد زیر پرده را ما نمیتوانیم بفهمیم. ما میخواهیم آن مقداری که فهمیدیم و آن مقداری که امکان دارد بفهمیم این را درست عرضه کنیم به مستضعفین دنیا. به ممالک دنیا. تا بفهمند مستضعفین که این مستکبرین با آنها چه میکنند. این ابرقدرتها با اینها چه میکنند.» به هر صورت امام خمینی(ره) بهطور مشخص در طول عمر شریفشان برای آشناسازی ملل مستضعف با ترفندهای آشکار و پنهان مستکبران تلاشهای وافری به عمل آوردند. غیرقابل انکار است که در حال حاضر جنبشهای اعتراضی ملل تحت ستم منطقه مدیون زحمات طاقتفرسای حضرت امام خمینی(ره) است.
بیرحمی مستکبران حتی نسبت به ملت آمریکا
جالب توجه است که حضرت امام(ره) با روشنبینی عمیق مبتنی بر آموزههای دینی و در چارچوب اعتقاد و التزام عملی به فلسفه ظهور و تشکیل حکومت عدل جهانی مردم آمریکا را نیز جزء مستضعفان فکری و معنوی محسوب میکنند و با دلی غمگین از لطمات حیثیتی- انسانی وارده به مردم آمریکا خبر میدهند. حضرت امام(ره) در این باره میفرمایند:
«ما میخواهیم بفهمانیم به خود ملت آمریکا که نسبت به ملت آمریکا اینها چه کردند تا حالا. اینها چه جنایاتی کردند که ملت آمریکا را هم در نظر مردم دارند از بین میبرند. اینها چقدر به خود آمریکا لطمه وارد کردند، لطمه حیثیتی، لطمه انسانی و چقدر به سایر کشورها و ملتها.» از سوی دیگر حضرت امام(ره) در عین حال که از قدرت پوشالی مستکبران و پیچیدگیهای طرحهای ریز و درشت جریان سلطه خبر میدهند، متقابلا از تصمیم جریان دینی برای برچیدن اردوگاه همه مستکبران عالم اطلاع میدهند. امام خمینی(ره) در مقطعی که خیلی از سیاستمداران وابسته به آمریکا از قبیل سران نهضت آزادی و دیگر گروههای خودباخته در تلاش بودند تا به دلجویی از آمریکا پرداخته و به قولی دوباره رضایت دولتهای استعماری غربی را به دست آورند، با شجاعت و اقتدار دینی که از عزت اسلامی سرچشمه گرفته است، میگویند: «ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد».
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند
به هر صورت در حال حاضر یکی از دلایل اصلی انفعال و سکوت حکومتهای تحت سلطه و ملل مستضعف در مقابل مظالم مستکبران ترس آنان از قدرت دولتهای مستکبر و توطئههای براندازانه دولت مستکبر است که بر اساس یک سنت قدیمی میزان قدرت واقعی جبهه استکبار بشدت توسط آنان و عوامل وابستهشان در داخل کشورهای تحت سلطه بزرگنمایی میشود. طبیعتا تا زمانی که در نزد افکار عمومی هیبت پوشالی آنان بیش از توان حقیقیشان تصور شود امکان عرضاندام عمومی در مقابل سیاستهای چپاولی و تحقیرآمیز آنان تحت هیچ شرایطی امکانپذیر نیست. بهطور کلی ترساندن ملل مستضعف و ایجاد رعب و وحشت نزد دولتهای وابسته و غیروابسته از روشهای رایج و سنتی استعمارگران در پیشبرد سیاستهای پیچیده استعماریشان است. از بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران با ایستادگی هوشمندانه و همهجانبه در برابر زیادهطلبیهای مستکبران شرق و غرب، عملا الگوی نوینی از حکومت مستقل از دولتهای شرق و غرب را برای جهانیان ارائه داده و در مجموع موجب تشجیع تودههای محروم و مستضعف در تقابل با قدرت پوشالی دولتهای استکباری شده است. برای نمونه در جریان شاخ و شانهکشیهای دولت شرور آمریکا برای ملت رشید ایران در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان که تهدیدات نظامی آمریکا حتی سران دولتهای منطقه را بشدت به وحشت انداخته بود، موضعگیریهای شجاعانه امام خمینی(ره) در برابر عربدهکشیهای قلدرمآبانه آمریکاییهای سلطهاندیش ضمن منفعل کردن دولت آمریکا برای نخستین جمله راهبردی «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را در دنیا ماندگار کرد و بهطور عمومی نوع رفتار تحقیرآمیز امام خمینی با شرارتهای دولت کارتر موجی از شور و شعف انقلابی را نزد ملل محروم و دوستداران بینالمللی انقلاب اسلامی موجب شد. امام خمینی(ره) درباره تلاش دولتهای استعماری در جهت ایجاد رعب و وحشت در نزد دولتهای وابسته و ملل آزادیخواه اشاره دقیقی کرده و در این باره بیان میدارند:
«آنها [ابرقدرتهای بزرگ] از باب اینکه دایره سلطهشان زیاد بود به همه کشورها، اینطور مسائل را با حکومتهای آنها را با ملتهای دیگر باز تبلیغ میکردند و ایجاد خوف و رعب میکردند و در همه کشورها و اینطور وانمود میکردند که اگر یک کشوری یک کلمه برخلاف این قدرت بزرگ، آن قدرت بزرگ، برخلاف آمریکا، برخلاف شوروی و قبلا برخلاف انگلستان یک کلمه اگر بگوید، دولت را چه خواهند کرد و مملکت را خواهند گرفت و خواهند چه و چه کرد. این یک حیلهای بود که از سالهای طولانی اینها برای پیشرفت مقاصد خودشان این حیله را به کار برده بودند و ملتها هم باورشان آمده بود و دولتهای کوچک هم نسبت به آن بزرگها باورشان آمده بود که اگر یک کلمه برخلاف فلان دولت بگویند اینها ساقط خواهند شد و از بین خواهند رفت و آنها هجوم خواهند کرد و لهذا در بعضی اوقات که در چندین سال پیش از این یک اولتیماتومی آنها میدادند به ایران مثلاً، با همان لفظی که آنها، تشری که آنها میزدند، هر امری را که میخواستند به مجلس تحمیل میکردند و به دولت تحمیل میکردند.» به هر شکل بیتوجهی حضرت امام به اولتیماتومها و توپ و تشرهای ابرقدرتهای آمریکا و شوروی سابق اعتماد به نفس غیرقابل وصفی را نزد ملل محروم به وجود آورده و هیمنه ابرقدرتها را در هم شکست. در واقع امروز ما شاهد هستیم که در اقصی نقاط عالم بویژه در ممالک اسلامی دانشآموختگان مکتب انقلاب اسلامی برخلاف سیاستهای حکام وابسته با قامتی به بلندای ابدیت با کمترین امکانات مادی در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا و دولتهای سلطهطلب ایستادگی میکنند. گفتنی است، در حال حاضر در چارچوب تعالیم روشنگر و منش بیدارساز حضرت امام(ره) فضای سیاسی حاکم بر کشورهای مسلمان به قدری علیه دولت استکباری است که در واقع سران دولتهای یادشده جرات حضور در کشورهای اسلامی را ندارند و در صورت ضرورت سفر، نامبردگان در اوج خفت و ذلت سیاسی از حضور در مجامع عمومی بشدت پرهیز کرده و عملا به انجام سفرهای تشریفاتی بیخاصیت میپردازند. واضح است که در چند سال اخیر عملا با انتشار خبر اولیه حضور روسا دولتهای استعماری موجی از اعتراضات مردمی شکل گرفته و در یک همایش کاملا خودجوش مردمی و با طنین شعار مرگ بر استعمارگران، پرچم دولت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به آتش کشیده میشود.
قاطعیت بینظیر امام خمینی(ره) در برابر مستکبران
قاطعیت در مقابل مستکبران و نداشتن کمترین هراس از قدرت مادی دشمنان انقلاب اسلامی و عمل به وظیفه اسلامی احدیالحسنین (کسب پیروزی برای اسلام یا سرکشیدن جام عطرآگین و روحبخش شهادت در راه خدا) یکی از سنتهای الهی است که پایبندی عملی به این سنت الهی از صدر اسلام تاکنون موتور محرکه جوامع شیعی محسوب شده و عامل اصلی روحیهبخشی به محرومان و تشویق آنان به ایستادگی در مقابل جریانات مادی و غیرالهی است. اتکال به قدرت لایزال الهی، پایبندی عملی به اصول خدشهناپذیر اسلام ناب محمدی(ص) و داشتن قاطعیت بینظیر در مقابل مستکبران شرق و غرب رمز ماندگاری امام خمینی(ره) نزد ملل محروم است. به هر صورت طی کردن شجاعانه راه پرفراز و نشیب مبارزه با عوامل سرسپرده استکبار جهانی و مظاهر ریز و درشت آنان از ویژگیهای بارز حضرت امام(ره) است که این روحیه استکبارستیزی معظمله همواره در عرصههای مختلف و در مقاطع سخت و بحرانی مبارزه با شیطان بزرگ مددرسان امت انقلابی ایران اسلامی بوده است. حضرت امام خمینی(ره) بارها و بارها با عزت و سربلندی بینظیری فریاد رسا سر دادهاند:
«من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه آزاد میشویم یا به آزادی بزرگتری که شهادت است میرسیم و همانگونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم و همانگونه که در جنگ نیز مظلومانهتر از انقلاب جنگندیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم به یاری خدا باقی مانده راه پرنشیب و فراز را با اتکا به خدا، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد.» به هر حال عمل صحیح به وظایف شرعی و ادای تکالیف دینی از اهداف اصلی مبارزاتی حضرت امام(ره) محسوب میشود که باید نصبالعین همگانی قرار گیرد.
مقابله حضرت امام با استراتژی بحرانسازی از درون آمریکاییها
بررسی اتفاقات چندماه اخیر منطقه خاورمیانه و خیزشهای مردمی کشورهای عربی مبین این نکته راهبردی است که جریان استکباری برای تقابل با خیزشهای ملل تحت ستم و مهار جنبشهای اعتراضی مردم معترض یا ایجاد انحراف در مسیر مطالبات حقیقی مردم منطقه سیاست کاربردی نفوذ در متن حرکتهای مردمی و ایجاد بحرانهای داخلی نظیر اختلافات قومی– مذهبی رخ داده در مصر، تونس، یمن، لیبی و کشور شیعی بحرین که طبیعتا شرایط خاص خود را دارد در دستور کار قرار داده و با جدیت در حال برنامهریزی در جهت مدیریت کردن حرکتهای مردمی توسط عوامل نفوذی خویش هستند. متاسفانه شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که جبهه متحد استکبار جهانی تاحدودی به نتایج مطلوب و مد نظرخویش دست یافتهاند، اگرچه شعلههای خشم عمومی علیه سیاستهای استعماری دولتهای غربی همچنان شعلهور بوده و انشاءالله بزودی شاهد پیروزی ملل مستضعف خواهیم بود. امام خمینی(ره) سالها پیش از این با پیشبینی استراتژی بحرانسازی داخلی استعمارگران هشدار عمومی میدهند که باید همه با جدیت مراقب اوضاع داخلی و خارجی بوده و با هوشیاری توطئههای دشمنان اسلام را برای ایجاد بحرانهای داخلی نقش بر آب کنند.
بدیهی است چنانچه رهبری حکیمانه حضرت امام(ره) نبود انقلاب اسلامی در همان ابتدای مسیر به دست بحرانسازان داخلی از قبیل گروهک تروریستی منافقین، کمونیستها، کومله و دموکرات و مهمتر از همه عوامل وابسته نهضت آزادی و ... از هستی ساقط شده و به موزه تاریخ میپیوست. امام خمینی(ره) در این باره یادآور میشوند: «حریفهای ما که کارکشته و کارکرده و مطالعهکرده هستند، اینها مطالعه کردند که باید در این وقتی که یک چنین انقلابی با دست خود ملت پیش آمده است کودتا نبوده است که اختیارش را بشود یک کسی بگیرد و تحت نفوذ دیگری باشد، با دست همین ملت بوده است و یک ملت را نمیشود مهار کرد، باید چه بکنند، تا اینکه این انقلاب را نگذارند به ثمر برسد. باید خود انقلاب را از باطن داخل خود فاسد کنند».
وحدت کلمه ضامن پیروزی ملل مستضعف
بررسی برنامهها و ابتکارات سیاسی دولتهای استعمارگر غربی موید این حقیقت تلخ است که آنان کوشش دارند به هر نحو ممکن با ایجاد اختلاف نزد گروههای انقلابی و هزینهتراشیهای کاذب از جهات مختلفی به تضعیف روحیه آنان بپردازند. در حقیقت تئوریپردازان غربی میکوشند در گامهای بعدی با حاکم کردن یک جریان شبهنظامی کودتاگر نسبت به استمرار روند استثماری و در نهایت حفظ منافع نامشروعشان در ممالک تحت استعمار همت گمارند.
امام خمینی(ره) که سالها پیش نسخه حقیقی رهایی ملل از قیود ظلمتبار بیگانگان را با بینش الهی پیچیدهاند، وحدت کلمه را ضامن پیروزی انقلاب اسلامی و عامل شکست جریان استکباری معرفی میکنند. ایشان در این باره رهنمود میدهند: «فعالیت الان در این جهت است که میخواهند این انقلاب را در خودش ایجاد نفاق و اختلاف کنند و مدفونش کنند و پس از اینکه خود انقلاب مدفون شد، بیایند و یک نفری که خودشان تعیین میکنند، یک کودتایی، یک بساطی درست کنند و همان مسائل سابقش را پیش بیاورند. ملت ما باید یک مطلب را لااقل که یک مطلب واضحی است فراموش نکند که قدرت بزرگی که منافع داشته است در ایران، مطامع داشته است در ایران، منافع نفت داشته است در ایران، منافع سوقالجیشی داشته در ایران، یک مرکزی است که حساس است برای ابرقدرتها، یک چنین کشوری که زن و مردش، بچه و بزرگش قیام کردند و با خواست خدا و وحدت کلمه پیش بردند، اینها حالا برای ضربهای که خوردند، منافع از دستشان رفته است، نمیتوانند در این محل، دیگر آنطور توطئههایی که پیشتر میکردند، زمان رژیم سابق که اینجا را محل از برای آن چیزهایی که میخواستند خودشان، پایگاههایی که میخواستند خودشان قرار بدهند حالا دیگر برایشان نمیشود. اینها درصدد برآمدند که از باطن خود این نهضت، انقلاب یک پوسیدگی ایجاد کنند. در همه قشرهای اعمال آنها نفوذ کردند.» به هر حال کاملا پذیرفتنی است که استعمارگران بر اساس خوی زشت زیادهخواهیشان برای بازپسگیری موقعیتها و منافع نامشروع از دست رفتهشان برنامهریزیهای بلندمدت انجام داده و با جدیت موضوع انقلابهای رخداده را برای مردم و طراحان آن فرسایشی کرده و از طریق عوامل نفوذی داخلی به پیشبرد اهداف خویش امیدوار باشند.
واقعیتی مسلم و انکارناپذیر است که در تاریخ معاصر جهان، حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یک احیاگر دینی نقش بیبدیلی در بیدارسازی ملل تحت ستم ایفا کردهاند. در شماره پیشین اشاره شد که معمار کبیر انقلاب اسلامی تلاش داشتند با استفاده از ظرفیت مکتبی اسلام ناب محمدی و توانمندیهای عمیق اجتماعی و مذهبی مرجعیت پیشرو و در نهایت تشکیل حکومت اسلامی به رهایی جوامع بشری از قیود سلطه استکبار جهانی، شکلی عملی بدهند. در ادامه شماره قبلی و در این شماره از صفحه پرونده، سعی شده است دیدگاههای حضرت امام(ره) درباره بیداری اسلامی و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و قاطعیت مستضعفان در برابر زیادهخواهیهای مستکبران عالم مورد بررسی قرار گیرد.