سیدعلی موسوی خلخالی
پس از سالها انزوا و اختلاف با جنبش فتح، جنبش حرکت اسلامی فلسطین، (حماس) راه تازهای را برگزیده و از در دوستی با جریانهای رقیبی چون فتح در آمده است. در عین حال در سیاست خارجی خود نیز تغییراتی ایجاد کرده و درصدد احیای روابط خود با کشورهای عربی بر آمده است. سفرهای خالد مشعل، رئیس دفتر جنبش اسلامی حماس به کشورهای منطقه به ویژه اردن که نزدیک به 10 سال روابطش را با آن قطع کرده بود، از یک سو و سفر اسماعیل هنیه، نخستوزیر این جریان که کنترل غزه را در اختیار دارد به کشورهای سودان، ترکیه و تونس و در حال حاضر قطر و بحرین و به زودی به دیگر کشورهای منطقه این پرسش را به وجود آورده است که آیا جنبش حماس سیاست خود را تغییر داده و راه تازهای پیش گرفته است؟
این سوال زمانی بیشتر اذهان را به خود مشغول میدارد که روز دوشنبه منابع خبری اعلام کردند، خالد مشعل در دیدار با محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطینی موافقت کرده است تا عباس علاوه بر ریاست بر حکومت خودگردان به طور موقت تا زمان برگزاری انتخابات نخستوزیر شود. اگر چه عدهای این گونه تحلیل کردهاند که این تحرکات حماس طوفانی تازه در سیاستهای این جنبش در سایه بهار عربی است اما بسیاری نیز بر این باورند که حماس تغییر رویه نداده است بلکه در وضعیت فعلی میخواهد از فرصتها نهایت استفاده را ببرد و در دورانی که تحولات عربی به سمتی میرود که جهان عرب را دگرگون کند بازنده میدان سیاست نباشد.
مثلا عمر عساف، در روزنامه النهار، چاپ لبنان مینویسد: این حرکت حماس در حقیقت خروج از اتاق شیشهای است که مدتها این جنبش را در خود نگه داشته بود. اکنون با توجه به تغییراتی که در منطقه عربی رخ داده و روی کار آمدن جریانهای اخوانی در کشورهای مهم عربی منطقه از جمله مصر، مغرب و تونس حماس که خود نیز عقبه اخوانی دارد، قصد دارد از برگههایش نهایت استفاده را ببرد تا در این فضا به ترمیم روابط خارجی خود با کرانه باختری از یک سو و با جامعه عربی از سوی دیگر برای خروج از انزوا و محاصرهای که از سال 1385 از سوی جامعه غربی و متحدان عرب آن بر فلسطینیهای ساکن بر غزه تحمیل شده بود، بپردازد. به عبارت دیگر حماس میخواهد رشتههای خود را محکمتر کند تا با قدرت بیشتری در عرصه سیاسی فلسطین و منطقه نقش آفرینی کند.
دکتر رحیل الغرابیه، رئیس اداره سیاسی جماعت اخوان المسلمین اردن نیز در این باره میگوید: "حماس تا آن جا که میتواند خود را متکی بر روابطی میکند که مبتنی بر تغییرات جاری در جهان عرب است. جریانهای اسلامی اخوانی در کشورهای عربی منطقه در حال رسیدن به قدرت هستند که تبلور آن را در مصر، تونس و لیبی میبینیم و شاید به زودی شاهد رسیدن آنها به قدرت در یمن و سوریه نیز باشیم. همچنین آنها ثقل سیاسی بسیاری در مغرب و اردن دارند."
الغرابیه همچنین میگوید: "جهان منتظر است که تحولات دموکراتیک در مصر کامل شود تا آثارش را در منطقه و جهان ببینیم. پس از آن تحولات شگرفی در جهان عرب رخ خواهد داد که بیشک باعث دمیدن روحی تازه در کالبد قضیه فلسطینی نیز خواهد شد. در آن صورت امریکا و اتحادیه اروپا نیز مجبور خواهند شد که در روابط خود با جریانهای فلسطینی از جمله حماس نیز تجدید نظر کنند چرا که مصالحشان ایجاب میکند تا با آنها نیز رابطه داشته باشند. در آن صورت اسرائیل نیز وادار خواهد شد که در رفتارها و سیاستهای خود تجدید نظر کند چرا که این بار جامعه جهانی به طور یک پارچه به آن فشار خواهد آورد تا این تغییر رفتار را در پیش بگیرد."
اگر این تحلیل را بپذیریم آن گاه میتوانیم درک کنیم که چه شد سوئیس حماس را از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج کرد و به زودی نیز احتمالا دیگر کشورهای جهان نسبت به حماس تغییر رویکرد خواهند داشت. البته نقطه عطف مناسبات حماس در روابط خارجی سفر رسمی خالد مشعل به اردن با شاهزاده قطری بود که باعث شد قهر 11 ساله حماس با اردن پایان یابد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بهبود روابط حماس با جهان بیرون یک تعامل دو جانبه است. نه حماس میخواهد با غرب و متحدان آن تا ابد دشمن باقی بماند و نه غرب و در رأس آنها امریکا دیگر میتوانند به دشمنیهای خود با حماس بیش از این ادامه دهند.
درباره این که چه شد حماس روابط خود را با اردن تغییر داد، خانم لمیس اندونی، نویسنده سیاسی میگوید: "اردن برای حماس به مثابه عمق استراتژی هم در جهان عرب و هم در قضیه فلسطینی است. از لحاظ دموگرافیک بیشترین تعداد فلسطینیها در اردن ساکن هستند، همچنین اردن نزدیک به 16 سال است که با اسرائیل معاهده صلح امضا کرده و این مساله میتواند به حماس کمک کند تا در رابطه با اسرائیل نیز قدرت عمل بیشتری داشته باشد. به خصوص که در حال حاضر روابط اردن و اسرائیل تیره شده و نتانیاهو با به شکست کشاندن مذاکرات صلح در امان زخمی کاری بر بدنه مذاکرات صلح و سیاست خارجی اردن وارد کرده است. در حقیقت در وضعیت فعلی همه به این جا رسیدهاند که آن چه حماس میگفته درست است، اسرائیل نه به دنبال صلح است، نه کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت میشناسد و نه حتی حاضر است به نفع متحدان خود نظیر اردن و مصر یک گام مثبت به سمت صلح بردارد. در حال حاضر اردنیها به این دیدگاه رسیدهاند و این نقطه تلاقی عمان با حماس محسوب میشود."
درباره رابطه حماس با ایران اندونی میگوید: "بی شک حماس میخواهد که روابط حسنه خود را با ایران حفظ کند چرا که تهران حتی در وضعیت فعلی قدرتمندترین حامی حماس هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ سیاسی است. در عین حال به هیچ وجه نمیخواهد خدشهای به روابطش با ترکیه نیز وارد آید. شاید برای حماس سخت باشد که حمایت ترکیه و ایران را هم زمان داشته باشد به ویژه این که ترکیه تلاش میکند گوی سبقت را در چنین موضوعاتی از ایران برباید ولی با این حال حماس همه تلاش خود را میکند که حمایت هر دو کشور را داشته باشد."
اندونی همچنین میگوید: "باید منتظر ماند و دید که نتایج سفر اسماعیل هنیه به تهران چه خواهد بود. این نکته را نباید فراموش کنیم که ایران نیز به حفظ رابطه با حماس نیاز دارد تا همچنان از این برگه در رابطه با واشنگتن استفاده کند."
وی تاکید میکند، این درست است که ایران از حماس به دلیل عدم حمایتش از متحد دیرینهاش سوریه، ناراحت است ولی حماس نیز این حقیقت را درک میکند که نباید روابطش با دمشق را به هم بزند. در حقیقت حماس تلاش میکند در این رابطه از سیاست حزبالله الگو بگیرد تا باعث خشم دمشق و تهران نشود و در عین حال سعی خواهد کرد تا همه اتفاقات را در سوریه در نظر داشته باشد تا در صورت کنار رفتن نظام فعلی مورد غضب حکومت آینده سوریه نباشد. اندونی همچنین میگوید: "از سویی حماس به فکر افکار داخلی فلسطین به خصوص غزه نیز هست. یکی از دلایلی که در حمایت از سوریه محافظه کاری به خرج میدهد نیز همین است چرا که میخواهد همچنان افکار عمومی را به نفع خود نگه دارد."
دیدگاه اندونی درباره وضعیت فلسطین مورد تایید بسیاری از تحلیلگران غربی نیز هست. آنها نیز میگویند که حماس به خصوص رهبران آن یعنی خالد مشعل و اسماعیل هنیه به شدت به فکر حفظ افکار عمومی هستند چرا که میخواهند حضوری پررنگتر در آینده قدرت فلسطین داشته باشند. مادامی که اسرائیل از آزادی مروان البرغوثی که محبوبیت بسیاری نزد فلسطینیها دارد سر باز میزند و در عین حال فتح نمیتواند کسی را به جای عباس معرفی کند، خالد مشعل و هنیه میتوانند به فکر کسب جایگاه او باشند.