تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۲۹۲۶۵

سیدمحمد خاتمی: ایمان داریم که حق پیروز است

مقدمه: سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از رزمندگان و ایثارگران دوران دفاع مقدس، سخنان مهمی ایراد کرد. رئیس‌جمهور سابق کشورمان، در این سخنان که بازتاب وسیعی یافت، وضعیت کشور و شرایط ایجاد آرامش در عرصه سیاسی و اجتماعی را برشمرد. متن سخنان رئیس بنیاد باران به این شرح است:

در این ماه ایام فاطمیه و نیز ولادت حضرت زهرا(س) نام و یاد آن بانوی بزرگوار، بیشتر فضای جامعه را معطر می‌کند. برکتی که وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا(س) برای اسلام و بشریت داشته است، واقعا بی‌نظیر است؛ چه در دوران سختی مکه که اسلام و مسلمانان با بحران و ناملایمات زیادی مواجه بودند و چه پس از هجرت پیامبر اکرم(ص).
در واقع حضرت زهرا(س) یک پناه و یک تکیه‌گاه اطمینان بخشی برای حضرت(س) بودند و ایشان بارها فرمودند: «زهرا، مادر پدر است» حضرت زهرا(س) نقشی داشت که پیامبر با او احساس آرامش می‌کرد و نیز حضرت زهرا در کنار امام علی(ع) کانونی را به وجود آورد که از آن خیر کثیر که همان «کوثر»است، نصیب امت اسلامی شد و امامت از چشمه جوشان کوثر جوشید و به وجود آمد. ملت ایران نیز همواره ارادت خاصی به حضرت زهرا(س) داشته و دارند و این امر مختص به شیعه هم نیست و حتی سایر مذاهب و ادیان هم دلبستگی خاصی به حضرت زهرا(س) دارند. علاوه بر مسلمانان در ایران زرتشتیان و مسیحیان و یهودیان ایرانی هم به بانو زهرا ابراز علاقه ویژه می‌کنند.
اهمیت ایران
در انقلاب اسلامی نیز شیوه و منش فاطمی نقش مهمی داشت و این ایام که روزهای این بانو است، یاد و نام او بیشتر طرح می‌شود و ما نیز به ریسمان ولایت ایشان، پدر بزرگوار ایشان، شوهر و فرزندانشان چنگ می‌زنیم.
من خوشحال و خشنودم که در خدمت شما فاطمیون و شما عزیزانی هستم که دلتان به عشق فاطمه و اهل‌بیت می‌تپد و در را ه اهل‌بیت و سیره آنان در 8 سال دفاع مقدس در جبهه‌های جنگ ایثارگری کردید و هزینه‌ها دادید.
شاید مناسب این بود که نشست با شما که از حاضران فداکار در جبهه‌ها بوده‌اید و از ایثارگرانید در سوم خرداد برگزار می‌شد که نماد سرافرازی ملت ایران در 8 سال دفاع مقدس بود. بی‌شک حماسه‌آفرینی رزمندگان هرگز از یاد و خاطر ما نمی‌رود. آن هم جنگی که برخلاف آنچه در دویست سال گذشته در جنگ‌‌های ایران حاصل شده است، حتی یک وجب از خاک کشور عزیزمان را از دست ندادیم. شاید اینجا یک سؤال پیش بیاید که مگر خاک ایران چه اهمیتی دارد؟
تقابل اسلام و ایران نه
باید بگوییم این خاک مهم است. ایران، بسیار عزیز است و هیچ‌گاه نبایستی ایران و اسلام را در مقابل هم قرار داد.
ما می‌گوییم: ایران و اسلام هر دو. ایران ظرف این انقلاب و وطن عزیز ما است، لذا اهتمام به ایران بایستی همواره مدنظر باشد. نگرانی شما و بسیاری از عزیزان نسبت به لطمه دیدن اسلام جا ندارد، گرچه اگر کسانی و مسلمانانی اسلام را بد بفهمند و به نام اسلام بد عمل کنند، نظرها نسبت به آنچه هست، منفی می‌شود و در طول تاریخ، بارها تحریف در دین، چه در وجه نظری و چه در وجه عملی صورت گرفته است، اما اصل اسلام همیشه مانده است و خواهد ماند و حتی اگر اسلام به گونه‌ای عرضه شود که موجب بدبینی‌های موسمی و مقطعی شود، ولی اصل اسلام و آنچه در عمق وجود مسلمانان و تاریخ است، کار خودش را می‌کند. به قول سیدجمال، اسلام چیزی است و مسلمانان چیزی دیگر؛ لذا اگر انحرافی هم باشد، ما منحرف می‌شویم نه اساس اسلام که به یاری حق آسیبی نخواهد دید.
من معتقدم وقتی حکومتی خود را منتسب به اسلام می‌داند، باید مرز میان حقایق اسلامی و آنچه صورت می‌گیرد را مشخص کند، نه اینکه خدای ناکرده به گونه‌ای باشد که حتی ناروایی‌ها و نارسایی‌ها به نام اسلام تمام شود. و این وظیفه حکومت و کسانی است که امکانات در اختیارشان است. گرچه در طول تاریخ، این فراز و نشیب‌ها بوده است از این جهت هیچ نگرانی وجود ندارد و ما معتقدیم این مشیت و عزم و اراده خداوند است که پیامبرش را فرستاد تا دین او را بر همه گرایش‌ها و مکتب‌ها غالب کند، ولو اینکه کج‌اندیشان و بددینان و منحرفان نخواهند.
ما ایمان داریم که حق پیروز است، البته معتقدیم باید وظیفه خود را بشناسیم و دغدغه انجام وظیفه هم داشته باشیم، اما نباید نگران باشیم که اصل دین خدا، لطمه می‌بیند که خدا فرمود: «ما ذکر را فرو فرستادیم و بر نگاهداری آن تواناییم» ما باید نگران ارزش‌ها و مطالبات بر حق مردم از انقلاب و نظام و مسئولیت‌های اجتماعی‌مان در شرایط کنونی باشیم.
بشر امروز متفاوت است
مسائل مختلفی در اینجا مطرح شد که هر کدام بحث‌های مفصلی را می‌طلبد، ولی نکته‌ای را یادآوری می‌شوم که مخصوص این روزگار است و اسلام، خاورمیانه و ملت ما هم با آن مواجه بوده است. من بارها گفته‌ام: بشر امروز، بشری است متفاوت با بشر دیروز و ارتباطات که به طور شگفت‌انگیزی گسترده و کارآمد شده است، تأثیر مهمی در این تفاوت داشته است.
امروز هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی حرف حق و یا ناحق را بگیرد. تعبیر انفجار اطلاعات، درست است و انقلاب سایبری و انقلاب الکترونیکی کل مرزها را برداشته است و اینکه برخی حکومت‌ها و نظام‌ها خیال کنند که با ایجاد محدودیت‌ها و بخشنامه و دستور می‌توانند بین دنیای اطلاعات و ذهن ملت‌ها دیوار ایجاد کنند، خیال باطلی است.
من یادم هست وقتی در وزارت ارشاد بودیم، ویدئو را ممنوع کردیم و معاونتی اختصاص دادیم تا ممیزی صورت بگیرد و با فیلم‌های غیر مجاز هم برخورد شد. فیلم‌های زیادی ضبط و سوزانده شد. تازه آن روزها، فضای سایبری کنونی حاکم نبود، ولی ما صددرصد موفق نبودیم و ویدئو راهش را به خانه‌ها باز کرد. یکی از عوامل بسیار مهم در تحولاتی که امروز در دنیا و منطقه از تونس گرفته تا مصر، لیبی، سوریه، یمن و بحرین و سایر نقاط رخ داده و می‌دهد، همین شبکه‌های ارتباطی، اینترنتی و الکترونیکی و ارتباطات گسترده است.
میدان‌داران، دلسوز انقلاب نیستند
در ایران و بسیاری از جاهای دیگر هم گرچه محدودیت و فیلترینگ ایجاد می‌شود، با این حال، پوشش این امواج وسیع است. اکنون گرچه بخش قابل توجهی از مردم دسترسی به اینترنت ندارند، اما همه آن‌هایی که اینترنت دارند و روز به روز هم بر تعدادشان افزوده می‌شود از این محدودیت‌ها عبور می‌کنند و به مطالب خوب یا بد دسترسی دارند.
اتفاقا در این عرصه تنها افرادی مثل ما که دلشان برای انقلاب می‌سوزد، محدود می‌شویم، ولی مردم و جوانان به آسانی به جهان اطلاعات دسترسی پیدا می‌کنند. طبیعی است در این میان وقتی خیرخواهان محدود می‌شوند میدان به دست کسانی می‌افتد که هر دو طرف را قبول ندارد. متأسفانه امروز، میدان‌دار کسانی هستند که دلسوز انقلاب و مردم و کشور نیستند و دلسوزان انقلاب در محدودیت و ممنوعیت‌های مختلف قرار دارند. اخیرا یکی از دوستان می‌گفت به روستایی 90 خانواری رفته و از پشت‌بام خانه‌ای بیش از 80 دیش ماهواره را شمرده است، بنابراین ارتباطات در دنیای امروز وجود دارد و طبیعی است وقتی عرضه‌های مختلف وجود دارد، در صورتی ما موفق خواهیم بود که عرضه ما جذاب‌تر، پاسخگوتر و دلپذیرتر باشد.
وقتی ما می‌گوییم: اسلام، نباید از نوسازی فکر دینی غافل شود و باید به پرسش‌های بشر امروز توجه داشته باشیم. با همه تلاش ارجمندی که عالمان دینی در گذشته داشتند باید اذعان کرد که با بسیاری از آن معارف ارزشمند گذشته نمی‌توانیم جوابگوی سؤالات و شبهات نسل حاضر نحله‌ها و مکتب‌های مختلف باشیم.
بشر، حق حاکمیت می‌خواهد
امروز هم جهان تغییر کرده و هم پرسش‌ها و نیازهای بشر امروز. و دینی که جاودانه است باید بتواند به پرسش‌ها پاسخ دهد و نیازها را برآورد؛ مثلا یکی از مسائل مهمی که در زمان ما و در دنیای متجدد، بسیار مطرح و رایج شده است، حق و حرمت انسان و به‌خصوص حق حاکمیت انسان بر سرنوشت است. البته ما ریشه این حق و اعتراف به آن را به خوبی می‌توانیم در متن آموزش‌های اصلی اسلامی و دین‌های الهی بیابیم، ولی آنچه تازه است، عمومیت یافتن این انگاره است و انگیزه‌ای که به دنبال آن پیدا می‌شود. و واقعا امر مبارکی است که اگر کسانی که پایبند به اسلامند، توجه به این امر نکنند و راهکار مسأله را از اسلام نجویند، هم به اسلام جفا کرده‌اند و هم به جامعه.
خوشبختانه در قانون اساسی ما اصل مهمی وجود دارد (اصل 56) که نه تنها حق حاکمیت انسان بر سرنوشت را به رسمیت شناخته است، بلکه بالاتر از حق طبیعی آن را حق الهی هم به حساب آورده است. امروز همه مکاتب و نحله‌ها و گرایش‌ها با هم مسابقه دارند که چگونه حاکمیت بشر بر سرنوشت را نشان می‌دهند. ما هم به عنوان مسلمان نه تنها نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌اعتنا باشیم، بلکه باید بکوشیم راه‌حلی که ارائه می‌دهیم، منطقی‌تر، جذاب‌تر و بهتر باشد.
بشر امروز می‌گوید: من انسانم، دارای حرمت و کرامتم و حق دارم و مهمترین حق هم، حق حاکمیت بر سرنوشتم می‌باشد. اگر یادتان باشد، امام به هنگام ورود به ایران در بهشت زهرا فرمودند که پدران ما حق نداشتند برای ما تصمیم بگیرند. ما خود باید تعیین تکلیف کنیم و برای تعیین تکلیف هم، همه‌پرسی و بعد انتخابات آزاد را راهکار دانستند و دانستیم. جذابیت و بی‌دلیل بودن مردم‌سالاری هم در دنیای امروز از همین جا ناشی می‌شود.
البته دموکراسی یک روش و شیوه برای اداره حکومت است و محتوایش بستگی به فرهنگ، منش و انتخاب آن جامعه دارد. از این جهت هم منافاتی میان اسلامی بودن و دموکرات بودن نمی‌بینیم. اگر جامعه‌ای دین‌مدار بود، گرچه روش و چارچوب دموکراسی است، اما رنگ و بوی آن حاکمیت، دینی خواهد بود. مهم این است که اسلام، حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را به رسمیت می‌شناسد و ما نیز به شدت به این مهم باور داریم و بر آن پا می‌فشاریم.
منطقه استبداد نمی‌خواهد
محور تمام تحولات و مسائلی که در خاورمیانه شکل گرفته است، نیز همین است که آنان می‌خواهند بر سرنوشت خویش حاکمیت داشته باشند. آنها می‌گویند: ما حکومت استبدادی مادام‌العمر نمی‌خواهیم. ما دیکتاتوری نمی‌خواهیم، ما انتخابات آزاد و آزادی احزاب و تشکل‌ها و جوامع را می‌خواهیم. ما می‌خواهیم ظلم و استبداد و وابستگی نباشد. اگر جمهوری اسلامی همان‌گونه بود که مردم می‌خواستند و اگر معیارها و ارزش‌هایی که از جمله در قانون اساسی ما منعکس است با دقت بیشتری مورد توجه و عمل قرار گرفته بود و اگر شبهه تعارض میان آزادی‌های اساسی و دینداری رفع می‌شد، آیا امروز تمام مردم منطقه نمی‌گفت حکومت اسلامی می‌خواهیم؟ و می‌دانیم که اکثریت قریب‌ به اتفاق کسانی که در عرصه تحولات و انقلاب‌های منطقه حضور دارند، مسلمانند.
باری، اسلام و حکومت اسلامی که ما می‌فهمیدیم و امام راحل ارائه داد، اگر پیاده می‌شد، مطمئن باشید که امواجش امروز در سراسر منطقه سایه می‌انداخت. انقلاب اسلامی ما افتخارش این بود که این پاسخ را می‌داد که می‌توان حکومت منتسب به اسلام داشت که در آن آزادی‌های اساسی وجود دارد و انسان، هر انسانی، در پناه آن محترم است. البته مراد از آزادی، ولنگاری و فحشا نیست، زیرا رکن دیگر این حکومت اخلاق و تأمین فضایل انسانی است.
می‌توان بهتر اداره کرد
ما می‌گوییم خیلی بهتر از آنچه هست، می‌شود کشور را اداره کرد. ببینید؛ از روزی که نفت در ایران کشف شد، که حدود یک صد سال از آن می‌گذرد، تاکنون حدود یک‌هزار میلیارد دلار پول از محل فروش نفت نصیب این ملت شده است که حداقل 450 میلیارد دلار آن که نزدیک به 50 درصد درآمد نفتی ایران از ابتدا تاکنون بوده است در این پنج شش سال اخیر حاصل شده است. آیا به تناسب این درآمد، وضع مملکت هم خوب است؟ رشد اقتصادی به شدت پایین آمده و حتی گاه، منفی است. اشتغال، وضع خوبی ندارد. تولید در همه عرصه‌ها لطمه فراوان دیده است. مگر می‌شود مدعی ایجاد 5/2 میلیون شغل شد، ولی رشد اقتصادی پایین باشد؟ ایجاد 5/2 میلیون فرصت شغلی، مستلزم حداقل 20 درصد رشد اقتصادی است.
سال 83 ما به خودکفایی گندم رسیدیم و در آن سال نیز به طور سمبلیک، گندم صادر شد، اما بعدها دیدیم که باز هم میلیون‌ها تن گندم وارد شد. و نیز به جای حضور بهتر و بیشتر در بازارهای جهانی، بر حجم واردات، بر حجم بودجه جاری و بر اتکاء به درآمد نفت افزوده شد.
فقط به انحصار می‌اندیشند
چه کسی است که عدالت را نخواهد؟ ولی عدالت واقعی یعنی این که بنیاد جامعه درست باشد و حق هر ذی‌حقی نه فقط در عرصه اقتصادی، در همه عرصه‌ها داده شود. آنچه ما می‌گفتیم و باز هم می‌گوییم، این مورد است که جمهوری اسلامی آن‌گاه تحقق می‌یابد که در سایه حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، عدالت، اخلاق و ادب حاکم باشد. دروغ و فریب نباشد.
همه مردم این کشور از اندیشمندان و روشنفکران گرفته تا رزمندگان، بانوان و تمام لایه‌ها و طبقات اجتماعی در انتخاباتی که گذشت، مشارکت فعال داشتند. چه کسی سبب شد که آن همه شور و شکوفایی در انتخابات پدید آید؟ حالا چرا باید عده‌ای به جرم مشارکت فعال در انتخابات، مورد فشار و تنگنا قرار گیرند؟ اگر از آغاز یک هیأت بی‌طرف رسیدگی به اعتراض و دغدغه بخش مهمی از جامعه را به عهده می‌گرفت، بدون تردید مشکل حل می‌شد و اصلا شاهد بحران نبودیم، اما تندرویهایی بوده و هستند که فقط به انحصار می‌اندیشند و نه تنها اصلاح‌طلبان را، بلکه حتی اصولگرایان را هم از دایره خارج می‌دانند.
توهم و شیدایی در یک سو و ایجاد نفرت در طرف دیگر
در قانون اساسی ما هم اصول آن اگر همه‌جانبه و درست و متوازن رعایت شود، مطالب آمده است و می‌تواند تأمین‌کننده خواست‌های مردم در رأی به جمهوری اسلامی باشد.
ما به اسلام و جمهوری اسلامی اعتقاد داریم. قانون اساسی را چارچوب عملی می‌دانیم. همین حقوقی را که در قانون اساسی به ملت داده شده است، ما همان را می‌خواهیم. البته قانون اساسی وحی منزل نیست. سازوکاری هم در آن گنجانده شده و می‌شود در قانون اساسی تجدیدنظر کرد.
ما معتقدیم این نظام باید بماند و البته که اصلاحات مداوم بر اساس موازین و معیارهای درست، راه تداوم نظام و انقلاب هم هست و راه دیگری نیست. واقعا من نگرانم با تقابلی که در درون کشور ایجاد شده که باعث ایجاد توهم و شیدایی در یک‌سو و ایجاد نفرت در طرف دیگر شده است و دائما هم از دو طرف به آن دامن زده می‌شود، از اصطکاک میان شیدایی بی‌حساب و نفرت فزاینده باید ترسید و به خدا پناه برد. برخی از رفتارها دارد نظام را تضعیف می‌کند و چهره انقلاب و اسلام را زشت جلوه می‌دهد.
ما می‌گوییم این جو مسموم، درمان شود. هر منتقدی، برانداز و عامل دشمن به حساب نیاید و اگر فضا تلطیف و تعدیل شود، بسیاری از مسائل حل خواهد شد. فضا باز شود، احزاب و گروه‌ها کار کنند و عقلا هم سازوکاری را برای انتخابات در نظر بگیرند تا در آن حرف و حدیث نباشد. خدا می‌داند اگر چنین شود، آرامش و ثبات و پیشرفت از هر جهت تأمین خواهد شد.
اگر ظلمی شده است که شده است، همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم‌پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می‌گذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد. البته همه بکوشیم برای آینده روی فضای سالم و امن و آزاد و تأمین حقوق مردم همراه و زمینه‌ساز شویم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات