* در مورد سوابق تحصیلیتان و پروندههای سیاسی که تاکنون داشتهاید، توضیح دهید.
** من سال 82 در دانشگاه شهیدبهشتی رشته حقوق قبول شدم، چهار سال آنجا بودم و فوقلیسانسم را هم همانجا قبول شدم. پیش از این پرونده سیاسی هم داشتهام.
* چه پروندههایی بوده؟
** من در برخی پروندههای معترضین بعد از انتخابات وکیل بودم.
* این سابقه کار شما در انتخاب مشایی و دادن وکالت به شما مشکل ایجاد نکرد؟
** من در حقیقت معتقدم که وکیل استقلال مدنی دارد. همانطور که شما وقتی به یک پزشک مراجعه میکنید، عقاید سیاسیاو برای شما اصلا مهم نیست. بین وکیل و موکل هم همین رابطه است.
* آشنایی با مشایی چگونه بود؟
** من با معاونت حقوقی ریاستجمهوری چند کار پژوهشی انجام دادم، از آنجا با سیستم آشنا شدم و بعد هم به من پیشنهاد شد که وکالت چند پرونده درباره آقای مشایی را به عهده بگیرم.
* برخلاف تصور ما که فکر میکردیم شما یک وکیل کارکشته و سن بالا باشید، بسیار جوان هستید. با توجه به جوان بودنتان واردشدن به این پرونده برای شما چطور بود؟
** ابتدا فکر نمیکردم این پرونده آنقدر حساسیت داشته باشد. وقتی که ما شکایت از سعید حدادیان و منصور ارضی را چند ماه پیش مطرح کردیم و رسانهای شد، دیدیم که افکار عمومی به دنبال این قضیه هستند. البته برای خود من نیز تبعاتی داشته است.
* کدام یک از این پروندهها تبعات داشت؟
** در پرونده شکایت از مداحان تبعات بیشتر بود. پس از آنکه شکایت مطرح شد، بیانیه دادند و من را وکیلمدافع جریان ضد خدا خواندند. دوستان، آشنایان و حتی در خانواده کسانی هستند که میگویند از حاج منصور شکایت کردن عاقبت ندارد. چرا که مداح اهل بیت(ع) است. ولی به نظر خودم اگر کسی که مداح اهل بیت است، جرمی مرتکب شود آن هم در حد توهین و فحش دادن باید خیلی سریعتر پیگیری و مجازات شود تا اشخاص عادی دیگر. اتفاقا من خودم جزو کسانی هستم که مداحان اهل بیت را دوست دارم و در مجالس این آقایان نیز شرکت میکردم. ولی بعد از این قضایا دیگر شرکت نمیکنم. اما شرکت نکردن من به دلیل این نیست که بخواهم انتقام بگیرم یا بحث اختلاف عقیدتی باشد.
* پس میگویید خط مشی فکریتان با مشایی و دولت متفاوت است؟
** منطبق با آنها نیست. حالا نمیگویم که خیلی فرق میکند، ولی صددرصد نمیشود گفت که در جناح آنها هستم.
* گرایشهای سیاسی شما با آنها متفاوت است؟
** نه! من خیلی آدم سیاسی نیستم، بیشتر کار حقوقی میکنم ولی مثل همه عقاید سیاسی هم دارم. درست است که بعضیها فکر میکنند کار وکالت باید در خدمت آرمانهای سیاسی وکیل باشد ولی من فکر میکنم میشود وکیل جریان فکری بود که زیاد با آن موافق نباشید. خیلی لازم نیست حتما با موکل وحدت عقیده داشته باشید. زمانیکه وکالت ایشان را برعهده گرفتم، همه فکر میکردند من از نظر سیاسی با آنها همفکر و همعقیده هستم در صورتیکه اصلا اینطور نیست. من فقط کارهای حقوقیشان را انجام میدهم.
* در عرصه سیاست ایران مشایی یک چهره متفاوتتری از بقیه است. غیراز اینکه خیلی حاشیه دارد، در این مدت خبرساز هم بوده است. وکیل چنین شخصی شدن برای شماجالب بود؟
صرفنظر از عقاید ایشان که من زیاد در جریان نیستم و پیگیری هم نمیکنم به نظرم ایشان شخصیت جالبی دارند. یعنی همین که این همه حساسیت در موردشان زیاد است و هر حرفی که میزنند منجر به یک نقد مخرب در مورد حرفهای ایشان میشود، به نظرم شخصیت جالبی هستند. از قبل هم به شخصیت ایشان علاقه داشتم. صرفنظر از عقاید سیاسی و مسایل دیگر وکالت ایشان را با افتخار قبول کردم.
* چقدر از نزدیک با او جلسه داشتید.
** زیاد نبوده، فقط چند مورد آن هم در حد کاملا رسمی و اداری.
* آخرین بار کی مشایی را دیدید؟
** چند ماه پیش بود؛ زیاد با ایشان رابطه ندارم.
* پس از چه طریقی با یکدیگر در تماس هستید؟
** کلا کارهای وکالتی ایشان را انجام میدهم و نیازی هم به ارتباط نیست.
* یعنی نیازی به هماهنگی با موکلتان در پروندهها نیست؟
** در چه موردی؟
* در مورد پروندهها، شکایتها و مسایلی که مطرح میشود.
** خیر من از ایشان وکالت تام دارم که هر کسی علیه ایشان اقدام به توهین یا نشر اکاذیب یا افترا کند از او شکایت کنم.
* منظورتان این است که مشایی مستقیم اسم افراد متشاکی را نمیدهد؟
** با ایشان هم هماهنگی میشود. در مجموع اقدامات یا حرفهایی که در رسانهها توسط افراد گفته میشود، اگر بار مجرمانه داشته باشد یا مصداق یکی از عناوین مجرمانه باشد با ایشان برای شکایت هماهنگ میشود. ایشان هم به من وکالت دادند که این پروندهها را پیگیری کنم.
* در جلساتی که با مشایی داشتید چطور او را شناختید؟
** با آن جوی که درخصوص ایشان ایجاد شده، منتظر یک آدم عجیب و غریب بودم که مثلا وقتی وارد دفتر کارش میشوی، پر از دود با لباس مرتاضی باشد، ولی اصلا اینطور نبود. مثل همه مسوولان دیگر و شاید خیلی صمیمیتر و امروزیتر از مسوولانی باشد که فقط حرفهای کلیشهای و تکراری میزنند و رفتار و حرکاتشان در قالبهای تعریف شده بود و چندین و چند سالهای است که فقط در آن حوزهها رفتار میکنند.
* وکالت شما از مشایی فقط کیفری است یا بخش مالی را هم شامل میشود؟
** فقط کیفری است و شامل پروندههایی که مربوط به ایراد افترا علیه ایشان یا نشر اکاذیب و توهین به ایشان باشد، میشود.
* این وکالت مربوط به سمت رییس دفتر رییسجمهوری است یا شخص مشایی (میخواهم بدانم حقوقی است یا حقیقی)؟
** سمت حقیقی ایشان، یعنی به واسطه اینکه یک شخص حقیقی هستند من وکیلشان هستم. برخی پروندههایایشان را معاونت حقوقی ریاستجمهوری پیگیری میکند. پروندههایی که مربوط به شخص آقای مشایی یا رحیمی باشد، من وکالت دارم.
* خب این سوال مطرح میشود که موضعگیری مشایی بیشتر به سمت رییس دفتریشان است یا خود شخص حقیقیشان.
** خیلی از حرفهایی که آقای مشایی میزند، مربوط به رییس دفتر بودن رییسجمهور نیست. یعنی هر کسی میتواند این حرفها را بزند. اتفاقا بیشترین توهینهایی هم که به ایشان میشود و حرفهایی هم که در مورد آقای مشایی زده میشود، به خاطر اعتقاداتشان است. در صورتی که من معتقدم خیلی از حرفهای ایشان قابل نقد است و در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب آزادی بیان مطرح میشود. میتوان جواب آقای مشایی را داد. من فکر میکردم آقایانی که داعیه تسلط به مباحث مذهبی و دینی را دارند، جواب ایشان را بدهند. مثلا من فکر میکنم آیتالله مصباح در بحث مکتب ایرانی و مسایلی که مطرح بود، جواب ایشان را بدهد ولی در کمال تعجب دیدم به جای اینکه بیایند جواب ایشان را بدهند یا نقد کنند، تخریب کردند.
* منظورتان موضعگیریهای آیتالله مصباح است؟
** شخص ایشان یا افراد دیگری که از آن جریان فکری تخریب کردند و علیه موکل من حرف زدند. به آقای مشایی گفتند فرماسونریا؛ گفتند مشایی آقای احمدینژاد را جادو کرده و هر روز یک نسبتی به ایشان دادند. مشخص نیست چطور به این مساله رسیدند اما من فکر میکنم آقای مشایی حرف خاصی در این مساله نزدهاند.
* به نظر شما بعد از مسایل مطرحشده درباره مکتب ایرانی انتقادات به مشایی شروع شد؟
** قبل از آن هم بود ولی بعد از این قضیه خیلی تشدید شد. من در این حرف، چیزخاصی ندیدم، یعنی حرف جدیدی نبود که بگوییم خیلی تاثیرگذار است. حداقل قابل نقد بود.
* تاکید مشایی در پروندهها و پیگیریهای حقوقی بر چه مسایلی است؟
** تاکیدشان بیشتر روی پروندههایی است که جنبه حیثیتی علیه دولت دارد.
* در کدام پرونده؟
** یک عدهای هر روز میگویند ایشان متهم اصلی پرونده بیمه است اما به دادگاه احضار نمیشود یا اینکه رییسجمهور اجازه نمیدهند که به پرونده وی رسیدگی شود. از آن طرف ایشان تاکنون حتی به دادگاه احضار هم نشدهاند. قوهقضاییه واقعا رسیدگی کند. اگر ایشان متهم اصلی پرونده است، رسیدگی کند و کیفرخواست صادر شود.
* به نظر شما چرا این همه روی مشایی حساسیت است؟
** این سوالی است که خود من هم دارم. مشایی هر حرفی بگوید چیزی از داخل آن در میآید. ظاهرا آقای مشایی باید ساکت باشد.
* به همین دلیل است که مشایی پیدایش نیست و همه دنبال او میگردند؟ شما به عنوان وکیلشان سفارشی درباره سکوت کردهاید؟
** من که چنین توصیهای به ایشان نکردم و موافق چنین چیزی هم نیستم ولی شاید اتفاقات به نحوی پیش رفته که ایشان مجبور به سکوت شده که به نظرم خیلی بد است. در مملکت جمهوری اسلامی و با توجه به قانوناساسی که ما داریم و حق آزادی بیان را به همه میدهد و اینکه همه افراد طبق قانوناساسی بیگناه هستند، مگر جرمشان ثابت شود، شخصی بدون اینکه جرمی متوجهش باشد و بدون اینکه از نظر قانونی مجرم یا متهم باشد، بایکوت میشود به نظرم این خطرناک است.
* یک مدت بحث ممنوعالخروجی او مطرح شد.
** من که در جریان نیستم چون این موضوع حکم قضایی میخواهد.
* چنین حکمی به شما ابلاغ نشد؟
** خیر. اصلا پروندهای درخصوص ایشان مطرح نیست.
* در مورد رحیمی چطور؟
** در مورد آقای رحیمی هم همینطور است. خیلیها بهخصوص چند نماینده مجلس گفتند که ایشان متهم اصلی فلان پرونده است و رییسجمهور نمیگذارد برای پاسخگویی بیاید یا اینکه خودش اعمال نفوذ میکند و نمیآید. من پرونده وکالتشان را دارم اصلا ایشان احضار نشدند.
* همان پرونده بیمه منظور شماست؟
** بله.
* آقای پورمحمدی چند وقت پیش صحبت کرده و گفته بود این پرونده در حال بررسی است.
** نه، آقای رحیمی به دادگاه احضار نشدند و اتفاقا موضعشان هم این است که اگر احضار شوند در دادگاه حاضر میشوند ولی روند رسیدگی در شعبه هنوز به این مرحله نرسیده که ایشان احضار شود.
* شما پرونده او را مطالعه کردید؟
** خیر، ظاهرا پروندهشان محرمانه رسیدگی میشود و وکیل اجازه مطالعه پرونده را ندارد به مرحله احضار متهم هم نرسیده. اصلا نمیدانیم ایشان در پرونده متهم است یا نیست اما درخصوص پرونده آقای رحیمی بحث زیاد است. اینکه ایشان بهعنوان متهم پرونده معرفی شدند، خلاف قانون بود. در حال حاضر رسانهها خیلی پیگیر هستند که بدانند آقای مشایی از چه کسانی شکایت کرده ولی افشای نام متهم پرونده خلاف قانون است ولی متاسفانه یک مقام ارشد قضایی پشت تریبون حاضر شدند و گفتند آقای رحیمی متهم اصلی این پرونده است. این خلاف قانون بود. بعد از آن باز چندین بار آمدند و گفتند. درخصوص این پرونده، ما چند شکایت مطرح کردیم.
* از چه کسانی؟
** از کسانی که از آقای رحیمی بهعنوان متهم پرونده، اسم برده بودند. از چند نماینده مجلس تا مقامات ارشد قضایی و گفتیم افشای نام متهم قبل از اثبات جرم غیرقانونی است. مقام معظم رهبری چند ماه قبل سخنرانی کردند و گفتند اسم متهمان پروندهها را نیاورید ولی متاسفانه خود مقامات قضایی این کار را کرده بودند. ظاهرا اتهامی هم متوجه آقای رحیمی نیست چون تا الان که احضار نشدند.
* به نظر میرسد پس از آنکه جو شکایت علیه رحیمی و مشایی شکل گرفت و نمایندگان شکایت کردند، مشایی، وکیل گرفت و شما در مصاحبهای گفتید اسم 10نفر در فهرست شکایت است. این شکایتها و وکیل گرفتن واکنش به آن شکایتهای اولیه بود یا اینکه کار بهجایی رسید که احساس کردند باید ازخودشان دفاع کنند؟
** خیر، واکنش نبود. اگر قرار بود این آقایان واکنش نشان دهند چنین اقدامی واکنش متناسبی نبود. به هرحال در مقابل سیل عظیم انتقادات و تهمتهایی که صورت گرفت، این آقایان به شکایت رو آوردند. در یک برهههایی فکر میکردم که این بشر باید چه کار کند و چه حرفی بزند که به او گیر ندهند. گرفتن وکیل و شکایت واکنش نبود. در مرحلهای دیگر اگر آقایان شکایت نمیکردند، مدیون سمت خودشان بودند، یعنی زمانی که یک مداح میآید و به آقای مشایی و رییسجمهور بدترین توهینها را میکند و به بدترین چیزها تشبیهشان میکند به نظرم وظیفه دارند حداقل از آن مقامی که متصدی آن هستند، دفاع کنند.
* حاج منصور ارضی منظورتان است؟
** خیر. آقای حدادیان.
* در خبرها آمده مرجع تقلید آقای مشایی بازداشت شده شما در جریان هستید؟
** چند وقت پیش سایت عماریون که معمولا مطالبی در خصوص آقای مشایی مطرح میکند در این باره خبری منتشر کرد. بعد در بحث ادعای ارتباط ایشان با امام زمان گفتند که ایشان با آقای مرتضی در ارتباط بودند. اما وی همه این موارد را تکذیب کرد و اکنون نیز فکر نمیکنم مرجع تقلید ایشان سوای مراجع تقلیدی باشد که الان هستند.
* مشایی و احمدینژاد روی چه پروندههایی بیشتر حساس هستند؟ تاکیدشان پیگیری و شکایت است؟
** پروندههایی که ضرری به حال کسی نداشته باشد، مصر به پیگیری نیستند، یعنی زمانی است که شخصی حرفی میزند و تاثیری هم در سطح جامعه ندارد، پیگیری این موضوع فایدهای ندارد و آقایان دنبال آن نیستند ولی به طور مثال دو، سه ماه پیش پروندهای داشتم که یکی از آقایان نماینده مجلس که سایت خبری هم دارند، گفتند مشایی و بقایی یک شرکت بزرگی دارند که بانک گردشگری زیرمجموعهاش است و اینها سهامداران عمده این شرکت هستند و درآمدشان میلیاردی است. بعد که ما پیگیر قضیه شدیم، مشخص شد آقایان مشایی و بقایی سهامدار نیستند و حتی یک سهم هم در این شرکت ندارند. وقتی چنین اتهامی زده میشود و چنین کذبی در سطح جامعه منتشر میشود، بازتاب منفیاش خیلی وسیع است. به این دلیل است که باید پیگیری کیفری شود و حداقل بگویند این آقا این اتهام را قبول نداشته و رفته شکایت کرده است، چراکه اگر ساکت هم باشند این شائبه پیش میآید که حتما یک چیزی هست که نمیخواهند اقدام کنند.
* آنها رسانهای مطرح میکنند آقایان مشایی و بقایی هم میتوانند رسانهای جواب دهند؟
** این را نمیدانم از خودشان باید بپرسید. من هم حس میکنم سیاست مقابله به مثل رسانهای ندارند. شاید به خاطر اینکه رییسجمهور نظرش این است که وارد این درگیریها نشوند.
* تاکنون پرونده شکایتی داشتند که به نتیجه رسیده باشد؟ یعنی پیگیریهایی کرده باشید و الان حکم گرفته باشید؟
** پروندههایی که جدید مطرح شده، در فاز طرح شکایت و مراجعه به دادسراست. هیچکدام هنوز از مرحله دادسرا خارج نشده است. پروندههایی که قبلا از طرف معاونت حقوقی مطرح شده، چندتایی به نتیجه رسید.
* از شکایتهایی که مشایی تاکنون کرده است، اکثرا رهاشده است. مثلا در دور دوم ریاستجمهوری احمدینژادا از قالیباف شکایت کرده بود که تا یک مرحلهای رفته و رها شده است.
** شاید بعضیهایش رها شده ولی حقیقت این است که به بعضیهایش رسیدگی نشد. مثلا پرونده آقای قالیباف رها نشده. من میبینم که پرونده در حال پیگیری است و دو وکیل دارد ولی در دادسرا هنوز منتهی به نتیجه نشده است.
* شکایت از قالیباف روی چه موضوعی است؟ چون خود قالیباف اظهار بیاطلاعی کرد.
** تا آنجایی که من میدانم دو، سهبار سر همین پرونده آقای قالیباف احضار شدند.
* ولی موضوع شکایت در رسانهها منتشر نشد.
** حقیقتش من بعدا وارد این پرونده شدم. موضوع اتهام آقای قالیباف توهین و نشر اکاذیب و افترا بوده، شاکیهای پرونده هم خیلیها بودند. تا آنجا که یادم است آقایان رحیمی، مشایی و مرحوم کردان شاکی بودند.
* یعنی یک پرونده مشترک از طرف این آقایان است.
** بله.
* گفتید شما و یک نفر دیگر وکیل این پرونده هستید. آن وکیل دیگر کیست؟
** یک وکیل دیگر هستند که بیشتر کارهای آقای رحیمی را پیگیری میکنند.
* تقسیمبندی بین شما و معاونت حقوقی ریاستجمهوری برای پیگیری شکایت و پروندهها چگونه است؟
** تقسیمکاری نیست، آقایان بعضی پروندهها را به عنوان شخص حقیقی میخواهند که طرح شکایت شود که از طریق وکیل اقدام میکنند. ولی در اکثر پروندهها چون توهینهایی که به آقایان میشود جنبه مجرمانه به واسطه سمتشان دارد، معاونت حقوقی وارد میشود و طرح شکایت میکند.
* در مساله اخیر اختلاس بزرگ اول یک نامه منتشر شد که با امضای مشایی بود که دستور همکاری با اختلاسگران را داده بود. در تمام حرفهای مسوولانی که صحبت کردند هم مطرح شد افرادی در دولت دست داشتهاند از نظر قانونی –حقوقی شکایتی علیه موکل شما مطرح شد؟
** تا آنجایی که من میدانم خیر؛ اما من وقتی گفتند آقای مشایی دستور این قضیه را داده، تعجب نکردم. چون ظاهرا هر جرمی در این مملکت اتفاق بیفتد، متهم اصلیاش آقای مشایی است طوری شده که هر اتفاقی بیفتد، ایشان متهم اصلی پرونده است. در پرونده اختلاس نظرم این است که از آن آقایانی که مساله را مطرح کردند و افشای نام افراد قبل از اینکه روند قضایی طی شود، داشتند، شکایت شود.
* نظر خود مشایی چیست؟
** فکر نمیکنم که ایشان هم با پیگیری این قضیه مخالفتی داشته باشند.
* در سایت مشرق اسامی افراد متشاکی منتشر شده بود. بالاخره اسم یک مقامقضایی به عنوان متشاکی بود یا خیر؟
** آقای مشایی از ایشان شکایت نکرده بودند.
* رحیمی چطور؟
** بله، شکایت کرده بودند. چون اولینبار تا آنجایی که من یادم است، ایشان اسم آقای رحیمی را در پرونده بیمه آوردند و گفتند که متهم اصلی پرونده بیمه ایشان است و اتهاماتی متوجه ایشان است.
* در اخبار و اتفاقات مربوط به بحث رمالی و جنگیری اسم مشایی را خیلی بردند. آنجا هم پروندهای تشکیل شد؟
** خاطرهای تعریف کنم. من رفته بودم شهرستان و میدانستند که در چند پرونده وکیل آقای مشایی هستم. یک نفر آمد و گفت آقای مشایی آمده بود کیش، رانندهاش برای ما تعریف میکرد که از او تلفنی سوالی پرسیدند و بعد او گفت گوشی و رویش را آن طرف کرد و شروع کرد با خودش صحبت کردن بعد دوباره رویش را برگرداند و گفت «فلان کار را بکنید، من صحبت کردم اینطور شود، بهتر است.» جوی در جامعه هست که آقای مشایی با اجنه در ارتباط است و دور و اطراف آقای مشایی، مرتاضهای هندی و افراد عجیب و غریب هستند. همه اینها جوسازی است.
* در بازداشتهایی که در مورد جنگیرها و رمالها در دولت صورت گرفته بود، گفتند یک سری اعترافات گرفته شده و گویا اسم موکل شما هم برده شده بود. آنجا پروندهای علیه او تشکیل شد؟
** من هم این موضوع را شنیدم. اتفاقا گفتم که اینجا بحث اعتراف مطرح نیست. اعتراف یعنی اینکه شخص علیه خودش حرفی بزند. اینکه حالا کسی بازداشت باشد و تحت شرایط بازداشت علیه شخص دیگری حرف بزند، از نظر حقوقی فاقد اعتبار است. اسم اعتراف هم روی آن گذاشته نمیشود.
* در آن پروندهای که درباره جنگیری و رمالی و ارتباط با مرتاضها تشکیل شد، شکایتی از طرف مشایی یا علیه او صورت گرفت یا خیر؟
** علیه کسانی که اتهام زدند، پرونده تشکیل شده است. این اتهاماتی که زده شده بود، در سطح خیلی گسترده و اتهامات سنگینی بود که صددرصد قابل اثبات هم نیست. یعنی من مطمئنم کسی نمیتواند آن را اثبات کند. به نظر میرسد در بعضی حوزهها لازم است که خود قوهقضاییه مستقیم وارد شود و قضایا را پیگیری کند. مثلا در بحث توهین به رییسجمهور مخصوصا توهینی که آقای حدادیان انجام داد، انتظار میرفت که قوهقضاییه سریعا پرونده تشکیل دهد و رسیدگی کند. به هر حال رییسجمهور مملکت است حالا عقاید سیاسیشان ممکن است زیاد منطبق با برخی جریانها نباشد ولی انتظار میرفت یک چنین اقدامی بشود، ولی نشد. اما در مقابل شاهد هستیم در موارد دیگر سریع پرونده تشکیلشده و به دادگاه رفته و دادگاه هم سریع رای را صادر کرده است.
مثلا آقای جوانفکر، در بحث ضمیمه روزنامه ایران «خاتون» سریع اعلام جرم شد و گفتند این حرفهایی که آنجا زده شده، اخلاق حسنه را جریحهدار کرده است. اتهاماتش را من نمیدانم منطبق با کدام ماده قانون مجازات بود؛ سریع کیفرخواست خورد و به دادگاه رفت. یا سرقضیه وزارت اطلاعات بود که آقای جوانفکر رفتند دادسرا. آنجا باز سریع پروندهشان کیفرخواست خورد و دادگاه رفت. ولی اتفاقا همان شعبهای که به اتهامات آقای جوانفکر رسیدگی کرد، پرونده آقای حدادیان آنجاست اما هنوز هیچ کاری نکردند.
* «جریان انحرافی» عنوانی است که این روزها در عرصه سیاسی ایران بسیار تکرار میشود. اطلاق این واژه بار حقوقی دارد؟
** جریان انحرافی اتهام سنگینی است. اینکه یک عده را منحرف از خط قانون یا خط انقلاب بدانیم، ادعای گزافی است که باید اثبات شود. ما معتقدیم که هر اتهامی باید در دادگاه ثابت شود.
* درمورد پروندههایی که مشایی شکایت کرد، صحبت کردید آیا علیه او هم شکایتهایی شده است؟
** فکر نمیکنم در دادگاه پروندهای باشد. ولی مدتی است که بحث کمیسیون اصل 90 مطرح شده است. چند وقت پیش نایبرییس کمیسیون اصل 90 گفت که ما داریم پروندهای را بررسی میکنیم که اگر به این نتیجه برسیم که این اتهامات متوجه آقای مشایی و بقایی است، برکنارشان میکنیم. من سریع مصاحبه کردم و گفتم که کمیسیون صلاحیت برکناری مقامات را ندارد. بعد ایشان آمدند مصاحبهشان را عوض کردند و گفتند منظور ما این بود که پرونده را میفرستیم به مراجع قضایی که باز من گفتم از نظر حقوق اساسی و حقوق عمومی کمیسیون اصل 90 صلاحیت رسیدگی به جرایم و اتهامات اشخاص را ندارد.
در کمیسیون اصل 90 قانوناساسی طرز کار و شیوه عملکرد دستگاهها مورد شکایت قرار میگیرد. بنابراین اگر شخصی بخواهد از مقالات دولتی به اتهام ارتکاب جرم شکایت بکند باید به مراجع قضایی شکایت کند. دستگاه قضایی باید برای آقای مشایی و بقایی راسا پرونده تشکیل بدهند و عدله جمع کنند. یکی دیگر از اعضای کمیسیون گفتند که ظاهرا 40 نفر از نمایندگان مدارکی را به کمیسیون اصل 90 دادند و اتهام آقای مشایی و بقایی هم تیره و تار کردن فضای کشور و اخلال در منافع ملی بوده، درصورتی که اصلا چنین اتهامی مصداق ندارد.
* در صحبتهایتان گفتید که با اعتقادات سیاسی دولت خیلی همراه نیستید.
** نگفتم همراه نیستم، گفتم صددرصد آنطوری که اعتقادات سیاسی آنها است و آن چارچوبی که آنها قبول دارند، من شاید در آن چارچوب قرار نگیرم.
* نمیترسید که با قبول وکالت این پروندهها جزو جریان انحرافی تلقی بشوید؟
** من قبل از این پروندهای از افراد عضو جریان اصلاحطلبان را داشتم که جریان فتنه گفته میشود. ظاهرا هر کسی که پروندهاش را برعهده میگیرم برای خود یک جریان میشود. زمانیکه پرونده آقای مشایی را قبول کردم برخی به من گفتند «وکیل مدافع شیطان.»
* حقالزحمه شما چطور پرداخت میشود؟
** مثل همه وکلای دیگر، شاید کمتر از همه وکلای دیگر و طبق تعرفه. البته من خودم در این پروندهها زیاد دنبال حقالوکاله نیستم.
* پس گرفتن وکالت آقای مشایی بیشتر جنبه کنجکاوی و جذابیت برایتان داشته است؟
** بله، یک کنجکاوی شخصی هم در قبول پرونده ایشان دخیل بوده.
* اگر بخواهید دولت و عملکرد آقای مشایی را نقد کنید بیشتر به چه جنبههایی میپردازید؟ (البته نه از منظر حقوقی)
** از هر دولتی میتوان انتقاد کرد. به نظرم از نظر فرهنگی- سیاسی در حوزههایی کمکاری شده است. در بازداشتهای اخیر که عدهای را از دفتر ریاستجمهوری بازداشت کرده بودند، متوجه شدم برخوردی که با آنها شده زیاد منطبق با اصول قانوناساسی نبوده است. حقیقتش از منظر یک حقوقدان برایم قابل هضم نیست که در نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از 30 سال سابقه، این شایبه در سطح جامعه باشد که کسی که بازداشت میشود ممکن است با او برخورد درستی صورت نگیرد یا فشارهایی به او وارد شود که مجبور شود حرفهایی بزند. این بازداشتها که صورت گرفت، ادعاهایی نیز مطرح شد. به نظرم در این حوزه خود دولت هم کمکاری کرد. به عبارت دیگر بعضی از فضاهایی که الان به وجود آمده نتیجه خوب عمل نکردن دولت در آن حوزه بوده است و به نظرم از نظر سیاسی در سطح داخلی باید قویتر عمل میکردند.
* پرونده افرادی که از دفتر ریاستجمهوری بازداشت شدند را نیز شما بر عهده داشتید؟
** نه، من وکالت آن افراد را بر عهده نداشتم. در جریان آن پروندهها نیستم و پیگیر پروندهها هم نبودم ولی به نظرم میرسد نقاط غیرشفافی در پروندهها بوده که باید توضیح داده شود.
* آیا بحثهایی که درباره افراد بازداشتشده مطرح شد، وکلایشان پیگیری کردند؟
** نمیدانم وکیل داشتند یا نداشتند و پیگیریهایی بعد از آن قضیه شده یا خیر، ولی نقاط ابهام هم وجود داشته است.