اصولاً پرداختن به مقوله زنان و نقش آنان در انقلاب اسلامی بحث عظیمی را میطلبد که باید در سمینارها و کنفرانسهای متعدد به آن پرداخت زیرا که نقش آنان در عرصه سیاسی این نظام و این کشور کمتر از مردان نیست. ما در این مقاله در نظر داریم به چند مورد تاریخی پیرامون نقش زنان در تاریخ ایران بپردازیم و سپس به اصل موضوع بپردازیم:
1ـ زنان و ایران قبل از اسلام
2ـ زنان و دین اسلام
3ـ زنان و دوره حکومت پهلوی
4ـ نقش زن ایرانی در پیدایش و شکلگیری انقلاب اسلامی
5ـ امام خمینی(ره) و احیای منزلت زن مسلمان
6ـ نقش زنان در حوادث پس از انقلاب اسلامی
کشور ایران یکی از مراکز تمدن دنیای قدیم بوده است. البته، اطلاعات و دانستنیها درباره وضعیت زنان در ایران مانند همه نقاط جهان کم و گاهی متناقض است. از طرفی تاریخ سیاسی زنان از تاریخ سیاسی مردان جدا نیست و همه تاریخ حول محور پادشاهان نوشته شده است. بنابراین، درک شرایط توده مردم مشکل است با این حال، در حد توان به نکاتی توجه میکنیم.
براساس دادههای در دست، حاصل سنگ نبشتهها و متون مذهبی، میتوان گفت که موقعیت و حرمت زنان در ایران، به نسبت سایر ممالک همعصر خود، بهتر بوده است.
زمانی که در یونان قدیم (جایگاه تاریخی علم و سیاست)، زنان حتی شهروند هم به حساب نمیآمدند، زمانی که اعراب دختران خود را زنده به گور میکردند در ایران دختران خسروپرویز، آذرمیدخت و پوراندخت فرمانروایی میکردند.
در دوران بربریت مطلق اروپای شمالی، زنان مسلمان ایرانی مانند ریحانه، دختر حسین خوارزمی، تحصیل علوم نجوم میکردند و به تدریس اشتغال داشتند. (1)
زمانی که پرتو دین مبین اسلام کشور ایران را روشن ساخت و ایرانیان اسلام آوردند، جدای از چند مورد خاص تاریخی که بدان اشاره شد، توده زنان ایرانی همگام با مردان آئین جدید را پذیرفته و مسلمان شدند.
با وجود آنکه دین اسلام از لحاظ نظری کاملترین دستورات و احکام در خصوص زنان به ویژه مشارکت آنان را بیان کرده و سیره رسولالله نیز گواه بر این امر است ولی در طی زمان، به دلیل وجود کانونهای مختلف قدرت، فرصت تغییرات لازم در عمل فراهم نشد. در نتیجه زن مسلمان ایرانی جز چند مورد حقوقی، کم و بیش به همان شکل سنتی قبل باقی ماند.
از نظر اهمیت نقش سیاسی زنان در ایران، میتوان دو شیوه از حضور زنان اشاره کرد:
1ـ حضور مستقیم در سیاست
2ـ شرکت در شبکه ازدواج و پیامد آن (2)
براساس شواهد و مدارک تاریخی، آغاز حرکت جمعی زنان به دوران قاجاریه بازمیگردد. برای اثبات این موضوع میتوان به حضور انبوه زنان در نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت اشاره نمود. با این همه، زنان در قانون اساسی مشروطیت از حق رای محروم و در ردیف ورشکستگان به تقصیر، مرتکبین قتل و سرقت و اشخاص خارج از رشد و... قرار گرفتند.
بنابراین انقلاب مشروطیت هیچ تغییری را در وضعیت زنان سبب نگردید البته، حاصل آن در جهت افزایش آگاهی و مبارزات بعدی آنها حائز اهمیت است. فقدان دسترسی به حقوق قانونی مانعی در راه جنبشهای بعدی نشد و زنان برای حقوق اساسیتری مانند تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند.
بطور کلی حضور جدی زنان در جنبشهای معاصر ایران از انقلاب مشروطه آغاز میگردد. این روند با ویژگیهایی که در درون خویش دارد، حرکت مستمر و درازمدتی را بنیان مینهد که نتایج آن تا سالها بعد ادامه مییابد. (3)
در دوران پهلوی از زنان بعنوان عناصر نوگرایی استفاده شد که نمونه بارز آن «کشف حجاب» بود. این امر سبب ایجاد شکاف میان زنان گردید. شایان ذکر است که در ابتدای فعالیتهای زنان همواره سعی میشد که رنگ و بوی مذهبی آن حفظ شود، بطوری که در سرلوحه اساسنامه اولین جمعیت زنان ایران یعنی «نسوان وطنخواه» تاکید بر حفظ شعائر و قوانین اسلام بود. اما در دوران بعد، با دخالت نظام سیاسی این تحولات تحمیلی شد و انجمنهای زنان با دربار مرتبط بود.
در سال 1341، به زنان حق رای اعطا شد و در پی آن تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند، گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت رسیدند. ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالای اجتماع بود.
مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگوی زن مدرن غربگرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غربگرایی را نمیخواست ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت.
در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تقسیم الگوهای مذهبی، الگوی آنها حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) شد. این قشر جدید کاملا سیاسی بود، احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی بشکل زمان شاه را امپریالیستی میدانست و مبارزه علیه زن غربزده بخشی از مبارزه آن بود این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیلکرده غرب که تاثیر استثمار غرب را تجربه کرده بودند نیز جای گرفتند. (4)
امام خمینی و احیای منزلت زن مسلمان
در جاهلیت عرب زنده به گور کردن دختران راهی بود که خانواده را از شر وجود اولاد مونث نجات میداد.
صرفنظر از دوره کوتاهی در صدر اسلام که به مدد تعالیم و سنت نبوی و اهل بیت طاهرینش، زن تا حدودی ارج و منزلت حقیقی خود را بازیافت، مجدداً همزمان با تجدید حیات و احیاء نظامات پیشین که با رنگ و لعاب خلافت اسلامی آغاز گردید، جایگاه و منزلت زن نیز رجعتی دوباره یافت و به تدریج با گذشت زمان برداشتهای متحجرانه از اسلام، قیود و محدودیتهای فلجکنندهای را بر زنان تحمیل نمود تا آنجا که حتی تا همین چند دهه اخیر نیز نزد مقدسین سنتی و متحجر همعصر ما رگههایی از این دون منزلتی زن به وضوح قابل مشاهده بود.
در چنین شرایطی بود که استعمار جهانی، با شعار آزادی و مساوات، فرهنگ برهنگی و بیبند و باری را در قالب کشف حجاب اشاعه دادند. این منش در ادبیات شاهانه، تحت عنوان «فریبا» بود زن مطرح شد. زن فریبا، نسخه بدل از تصویر زن در جامعه غربی است که متاسفانه در نسخه اصلی آن نیز کرامت و شخصیت واقعی زن در مسلخ فلسفه مادی غرب قربانی شده تا «اقتصاد و لذت» این دو معبود و مقصود انسان غربی را فراهم آورد.
با عنایت به ملاحظات فوق است که فروغ اندیشه و شکوه و عظمت عمل حضرت امام خمینی(ره) در احیای هویت اصیل زن مسلمان بهتر شناخته میشود.
امام که خود از نزدیک برداشتهای متحجرانه از جایگاه زن به عنوان «ضعیفه» و عیال محبوس در اندرونی را شاهد بود و از سوی دیگر با تیزبینی خاص خود، نقش زن فریبا و ملعبه شاه و استعمار را در ابتذال و فساد و از خودبیگانگی و خودباختگی جوامع مسلمان بخوبی احساس میکرد با الهام از کوثر زلال معارف اسلام ناب محمدی و تعمق و تأمل مجتهدانه در میراث گرانقدر سنت نبوی و تعالیم ائمه معصومین علیهمالسلام از موضع مرجع تقلید روشن ضمیر و مبارزه به آنچنان درستی از نقش و مسئولیت زن دست یافت که تجلی و بروز آن را در احیای هویت زن مسلمان در انقلاب اسلامی شاهدیم.
این تلقی از زن بود که علیرغم سالها کوشش و تلاش دستگاههای تبلیغاتی استعمار از یکسو و علیرغم حضور وجود سنتهای متحجرانه که در هیات وفاداری به اسلام ظاهر شده بود، زنان را آنچنان به صحنه کشید که از سوی خبرگزاریها و ناظرین و تحلیلگران، انقلاب ایران بعضا به انقلاب چادرها لقب گرفت و زنان نه فقط در تظاهرات براندازی رژیم شاه که در همه مراحل تصویب و تایید و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران آراءشان معتبر و کارساز شد و علیرغم عقبماندگیهای ناشی از سیاستها و برداشتهای گذشته که مانع از رشد و شکوفایی در خور استعداد و قابلیت زنان شده بود با سرعتی پرشتاب به جبران گذشته پرداخته و در صراط منتهی به اخذ و اکتسابشان و جایگاه مناسب، گامهای بسیار موثری را برداشتند.
امام خمینی(ره) در سخنان خویش همواره بر نقش سازنده و مقام والای زنان تاکید نمودهاند.
«.. از بابت حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا هر دو انسان هستند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. در بعضی موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط دارد...» (5)
«.. زن باید دارای حقوق مساوی با مرد باشد. اسلام بر تساوی زن و مرد تکیه کرده است و به هر دو آنها حق تعیین سرنوشت داده است...» (6)
وی در مورد تشویق زنان در انتخابات فرمودند:
«.. آنچه که لازم است تذکر دهم، شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در همهپرسی است. زنانی که در کنار مردان، بلکه جلوتر. از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتند. توجه داشته باشند که با شرکت امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان در تلاش و سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزاد زنان و آزادمردان...» (7)
«... خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیفشان این است...» (سخنرانی حضرت امام(ره) در 25/6/58)
نقش زنان ایرانی در پیدایش انقلاب اسلامی
با وجود تلاشهای گستردهای که در جهت بیتفاوت کردن مردم و ایجاد روحیه خودمداری و عافیتطلبی در آنها با هدف دور کردن ایشان از سیاست انجام میشد، بردباری زنان متعهد مسلمان در برابر انبوه خطرات و مشکلات و تشجیع و ترغیب همسران و فرزندانشان به مبارزه و همکاری با ایشان در این زمینه، عامل موثری در تداوم روند رو به تکامل انقلاب بود.
رژیم پهلوی، مبارزان مسلمان را در زندانها حبس و شکنجه میکرد. به خانههای ایشان یورش میبرد، حتی گاه برای گرفتن اقرار و یا آزار متهمان، همسر و فرزندانشان را در جلو آنها شکنجه میکرد ولی هیچکدام از این مسائل سبب ایجاد ضعف در روحیه زنان مسلمان نشد. همسران و مادران مبارزان، خانه بدوشیها، خطرات دائمی و مصیبت شکنجه و شهادت عزیزان خود را صبورانه تحمل میکردند و هرگز هیچ شکایتی از راه و شیوه مبارزین از زبان این زنان شنیده نشد.
در واقع اگر صبر مومنانه زنان و همکاری و یاری آنها با مردان نبود شاید این مقاومتها ادامه پیدا نمیکرد و ریشههای سازنده و شکلدهنده انقلاب پا نمیگرفت.
با شروع مرحله عمومی انقلاب که با شهادت حاج مصطفی خمینی و نیز مقاله احمد رشیدیمطلق که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، آغاز شد، حضور زنان چشمگیرتر و گستردهتر شد. راهپیمائیهای انبوه و پرشکوه زنان که همپای مردان به خیابانها آمده و در برابر گلولههای جلادان رژیم سینه سپر کردند و فریاد اسلامخواهی سر دادند، در طول تاریخ اسلام و بلکه دنیا بینظیر بود.
واقعه هفدهم شهریور که طی آن هزاران زن به همراه کودکانشان به شهادت رسیدند، دنیا را تکان داد. در این روز مردان زیادی هم در کنار زنها به شهادت رسیدند ولی تاثیری که شهادت مظلومانه آن همه زن بیگناه بر جامعه گذاشت بسیار بیشتر بود و در واقع به جای سرکوب قیام مردم مسلمان، آتش آن را شعلهورتر کرد مضافاً بر اینکه این کشتار در نقطهای از شهر واقع شد که مردم آن عموما بسیار مذهبی و از قشر متوسط الحال جامعه بودند.
یعنی آنچه که این زنان را به میدان مبارزه و شهادت کشانید، صرفا ایمان ایشان و قیام برای خدا بود نه به دلایل مادی و دقیقا به همین دلیل بود که این کشتار نه تنها روحیه زنان دیگر را تضعیف نکرد بلکه به مردان نیز روحیه شجاعانهتری بخشید و اراده آنها را در ادامه انقلاب محکمتر کرد.
راهپیماییهای تاسوعا و عاشورای سال 1357 حضور وسیع زنان را در صحنه تظاهرات مردمی بر علیه رژیم شاه بیشتر و بهتر به نمایش گذاشت و نشانگر روحیه بالا و اراده محکم و خللناپذیر زنان مسلمان بود که کیلومترها راه را در حالی که کودک را در آغوش گرفته و یکی دو کودک دیگر را در کنار داشتند بدون احساس خستگی میپیمودند و از دیدن سربازانی که با چهرههای عبوس و دژم و اسلحه در دست به آنها خیره میشدند، و هلیکوپترهایی که تهدیدکنان بالای سرشان پرواز میکردند هیچگونه بیمی به خود راه نمیدادند. حتی به سربازان اسلحه به دست توی خیابانها که میرسیدند همچون مادر و خواهری واقعی برای ایشان دلسوزی میکردند و آنها را به پیوستن به ملت و تمرد از رژیم پهلوی دعوت میکردند.
بیتردید همین رفتار محبتآمیز بود که سربازان را به یاد خانوادههای خود میانداخت و وادارشان میساخت که اسلحه را بر زمین انداخته و از رودررویی و درگیری با مردم امتناع ورزند.
زنان حتی در فعالیتهای نظامی انقلاب نیز شرکت داشتند و با ساختن کوکتل مولوتف و آماده کردن مواد لازم آن در تامین سلاح همکاری میکردند.
«.. خداوند نگهدار همه شما باشد این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرات و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم و همیشه دعا به همه و همه ملت و شماها میکنیم...» (23/1/58)
وقتی به تاریخ انقلاب و سالهای قبل از آن نگاه میکنیم، نمیتوانیم نقش عظیمی را که زنان در آغاز پیشبرد انقلاب داشتند نادیده بگیریم، یقیناً همین نقش مثبت زنان بود که مردان را همچنان مصمم و مقاوم در صحنه نگاه داشت و سبب پیروزی سریع انقلاب باشد.
«... نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. یعنی شما خودتان فعالیت میکردید و هم مردها را به فعالیت میکشاندید. بنابراین افتخاری که شما ایجاد کردید. قابل تقدیر است...» (19/1/63)
اگر درباره نقش زنان مسلمان ایران با نقش زنان دیگر کشورها در انقلابهای گوناگون مردمی مقایسهای انجام گیرد، بیتردید برتری و اهمیت نقش زنان مسلمان ایرانی آشکار خواهد بود و این برتری نیز تنها به سبب ایمان مذهبی و اعتقادات راسخ قلبی زنان مومنی بود که جز به اسلام و رضای خدا به چیز دیگری فکر نمیکردند و اسوهها و نمونههای عملی رفتار خود را از زنان بزرگ تاریخ اسلام همچون فرزند پیامبرشان (ص) حضرت زهرا (س) میگرفتند.
نقش زنان در حوادث پس از انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضور زنان در صحنه همچنان حفظ شد. هجوم همهروزه زنان مسلمان به اقامتگاه حضرت امام خمینی(ره) چه در تهران و چه در قم انجام میگرفت. بیعت محکم زنان باایمان و انقلابی ایران با رهبری بود که از توده مردم و آشنا با دردهای آنها بود و اینان نیز از عمق وجود خویش او را دوست داشته و مطیع فرمانش بودند.
در سال 1358 که حضرت امام خمینی برای جلوگیری از حمله ابرقدرتها به جمهوری اسلامی ایران فرمان تشکیل بسیج را صادر نمودند، در آن تاکید شد بیست میلیون تفنگدار از نظام دفاع خواهند کرد.
حضرت امام(ره) در مورد وجوب دفاع بر بانوان از اسلام و بلاد اسلامی فرمودند: «... اگر خدای نخواسته زمانی یک هجوم به مملکت اسلامی بشود باید همه مردم، زن و مرد حرکت کنند. مساله دفاع این طور نیست که تکلیف منحصر به فرد باشد یا اختصاص به یک دستهای داشته باشد. همه باید بروند و از مملکت خود دفاع کنند...» (6/10/58)
«... ما وظیفه داریم که این اسلامی که الان به ما رسیده حفظش کنیم، تا آن فرد آخری هم که خدای نخواسته کشته میشود موظف است برای حفظ اسلام، برای دفاع از ملت، دفاع از کیان اسلامی، دفاع از کشورهای اسلامی، تا آن آخر، زن و مرد، بچه و بزرگ مکلفند که دفاع کنند. مساله دفاع یک امر عمومی است برای همه. هر کس قدرت دارد، دفاع کند به هر مقدار که قدرت دارد دفاع کند از کشور اسلام باید دفاع کند...» 27/5/60
حضرت امام نیز در مورد وجوب آمادگی دفاعی و آموزش نظامی بانوان فرمودند: «ملت ما همه مبارزند ملت ما همه سربازند زن و مرد ملت ما سربازند...»
«... ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برایدفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود بدست نادانان و بعضی آخوندهای بیاطلاع از مصالح مسلمین بوجود آورده بودند خارج نمودهاند...» (26/11/61)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) در مورد شرکت زنان در جنگ میفرماید:
«... این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد، مثلا دیگر زنها باید بروند توی خانهها بنشینند و قفلی هم درش بزنند که بیرون نیایند، چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت میدهند. صدر اسلام زنها توی لشگرها هم بودند، توی میدانهای جنگ هم میرفتند...» (20/9/59)
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت تازهای بود برای حضور بیشتر و گستردهتر زنان در صحنههای اجتماع.
سیل کمکهای مردمی از همان آغازین روزهای جنگ بسوی جبههها سرازیر شد.
تجربههای حوادث انقلاب و جنگ تحمیلی سبب شد که نیازهای جدیدتری احساس شود. کلاسهای امداد، کمکهای اولیه و اسلحهشناسی و تعلیمات نظامی بسرعت از سوی زنان علاقمند و فداکار پر شد.
همین زنان بودند که از همان ماههای اول جنگ در بیمارستانهای جبهه و پشت جبهه از جان مایه میگذاشتند و دلسوزانه مرهم بر زخمهای رزمندگان مجروح مینهادند. وسایل مورد نیاز ایشان را فراهم میکردند و ملافهها و لباسهای کثیف را میشستند.
«... من وقتی که در تلویزیون میبینم که زنها نشستند و برای این جوانهایی که در جبهه مشغول هستند با کمال جدیت دارند بستهبندی میکنند، دارند نان میپزند، دارند بستهها را درست میکنند، من خجالت میکشم که ما چرا، ما چه هستیم و اینها چه هستند...» (6/8/59)
«... آنچه که در ایران بزرگتر از هر چیز بود تحولی بود که در بانوان ایران حاصل شد بانوان ایران در این نهضت و انقلاب سهم بیشتری از مردان دارند و امروز هم که در پشت جبههها مشغول فعالیت هستند سهم آنها بیشتر از دیگران است و در تربیتی که در کلاسها و جاهای دیگر مجالس دارند باز سهم بزرگی در این انقلاب دارند عواطفی که در بانوان هست مخصوص خودشان است و در مردها این عواطف نیست و لهذا آن چیزی که در پشت جبهه از روی عواطف از بانوان صادر میشود بیشتر و بالاتر و ارزندهتر است از آن چیزی که از مردها صادر میشود به موجب عواطفی که بانوان دارند آنها برای جبهه کارهای بسیار مفید انجام دادهاند و انجام میدهند...» (2/3/60)
«... پیروز و سرافراز باد نهضت اسلامی زنان معظم ایران. افتخار بر این قشر عظیمی که با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع از میهن اسلامی و قرآن کریم، انقلاب را به پیروزی رسانده و اکنون هم، در جبهه و پشت جبهه در حال فعالیت و آماده فداکاری هستند...» (4/2/60)
پیرزنان روستایی با ایمان و اخلاص خود با قد خمیده و پیکر نحیف در گرمای تابستان حرارت تنور را با خوشرویی تحمل و بلکه استقبال میکردند تا نان خانگی برای رزمندگان در جبههها را فراهم میکردند و تخممرغهای حاصل چند تا مرغ و روغن بدست آمده از تنها گاو خود را به جبهه میفرستادند تا عزیزان در جبهه را با همان غذایی سیر کنند که خود دوست میدارند.
مادران شهید با چشمان کمسو خود سوزن به پارچه میزدند تا لباس و کلافه رزمندگان را تامین کنند و میل و قلاب به دست میگرفتند که شال و کلاه و بلوز گرم برای سربازان اسلام تهیه کنند تا مبادا سرمای کوهستانی بدنهای آنها را بیازارد. چه کسی میتواند این عشق و علاقه این مادران را نادیده بگیرد؟
مسلماً نقش حمایتهای بیدریغ و سرشار از محبت زنان مسلمان ایرانی را در تمام پیروزیها و حماسههای جنگ تحمیلی نمیتوان نادیده گرفت. جای جای جبهههای غرب و جنوب که با شهادت عزیزترین عزیزان جامعه گلگون شده، در خود ایثار و فداکاری خالصانه زنان مسلمان و مومن را نهفته دارد.
شاید بعدها و نسلهای بعد از ما بهتر بتوانند این عظمت را درک کنند، عظمتی که قلم و دوربین چندان در نمایش آنها توانا نیست.