تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۳۱۵۳۲
گفت‌وگو با علی دورانی، دبیر ائتلاف فراگیر اصولگرایان درباره دلایل انتقال موضع‌گیری از مسئولان به رسانه‌های آنها

می‌خواهند بی‌هزینه، افکار عمومی را مهندسی کنند

حسین سخندان مقدمه: علی دورانی به‌عنوان یکی از اصولگرایان منتقد دولت، معمولا پاسخ‌های شفافی به سوالات در حوزه‌های مختلف سیاست می‌دهد و صریح سخن می‌گوید. او فعالیت رسانه‌ای را هم در کارنامه دارد و البته وقایع این حوزه را نیز به طور مداوم رصد می‌کند. دبیر ائتلاف فراگیر اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم، درباره انتقال موضع‌گیری‌های سیاسی از تریبون‌داران رسمی به برخی رسانه‌ها اعم از رسمی و غیررسمی، آن را امری طبیعی می‌داند و درباره رفتار سیاسی حامیان دولت در رسانه نیز، به برخی نکات اشاره می‌کند. گفت‌وگوی شرق با وی در ادامه می‌آید.

* ‌با افزایش تعداد سایت‌های خبری و البته تغییراتی که در فضای سیاسی رخ داد، اظهارنظرهای مرسوم سیاسی افراد مسوول در قوا یا فعالان سیاسی کمتر دیده می‌شود و تحلیل‌گران از نوعی انتقال این فضا به رسانه‌ها و نوعی تفویض مسوولیت سخن می‌گویند. به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؟
** در هر صورت رسانه‌ها فارغ از اینکه در کشور چه اتفاقی می‌افتد، خودشان این نقش را برای خودشان تعریف می‌کنند و فکر می‌کنند وظیفه دارند نماینده غیررسمی یکی از منابع قدرت شوند. این رابطه دوسویه است و طبیعی است اصحاب قدرت و سیاسیونی که در آینده سیاسی به دنبال به دست آوردن قدرت و حفظ آن و ورود به یکی از عرصه‌های قدرت و قوای مختلف هستند- که امری طبیعی است- نوعی مهندسی افکار عمومی داشته باشند و این امر نیز بدون رسانه امکان‌پذیر نیست. در عین حال بهتر می‌دانند تا از طریق رسانه‌هایی که به طور مستقیم به نام آنها یا نزدیکان‌شان ثبت نشده است بخش زیادی از این مهندسی و اعلام مواضع صورت بگیرد. از سوی دیگر برخی رسانه‌ها هم برای ادامه حیات‌شان به لحاظ مادی و معنوی، نیاز به منابع مالی و شرایط حمایتی اصحاب قدرت و سیاست دارند. از نظر مادی طبیعی است که این دست از رسانه‌ها مخصوصا رسانه‌های مکتوب این جریانات، اگر از حمایت غیرمستقیم نظیر انتشار آگهی تبلیغات موسسات و سازمان‌های نزدیک به آن افرادی که تریبون آنها می‌شوند، برخوردار نباشند یا حتی به صورت مستقیم، هزینه‌های خود را اعم از مکتوب یا مجازی و امکانات فنی، تامین نکنند ضررده هستند و اگر ارتباط با این اصحاب قدرت نباشد، دلیلی ندارد ضرر بدهند و اساسا امکان ادامه حیات هم نخواهند داشت. برای همین است که رسانه‌های ما قوی و پایدار نیستند.
در کشور ما که رسانه صدا و سیما به‌عنوان رسانه ملی اعلام شده است طبیعتا فردی نباید از آن استفاده کند که در این مورد هم مباحث زیادی مطرح شده است و انتقاداتی وجود دارد. از خبرگزاری‌ها اگر بگذریم، به سایت‌های خبری می‌رسیم که افراد از نظر معنوی و حرفه‌ای، مسوولیت سیاسی و اجتماعی کمتری بر عهده می‌گیرند. مثلا اخبار، تحلیل‌های خاص یا بعضی افشاگری‌ها و اخبار تندی که موجب تهدید و تخریب مخالفان می‌شود تا جایی که باعث وارد آمدن فشارهایی اعم از دستگیری، توقیف نشریه یا فیلتر شدن سایت نشود و ادامه می‌یابد. آنها در عین حال بعضا نیاز دارند به صورت مستقیم و غیرمستقیم از حمایت اصحاب قدرت و سیاست استفاده کنند و روندی دوسویه بین آنها شکل می‌گیرد. گرچه مقدار زیادی از فعالیت‌های آنها، متاسفانه دارای مولفه‌های سیاست‌ورزی ماکیاولیستی می‌شود. در واقع رسانه‌های آنها حرف‌هایی را می‌زنند که قابل دفاع نیست و اشخاصی از طریق رسانه‌های اینچنین، حرف‌های سیاسی خود را بیان می‌کنند که چه از طریق ارگان‌های مطبوعاتی یا سایتی که به اسم آن فرد ثبت شده است و چه اینکه به صورت غیرمستقیم رسانه وی باشد، می‌تواند از تبعات آن فاصله بگیرد. آنها به صورت مستقیم بعضی مواضع را نمی‌گویند چون ریشه و تبعات دارد اما فارغ از کارکرد ارگان‌ها، رسانه‌های غیررسمی برای آنها، ابزار مهندسی افکار عمومی قرار می‌گیرند آن هم از جنس غیراخلاقی.
* ‌اینکه رسانه‌ها به لحاظ مسایلی که گفتید به یک جریانی وابسته می‌شوند، برخی روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری، به دلیل نهادینه نشدن تحزب و برخی محدودیت‌ها برای کار روشن سیاسی، به تنهایی وظیفه یک جریان سیاسی یا حزب را ایفا کرده‌اند. برخی چهره‌های سیاسی واقعا تریبونی برای بیان دیدگاه‌ها ندارند و منابع مالی هم نداشته‌اند که بخواهند در اختیار رسانه‌های نزدیک به تفکر خود بگذارند و این رسانه‌ها، این کارکرد را برای خود قایل شده‌اند تا به حوزه سیاست‌ورزی قدم بگذارند.
مساله آنجاست که برخی صاحبان قدرت، به‌عنوان یک مقام رسمی که هر روز تریبون‌های مختلف را برای بیان نظرات خود در اختیار دارند، ادعای دیگری درخصوص کار سیاسی دارند و برخی شیوه‌ها را نفی می‌کنند اما ارگان‌های رسمی و سایت‌های غیررسمی آنها به طور روزانه ده‌ها خبر و گزارش تخریبی را منتشر می‌کنند.
** اساسا صورت‌مساله اشکال دارد. مثلا اگر همشهری، ارگان شهرداری تهران است به طور طبیعی نباید ارگان شخص شهردار باشد. یا اگر روزنامه ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی دولت و خبرگزاری جمهوری اسلامی، ارگان‌های دولت به شمار می‌روند، نباید به تریبون سیاسی شخص رییس دولت تبدیل شوند. آنها باید از زاویه کمک به شهرداری و دولت جلو بروند و قرار نیست رسانه شخص بشوند. مثلا در مورد شهرداری تهران، این اتفاق نیفتاده و شما در همشهری، اثری از تریبون شخص شهردار شدن نمی‌بینید.
* ‌دلیل اینکه ارگان‌های دستگاه‌های رسمی و قوا تبدیل به پایگاه شخصی افراد می‌شود، چیست؟
** مثلا اعضای شورای شهر به‌عنوان منتخب مردم نظارت عالیه‌ای بر رسانه‌های شهرداری دارند و اگر یک شهردار کلانشهر تهران بخواهد از رسانه‌های شهرداری چنین استفاده‌ای بکند، هزینه‌های بالایی برای وی خواهد داشت و از این بابت مورد سوال قرار می‌گیرد. در روزنامه دولت و سایر ارگان‌ها نیز در دولت اصلاحات یا اواخر دولت سازندگی که آقای وردی‌نژاد و دوستان‌شان روزنامه ایران را راه‌اندازی کردند، این اصل رعایت می‌شد. یعنی آنها خیلی از مطالب شخصی سیاسی را به روزنامه‌های سیاسی می‌بردند و حد دولت را نگه می‌داشتند چراکه اصلا چنین کارکردی برای آن تعریف نشده بود.
* ‌اما امروز تعریف شده است.
**  مشکل اینجاست آنهایی که در بطن دولت هستند، به شکلی دیگر از کار سیاسی اعتقاد دارند. مثلا امروز گروه‌هایی که تحت عنوان جبهه پایداری فعالیت می‌کنند معتقد هستند این افرادی که بسیاری از فعالان سیاسی آنها را در متن دولت می‌دانند، در حاشیه هستند. درحالی‌که سخنان اخیر رییس دولت در جمع حامیانش به خوبی نشان داد که این تفکر اصلی غالب در دولت است. بنابراین این جریان خاص به شیوه سال‌های اخیر علاقه‌مند هستند که از تخریب رقبا و آنچه افشاگری‌های بی‌سند لقب گرفته، برای پیشبرد امور خود استفاده کنند و با توجه به هزینه بالای طرح این موضوعات به شکل شفاهی و حین سخنرانی، سراغ رسانه‌ها رفته‌اند و این کارکرد را به آنها منتقل کرده‌اند. متن کامل حرف‌های آقای احمدی‌نژاد در جمع هوادارانش که در یکی از سایت‌های نزدیک به دولت منتشر شده است، گویای بسیاری از این مسایل است. او در آنجا خطاب به منتقدانش گفته، اگر منظور آنهایی که دولت را مورد حمله قرار می‌دهند این است که من از شما منحرف شده‌ام که من از اول هم منحرف بودم چون شما را قبول نداشتم.
* ‌سایتی که می‌گویند نزدیک به دولت است از رانت به این اخبار دسترسی پیدا کرده و دولت هم جوابیه‌ای نداده یعنی متن، درست بوده است. این در حالی است که یکی از خبرگزاری‌های سابقا حامی دولت، متن این اخبار را منتشر کرد اما دولت، این متن را تکذیب کرده و آن خبرگزاری را به شکایت تهدید کرد.
** پایگاه اطلاع‌رسانی دولت گفته آنهایی که برای اولین بار این مطلب را منتشر کردند نفوذی‌ها و اهل تزویر بودند و ما خودمان این متن را تنظیم می‌کنیم. بله، این متن تنظیم شده و به آن سایت داده شده است. این همان موضوع پرونده شماست یعنی بخش اصلی درگیری‌ها و افشاگری‌ها و... به رسانه واگذار شده و حتی متن اصلی سخنان شفاهی هم - که با سانسور خبری برای دیگر رسانه‌ها مواجه شده است- به یک سایت نزدیک به خودشان داده می‌شود. مثلا در آن متن آمده که آقای احمدی‌نژاد خطاب به اصولگرایان منتقد خود گفته شما می‌خواهید آقای «ت» یا آقای «ق» رییس‌جمهور شوند اما می‌دانیم که آقای احمدی‌نژاد این‌طور نگفته است، او از افراد اسم برده است.
بنابراین رسانه آنها، با شیوه خود آن را منتشر کرده‌اند که روش سیاسی خاص مورد نظر برگزار‌کنندگان آن هستند. مثلا یکی از سایت‌های نزدیک به دولت در خبری تاکید کرده که ایشان (آقای احمدی‌نژاد) قسم جلاله خورده‌اند که با انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری کاری ندارند. این در حالی است که در متن منتشر شده آمده که رییس دولت گفته، مشکل اصولگرایان با من در این است که آنها دارند برای ریاست‌جمهوری کار می‌کنند اما می‌بینند که امتداد این دولت، خروجی مورد نظر آنها نیست. به نظر من مشکل اینجاست که دولت هیچ خط قرمزی را برای خود قایل نیست و نگران نیست که همه بگویند، روزنامه ارگان دولت به تریبون جریان خاص بدل شده.
* ‌چرا نگرانی از بازتاب آن وجود ندارد؟ این عجیب است، چراکه افکار عمومی برای آنها مهم است.
** چون آقای احمدی‌نژاد اساسا تفکیکی میان خود و افراد و حلقه‌هایی را که به‌عنوان اطرافیان شناخته شده‌اند، قبول ندارد. بنابراین، هرگونه تحرکی از سوی آنها به‌عنوان تحرک رسانه‌ای کلیت دولت در نظر گرفته می‌شود. تازه می‌گویند امکانات ما کم است! ما یک روزنامه ایران و ایرنا و پایگاه اطلاع‌رسانی دولت بیشتر نداریم. البته تعداد سایت‌های آنها در نظر گرفته نمی‌شود، چراکه همان‌طور که گفتید به شکل غیررسمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
* ‌فارغ از دولت، بقیه چهره‌های سیاسی هم کم‌و‌بیش به این سمت رفته‌اند. سایت‌ها و روزنامه‌ای هست که مواضع شهردار یا رییس مجلس را اعلام می‌کند و بقیه هم به این سمت می‌روند. البته به این ایرادی نیست. اولا اینکه افراد غیرشفاف به این حوزه ورود می‌کنند و ثانیا مسوولیت مباحثی که با نظر آنها و به جای آنها در رسانه متعلق به آنها انتشار یافته است را نمی‌پذیرند. اینجاست که شفافیت، به اغما می‌رود و انتقادات زیادی به آن می‌شود.
** در مورد دولت بگویم که رفتار آن در میان دولت‌های قبل، یک استثناست و باید نوع نگاه و تحلیل درباره آن متفاوت باشد. مثل ارگان‌های آن‌که از ارگان حزبی هم، جریانی‌تر عمل می‌کند. اما اینکه چطور می‌شود با وجود اینکه در قانون احزاب را داریم، رسانه‌هایی از این دست جایگزین حزب و اثر‌گذاری آن از حزب نیز بیشتر می‌شود باید به نقص قانونی که در زمینه احزاب، تعریف جرم سیاسی، قانون تبلیغ و رسانه‌های مجازی و... وجود دارد، اشاره کرد. فعالیت این سایت‌ها در مقطع انتخابات هم اوج می‌گیرد. رسانه‌ها هم آماده می‌شوند و این روی جدی‌شدن افراد این جریانات اثر دارد. متاسفانه احزاب جدی در کشور، امکان شکل‌گیری نداشتند چون نقص قوانین مشهود است و حمایت نمی‌شوند. در عین حال اگر روزی بخواهد نظام، پارلمانی شود باید نوع احزاب فرق کند و اگر نکند نظام پارلمانی شکست می‌خورد.
درخصوص رویه ارگان‌ها، به شهرداری تهران اشاره کردم که حوزه کار بیت‌المال را از حوزه شخصی جدا کرده و رسانه‌های شخصی راه‌اندازی شده‌اند. آنچه مسلم است آقای قالیباف نسبت به مجلس و ریاست‌جمهوری نظر دارد و کار می‌کند چون رجل سیاسی است اما رسانه‌های وی، شخصی هستند و ثانیا، عموما نظرات از جانب خود وی اعلام می‌شود و رسانه‌ها، آن را بازتاب می‌دهند و روی آن، تحلیل ارایه می‌دهند. اما اینکه می‌گویید چرا این قبیل رسانه‌ها به تریبون غیررسمی تبدیل می‌شوند باید به برخی محدودیت‌های واقعی اشاره کرد. مثلا خبرآنلاین به‌عنوان پایگاه منتسب به رییس مجلس در حال فعالیت است اما خود آقای انتظامی حاضر به پذیرش مدیر مسوولی آن نیست. این اتفاق در جاهای دیگر هم افتاده است. مثلا در سایت جهان‌نیوز، ابتدا آقای زاکانی مدیر مسوول بود و آقای سروری هم تقریبا چنین جایگاهی داشت اما بعدا این جایگاه را حذف کرد چون خودشان بالای سر آن نیستند و نگران مسوولیت‌های آن هستند.
* ‌مگر نزدیکان خودشان آن را اداره نمی‌کنند؟ مثلا تابناک یا روزنامه ملت ما، توسط چهره‌های نزدیک به آقای رضایی اداره می‌شود. پس نگرانی ‌مورد ندارد. چرا این تریبون‌ها به طور رسمی از سوی نفر اصلی تحت مسوولیت قرار نمی‌گیرد؟
** البته نکته‌ای که اشاره کردید کاملا درست است. آقای رضایی در ابتدا که مجوز روزنامه گرفته بود خودش صاحب امتیاز بود. بعد به آقای روح‌الامینی واگذار شد. در حین آماده‌سازی بودند که طبق نامه‌ای، صاحب امتیازی به آقای روح‌الامینی واگذار شد و مدیر مسوول هم به رده‌های دیگر حزب واگذار شده بود. این موضوعات البته در رسانه‌های مکتوب، شفاف‌تر است اما در رسانه‌های آنلاین باید ضعف قانون را دید. مثلا در سایت تابناک ممکن است هر لحظه توسط افرادی که مدیریت آن را دارند کامنتی به اشتباه انتشار یابد. باید سه مدیر مسوول برای سه شیفت در نظر گرفته شود یا هر خبر، کد مسوول داشته باشد.
*  ‌به هر حال همه می‌دانند آنقدر که انتساب سیاسی به یک سایت مهم است، انتساب حقوقی نیست و اینکه افراد، نام خود را ظاهرا از مدیریت آن رسانه حذف کنند به نوعی پاک کردن صورت مساله است. همه می‌دانند اگر تابناک، خبرآنلاین یا فردا موضعی را اعلام کنند، باید مواضع آقایان رضایی، لاریجانی و قالیباف در نظر گرفته شود چه آنها مدیر مسوول رسمی باشندچه نباشند. این واگذاری موضع‌گیری‌ها به رسانه‌ها، چه توجیهی پیدا می‌کند؟
** بله، این تغییری ایجاد نمی‌کند. بعد از مدتی این اتفاق می‌افتد که خود این چهره‌های سیاسی هم این را می‌پذیرند و می‌گویند دوستان ما هستند که این کار را انجام می‌دهند. البته بعضا هم دیده شده که برخی از سایت‌هایی که به تازگی فعال شده‌اند، خبرهایی در تضاد با مسوولی که سایت با نظر او ایجاد شده است منتشر می‌کند تا اصطلاحا راه گم کند اما درباره سایت‌هایی که شما اسم بردید، این اتفاق به ندرت رخ می‌دهد. مثلا آقای رضایی می‌گوید حزب توسعه و عدالت و دوستان ایشان هستند که سایت و روزنامه را اداره می‌کنند. اینها از نظر سیاسی آنها را به‌عنوان ارگان می‌شناسند حتی اگر نام آنها به‌عنوان مدیر روی آن نباشد. اما عملکرد اینچنین سایت‌های قارچ گونه به نقص قوانین برمی‌گردد و بحث ساماندهی سایت‌ها به نقطه قابل قبولی نرسیده است. می‌توانم سایت ثبت نشده در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت ارشاد را به نام دیگری ثبت کنم درحالی‌که فرد دیگری، حقوق و دامنه آن را خریداری کرده است.
مثلا اگر سایت دولت ما که همه حقوق آن توسط فلان فرد نزدیک به دولت خریداری شده است اگر در این سامانه ثبت نشده باشد توسط هر فردی می‌تواند به نام دیگری ثبت شود و این نقض کامل قوانین است. این اصلاح قوانین باید در نهادی بالاتر از مجلس دنبال شود تا مدام مورد دستکاری قرار نگیرد. به هر حال نقص در این حوزه جدی است و اینکه افرادی که سمت رسمی دارند، بخواهند از رسانه به شکل غیرارگان و مجهول‌الهویه استفاده کنند و مباحث مورد نظر خود را به جای عنوان کردن در اظهارنظر‌ها و سخنرانی‌ها، در این قالب بیان کنند اتفاق خوبی برای فضای سیاسی و رسانه‌ای نیست.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات