* تحلیل شما از حماسه 9 دی چیست و این حماسه چه خصوصیتی داشت که منجر به تغییر مواضع برخی از ساکتین فتنه شد؟
** در تحلیل حماسه 9 دی که بسترساز آن فتنه 88 بود، برای مستندسازی تحلیل خودمان به بیانات مقام معظم رهبری در دیداری که اخیراً با ستاد بزرگداشت 9 دی داشتند، اشاره میکنم؛ جمله مهم و کلیدی ایشان این بود که فتنه 88 و حوادث رخ داده ناشی از آن یک مرض بود که با اقدامات سیاسی قابل رفع شدن نبود و حضور مردم را میطلبید، مردم آمدند و این مرض را بر طرف کردند.
میخواهیم کلمه مرض را بشکافیم و ببینیم که در ادبیات انقلاب اسلامی و حوزه نفوذ صاحبان قدرت این مرض چه تعریفی دارد و چرا فتنه 88 ناشی از یک مرض است. در فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری در حوزه مقامات و مسئولان در جمهوری اسلامی در هر مقطعی از تاریخ چه گذشته، چه حال، چه آینده این واژگان کلیدی به چشم میخورد که مسئولان جمهوری اسلامی قبل از اینکه سراغ قدرت بروند و قبل از اینکه قدرت به سمت آنها بیاید باید خود را بسازند زیرا ذات قدرت سرکشی است و اگر در حوزه حکومت اسلامی شخصیتی قدرت را بگیرد قبل از اینکه خود را ساخته باشد آن شخصیت در کوتاه مدت، میان مدت یا دراز مدت دچار فتنه میشود و تبدیل میشود به یکی از اصحاب فتنه.
ما مرض را در حوزه تعدادی از مقامات جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا الآن تجزیه و تحلیل میکنیم. فرمایش مقام معظم رهبری در جایی این است که اگر قدرت به سمت شما آمد، رأی آوردید، مسئول شدید و در مقابل شما اراده کردید تا این قدرت را از آن خود نگه دارید، لاجرم باید باج دهید. باج که میدهید در اطراف شما کانونهای قدرت و ثروت شکل میگیرد و بعد اینها همراه با شما، دست به دست هم میدهند و کانون فتنه تشکیل میشود.
ما در دورههای گذشته میبینیم که آقای هاشمی رفسنجانی 8 سال و در دو دوره رئیس جمهور بودند، اگر نفس حکومت اسلامی و جوهره این نوع حکومت در آن شخصیت تأثیرگذار باشد بعد از 8 سال مسئولیت گزارش میدهد که این فعالیتهای دولت من و این هم نواقصم بود، تلاش کردم بهتر از این نتوانستم. همین فرمایشی که مقام معظم رهبری امسال در هفته دولت به دولتمردان فرمودند که به مردم گزارش دهید که اینها را توانستیم انجام بدهیم، اینها را هم به این دلیل نتوانستیم انجام بدهیم.
* آیا آقای هاشمی این کار را کرد یا نه؟
** در عمل میبینیم که آقای هاشمی این کار را نکرد. برای اینکه قدرت را در چارچوب فامیل خود چه از نظر وابستگان سببی که فرزندان و اقوامش باشد چه از نظر نسبی، وزرا، کارگزاران و مسئولانش اراده کرده بود. باجهایی هم در آن زمان دادند که کانونهای ثروتهای غیرمشروعی شکل گرفت و فامیلهای قدرتی به نام حزب کارگزاران سازندگی به وجود آمد و تلاش کردند که در دوره بعد قدرت دراختیار خودشان باقی بماند، لذا رفتند سراغ آقای خاتمی و ایشان را کاندیدا کردند.
برای رسیدن به این مطلوب اقدامات آقای هاشمی را به یاد داریم که از تریبون نماز جمعه اتهام تقلب را مطرح کردند؛ القای اینکه قصد دارند در انتخابات تقلب کنند از ناحیه شخصیتی اینگونه بعید بود الا اینکه ریشه در این مرض داشته باشد.
آن اتفاق افتاد، آقای خاتمی آمد و همچنان قدرت در همان سیطره کارگزاران سازندگی و فامیل آقای هاشمی چه سببی و چه نسبی باقی ماند و آن بحرانهای اصلاحطلبان و مجلس ششم و مسائل مختلف شکل گرفت. آقای خاتمی هم 8 سالش که تمام شد برخلاف جوهر انقلاب و اسلام و باورهای دینی ما نیامد گزارش بدهد و برود؛ او هم اراده کرد قدرت را در سیطره خود نگه دارد و حزب مشارکت را تشکیل داد. حزب مشارکت و حزب کارگزاران در واقع مقدمات فتنه 88 را به وجود آوردند. در دور اول بعد از آقای خاتمی، آقای احمدینژاد رأی آورد و در عوض آنها اراده کردند که قدرت را باز پس گیرند.
در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری نهم دیدیم که همه این ساختارها اسمشان در ذیل حمایت از آقای هاشمی آمد، حتی بعضی از ساختارهای وابسته به اصولگرایان در این جمع قرار گرفتند؛ مثل حزب مؤتلفه، جبهه پیروان خط امام و رهبری و در کنار آن سازمان مجاهدین انقلاب و حزب کارگزاران سازندگی و حزب مشارکت.
اینجا تحول بزرگی که پیش آمد بصیرت مردم بود که بر خلاف دورههای گذشته نگاه به این حمایتها نکردند و به باورهای قلبی خود رجوع کردند و به سمتی رفتند که مقام معظم رهبری فرمودند امروز خداوند قلبها را به سمت کسی میبرد که رضای او در آن است و این اتفاق افتاد.
آقای احمدینژاد رأی آورد، ولی این شبکه و خانواده و فامیل و این مرض همچنان در تکاپو بود تا در فرصت بعد کار را تمام کند. رسیدیم به ریاست جمهوری دهم و حماسه بینظیر و بیبدیل، رأی 40 میلیونی مردم و آن نقطه نورانی که به فرمایش مقام معظم رهبری در تاریخ به وقوع پیوست اما در مقابل عدهای از همین مقاماتی که در بستر زمان به مرض گرایش به قدرت و ثروت میل پیدا کرده بودند و برای حفظ این قدرت و ثروت تن به سرکشی نفس دادند و لشکر آراستند؛ دست به فتنه زدند ستاد فتنه خارج از آقای هاشمی و خاتمی و موسوی و خارج از تعدادی از نمایندگان ادوار و استانداران سابق و وزرا و معاونان آنها نبود.
رأس و ستاد فتنه بخشی از مقامات بودند چون جوهر انقلاب اثبات کرده اگر بدون خودسازی از قبل مسئولیت پذیرفتی و خودت تلاش کردی این قدرت را بگیری روزی این قدرت از شانهات میافتد و تو و جریانت را نابود میکند ولی اگر خودت را ساختی و گرفتار آن مرض نشدی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند، میشوی شهید بهشتی که فریاد زد ما تشنگان خدمت هستیم نه شیفتگان قدرت، میشوی شخصیتی مثل رهبر معظم انقلاب که آیتالله حائری گفت من در پایان ریاست جمهوری خدمت مقام معظم رهبری رفتم و گفتم بعد از ریاست جمهوری چه میخواهید بکنید، آقا فرمودند اگر امام به من حکم بدهد از فردا مسئول عقیدتی سیاسی پاسگاه ژاندارمری شهرستان سراوان استان سیستان و پلوچستان هستی، میروم آنجا و مشغول خدمت میشوم. خداوند بار امانت را بعد از امام(ره) بر دوش مقام معظم رهبری میگذارد که اینگونه با عزت و درایت و اقتدار هم امت را هدایت میکند هم در سینه دشمنان اسلام وارد شده و این تحول جهانی را هدایت مینماید.
این قضایا استثنا پذیر نیست، همین دولت هم که مقام معظم رهبری با 60 صفت به نیکی از آن یاد کرده است، اگر گرفتار این مرض بشود همان اتفاقهایی برایش رخ میدهد که برای دولتمردان گذشته به وجود آمد. پس رمز عبور با سلامت از این گذرگاه حساس، برای مقامات جمهوری اسلامی در مسیر رهبری و ولایت حرکت کردن است استثنا پذیر نیست.
* دلایل مرض را به خوبی تشریح کردید. حال بفرمایید چه شد که برخی از این آقایان ساکت یا به تعبیری دیگر مریض بلافاصله بعد از حماسه 9 دی به ظاهر مرضشان از بین رفت؟
** اینکه آقا فرمودند تا مردم نمیآمدند حل نمیشد، یعنی اینکه کسی جز مردم با این خواص نمیتوانست برخورد کند وگرنه امیرمؤمنان هم قدرتی بالاتر از همه داشتند اما چون تنها ماندند و خواص زمانشان سکوت کردند کار به جایی رسید که آن فاجعه عظیم اتفاق افتاد.
ما در اینجا از یک سو سران فتنه را میبینیم که از نظر این معارف مردود شدند و از سوی دیگر ساکتین فتنه را میبینیم که مقام معظم رهبری در جمع مهمی در ذیل معنای روایت امیرالمؤمنین که فرمودهاند در فتنه مانند بچه شتری باشید که نه کوهانی دارد برای سواری نه شیری برای دوشیدن، تشریح نمودند که منظور کنار کشیدن نیست و در فتنه سکوت جایز نیست. باید به صحنه بیایید.
اگر خواص همه به وظیفه خود عمل میکردند و در برابر فتنه موضعگیری میکردند، این فتنه 8 ماه طول نمیکشید. دلیل طولانی شدن فتنه سکوت تعدادی از خواص است که شاهدیم در این قضایا هم بشدت نزد افکار عمومی زیر سؤال رفتند و مردم پیغام خود را به اینها دادند.
* هسته اولیه ساکتین فتنه در کجا شکل گرفت؟ میتوانید به چگونگی شکلگیری حلقههای ساکتین در داخل مجلس و هم در بیرون اشاره کنید؟
** ساکتین فتنه با سران فتنه روابط حسنهای داشتند، یعنی دو مقوله جدا از هم و مخالف با هم نیستند. منتها آنها جرأت و شهامتشان برای تغییر اوضاع و گرفتن قدرت که مقدمهای برای حذف ولایت بود، بیشتر بود. آنها استراتژیشان را طراحی کرده بودند که اول ولایت منزوی و تبدیل به مقام تشریفاتی و بعد حذف شود.
عدهای هم بودند که اینها را فهمیدند و شنیدند ولی عکسالعمل نشان ندادند که عین فرمایش مقام معظم رهبری است که حاضر نشدند هزینه کنند و به میدان بیایند، لذا ارتباط عاطفی بین آنها و سران فتنه را در تاریخ شاهد هستیم. مدتی گذشت صبرها صورت گرفت عدهای متنبه شدند اما عدهای همچنان در سکوت به سر بردند و تاریخ هم اینها را ثبت کرده.
* بهطور خاص حلقهای از ساکتین فتنه که در مجلس تشکیل شد را چطور میبینید و چه نقشی در فضای سیاسی کشور داشتند؟
** بهطور کلی در فضای سیاسی کشور اشاره کردم که در همه جا بودند حتی در دولت، در بدنه اجتماع و در مجلس هم بودند. اختصاصاً نسبت به مجلس نظری نمیدهم اما شاهد بودیم که در اینجا هم وجود داشتند.
* 9 دی به نوعی دوربرگردان سیاسی برای بعضی سیاسیون بود که تا قبل از 9 دی خلاف حرکت مردم حرکت میکردند اما بعد از آن به ظاهر همراه مردم شدند. علت را چه میدانید؟
** هر کس هر زمانی که متوجه راه اشتباه خود بشود و برگردد، جامعه استقبال میکند. البته این به معنای پاک کردن خطای استراتژیکشان در آن مقطع حساس انقلاب نیست. علت صبر رهبر معظم انقلاب هم آنگونه که ما از نزدیک از ایشان شنیدیم این بود که افرادی که هنوز مطلع نیستند، مطلع شوند و اشاره فرمودند که در آن روزهای اول بعد از انتخابات خیلیها آمدند، اما عاشورا که پیش آمد خیلیها نیامدند و طی این فاصله بسیاری متنبه شدند.
این صبر اولیای خدا برای هدایت امت است که حتی اگر یک نفر هم زمینه هدایت دارد، آن صبر باعث هدایت او و بصیرت و آگاهیاش بشود. این جوهر انقلاب است در گذشته و حال که مقام معظم رهبری اینگونه عمل میکند و بزرگترین خدمتی که رهبر معظم انقلاب در این حوادث سخت به امت کردند بصیرت دهی و آگاهیبخشی بود که بالاترین ارزشی است که از جانب رهبریهای حکیمانه مقام معظم رهبری شاهدیم و در این زمان به وقوع پیوست. پرچمدار بصیرت خود ایشان بودند و با همه وجود و گام به گام و لحظه به لحظه امت را در جریان حوادث قرار میدادند و تحلیل میکردند.
در جایی همین امسال فرمودند امام حسین(ع) دو صبر داشت یک صبر آسان و یک صبر سخت. صبر آسانشان وقتی بود که اصحاب و یارانش به شهادت میرسیدند و تشنگی بر اهل حرمش غلبه کرده بود این برای ایشان، صبر آسان بود. صبر سختتر ایشان آنجا بود که شخصیتهای بزرگ آن زمان، آقازادههای مهم آن زمان مثل عبدالله زبیر، عبدالله عباس و عبدالله جعفر آمدند خدمت اباعبدالله و گفتند آقا نکن، این راه را نرو و این مخالفت را نکن.
مقابله با فتنهگران در کف خیابان برای مقام معظم رهبری، بسیجیان و حزبالله و مردم آسان بود، سخت آنجا بود که عدهای از این شخصیتها میرفتند به آقا میگفتند که بیا تن به حکمیت بده و نامه نوشتند و از آقا خواستند بیا حکم تعیین کن!
آن حکمی که امیرالمؤمنین در صفین فرمود که من لحظه به لحظه شما را در جریان حوادث و حیلههای معاویه قرار دادم و شما برای من حکم تعیین میکنید! مقام معظم رهبری لحظه به لحظه حوادث را تحلیل کردند این شخصیتها رفتند گفتند بیا تن به حکمیت بده و سفارش کردند که آقا دست بردارید و اختلافتان با هاشمی را حل کنید! آقا فرمودند مگر من با آقای هاشمی اختلاف شخصی دارم!
* چه کسانی؟ میتوانید دقیقاً اشاره بفرمائید؟
** این موضوع را جایی گفتهام و نوشتهام. صبر رهبر معظم انقلاب برای بیدار شدن خواص، صبر سخت است چون انقلاب فقط از ناحیه خواص دچار ضربه میشود و هیچ ضربه دیگری بر این انقلاب کارا نیست. دشمن خارجی امروز تهدیدش به صفر رسیده و محال است بتواند ضربه بزند، تحریم میکند اما نمیتواند راه به جایی ببرد.
در داخل هم امت هیچ مشکلی ندارند نگرانی در حلقه مقامات جمهوری اسلامی است که دچار مرض خودپرستی و دنیا پرستی باشند آن هم انقلابی که امام میفرماید نقطه آغاز انقلاب جهانی به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداست و اگر مسئولان دچار قدرت طلبی و ثروت اندوزی بشوند خطری بزرگ است و فتنه به وجود میآورد و اگر فتنه به وجود آوردند خیانتی به انقلاب است. از این جهت آقا میفرمایند کسانی که به انقلاب خیانت کردند توبه شان هم پذیرفته نیست.
* به عنوان نماینده مجلس عملکرد هیأترئیسه مجلس را نسبت به فتنه چطور میبینید؟
** عملکرد هیأت رئیسه را مثبت ندیدم و موضعگیریها به سمت و سویی بود که انگار فتنه بر خر مراد سوار است و جلو میرود و ما موضعگیری شفافی از ناحیه مسئولان برجسته مجلس ندیدیم و صدها بار هم در مواضع و سخنرانیهایم این موضوع را گفتهام.
اما درباره عملکرد مجلس هشتم اشاره میکنم به بیانات مقام معظم رهبری در آخرین دیداری که نمایندگان با ایشان داشتند، ایشان در این دیدار میخواستند کارنامه مجلس هشتم را جمعبندی کنند و نمرهای بدهند، اشاره کردند که الحقوالانصاف مجلس در موضعگیری در برابر حوادث سخت و در برابر دشمن خوب عمل کرد و جای تشکر دارد.
* دلایل همراهی عدهای با فتنه، از سر مصلحتسنجی بود یا از جنس اعتقادی بود یا به دلایلی مثل هراس از شرایط باز میگشت؟
** بسیاری از اینها از ترسجان یا از ترس تنها ماندن بود یا هراس از انگ خوردن یا تحلیل و تقلیل جایگاه یا ترس از دست دادن پست و مقام. مقام معظم رهبری فرمودند در چنین شرایطی عدهای نه تنها حق را یاری نمیکنند، باطل را حمایت میکنند و آنگاه فاجعه رفتن امامحسین(ع) به مسلخ کربلا رخ میدهد. پس سکوت ساکتین در فتنه بسترساز حادثه عاشورای 60 بود و در این جریان هم، ملت خلأ سکوت و کمبود بصیرت خواص را جبران کرد و در پایان رهبر انقلاب مهر تأیید بر بصیرت ملت زد و پس از 9 دی فرمودند ملت ثابت کرد ثابت قدم در راه انقلاب ایستاده است.