
* آقای دکتر نگاهداری لطفاً توضیح دهید که مهندسی فرهنگی چه مفهومی دارد و هدف از اجرای آن در جامعه چیست؟
** در یک تعریف مفهومی میتوان گفت، مهندسی فرهنگی فرآیندی بازطراحی، اصلاح و ارتقای شئون نظام اجتماعی و اقتصادی است که با توجه به شرایط و تغییرات نظام جهانی صورت میپذیرد، همچنین هدف از مهندسی فرهنگی، مهندسی نظام اجتماعی به گونهای است که اهداف کلان مدیریتی کشور براساس سایر اهداف عالی کشور سازماندهی شود. در ایران پس از انقلاب اسلامی ایران، فرهنگ در اولویت برنامهها قرار گرفت و امروز مشاهده میکنیم که خوشبختانه گامهایی در این راستا برداشته شده است.
* این که مهندسی فرهنگی برگرفته از مهندسی فرهنگی نظام اجتماعی است، به چه معناست؟
** مهندسی فرهنگی برگرفته از مهندسی فرهنگی نظام اجتماعی است چرا که کشورهای بلوک غرب معتقد به مدیریت راهبردی اقتصاد محور با تمرکز بر حوزه اقتصاد هستند، سایر حوزهها چون فرهنگ، اجتماع، سیاست و... را در زمره حوزههای پیرو میدانند و این بخشها را هزینه کرد مصارف اقتصادی برمیشمرند اما ایران اسلامی با توجه به راهاندازی انقلاب فرهنگی معتقد به یک مدیریت فرهنگ محور است و براین اساس فرهنگ را نیازمند ترقی دانسته و سایر حوزهها را بخشهای پیرو و هزینه کرد حوزه فرهنگی به شمار میآورد، در این مقایسه مشاهده میکنیم که تفاوت ماهوی در نوع رویکرد و مدیریت کلان ایران و کشورهای غربی وجود دارد و همین نمونه مهندسی فرهنگی را مبحثی برگرفته از نظام اجتماعی هر جامعه میداند، بنابراین جوامعی که دارای نظام اقتصادمحورند فرهنگ را اولویت نخست قرار نمیدهند اما در سایر جوامع نظیر ایران، فرهنگ از مهمترین شاخههای مورد مطالعه و قابل اجرا درآمده است.
* چه انتظاراتی از پیادهسازی مهندسی فرهنگی در ایران باید داشت؟
** مهندسی فرهنگی به دنبال مدنظر قرار دادن ارزشهای فرهنگی ـ اسلامی و ایرانی در تمام حوزههای کشور است. در صورتی که در حوزههایی چون تولیدات اقتصادی، صنعتی و فرهنگی سازمانی در ادارات کشور به مهندسی فرهنگی توجه شود، اما سایر حوزهها بدون توجه به ارزشهای اسلامی و ایرانی و ملاحظات فرهنگی و بومی سازماندهی شود، این عدم هماهنگی و بیتوجهی در نهایت منجر به اضمحلال هویت ملی کشوری چون ایران که براساس اصول اعتقادی بنا نهاده شده، میشود. بنابراین برای دستیابی به «مدیریت راهبردی فرهنگ محور» باید مباحث مدیریت فرهنگی را به عنوان یک الزام در کشور در نظر گرفت و در تمام حوزهها تقسیم کرد تا بتوان به سمت باورها، الگوها و ارزشهای فرهنگ محور گام برداشت.
* ابزارهای مهندسی فرهنگی در کشور چیست و چطور این ابزارها را میتوان هماهنگ به کار گرفت؟
** تمام ابزارهای مدیریت و مهندسی فرهنگی یک کشور اعم از سیاستگذاری فرهنگی، اطلاع رسانی، آموزش، اقتصاد، حقوق و برنامهریزی فرهنگی در اختیار مهندسان فرهنگی یک جامعه قرار میگیرند. بهطور مثال بحث پیوست فرهنگی در برنامه توسعه پنجم یکی از سیاستها و قوانینی است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی قابل تصویب است و این بحث به عنوان یک ابزار باید برای همه طرحهای کشور مورد توجه قرار گیرد. همچنین سند مهندسی فرهنگی کشور دارای یک فصل تحت عنوان چارچوب نهادی است که در آن دست اندرکاران دستگاههای مختلف کشور را در اجرایی شدن نقشه مهندسی کشور ملزم میکند.
بنابراین با توجه به اینکه اجرای سند مهندسی فرهنگی کشور یک طرح ملی است، نیازمند تقسیم کار ملی در سطح کلان و نظام ارزیابی، حوزههای اجرایی و برنامهریزی اجرایی و نظام نظارت و ارزیابی میباشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اجرای مفاد این سند به عنوان سیاستگذار و سایر دستگاهها مانند وزارتخانهها، کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و... چون نهاد اجرایی عمل میکنند.
* اکنون نقشه مهندسی فرهنگی کشور در چه مرحلهای قرار دارد و شامل چه مفادی است؟
** پیشنویس نقشه مهندسی فرهنگی کشور از زمستان سال 90 در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی و بخشهایی از آن نیز در صحن این شورا مورد تبادل نظر و بحث قرار گرفت.
در ابتدا بحث ارزیابی وضعیت کشور در چند جلسه متوالی به بحث گذاشته شد و در نهایت اعضای شورا میبایست به یک تحلیل و شناخت از وضعیت موجود دست یابند تا وارد تصمیمگیری راهبردی در حوزههای مختلف شوند، بنابراین در حوزههایی چون تحولات جمعیتی ایران، وضعیت فرهنگ عمومی، جنگ نرم و تهاجم فرهنگی از سوی بلوک غرب، گزارشهای مفصلی در چند جلسه در صحن شورا مطرح و در نهایت بحثهای راهبردی و اقداماتی در حوزه جمعیت شناسی از سوی اعضای شورا مطرح و بخشهایی از آن نیز تصویب شد. در پیش نویس نقشه مهندسی کشور فصول مختلفی چون مبانی ارزشها، اصول، چشم انداز، اهداف، کمیتهای مطلوب، شاخصهای راهبردی، اقدامات ملی که در راستای اصلاح و بهینهسازی مطرح شد و فعالیتهای اجرایی در چند سطح توسط کلیه دستگاهها قابل اجرا درآمد.
* یکی از چالشهایی که در اجرای نقشه مهندسی کشور مطرح شده این است که برخی دستگاهها هنوز به حوزه فرهنگ اعتقاد صحیحی ندارند، آیا این مطلب را تأیید میکنید؟
** بله دقیقاً، متأسفانه نوع نگاه به حوزه فرهنگ دچار آسیب است، اگر مسئولان فرهنگی در تلاش برای اجرای مدیریت فرهنگی و مهندسی آن در جامعه هستند باید تلاش کنند تا فرهنگ پیشرو باشد و برای این امر نیز نگاه و بینش مدیران در سایر حوزهها چون اقتصاد، سیاست و... از نوع مصرفی فاصله گرفته و به سمت نگاه فرهنگی و هویت ساز حرکت کند.
مهمترین نقطه قوت فرهنگ ایرانی، چند هزار ساله بودن آن است که عاملی برای ایجاد تعاملات بینالمللی و حفظ اقتدار نظام خواهد بود، برای نگاهداشت این فرهنگ غنی باید بینش موجود در حوزه فرهنگ را اصلاح کرد و مباحث مهندسی فرهنگی را در تعامل با سایر حوزهها چون اقتصاد، سیاست، صنعت و عمران قرار داد تا نقشه مهندسی کشور به بهترین نحو اجرایی شود.
* آیا مباحث مهندسی فرهنگی در سایر کشورها نیز مطرح شده و مدل مهندسی فرهنگی ایران برگرفته از دیگر کشورها است؟
** نقشه مهندسی فرهنگی یا مهندسی نظام اجتماعی در سایر کشورها نیز مطرح است اما نه به عنوان یک حوزه پیشرو. اهدافی که در حوزه مهندسی فرهنگی در کشور دنبال میشود مطمئناً با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در متعالیترین سطح ترسیم شده و این سند با مدل سایر کشورها در این حوزه بسیار متفاوت است چرا که کمتر کشوری به حوزه مهندسی فرهنگی بر مبنای اهداف دینی و آرمان متعالی اسلامی توجه نشان میهد، بنابراین نتیجه میگیریم که مباحث مهندسی فرهنگی در ایران دارای رویکرد و اهدافی متفاوت از سایر کشورها است.
* در نهایت گام بعدی برای اجرایی شدن نقشه مهندسی فرهنگی کشور چیست؟
** گام آتی این پیش نویس که از انتهای سال پیش آغاز شده، تصویب برخی از بخشهای آن در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی و اجرایی شدن آن در سال 91 است، در نهایت امیدوارم با راهاندازی ستاد راهبردی مهندسی فرهنگی تمام مفاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور به مرحله اجرا درآید.