
بنام خدا
هر روز که از انقلاب عظیم اسلامی ایران میگذارد همراه با پیروزیها و موفقیتهای پیدرپی امت مسلمان در جبهههای مختلف سیاسی و نظامی اشخاص و گروههائی که سالیان دراز چهرههای تقلبپوش خویش را در ماسکهای مختلف دفاع از کارگران دفاع از آزادی و دموکراسی و دفاع از خلق پنهان کرده بودند دریده شده و حقیقت چهره کریه و زشت آنان در پیشگاه تودههای میلیونی آشکار و با اعمال ضد انقلابی خویش که از مبانی اعتقادی آنان سرچشمه میگیرد رسواتر از پیش میگردد.
در این انقلاب عظیم که پایه بر مکتب داشته و بدست پر قدرت امام امت در طوفانهای انقلاب هدایت میشود کسانی که سالیان دراز مبارزه و اسلامشناسی داشتند با شنیدن بوی قدرت و ریاست شیطان نفس خویش را نمایان ساختند اشخاصی که ادعای سردمداری مبارزه با امپریالیزم آمریکا را داشتند سر از آخور امپریالیزم در کاخ میتران در آوردند و فراهمکننده خوراک رادیوهای بیگانه ابرجنایتکاران شرق و غرب و همدست سازمان موساد و سیا از کار درآمدند.
بنیصدر و رجوی از نمونههائی هستند که در کنار امینی شاهزاده قجر و بگین و مبارک و صدام حقیقت ماهیت چهرهی وابسته خویش را بعد از سالیان دراز به مردم شناساندند. و اینبار در لباس مرجعیت یکی دیگر از این چهرهها حقیقت خود را با اعمال خویش آشکار میکند و ملت رشید و آگاه مسلمان ایران که بخاطر عدم استفاده ضد انقلاب و حفظ وحدت خار در چشم و تیغ در گلو سکوت را بر افشاگری ترجیح میداد چهرهی این عنصر وابسته و عامل را برملا و ضربه عظیم دیگر خود را بر مستکبران شرق و غرب وارد میکند اینست نمونهای از اسناد وابستگی و اتحاد شریعتمداری با ساواک منحله و خائن.
در ملاقات نزدیک به چهار ساعتهای که شبهنگام مورخه 1/7/57 (2537 شاهنشاهی) با آیتالله سیدکاظم شریعتمداری در قم و در منزل وی بعمل آمد، مقدمتا اوضاع ایران از نظر جغرافیائی و تهدیداتی که از جانب قدرتهای خارجی اعم از شرق یا غرب نسبت به ایران وجود دارد و همچنین مسائل داخلی ایران و تحریکاتی که از جانب کمونیستها و یا عوامل خارجی دیگر میشود توضیحات مفصلی داده شد.
آیتالله شریعتمداری بسیار صمیمانه و با گشتادهرویی در حالیکه سیمای موافق رژیم ایران را داشت و خوشحالی خود را از این ملاقات پنهان نمیکرد، مطالبی اظهار نمود که نکات قابل توجه و برجسته اظهارات او ذیلا باستحضار میرسد:
1ـ اظهار نمود سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و بعرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم من آرزو دارم که اعلیحضرت در این مشکلات تحمل و شکیبائی بیشتری داشته باشند تا مشکلات بر وفق مراد ایشان و در جهت مصلحت مملکت حل شود. چند روز قبل که نمایندگان اعلیحضرت ملک حسن با من ملاقات داشتند، بمن گفتند در مقابل اعلیحضرت کوتاه بیا و من صریحا به آنها گفتم تمام تلاش من برای حفظ مقام سلطنت است و از آنها خواستم که به ملک حسن پیغام مرا بدهند و بگویند که ملک حسن به شاهنشاه ما قوت قلب بدهند که در مقابل مشکلات مملکتی استقامت بیشتری داشته باشند و برای آنکه حرفی هم زده باشم گفتم که از علیحضرت بخواهند که در انجام اصلاحات سرعت بیشتری بخرج دهند.
یکی از پایگاههای مخالفت با رژیم سلطنتی ایران نجف است، که من صددرصد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت و دیانت و سلطنت فکر میکنم.
من برای حفظ تاج و تخت و رژیم متکی به قانون اساسی شدهام و راه میانهرو انتخاب کردهام.
این راهی است که هم بنفع اعلیحضرت است و هم بنفع من و هم بنفع دستجاتی که مسیرشان با من یکی است و مانند من درباره ایران فکر میکنند.
این راهی که من میروم به آن علت است که ابتکار عمل بدست تندروها نیافتد. اگر مرا در مسیر کاملا موافق احساس کنند، دیگر نمیتوانم مانند سدی در مقابل تندروها عمل کنم. من باید ترتیبی بدهم که مرا قبول کنند و بهمین جهت است که برای جلب گروهها و افکار عمومی در داخل و خارج از کشور میاندار شدم، چه اگر چنین نمیکردم وضعیت تندروها بجائی میرسید که مملکت را از بین میبرد.
من به آن جهت به قانون اساسی تکیه میکنم که بتوانم درباره حفظ تاج و تخت و مملکت بهتر تلاش کنم و بیشتر موفق باشم.
2ـ خمینی با رژیم ایران مخالف است و نجف پایگاه موج براندازی علیه ایران میباشد بسیاری از این اعلامیهها و گفتارها که از نجف فرستاده میشود سبب تظاهرات و آدمکشیها بوده و اگر عوامل دیگری را هم بعنوان مسبب این وقایع در نظر بگیریم، یقیناً تحریکات انجام شده از نجف بیشترین اثر را داشته و وقتی نزدیک به صددرصد را از لحاظ اثربخشی تشکیل میدهد. خمینی و کسانی که مانند او فکر میکنند که حکومت اسلامی برای این مملکت مناسب است، در خراب کردن قدرت دارند و برای سازندگی نه سازمانی دارند نه توانائی و من اطمینان دارم که آنها هر عملی انجام بدهند، دیگران بهرهاش را میبرند.
من با این کارهائی که انجام میدهند و مردم در زحمت قرار میگیرند، مانند ایجاد اعتصاب، بستن بازارها، ایجاد هیاهو و تظاهرات و اخلال نظم صددرصد مخالفم. امروز در مجلس عزاداری برای پسر آیتالله گلپایگانی شعارهای تندی دادند. یک نفر که نزدیک من نشسته بود و با من همعقیده بود به شوخی اظهار کرد:
«ما به ظلمی که در گذشته وجود داشت، طالبتر هستیم تا دوستی که اینها وعده میدهند».
من صریحا میگویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه میکنند و با بحث راجع به روش من و خمینی، سئوال میکنند که آیا اختلافی داریم؟ من میگویم بلی. او مخالف شاه است در حالیکه من اینطور نیستم. من به خمینی پیغام دادهام تو که بهانههای مختلف از دولت ایران میگیری چرا در مقابل دولت عراق که حتی برای راه رفتن آدم میکشد و اگر مسلمانان بخواهند پیاده از نجف به کربلا بروند آنها را به گلوله میبندد ساکت هستید. در حالیکه دولت ایران این همه اقدامات مثبت انجام میدهد.
من از خمینی ترسی ندارم اما طرفداران او دیوانههائی هستند که بیپروا با اسلحه و نارنجک میکشند و خرابکاری میکنند. ما در منازلمان هم از آنها تامین نداریم و باید حق بدهید که برای اینکه بتوانیم باقی بمانیم، باید بطور متعادل عمل کنیم تا مصون از تعرض باشیم و وظایف خود را نسبت به اعلیحضرت و مردم انجام دهیم.
3ـ در مورد تاثیر رفتار طرفداران خمینی و کسانیکه مخالف خمینی هستند، اظهار نمود:
اشخاصی که شجاعت داشته باشند که در مقابل خمینی و طرفداران او بایستند، تعدادشان کم است. در این چند سال نحوه رفتار طرفداران او بصورتی بوده که اکثر کسانیکه جهت فکری آنها با من یکی است یعنی با رژیم سلطنتی موافقند، بشدت ترسیدهاند و تشکلی هم بین آنها وجود ندارد و لذا نگرانند. باید ترتیبی فراهم آید و زمینه طوری مساعد گردد که کمکم و تدریجی ترس آنها کم بشود و بین آنان تشکلی بوجود آید تا بتوانند بطور متحد در مقابل نجف بایستند.
این روش میانهروئی من سبب خواهد شد که آنها بسمت من روی بیاورند و بتدریج این برنامه را در مسیر ایجاد تشکل و بدست آوردن قدرت بیشتر برای مبارزه علنی پیاده نمائیم و این البته برای آینده است. باید برای این تشکل تمام نیروها را جمع کنیم و راهکار آینده را پیدا نمائیم.
4ـ درباره دولت جدید اظهار نمود: با اقدامات دولت منهای آنکه در شروع فرمانداری نظامی تعدادی کشته شدند، کاملاً موافق هستم و باید به مسائلی نظیر توجه به وضع نان و گوشت و فرهنگ و اجرای برنامههای مذهبی در مدارس که جلوی کمونیسم را میگیرد، جدیتر رسیدگی و اقدام کرد.
برقراری حکومت نظامی کار با ارزش و مفیدی بود و باید باقی بماند. من صریحا میگویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخستوزیر هم بگوئید که هرچه میتوانند مدت فرمانداری نظامی را طولانیتر کنند. البته مد روز شده که هر کاری را به دولت نسبت میدهند، چنانکه سینمای آبادان را. متاسفانه افراد عامی زیاد هستند و تحت تاثیر تبلیغات عدهای کمونیست قرار میگیرند و بهرحال فرمانداری نظامی میتواند که از تاثیر این تحریکات کم کند.
5ـ درباره کسانیکه به عنوان نمایندگان حقوق بشر بمنزلش رفت و آمد میکنند گفت: در خانه من باز است تعدادی از آنها از قدیم با من دوست بودهاند و من نمیتوانم در منزلم را بروی مردم ببندم. آنها مخبرین خارجی را برای مصاحبه با من میآورند. البته من تکالیف شرعی خودم را میدانم. کما اینکه راجع به اعلامیه حقوق بشر نظرم را گفتم و عنوان کردم که این اعلامیه شوخی است زیرا وقتی در دنیا پنج دولت بزرگ حق وتو دارند، در اینصورت چه حقوق بشری باقی میماند. هر قانونی در زمان خودش اعتبار دارد در اسلام هم بعضی از قوانین بوده که امروز رد شده است.
ما بجای حقوق بشر اسلام داریم که برابری (حق تقدم را به دیگری میدهد)، احسان، پرهیزکاری و تقوا را توصیه میکند.
6ـ راجع به علی امینی اظهار داشت:
صریحا میگویم که امینی خیلی تلاش میکند که توسط دوستان من بمن نزدیک شود اما من صریحا میگویم که دنبال این نیستم که کسی را برای در دست گرفتن دولت معرفی کنم. زیرا میبینم دولت کار خویش را انجام میدهد و خواسته من در اینباره اینست که دولت در امر مبارزه با فساد و تنبیه کسانیکه تبعیضات و ناراحتی ایجاد کردهاند زودتر اقدام نماید.
7ـ در مورد زندانیان ضد امنیتی چنین ابراز عقیده کرد:
من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم. آنهائی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمیکنند، آزاد کنید، ولی بقیه را نگاه دارید، مخصوصا کسانی را اهانت به مقام سلطنت میکنند.
8ـ در باره مراجعه خبرنگاران و مصاحبه با آنها بیان داشت:
تعداد زیادی خبرنگار یمن مراجعه میکنند. جهت صحبت من با آنها تکیه به قانون اساسی است و در این زمینه پافشاری دارم، در حالیکه خمینی معتقد به رژیم و پیشنهاداتم همواره بر بهبود اوضاع تکیه قانون اساسی نیست.
در پاسخ سئوال خبرنگاران درباره میکنم.
در پاسخ یکی از خبرنگاران که نظرم را درباره تغییر یا اضافه کردن مواد قانون اساسی پرسید، برای آنکه جواب متعادلی بدهم گفتم، برای اینکه قانون اساسی را عوض کنند باید مجلسین جلسه مشترکی تشکیل دهند و آن مجلسین صلاحیت این کار را دارند که انتخاب نمایندگان آنها از طرف مردم بطور صحیح انجام شده باشد و چون این دو مجلس مورد اعتقاد مردم نیست، بنابراین موضوع تغییر یا کم و زیاد کردن مواد قانون اساسی منتفی میباشد. بدین ترتیب موضوع را تعلیق به محال کردم.
یا در مصاحبهها اغلب میپرسند که نظرم راجع به 19 اصل انقلاب چیست؟ من همواره گفتهام که با این ترقیات موافق هستم حالا اسمش را هرچه میخواهند بگذارند ولی اگر به ما میگویند مرتجع این درست نیست زیرا ما با قماربازی، زنا، دزدی، فساد کمونیستها مخالف هستیم ولی با پیشرفت علم و صنعت مخالفتی نداریم.
9ـ از جمله خواستهائی که داشت در باره توجه بوضع قم بود و در اینمورد گفت:
بعد از تهران که به عنوان پایتخت مملکت یک شهر سیاسی است، قم از نظر مذهبی مورد توجه خارجیها میباشد و بعد از نجف مهمترین حوزه علمیه شیعه در دنیا است. بنابراین انتظار داریم که برای این شهر مامورین نامناسب و کمشخصیت انتخاب نشوند و افراد صالح و مجرب که قابلیتهای لازم را دارند گمارده شوند و بوضع شهر و پیشرفت و عمران آن توجه کامل بشود.
10ـ با توجه به توضیحاتی که در ابتدای ملاقات پیرامون اوضاع ایران به شریعتمداری داده شد. مشارالیه ضمن بیانات خود در این زمینه گفت:
چه خوب است این مسائل را دولت نه یکبار، بلکه چند بار بصورتهای مختلف برای مردم تشریح بکند. این کمک موثری میکند در اینکه بمردم نشان داده شود چه خطراتی متوجه آنها و مملکت است. در این حالت مساله جدا کردن و ایجاد نفاق بین مخالفین عملی میشود و مردم از بیتفاوتی خارج میشوند و آنوقت میشود آنها را متشکل کرد و علیه خمینی و تحریکات او زمزمههای علنی را آغاز نمود.
باید بمردم گفته شود که اگر این وضعیت ادامه پیدا میکرد، جان و مال و ناموسشان در خطر بود. این تفهیم باید بصورتهای مختلف از قبیل مقاله، در جراید و گفتار در رادیو و تلویزیون باشد.
من باز هم تاکید میکنم که دولت هرچه سریعتر ریشه فساد را خشک کند و در کارها قاطع عمل نماید و وضع بوجود آورد که مردم برخلاف گذشته دولت و اقداماتش را جدی تلقی کنند.
آیتالله شریعتمدای در خاتمه بار دیگر تقاضا کرد که سلام او به پیشگاه همایونی معروض گردد.