تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۰ - ۰۷:۰۱  ، 
کد خبر : ۲۳۱۵۰۵
ناظم دباغ، نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران در گفت‌وگو با یالثارات مطرح کرد:

تجزیه‌طلبی را نفی می‌کنیم

اشاره: امیر حامد آزاد: دیدار یکشنبه هفته گذشته حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با آقای مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق باتأکید معظم له بر ایستادگی یکپارچه همه اقوام و مذاهب عراق در برابر فشارهای امریکا و مخالفت با مصونیت قضایی نظامیان اشغالگر به عنوان عامل مجبور شدن امریکا به خروج از عراق، همراه بود که توسط ایشان به عنوان یک صفحه زرین در تاریخ این کشورنامیده شد. ایشان دراین دیدار افزودند: با وجود حضور نظامی و سیاسی امریکا در عراق و فشارهای این کشور، همه عراق اعم از کرد و عرب و شیعه و سنی، به آمریکا «نه» گفتند که این موضوع بسیار مهمی است. رهبر انقلاب اسلامی همزیستی مسالمت آمیز اقوام و مذاهب مختلف در عراق را مغتنم شمردند و خاطرنشان کردند:" شرایط کنونی ثبات و استقرار در عراق مایه خرسندی جمهوری اسلامی ایران است و همه اقوام و مذاهب باید دست در دست یکدیگر، در جهت ساختن عراق نوین تلاش کنند." ایشان همچنین تأکید کردند: "جمهوری اسلامی ایران از عراق یکپارچه و برخوردار از ثبات حمایت خواهد کرد و لازم است خرابی های ایجاد شده در عراق هرچه سریعتر بازسازی شود تا عراق یکپارچه بتواند به جایگاه حقیقی خود دست یابد." حضرت آیت الله خامنه ای، همه اقوام و مذاهب در عراق را برادران نزدیک ایران و دارای روابط ریشه دار تاریخی با مردم ایران دانستند و تأکید کردند: "روابط کنونی جمهوری اسلامی ایران و عراق خوب است اما باید روز به روز گسترده تر شود." آقای مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق نیز در این دیدار ضمن ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، ایران را کشور دوست و بسیار نزدیک مردم عراق خواند و گفت: "ما هیچگاه لطف و کمک های دولت و مردم ایران را در روزهای سخت عراق فراموش نخواهیم کرد." وی تأکید کرد:" همه اقوام و مذاهب عراق باید در جهت حفظ این پیروزی تلاش کنند و قطعاً ما همواره به کمکها و راهنمایی های ایران احتیاج خواهیم داشت." به گزارش پایگاه خبری انصار حزب الله هفته نامه یالثارات درشرف خروج نیروهای آمریکایی از عراق برای کسب اطلاع دقیق تر از مواضع حکومت اقلیم کردستان به گفت و گو با نماینده حکومت اقلیم کردستان بپرداخته است. البته این موضوعی است که درکنار آن مسائل دیگری نظیر موضع اقلیم کردستان در قبال گروهک تروریستی پژاک،نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه کردستان،بیداری اسلامی ومسئله سوریه و منافقین با ناظم عمر دباغ مطرح گردیده است. این گفتگو که با حضور دکتر محمد صادق کوشکی کارشناس مطالعات منطقه ای انجام یافته است حاوی نکاتی جالب و خواندنی از مواضع نماینده اقلیم کردستان در قبال موضوعات مورد سوال است. اما،ناظم عمر دباغ ۶۳ ساله عضو اتحادیه میهنی کردستان و نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران است. وی سابق براین عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان بوده است. نماینده فعلی حکومت اقلیم کردستان، از سال ۱۹۶۴در کنار جلال طالبانی رئیس جمهور فعلی عراق به مبارزه برعلیه حکومت صدام پرداخته و در سال ۱۹۷۰ پس از پایان تحصیل در دانشسرای تربیت معلم، به تعلیم و تعلم در اقلیم کردستان مشغول بوده است. وی در سال ۱۹۷۴ به اردوگاه سردشت در ایران می آید، و پس از قرارداد الجزایر مجددا به عراق بازگشته و عضو اتحادیه میهنی کردستان می شود. دباغ در سال ۱۹۸۰ از اتحادیه خارج و به جمع پیش مرگهای کرد می پیوندد. او پس از احراز معاونت وزیر آموزش و پرورش به بلژیک رفته و ۲ سال نمایندگی اقلیم کردستان در بروکسل راعهده دار می شود.همچنین وی۱۰سال است که در تهران مشغول فعالیتهای سیاسی بوده و گفتنی است از ۲ سال پیش در سمت فعلی انجام وظیفه می کند:

اقلیم کردستان از مبارزه تا تشکیل حاکمیت
* یالثارات: لطفا برای شروع در مورد اقلیم کردستان برای مخاطبین هفته نامه یالثارات توضیح دهید.
** ناظم عمر دباغ: همانطور که مستحضرید ملت کرد دیر زمانی را در مبارزه گذرانیده است تا حقوق مشروع خود را کسب کند ودر نهایت حاکمیت دیکتاتوری را سرنگون و حکومتی دموکراتیک را در منطقه مستقرنماید. در این مسیر ملت کرد همواره از کمک های نظام جمهوری اسلامی ایران بهره مند بوده است.
بعد از جنگ خلیج فارس یا به طور دقیق تر بعد از جنگ ایران و عراق فرصتی پیش روی ملت کرد پدید آمد تا شکل مبارزه خود را به یک قیام مردمی فراگیر تغییر دهند که نتیجه این فرایند آزاد سازی مناطق وسیعی از کردستان عراق بود. در زمان اعلام منطقه پرواز ممنوع این فرصت پیش آمد تا کردها با تاسیس یک اداره بتوانند تلاش بیشتری برای سرنگونی صدام به خرج دهند. پس از این در سال ۱۹۹۱ انتخاباتی آزاد برگزار گردید و طی آن مجلس اقلیم کردستان تشکیل و اولین کابینه حکومت اقلیم کردستان نیز در دی ماه همان سال شروع به کار نمود.از آن تاریخ این حکومت در چارچوب عراق فدرال به کار خود ادامه داده است. مشروعیت این نظام فدرالی پس از سرنگونی صدام در قانون اساسی عراق به تصویب رسیده است.
البته همانطور که می دانید پس از این در یک انتخابات رئیس جمهور عراق نیز از میان کردها انتخاب شد و علاوه براین وزیر خارجه و چند عضو دیگر کابینه را نیز کردها تشکیل می دهند. به نظر می رسد این یکی از عوامل اساسی استقرار امنیت و آرامش در عراق باشد. البته امروز منطقه اقلیم کردستان به همت نیروهای پیش مرگ و ملت خود از بالاترین درجه امنیت در عراق برخوردار است. حاصل این امنیت حضور صدها شرکت سرمایه گذار خارجی از تمام نقاط دنیا در اقلیم کردستان است. طبق آخرین آمار ۱۸۷۰ شرکت خارجی از ۵۷ کشوردر این منطقه فعالیت می کنند.
اقلیم کردستان در انتظار توسعه عرضی
* یالثارات: مساحت اقلیم کردستان چند کیلومتر مربع است؟
** ناظم عمر دباغ : کل اقلیم کردستان حدود۸۵۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد اما متاسفانه برخی ازمناطق مورد اختلاف است که بدون احتساب آن حدود ۵۶۰۰۰ کلیومتر مربع مساحت مناطق آزاد شده است که توسط حکومت اقلیم کردستان اداره می شود.
* یالثارات: جمعیت اقلیم کردستان در چه حدودی است؟
** ناظم عمر دباغ: در حدود چهار میلیون و نیم تا پنج میلیون نفر در اقلیم کردستان زندگی می کنند. این در حالی است که با احتساب جمعیت ساکن در مناطق مورد منازعه این جمعیت حدود ۸ میلیون نفر است. ما امیدواریم که درآینده نزدیک با سرشماری تعداد دقیق جمعیت این منطقه را به شکل دقیق اعلام کنیم.
* یالثارات: شرکتهای فعال اقتصادی در منطقه اقلیم کردستان به ما بدهید، از چه کشورهایی هستند؟
** ناظم عمر دباغ: شرکتهای حاضر در اقلیم کردستان شامل شرکتهای آمریکایی، اردنی، انگلیسی، لبنانی،آلمانی، کویتی هستند که در مجموع از ۵۷ کشور جهان در این منطقه مشغول به کار اقتصادی هستند.این درحالی است که ۱۳ کنسولگری نیز در اقلیم کردستان فعال هستند.اما از زمان شروع فعالیت اقتصادی در اقلیم کردستان بیشترین شرکتهای حاضر در اقلیم کردستان متعلق به جمهوری اسلامی ایران بود اما امروز متاسفانه این اکثریت متعلق به شرکتهای ترک است. در ابتدا تنها ۴۳۲ شرکت ایرانی در سلیمانیه عراق به ثبت رسیده بود اما طبق آماری که تا امروز به دست ما رسیده است در کل اقلیم کردستان ۱۸۲ شرکت و در سلیمانیه عراق ۱۰۹ شرکت ایرانی مشغول به فعالیت هستند. این در حالی است که ترکها در سلیمانیه کار خود را با ۱۶ شرکت آغاز کردند. اما آنها امروز در سلیمانیه صاحب ۱۶۰ شرکت هستند.این افت فعالیت شرکتهای ایرانی جای سوال دارد.
* یالثارات: آیا در قانون اساسی جدید عراق مرزهای دقیقی برای اقلیم کردستان تعریف شده است؟
** ناظم عمر دباغ: خیر در قانون اساسی عراق حدود مشخصی برای اقلیم کردستان مشخص نشده است. اما استان هایی که قبل از سقوط صدام آزاد شدند شامل سه استان دهوک ، سلیمانیه و اربیل جزو منطقه اقلیم کردستان محسوب می شوند.
* یالثارات: بنابراین کرکوک که جزو مناطق نفت خیز عراق محسوب می شود تحت اختیار اقلیم کردستان قرار ندارد؟
** ناظم عمر دباغ: خیر قرار ندارد.
* یالثارات: به نظر می رسد حکومت اقلیم تمایل دارد که این مناطق به محدوده تحت اختیار آنها بپیوندد؟
** ناظم عمر دباغ: نگاه ما به عنوان یک کرد به کرکوک به عنوان بخشی از منطقه کردستان است. این نگاه مبتنی بر یک سابقه تاریخی مستند است. اما با شرایط سیاسی پیش آمده ما منتظر اجرای ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق هستیم که طی آن با برگزاری یک رفراندوم، کرکوک به انضمام اقلیم کردستان درمی آید.
* یالثارات: چرا؟ یعنی شما فکر می کنید مردم به انضمام کرکوک به کردستان رای خواهند داد؟
** ناظم عمر دباغ: بله چون اکثریت مردم این منطقه کرد هستند.
نیازی به حضور ارتش عراقی نداریم
* یالثارات: لطفا نظر خود را راجع به حضور ارتش عراق در اقلیم کردستان بفرمایید.آیا نیازی نمی بینید که واحدهایی از ارتش عراق در کردستان مستقر باشند؟
** ناظم عمر دباغ: اگر به عقب بر گردیم می بینیم که اقلیم کردستان قبل از سقوط صدام و بدون کمک ارتش عراق آزاد شد. و همانطور که ذکر شد با همکاری نیروهای پیش مرگ و مردم، امروز این منطقه از بالاترین میزان امنیت نسبت به منطق دیگر برخوردار است. بنابراین بعد از تشکیل دولت جدید در عراق نیازی به حضور یک ارتش ویژه عراقی غیر کردی در این منطقه نبوده است. در این رابطه باید گفت کردها عامل اساسی وحدت عراق و تشکیل دولت جدید بوده اند. لذا کردها خود جزوی از ارتش عراق محسوب می شوند. ما در حال تلاش هستیم تا نیروهای پیش مرگ کردستان به نیروهای امنیتی عراقی بپیوندند. اما با این وجود باید گفت حفظ حدود مرزی اقلیم امروز توسط نیروهای پیش مرگ انجام می شود و لذا به نظر می رسد تنها در صورت یک اتفاق غیر مترقبه نیاز باشد تا به فرض نیروهای ارتش عراق به کمک نیروهای پیش مرگ در اقلیم بیایند و یا برعکس نیروهای پیش مرگ مستقر در اقلیم در حفظ امنیت عراق به نیروهای ارتش عراق کمک کنند.
بنابراین ما در تلاش نیستیم تا یک ارتش مستقل با اختیارات کامل تاسیس کنیم بلکه می خواهیم جزوی از ار تش عراق باشیم. چراکه قانون اساسی عراق در سه مورد سیاست خارجی ، سیاست دفاعی و سیاست مالی، اقلیم کردستان را موظف به پیروی از دولت مرکزی عراق نموده است.
به "پژاک" فهمانده‌ایم دوران مبارزه مسلحانه پایان یافته است
* یالثارات: از قدیم گروههای معارضی در اقلیم کردستان حضور داشته اند که بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و یا جمهوری ترکیه اقدامات ضد امنیتی انجام می داده اند. گروههای نظیر" پ.ک.ک" و" پژاک" و یا "کوموله ها". آیا حکومت اقلیم کردستان تلاشی را برای جلوگیری از تیره شدن روابطش با همسایگان بر اثر عملکرد سوء این گروههای معارض آغاز کرده است یا اینکه فعلا موانعی در این مسیر وجود دارد؟
** ناظم عمر دباغ: حضور گروههای معارض بر علیه ایران یا ترکیه در اقلیم کردستان، به قبل از تشکیل حکومت اقلیم کردستان برمی گردد. این گروهها در واقع یک ارثیه شوم از طرف صدام است که برای اقلیم کردستان باقی مانده است. اما باید گفت سیاست حکومت اقلیم کردستان با آنچه حکومت بعثی در قبال این گروهها در پیش گرفته بود متفاوت است. در درجه اول ما برای کنترل این گروهها اعلام کرده ایم هر کسی که می خواهد در اقلیم کردستان باقی بماند نباید از زمین اقلیم کردستان برای اقدام علیه همسایگان ما استفاده نماید. البته ما همین در خواست را از جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه هم نموده ایم که از استفاده زمین های خود توسط گروههای معارض برعلیه حکومت اقلیم کردستان جلوگیری کنند. البته این شامل عملیات نظامی از اراضی دوطرف برعلیه یکدیگر نیز می شود یعنی نه همسایه ها از سرزمین های خود به اپوزیسیون مستقر در اقلیم حمله کنند و نه اپوزیسیون از زمین های داخل اقلیم برای حمله به همسایه ها اقدام کند. در این مورد می توان گفت گروههای دموکرات و کوموله تقریبا به این مسئله پایبند بوده اند.
اما "پژاک" و "پ.ک.ک" از نظر حکومت اقلیم کردستان یکی محسوب می شوند. آنها از نظر راهبرد و سیاست گذاری ها و تاکتیک های اجرایی و همینطور پشتیبانی و عملیات های نظامی یکپارچه عمل می کنند و تفاوتی بین آنها مشاهده نمی شود. طبق اطلاعاتی که ما در دست داریم در عملیات های پژاک دو سوم نیروهای عمل کننده کردهای غیر ایرانی بوده اند که شامل کردهای ترکیه و سوریه بوده اند. براین اساس حداقل طبق اطلاعات ما تا کنون خبری از مشارکت کردهای عراقی در عملیاتهای پژاک به دست ما نرسیده است. با این وجود پس از انجام عملیات مسلحانه از سوی پژاک، برعلیه جمهوری اسلامی ایران حکومت اقلیم کردستان بی تفاوت نمانده است. ما با اعتقاد به کارایی راههای صلح آمیز سعی کرده ایم از طریق مذاکره کاری کنیم که جلوی این عملیاتها گرفته شود. زیرا در این مسیر بیشتر مردم بی گناه روستایی سالهاست که با مشکلات زیادی نظیر گلوله باران توپ و بمب باران و از دست دادن جان و مال ست و پنج نرم می کنند. اقلیم کردستان در این مسیر به توافقات سه جانبه ای با جمهوری اسلامی ایران و پژاک دست پیدا کرده است که براساس آن امنیت در مرزهای اقلیم کردستان و جمهوری اسلامی ایران برقرار شده است. براین اساس باید گفت که دوران مبارزه مسلحانه دیگر به پایان رسیده است.
* یالثارت: با این وصف ما در جمهوری اسلامی ایران باید امیدوار باشیم که از این به بعد گروههای تروریستی از خاک اقلیم کردستان دست به عملیات نظامی برعلیه کشورمان نمی زنند؟
** ناظم عمر دباغ: دراین رابطه باید گفت حکومت اقلیم کردستان هم بسیار از این مسائل آسیب دیده است . بیش از ۳۸۰ روستای در نوار مرزی اقلیم کردستان با همسایگان قرار دارد که از زمان تاسیس حکومت اقلیم کردستان ما نتوانسته ایم در آنجا آبادانی ایجاد کنیم.
من امنیت را به نمک روی سفره تشبیه می کنم که همیشه لازم است. براین اساس وجود امنیت برای فعالیتهای روزمره و اقتصادی ضروری است. لذا با توجه به روال کنونی که در منطقه اقلیم کردستان وجود دارد امیدواریم که دیگر شاهد تعرض نیروهای" پژاک" به مرزهای جمهوری اسلامی ایران نباشیم. بر همین اساس ما امیدواریم این امنیت در مرزهای اقلیم کردستان و ترکیه هم برقرار شود.
 پژاک با ضرب شست سپاه پاسداران از حملات خود دست برداشت نه با مذاکره
* یالثارات:آقای دکتر،طبق اظهارات آقای دباغ ، گروه" پژاک" طی یک توافق سه جانبه با حکومت اقلیم کردستان و جمهوری اسلامی ایران از ادامه حملات نظامی به خاک کشورمان دست برداشته است. این درحالی است که همه می دانیم طی چند ماه گذشته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تقدیم دهها شهید و البته انجام حملات کوبنده بر علیه "پژاک" آنها را مجبور به فرار به داخل اقلیم کردستان عراق نمود لطفا در این مورد توضیح بیشتری برای خوانندگان یالثارات بدهید.
** محمدصادق کوشکی: واقعیت این است که مقامات اقلیم کردستان همانطور که خودشان هم اقرار کرده اند توانایی مقابله با گروههای تروریستی که از خاک این منطقه برای حمله به جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند را ندارند. این در حالی است که آنها از طرف دیگر تمایل چندانی هم به جلوگیری از این حملات ندارند. چراکه مقامات اقلیم کردستان زیر فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند تا به نوعی چشم خود را بر فعالیت های سوء "پژاک" ببندند و حتی تسهیلاتی را هم در اختیار آنها قرار دهند. لذا این دو دلیل باعث شده تا گروهک پژاک از فرصت ایجاد شده سوء استفاده نموده و ضمن ایجاد پایگاههای در داخل اقلیم کردستان به مرور این پایگاهها را به داخل خاک جمهوری اسلامی ایران هم منتقل کند. در این راستا حملات نیروهای سپاه پاسدارن باعث شد که گروهک پژاک مجبور به عقب نشینی به داخل اقلیم کردستان شود.
پس از این عقب نشینی، توافق دوجانبه ای میان جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان از یک سو و اقلیم کردستان و گروهک پژاک از سوی دیگر انجام شد که براساس آن طرفین پذیرفتند که پژاک حقی برای ورود به خاک ایران ندارد. گفتنی است در این راستا جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه وارد یک مذاکره سه جانبه که گروهک پژاک هم در آن حضور داشته باشد نشده است چرا که اساسا موجودیت چنین گروهک تروریستی را نپذیرفته و آن را به رسمیت نمی شناسد.بنابراین مقامات اقلیم کردستان وقتی با شدت عمل جمهوری اسلامی روبرو شد به این نتیجه رسید که فعالیت "پژاک" در دراز مدت به ضرر آنها تمام خواهد شد و امکان رشد و توسعه در اقلیم کردستان را ازاین منطقه خواهد گرفت. و کشیده شدن این ناامنی به مرزهای جمهوری اسلامی ایران دامنگیر حکومت اقلیم کردستان خواهد شد. که این فرایند در مجموع موجب شد تا مقامات اقلیم کردستان گروهک پژاک را تشویق به محدود کردن فعالیتهای خود در حوزه سیاسی کنند.
ردپایی از سلاحهای اسرائیلی
* یالثارات: گزارشهای مبنی بر تسلیح نیروهای معارض حاضر در اقلیم کردستان توسط آمریکا و بویژه رژیم صهیونیستی وجود دارد. آیا حکومت اقلیم کردستان اطلاعی در این زمینه دارد؟
** ناظم عمر دباغ: تایید این سخن کار دشواری است، شاید منابعی وجود داشته باشد که بتواند اثبات کند سلاحها از چه راهی به دست نیروهای معارض رسیده است. اما چند نکته در این زمینه وجود دارد. چنانچه برخی مدعی اند گزارش هایی در دست است که ایران تامین کننده سلاح برخی گروههای معارض داخل عراق است. اما این نمی تواند به مفهوم این باشد که نظام جمهوری اسلامی ایران این کار را انجام داده است. ضمن اینکه بعد از آزاد سازی کردستان ، بسیاری از سلاحهای ارتش بعثی به دست مردم افتاد و در نهایت اینکه این قابل تایید است که به هر حال معارضین به دنبال منابعی برای تامین سلاح خواهند گشت.
صهیونیستها خواستار ارتباط با کردها بوده‌اند
* یالثارات: مقامات رژیم صهیونیستی در اظهارات خود می گویند آنها به کردها در سرنگونی صدام کمک کرده اند و امروز باید در کردستان عراق منافع خود را تامین کنند در این مورد چه نظر دارید؟
** ناظم عمر دباغ: من این مسئله را کلا تکذیب می کنم. من بیشتر از شش سال عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان بودم و همچنین مسئول لجستیک کل اتحادیه بودم. در تمام این مدت هیچ گاه شواهدی از آنچه مقامات رژیم صهیونیستی ادعا کرده اند ندیده ام. صهیونیست ها این خواهش را داشته اند که با کردها در ارتباط با شند، این امکان وجود دارد که آنها با پوشش ترددهایی داشته اند و بعدها مدعی آن شده اند. اما مدرکی که اثبات کننده این مدعا که ما از صهیونیست ها کمک گرفته باشیم وجود ندارد و من رسما آن را تکذیب می کنم.
با یاسر عرفات خوب بودیم؛ با ابوماذن هم خوبیم
** یالثارات:شما می دانید یکی از مسائل مهم جهان اسلام مسئله فلسطین است.و البته بحران فلسطین برای کل جهان به عنوان یک دغدغه مطرح است که همه اعم از سازمان های بین المللی و دولتها به دنبال رفع آن هستند.موضع دولت اقلیم کردستان را نسبت به مسئله فلسطین بفرمایید.
** ناظم عمر دباغ: همانطور که قبلا اشاره کردم ما در چارچوب سیاست خارجی عراق واحد قرار داریم . ما به عنوان کسانی که سالها تحت سیطره حکومت جلاد صدام بوده ایم مظلومیت تاریخی ملت فلسطین را نیز درک و تایید می کنیم. ما با جرج حبش و یاسر عرفات رابطه خوبی داشته ایم و البته امروز هم با فلسطینی ها را بطه خوبی داریم. در این راستا بنده رابطه خوبی با سفیر فلسطین در تهران( نماینده ابوماذن) دارم. آقای ابوماذن بارها با آقای بارزانی در کردستان عراق دیدار داشته است. لذا ابه نظر می رسد وقت آن رسیده که ملت فلسطین به حقوق غصب شده خود برسند.
اگر آمریکا نبود نمی‌توانستیم صدام را ساقط کنیم
* یالثارات: شما تا چه اندازه دخالت نیروهای خارجی و به خصوص آمریکایی ها را به صلاح مردم منطقه می دانید؟
** ناظم عمر دباغ: این تبدیل به یک ضرب المثل در حزب کمونیست اقلیم کردستان شده است که می گویند خدا را شکر که امپریالیزم سقوط نکرد وگرنه صدام اکنون پابرجا بود!.بررسی عملکرد نیروهای خارجی، مشخص کننده این نکته است که آیا حضور آنها به نفع مردم منطقه است یا نه؟ 
زمانی بود که همه گروههای معرض اعم از مسلمان و کمونیست ، المانیه و غیره در ایران گرد هم آمده بودیم و با کمک جمهوری اسلامی ایران برای سرنگونی صدام تلاش می کردیم . اما تا زمانی که نیروهای خارجی در این امر دخالت نکردند موفق به این کار نشدیم. ما امروز باید بررسی کنیم تا حدود دخالت نیروهای خارجی در منطقه و چارچوب آن را تعیین کنیم.
برایند حضور آمریکایی‌ها در عراق مثبت بوده است
* یالثارات: با این وصف شما با حضور و دخالت نیروهای خارجی هر چند کم باشد موافقید؟
** ناظم عمر دباغ: همانطور که اشاره شد نتیجه حضور نیروهای خارجی در منطقه مثبت بوده است. اگر آنها نمی آمدند صدام نمی رفت.اما یک نکته وجود دارد که حضور نیروهای آمریکایی نباید به اشغالگری تبدیل شود. ما باید همانطور که شرایط برای حضور نیروهای خارجی فراهم شد امروز شرایط خروج آنها را فراهم کنیم. دراین راستادر درجه اول ما نیاز به وحدت نیروها و قدرتهای سیاسی در عراق و در منطقه داریم.
اطمینانی به امنیت عراق بعد از خروج آمریکا نیست
* یالثارات: با این رویکرد شما تصمیم آمریکایی ها برای خروج از عراق تا پایان سال میلادی جاری را چگونه ارزیابی می کنید؟
** ناظم عمر دباغ: واقعیت امر این است که ما کردها رای به ماندن آمریکایی ها در عراق دادیم. البته باید گفت که باقی ماندن آمریکایی ها در عراق به منافع اقلیم کردستان ربطی ندارد. چرا که آمریکایی ها اقلیم کردستان را آزاد نکردند، ضمن اینکه حفظ امنیت این منطقه هم تا به امروز بدون حضور آمریکایی ها تامین شده است. لذا مشکل ما برسر بقیه عراق است. به نظر ما تا به امروز در بقیه عراق وحدت لازم که ایجاد کننده شرایط خروج نیروهای آمریکایی است وجود ندارد که باید ایجاد شود. ما به جای شعار دادن باید درراه رسیدن به وحدت قدم برداریم. لذا با وجودی که می گویند آمریکایی ها باید بروند نمی توان صد در صد مطمئن بود که با خروج آنها امنیت کامل برقرار است . دراین راستا باید گفت صرفا بحث برسر آمریکایی ها نیست، بلکه اصل مطلب اینجاست که باید یک نیروی مطمئن برای تامین امنیت در عراق حضور داشته باشد.
شما ملاحظه می کنید هرگاه سخن از خروج آمریکایی ها می شود ناامنی ها و عملیات های تروریستی شدت می گیرند. این کار می تواند توسط هر دو طرف موافق و مخالف حضور آمریکایی ها سازماندهی شده باشد . ممکن است برخی با آنجام عملیاتهای تروریستی قصد دارند این طور القا کنند که با خروج آمریکایی ها نا امنی افزایش می یابد و یا برعکس برخی دیگر باسازماندهی انفجارها این طور القا کنندکه حضور آمریکایی ها باعث این نا امنی هاست. بعد از همه این حرفها دوباره می گویم که ما تابع سیاست های دولت مرکزی هستیم . اگر آنها می گویند آمریکایی ها باید بروند ماهم می گوییم باید بروند.
اقلیم کردستان حکومت خود را مدیون آمریکایی‌ها می‌داند
* یالثارات :آقای دباغ به این نکته استناد می کند که اگر آمریکایی ها نبودند معارضین عراقی توان ساقط کردن صدام را نداشتند. این درحالی است که همین آمریکایی ها دست صدام برای سرکوب انتفاضه شیعیان عراق در سال ۱۹۹۰ را باز گذاشتند و از سرنگونسی صدام جلوگیری کردند آقای کوشکی لطفا در این مورد توضیح بیشتری دهید.
** محمدصادق کوشکی: با شکست صدام در جنگ کویت ۱۰۰ هزار نفر از نیروهای ارتش عراق کشته شدند و بسیاری از تجهیزات نظامی این رژیم ازبین رفت و البته منطقه پرواز ممنوع در این کشور ایجاد شد. در این هنگام بود که نیروهای معارض شیعه از فرصت ایجاد شده استفاده کردند و با شروع قیام از منطقه بصره توانستند ظرف چند روز با تصرف مناطق جنوبی عراق به سمت بغداد حرکت کنند و کردها هم توانستند با تلاش خود سه استان شمالی عراق را از وجود نیروهای بعثی پاک سازی کنند.شواهد حاکی از این بود که با ادامه روند یاد شده حکومت صدام سقوط می کرد اما نیروهای آمریکایی که از تشکیل یک حکومت شیعه نزدیک به جمهوری اسلامی ایران در هراس بودند با لغو منطقه پرواز ممنوع اجازه سرکوب قیام شیعیان را به صدام صادر کردند. صدام در این راستا با استفاده از پرواز هلیکوپترهای خود و باقی مانده ارتش خود و گروهک منافقین به شدیدترین وجه ممکن قیام شیعیان عراق را سرکوب نمود چنانچه حتی در این راه از سلاح شیمیایی برعلیه آنان استفاده نمود.
جالب اینجاست که بعد از سرکوب شیعیان عراق توسط صدام آمریکایی ها دوباره منطقه پرواز ممنوع را ایجاد نمودند که تا زمان سرنگونی صدام بر قوت خود باقی بود . لذا این نشانگر این مطلب است که نیروهای آمریکایی گرچه بعد ها براساس منافع اقدام به براندازی یک مهره سوخته به نام صدام کردند اما مسلما آنها تنها عامل جلوگیری از براندازی صدام به دست مردم عراق بوده اند.
اما اینکه چرا مقامات اقلیم کردستان حضور نیروهای آمریکایی در عراق را مفید و منطقی می دانند به این واقعیت برمی گردد که آنها به نوعی حکومت خود را مدیون تصرف عراق توسط نیروهای آمریکایی می دانند و سعی دارند این دین را به نوعی ادا نموده و آن راتحت عنوان مباحثی در اثبات لزوم حضور نیروهای آمریکایی در عراق عنوان کنند
بهار عربی تعارضی بر سر منافع طرفهای درگیر است
* یالثارات: نظرتان در مورد خیزشهای رخ داده در منطقه چیست؟
** ناظم عمر دباغ: من فکر می کنم خاور میانه امروز تبدیل به صحنه تعارضهایی شده است که در راستای تحقق منافع طرفهای درگیر پشت صحنه رخ می دهد. امروز شاهد ظهور جنبشی به نام بهار عربی در منطقه هستیم که درراستای آن دیکتاتورها یکی بعد از دیگری در حال سقوط هستند. اما همه چیز منتهی به رفتن دیکتاتورها نمی شود. جایگزینی دیکتاتورهای جدید خود یک مسئله مهم است.
حمایت خارجی ضامن ظهور دیکتاتورهای جدید در منطقه است
* یالثارات: شما فکر می کنید مردم اجازه جایگزینی دیکتاتورهای جدید را خواهند داد؟
** ناظم عمر دباغ: مردم به دنبال روی کار آوردن یک دیکتاتور جدید نیستند. اما حمایتهای خارجی از گروههای اصلی درگیر است که تعیین کننده ظهور دیکتاتورهای بعدی است. مثلا در انتخابات اشخاصی رای می آورند که اصلا در ذهن شما جایی نداشته اند. پس اینکه مردم بتوانند به درستی تشخیص دهند که نیاز آینده شان چیست مهم است تا نیروهای خارجی نتوانند اعمال نفوذی داشته باشند.
اسلام‌گرایی زاییده بلوک غرب است
* یالثارات: ظاهرا امروز برخی گروههای اسلام گرا نمایندگانی در مجلس اقلیم کردستان دارند. به نظر شما آیا با توجه به اقبال اسلام گرایی در منطقه آنها روزی می توانند رای عمومی مردم را به سوی خود جلب کنند و ما شاهد ظهور یک دولت اسلام گرا در اقلیم کردستان باشیم؟
** ناظم عمر دباغ: سیستم حاکمیت در اقلیم کردستان دموکراتیک است و در صورت جلب رای توسط هر گروهی آنها به رسمیت شناخته خواهند شد اما مهم اینجاست که هر گروهی که حاکم باشد باید حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد. باید گفت امروز یک اقبال به اسلام گرایی در منطقه وجود دارد ، اما باید دید این اسلام گرایی در قالب پایبندی به شرع است و یا یک اسلام سیاسی است. اگر به عقب برگردیم و به دوره جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب رجوع کنیم. متوجه می شویم که بلوک غرب برای ایجاد سد در مقابل نفوذ کمونیسم به اسلام گرا ها کمک کردند.
اسلام‌گراها حربه اروپا برای تضعیف آمریکا در منطقه هستند
* یالثارات: منظور شما گروههای مثل القاعده است؟
** ناظم عمر دباغ: من از همه گروههای اسلام گرا صحبت می کنم. این در مورد حزب الله لبنان و حماس هم صدق می کند. درابتدای مبارزه در فلسطین گروههای مارکسیستی نبض امور را در دست داشتند . اما بعد از آن حزب الله لبنان تاسیس شد. البته این مربوط به کل حزب الله لبنان نمی شود. آنها بعد از رشد حزب الله لبنان به این نتیجه رسیدند که باید در یک چارچوب ملی گرایی کنند و در فلسطین هم این طور نتیجه گیری شد که باید در چارچوب اسلام گرایی مبارزه کنند.در این راستا بعد از فروپاشی شوروی اسلامگرایان رشد بیشتری کردند و حالا اروپایی ها امروز جای شوروی را بر علیه آمریکا گرفته اند و برای تضعیف نفوذ آمریکایی ها در منطقه از اقبال به اسلام گرایی برعلیه آمریکا استفاده می کنند. بنابراین من معتقدم که باید مواظب باشیم ، اوج گیری جریان اسلامگرایی در منطقه به نفع اروپایی ها تمام نشود.
* یالثارات: شما تفاوتی بین القاعده و حزب الله لبنان و حماس قائل نیستید؟
** ناظم عمر دباغ: چرا، آنها باهم در رویه و سیاست متفاوتند و فاصله زیادی با هم دارند.
بیداری اسلامی ناخالص اما مردمی است
* یالثارات: با این وصف شما معتقدید که اروپایی ها در حال استفاده از خیزش اسلامی برعلیه آمریکایی ها هستند؟
** ناظم عمر دباغ: من معتقدم آنها در حال چنین کاری هستند. اروپایی ها از عدم همراهی آمریکا در جنگ خلیج فارس احساس ضرر می کنند.
* یالثارات: پس به عقیده شما بیداری اسلامی یک حرکت خالص مردمی نیست؟
** ناظم عمر دباغ: خالص نیست اما مردمی است . من از این ترس دارم که این موج را از یک حرکت خالص مردمی خارج کنند.
تحریف فاحش تاریخی با تعمیم تفکر منبعث از نظام دوقطبی
* یالثارات: آقای کوشکی ایشان نیروهای اسلام گرا را بدون استثناء متولد دوران جنگ سرد و رشد یافته توسط بلوک غربمی دانند که به عنوان سد نفوذ در مقابل کمونیسم از آنان استفاده می شد. ضمن اینکه معتقد هستند امروز بلوک شرق جای خود را به اروپا داده و البته نحوه استفاده از گروههای اسلام گرا نیز تغییر یافته چنانچه امروز اروپایی ها با استفاده از موج اسلام گرایی در منطقه درصدد جبران زیان عدم همراهی خود در جنگ خلیج فارس و همچنین کاهش نفوذ آمریکا در منطقه هستند شما در این مورد چه نظری دارید؟
** محمدصادق کوشکی: اینکه گروههایی مثل القاعده در افغانستان با حمایت طرفهای غربی به عنوان سد نفوذی در مقابل شوروی سابق شروع به کار نموده اند یک واقعیت تاریخی است. این سد شامل گروههای کوچک دیگری موسوم به گروههای هفت گانه پیشاور که ارتباط خوبی با ایالات متحده داشته اند نیز می شد که چهره های شاخصی چون برهان الدین ربانی و گل بن الدین حکمت یار و یونس خالد و سبقت الله مجددی درآن جای داشته اند. البته بعدها حمایت آمریکا از این گروهها سلب و به سمت گروههای تروریستی فاقد هویت سوق پیدا نمود که القاعده و طالبان در همین دسته بودند. هدف کوتاه مدت آمریکا در این مسیر سد راه شوروی و هدف بلند مدت آن تسلط کامل بر افغانستان بود.
اما این گزاره هیچ ارتباطی به سایر گروههای اسلام گرا نظیر حزب الله و حماس و جهاد اسلامی فلسطین که از نظر عقیدتی متصل به جریان انقلاب اسلامی هستند پیدا نمی کند. تعمیم فرمول ذکر شده به همه گروههای اسلام گرا به یک تحریف فاحش تاریخی می انجامد که تنها بر مبنای تحلیل های متصل به دوران جنگ سرد استوار است . این نشان دهنده این واقعیت است که هنوز دیدگاه بعضی از افراد صاحب چنین تحلیل هایی به شکل دگماتیک درباور های سابق باقی مانده است که ناشی از مواضع مارکسیستی بعضی از گروههای کرد است که از دوران جهان دوقطبی برای آنها به ارث مانده است. این درحالی است که امروز پیروزی اسلام گرایان در تونس با نگرانی جدی غربی ها همراه بوده است و آنها را به تدبیر اندیشی برای جلوگیری از تکرار این مسئله در مصر و لیبی انداخته است. بنابراین جریان عظیم اسلام گرایی عظیم اخیر در منطقه را حاصل رقابت اروپا و آمریکا دانستن یک باور غلط است که نمی توان برای آن سندی یافت. 
از سوری‌ها متشکر اما ناراضی هستیم
*  یالثارات: باتوجه به این که گفتید اقلیم کردستان درچارچوب سیاست خارجی دولت مرکزی عمل می کند. لطفا بفرمایید نظر شما در مورد سوریه و رخ دادهای اخیر آن چیست؟
 ** اقلیم کردستان در درجه اول از کمک های سوریه در زمان آقای حافظ اسد تشکر می کند که دمشق را به یکی از پایگاههای اساسی اپوزیسیون کرد برعلیه صدام تبدیل کرده بود.اما بابررسی عملکرد حاکمیت سوریه در مورد کردها باید گفت ، اقلیم کردستان به عنوان یک دولت کرد از سیاست دولت سوریه در قبال کردها راضی نیست. این مسئله هم در مورد حاکمیت فعلی صدق می کند و هم در قبال معارضینی که در سوریه داعیه دار انقلاب هستند. تا این لحظه مردم کرد در سوریه سرگردان بوده اند. آنها نه تابعیتی دارند، نه شناسنامه ای. آنها نه می توانند شغلی اختیار کنند و نه می توانند فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند. آنهاحتی نمی توانند ملک خرید و فروش کنند و خلاصه اینکه از تمام حقوق شهروندی محروم هستند.
براین اساس نمی توان توقعی داشت که کردها در سوریه برای احقاق حقوق خود اقدامی نکنند. اما این انتظار وجود دارد که دولت سوریه گام مثبتی برای اعاده حقوق کردها بردارد چرا که ما با سوریه همسایه هستیم و اتفاقات آن برای ما مهم است.و تغییرات ناخوشایند در آن بر منافع ما هم تاثیر سوء خواهد گذاشت. هرچند آقای بشار اسد اعلام کرد که حق تابعیت سوری کردها را به رسمیت می شناسد اما اطلاعاتی که ما در دست داریم نشان می دهد تا کنون بیشتر از ۵۰ هزار نفر نتوانسته اند از این مزایا استفاده کنند لذا ما امیدواریم در شرایط کنونی دولت سوریه به گونه ای اقدام کند که کردها تحریک به جذب شدن در گروههای معارض نشوند.
* یالثارات: یعنی در صورت اعمال اصلاحاتی که شما به آن اشاره کردید شما دیگر مشکلی باسوریه نخواهید داشت؟
** ناظم عمردباغ: چرا داشته باشیم؟ البته حقوق کردها تنها نیازهای اولیه نیست بلکه شامل آزادی و مشارکت در حاکمیت نیز می شود
هیچ کجا برای کردها اقلیم نمی‌شود
*  یالثارات: امروز کردها در چهار کشور ایران ، ترکیه ، سوریه و عراق حاضر هستند به نظر شما وضع کردها در کدام یک از این چهار کشور بهتر است؟
** ناظم عمردباغ: اولا که وضعیت هیچ کدام قابل قیاس با کردهای اقلیم کردستان نیست. اما بنده معتقدم اکراد ایران از همه نظر از جمله آزادی، مشارکت سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی از دوکشور ترکیه و سوریه در سطح بسیار بالاتری قرار دارد. این تا حدی است که کردها در مجلس شورای اسلامی یک فراکسیون دارند و این یک رویداد معنی دار است که اتفاقی به دست نیامده است. معاون اول رئیس جمهور در ایران کرد است و در ملاقات اخیر آقای بارزانی با ایشان در تمام مدت با هم کردی صحبت می کردند.
استقلال کردستان آرزوی هر کردی است
* یالثارات: آقای طالبانی نظر مساعدی در مورد استقلال کردستان ندارند. سوال اینجاست که اگر ایشان در دولت مرکزی حضور نداشت و یا اکراد مشارکت کنونی را در اداره عراق نداشتند باز هم به استقلال فکر نمی کردند؟
** ناظم عمردباغ: این که ما اعتقاد به استقلال کردستان داریم و قصد آن را داریم . دو مسئله کاملا متفاوت است. همه کردها همیشه به عنوان یک آرمان به حکومت مستقل کردی می اندیشند. کردها دارای سرزمین ، زبان، فرهنگ، هستند.
اما همه از آقای طالبانی و بارزانی اعلام کرده اند که قصدی برای جدایی و استقلال ندارند. ما معتقدیم که کردها در هر کشوری هستند باید در چارچوب قانون اساسی آن کشور به حل و فصل مشکلات خود بپردازند. طبق واقعیات موجود کردهای عراق نیز معتقدند باید طبق قانون اساسی عراق به احقاق حقوق خود بپردازند. ما قبل از سقوط صدام مستقل بودیم و بودجه ما از سازمان ملل متحد تقسیم می شد. اما بعد از سقوط صدام سعی نکردیم آن وضعیت را حفظ کنیم و به حکومت مرکزی عراق پایبند ماندیم. امروز آقای طالبانی منشاء وحدت در عراق است و کل گروههای عراقی برای حل اختلافات خود در منزل ایشان جمع می شوند. این درحالی است که اگر کردها اراده می کردند بین اعراب تفرقه می انداختند اماآنها به حفظ وحدت عراق واحد کمک می کنند.
جز بدی از منافقین چیزی ندیدیم
* یالثارات: آیا دولت اقلیم کردستان کاری برای پیگرد کسانی که صدام رابرای کشتار مردم حلبچه تجهیز کردند انجام داده است؟
** ناظم عمردباغ: دولت اقلیم در دادگاههای بین المللی از شرکتهای هلندی و آلمانی تجهیز کننده صدام شکایت کرده است.
* یالثارات: منافقین طی عملیلت مروارید به نسل کشی کرده پرداختند نظر اقلیم کردستان در مورد این گروه تروریستی چیست؟
** ناظم عمردباغ: اززمانی که منافقین درعراق حضور داشته اند غیر از عملکرد سوء چیزی از آنها ندیده ایم چنانچه ما آنها را همواره به عنوان یک بخش فعال از ارتش صدام می دانستیم. یادم می آید زمانی ( دوره صدام) که پایگاه مجاهدین خلق در اقلیم کردستان قرار داشت آنها در محدوده تحت حفاظت من برای ارتش صدام جاسوسی می کردند. اما بعدها من دستور به تخلیه منطقه از منافقین و انهدام دفاتر آنها را صادر کردم. و آنها هم آنها بارها در فرانسه برعلیه من بیانیه صادر کردند. من معتقدم تفکر مجاهدین خلق و بعثی ها فقط در اسم با هم متفاوت است.
استقلال‌طلبی حربه‌ای برای ادامه فعالیت برخی از سیاسیون کرد
* یالثارات: آقای کوشکی به نظر شما تلاش برای الحاق مناطق نفت خیز کرکوک نمی تواند گام مهمی به سوی این راهبرد اصلی باشد؟ چرا که آنها با این کار عملا به منابع عظیم مالی دست خواهند یافت که آنها را از خطر بسته شدن مرزها توسط ترکیه ، سوریه و ایران وسد شدن راه تجارت که محل عمده درآمد آنهاست خواهد رهانید.
** محمدصادق کوشکی: البته برخی از کردها عقاید جدایی طلبانه دارند اما همه آنها در مورد استقلال کردستان تفکر یکسانی ندارند. این کردها یک ملت یکپارچه هستند درست است اما در میان آنها تقسیم بندی های فراوانی وجود دارد. این تا حدی است که برخی از اکراد زبان طیفهای دیگر را متوجه نمی شوند. فارغ از این شرایط واقعی ژئوپلتیک و سیاسی حاکی از این است که استقلال برای کردستان امکان پذیر نمی باشد. براین اساس می توان گفت جمع شدن همه کردها از ایران و ترکیه و عراق و سوریه در یک منطقه در حد یک آرزو است. لذا باتوجه به این که عقلای کرد هم به این واقعیات واقفند برخی فعالان کرد در صورتی که چنین دعاوی را مطرح نکنند ، پاسخی در مورد لزوم ادامه فعالیت خود برای مردم کردستان نخواهند داشت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات