تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۴  ، 
کد خبر : ۲۴۵۰۷۸

موجهای جدید در تهاجم فرهنگی


پروفسور حمید مولانا
از اواخر قرن نوزدهم تاکنون، زیرساخت تهاجم فرهنگی را باید در اختراع و گسترش و مالکیت وسایل ارتباطی و حمل و نقل و نیز در توسعه دیوان‌سالاری یا بوروکراسی مدرن یا نوگرا دانست. زیرا این زیرساخت‌ها سبب شد که محتویات تهاجم فرهنگی بصورت منظم و مشروع و متشدد در جوامع مورد نظر و مورد هدف، رخنه پیدا کند و سازمان‌های مربوط به آن استقرار یابد. توسعه و مالکیت جهانی خطوط تلگراف و تلفن، نشر و توسعه مطبوعات و کتاب بطور انبوه در سطح جهانی، احداث و توسعه و مالکیت خطوط راه‌آهن در مناطق مختلف، اختراع و گسترش تکنولوژی ارتباطی بی‌سیم و رادیو، صنعت اتومبیل‌سازی همراه با تأسیس شبکه‌های حمل و نقل و جاده‌سازی، همه و همه کانال‌هایی بودند که محتویات تهاجم فرهنگی و عوامل آنها، تا خاتمه جنگ جهانی دوم بسرعت در آنها رفت و آمد داشت. بنابراین، مطالعه پدیده تهاجم فرهنگی بدون پژوهش و بررسی اقتصاد و سیاست ارتباطات، ناقص است. زیرا زیرساخت ارتباطات و حمل و نقل این دوره که خطوط تهاجم فرهنگی در آن جریان داشت، نه تنها در غرب اختراع و توسعه یافته بود، که فنون و تحقیق و الگوهای آن را نیز اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها صاحب بودند و کنترل می‌کردند و دنیای شرق و بخصوص ممالک اسلامی، در این دوره فقط نقش واردکننده را به عهده داشتند.
تا امروز پژوهشگران تهاجم فرهنگی و محققین علوم ارتباطات، به مطبوعات و دیگر وسایل ارتباطی تنها بصورت یک عامل تهاجم فرهنگی نگریسته‌اند، در حالی که نقش اصلی این وسایل، تأمین و تأسیس زیرساخت تهاجم فرهنگی است و این نقش بسیار وسیع‌تر از محتویات انتقالی آنهاست. ترفند اصلی این دوره که تحت این زیرساخت صورت گرفت، پدیده مدرنیزم یا نوگرایی بود. رکود اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و علمی شرق در این دوره همراه با سیاست‌های استعماری غرب، میدان مناسبی را برای تاخت و تاز فرهنگی اروپا و آمریکا ایجاد کرده بود و نوگرایی به عنوان ترفند و الگویی واحد به شمار می‌رفت که دو شاخه داشت: سیستم سرمایه‌داری غرب و سیستم سوسیالیستی ـ مارکسیستی به اصطلاح شرق، و این الگو در شبکه و زیرساخت ارتباطی و انتقالی این دوره شروع شده بود و به پیش می‌رفت.
زیرساخت دوم تهاجم فرهنگی غرب از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شده است و تا امروز نیز ادامه دارد. این زیرساخت در نیم‌قرن گذشته، با توسعه بی‌نظیر وسایل ارتباطی و مخابراتی و انتقال و حمل و نقل همراه بوده است. از شبکه‌های حمل و نقل هوایی و دریایی تا ماهواره‌های ارتباطی و تصویری و جاسوسی، از مطبوعات و فصلنامه‌ها تا شبکه‌های جهانی رادیو ـ تلویزیون، از بانک‌های اطلاعاتی تا مرکزهای ویدیویی و نمابر و رایانه، از خبرگزاری‌های جهانی تا شرکت‌های چندملیتی و فرامرزی، از بنگاه‌های آگهی و بازاریابی تا مؤسسه‌های جهانگردی، همه و همه نه تنها توسط دنیای غرب (همانند نیم‌قرن اول دورۀ معاصر) کنترل می‌شوند، بلکه غرب از طریق آنها توانسته است تحت لوای ترفند جدید این دوره یعنی «جریان آزادی» به نفوذ و سلطه‌گرایی خود ادامه دهد.
یکی از راهبردهای مهم تهاجم فرهنگی در قرن اخیر، انتخاب یک عنوان کلی پسندیده به منظور اعمال سیاست‌های مختلف، از سوی عاملین این پدیده بوده است. دو عنوان کلی «نوگرایی» و «گردش و جریان آزاد اطلاعات»، گرچه به ظاهر اقدام‌هایی بیطرف و حتی مورد تمایل عام به نظر می‌رسد، ولی در باطن، «نوگرایی» به عنوان یک پدیده محرک، در مقابله با «سنت‌گرایی» به عنوان یک پدیده ساکن، ارائه داده می‌شود. به این ترتیب، تز «گردش و جریان آزاد اطلاعات، مانند تز «تجارت آزاد»، تنها در ظاهر وجهۀ مساوات و برابری به خود می‌گیرد، ولی در عمل، هرگز از سوی کشورهای صنعتی و سرمایه‌داری اروپا و آمریکا، جامۀ عمل به خود نمی‌پوشد و این جریان مبادلۀ آزاد، همیشه یکسویه خواهد بود. موفقیت جریان آزاد اطلاعات در زمینۀ پیغام‌های اطلاعاتی، فرهنگی، آموزشی، تبادل فرهنگی دانشجو و استاد، زمانی تضمین می‌شود که طرفین از نظر قدرت اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی بطور نسبی در یک کفه قرار داشته باشند در غیر این صورت تز آزادی، به سود قدرتمندان جهانی و کسانی تمام خواهد شد که سال‌ها زیرساخت اطلاعاتی و انتقالی فرهنگی در ملکیت آنها قرار داشته است.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تشدید تهاجم فرهنگی پنجاه ساله اخیر، حاکمیت سیبستم جهانی به اصطلاح «جنگ سرد» بین شوروی سابق و آمریکا و نیز مبارزات ایدئولوژیکی این دو بلوک بود که در نتیجۀ آن نه تنها دنیا مورد هدف تبلیغات مکتبی و سیاسی این دو بلوک قرار گرفت، که این دو نیز خود کوشیدند از طریق تهاجم فرهنگی و آموزشی و بهره‌گیری از زبان و علوم اجتماعی و انسانی، طرفداران و بیطرفان جهانی را مجذوب الگوهای توسعه و پیشرفت خود سازند. برنامه‌های رابط فرهنگی این دوره از تاریخ، یکی ازمنابع مهم مطالعاتی در زمینۀ تهاجم فرهنگی دوره معاصر است که متأسفانه هنوز چندان در مورد آن تحقیق و مطالعه نشده است.
جنبش عدم تعهد در طول دهه‌های گذشته، در مورد ایجاد یک نظام جدید جهانی ارتباطی و اطلاعاتی و نیز بحث‌های مفصلی که در این مورد، بویژه در دو دهه گذشته، در سازمان ملل و مؤسسه‌های وابسته به آن مانند یونسکو صورت گرفت، به منظور جلوگیری از سیل این تهاجم اطلاعاتی بود.
به خاطر داشته باشیم که درخواست «دنیای سوم» در دهه‌های 1960 و 1970 برای ایجاد یک نظام جدید جهانی ارتباطی و اطلاعاتی و گزارش کمیسیون مخصوص یونسکو به ریاست شان مگ براید از ایرلند در این مورد، فقط یک بحث بود، نه برنامه‌ریزی و اتخاذ تصمیمات جدید در این زمینه. ولی قرار دادن این موضوع در دستور کار بین‌الملل، قدرت‌های جهانی را بیمناک کرده بود و شاید برای نخستین بار در تاریخ روابط بین‌المللی بود که از حقیقت عنوان‌های پسندیده‌ای چون نوگرایی و جریان آزادی‌ پرده برداشته می‌شد. در اوایل دهه 1980 این بحث بیست ساله، بتدریج توسط تهاجم سیاسی غرب و به علت وجود ضعف و اختلاف در دنیای سوم مسکوت گذاشته شد و آمریکا و انگلیس به علت اعتراض نشان دادن به درخواست‌های دنیای سوم، از عضویت یونسکو خارج شدند. ولی بحث تهاجم اطلاعاتی و ارتباطی وسیع‌تر شد و به عقیده من با انقلاب اسلامی ایران، جای خود را به بحث تهاجم فرهنگی در سطح جهانی داد.
با پایان یافتن دهه 1980 و فروپاشی شوروی سابق و سیستم‌های سوسیالیستی و مارکسیستی اروپای شرقی، و همزمان با تضعیف و تزلزل صدای کشورهای غیر متعهد، و نیز با خیزش و گسترش اسلام‌گرایی در نقاط مختلف آسیا، اروپا و آفریقا، محیط تهاجم فرهنگی از سه جنبه تغییر کرد:
1ـ تهاجم دو شاخه غربی (سرمایه‌داری و سوسیالیستی) دهه‌های قبلی، جای خود را به یک شاخۀ واحد یعنی سرمایه‌داری و فلسفه‌های وابسته لیبرالیزم و محافظه‌کاری داد.
2ـ جنبش‌های اسلامی در صدر مبارزه با تهاجم فرهنگی جای گرفتند و تنها نیروهای بسیجی در سطح داخلی و خارجی با نیروهای مخاصم درگیر شدند.
3ـ نظام جهانی، به عنوان مالک سیستم جدید و زیرساخت دوره‌ای نو در رژیم اطلاعاتی و ارتباطی دنیا که در آن درخواست‌های «دنیای سوم» گنجانیده نشده بود، به علت وجود رقابت‌های اقتصادی و فرهنگی، بین کشورهای بزرگ صنعتی نظیر آمریکا، ژاپن، فرانسه، آلمان و انگلستان، شاهد شکل‌گیری بحث‌های جدید و درگیری‌های ملایمی بین این کشورها شد.
در حقیقت، دنیا ده سال پس از انتشار گزارش معروف مگ براید صاحب یک نظام جدید ارتباطی شده بود. ولی این نظام به دنیای سوم تعلق نداشت نظامی بود که ممالک و قدرت‌های صنعتی آمریکا و اروپا و ژاپن ایجاد کرده بودند.
با آغاز دهه آخر قرن بیستم، زیرساخت ارتباطی، اطلاعاتی و انتقالی جهان که حامی سیاست‌های سلطه‌جویانه غرب است، بطور قابل توجهی در اختیار آمریکا و کمپانی‌های چندملیتی و چند کشور بزرگ دیگر اروپایی و ژاپنی قرار گرفت. علی‌رغم کاهش قدرت اقتصادی آمریکا و کشورهای دیگر در طول چند سال اخیر، آمار موجود نشان می‌دهد که آمریکا (در درجه اول) و چند کشور دیگر اروپایی و نیز ژاپن (در درجه دوم)، کنترل زیرساخت ارتباطی و فرهنگی دنیا را، اعم از محتویات برنامه‌های تلویزیونی و ویدیویی و برنامه‌های مهم مرکزهای علمی و دانشگاهی، در دست دارند. در نتیجه برنامه‌‌های فرهنگی که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در سیاست خارجی خود ایجاد کرد، امروزه روش و برنامه‌ آموزش و پرورش عالی آمریکا شده و جهان‌بینی این نظام در دانشگاه‌های اروپا راه یافته است و در بسیاری از کشورهای دیگر، نهادهای اصلی فرهنگی آن کشورها را تشکیل می‌دهد. صدها هزار فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در نیم ‌قرن گذشته، یکی از عوامل مهم حمایت از جهان‌بینی آمریکا در کشورهای به اصطلاح در حال توسعه به شمار می‌روند.
آمریکا و کشورهای اروپای غربی و ژاپن به تنهایی نود درصد مجموع کتابخانه‌های دنیا، هشتاد درصد تمام فصلنامه‌های علمی، نود و پنج درصد کل بانک‌های اطلاعاتی و فنی و هشتاد درصد دانشجویان خارجی را که در دانشگاه‌ها مشغول تحصیل هستند تشکیل می‌دهند. عده دانشجویان خارجی در موسسه‌های فرهنگی و دانشگاهی آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم کمتر از بیست هزار نفر بود، در سال 1993 به بیش از یک میلیون نفر رسید. با سقوط سیستم کمونیستی در شوروی سابق و نقاط دیگر و با کنترل شدیدی که در سالهای اخیر، آمریکایی‌ها در دنیای غرب و کشورهای اروپای شرقی بوجود آوردند، رقابت برای دستیابی به بازارهای اطلاعاتی و فرهنگی این نقاط بین کشورهای صنعتی وسیع‌تر شده است.
اروپای غربی که دو دهه پیش همراه با آمریکایی‌ها به تقاضای کشورهای کم‌صنعتی مبنی بر جلوگیری از هجوم فرهنگی و ایجاد یک نظام جدید اطلاعاتی و ارتباطی بی‌توجهی نشان می‌داد، امروز خود در برابر تهاجم فرهنگی آمریکایی‌ها به صدا درآمده و اعتراض می‌کند. در دو سال اخیر یکی از مسائل بزرگ مورد اختلاف بین آمریکا و بازار مشترک آمریکا، موضوع واردات صنایع فرهنگی، بخصوص برنامه تلویزیونی آمریکا و فیلم‌های ساخت هالیوود بوده است. در سال‌های اخیر پارلمان بازار مشترک آمریکا و موسسه‌های وابسته به جامعه اروپا، اقدام به صدور قطعنامه‌هایی علیه تهاجم فرهنگی کرد و این چیزی بود که در گذشته از سوی دنیای سوم، بارها و بارها مطرح شده بود و حال از سوی اروپایی‌ها و ژاپنی‌ها تکرار می‌شود. در مذاکراتی که اخیراً با شرکت یکصد و بیست کشور در مورد عوارض و گمرکات و تجارت جهانی صورت گرفت، یکی از بزرگترین اختلافات بین کشورهای صنعتی، مساله عوارض و گمرکات و آزادی تبادل خدمات اطلاعاتی و فرهنگی و رسانه‌های جمعی بود. به عنوان مثال، آمریکایی‌ها در مذاکرات جهانی عوارض و گمرکات و تجارت بر این نکته تاکید می‌ورزند که فرانسوی‌ها باید چند درصد از عوارضی را که برای نمایش فیلم‌های آمریکایی در فرانسه دریافت می‌دارند لغو کنند و فرانسوی‌ها نیز اصرار دارند که دریافت این‌گونه عوارض، جهت حمایت از صنعت فیلم و سینمای فرانسه ضروری است. آنها آمریکایی‌ها را به علت سر باز زدن از این موضوع، به «امپریالیزم فرهنگی» متهم می‌کنند.
فرانسوا میتران رئیس‌جمهور فقید فرانسه، در یک مصاحبه مطبوعاتی اظهار کرد، کشوری که اختیار و کنترل تصویرهای ملی خود را ندارد، مستقل نیست. ادوارد بالادور نخست‌وزیر محافظه‌کار فرانسه، با اشاره به مذاکرات اخیر عوارض خدمات اظهار کرد که «اقتصاد فرهنگ فرانسه با بازار آزاد و تجارت آزاد مغایرت دارد.» فرانسه که در حفاظت از صنایع ملی و کمک دولت به روستاها و محصولات کشاورزی سابقه‌ای طولانی دارد، به‌هیچ‌وجه حاضر نیست دروازه‌های تجارتی خود را برای ورود بی‌حد و حصر محصولات آمریکایی از جمله صنایع فرهنگی این کشور، بطور کامل آزاد بگذارد. لازم به یادآوری است که هالیوود آمریکا هشتاد درصد از بازارهای سینمایی اروپا را در دست دارد، در حالی که اروپایی‌ها فقط دو درصد از بازارهای سینمای آمریکا را در اختیار دارند. این‌گونه اعتراضات در مورد تهاجم فرهنگی موقعی به گوش می‌رسد که نظام جهانی وارد دورۀ جدیدی در زیرساخت‌ اطلاعاتی، ارتباطی و انتقالی می‌شود.
تحولات نوین و موج‌های جدید
از آنجا که ما اکنون در آستانه سازندگی و توسعه زیرساخت سوم یا زیرساخت جدید تهاجم فرهنگی قرار داریم، باید ابتدا دریابیم که خصایص این زیرساخت اطلاعاتی، ارتباطی، فرهنگی و انتقالی چیست و ما تا چه حد آماده مواجه شدن با این تهاجم هستیم؟
زیرساخت جدید، به مثابه شاهراه‌های اطلاعاتی است که در آن محتویات اطلاعاتی، تصویری، فرهنگی، تفریحی و داده‌ها در یک آن و روی یک خط مستقیم حرکت می‌کنند. در این زیرساخت، برعکس نیم‌قرن اخیر که مکالمه تلفنی، شنیدن رادیو، تماشای تلویزیون، دریافت نامه و تلگراف پستی یا نمابر، اطلاعات علمی و صنعتی، روزنامه‌ها و مجلات، کتاب‌ها و اسناد، تفریحات و ویدیو، فیلم‌های سرگرمی یا آموزشی، هر یک از طریق جداگانه به دست عموم می‌رسید، انتقال و مبادله و دریافت همه این مجموعه‌ها با یک خط واحد تلفن امکان‌پذیر است و اطلاعات و تصاویر و داده‌ها از هر نوع که باشند، از طریق عمودی یا افقی بطور جداگانه به افراد می‌رسند.
در زیرساخت شاهراه‌های اطلاعاتی آینده، ارسال و دریافت هر نوع پیغام، اعم از خبری، تفریحی، علمی و فرهنگی، در یک خط و بصورت دایره‌ای بی‌آغاز و انتها، حرکت خواهد کرد. این شاهراه‌های اطلاعاتی الکترونی که پایه‌های اساسی آن، هم‌اکنون در اروپا و آمریکا و ژاپن ریخته شده است و بعد جهانی دارد، مثل شاهراه‌های وسایل حمل و نقل است که در آن، همه گونه وسایل نقلیه، در یک لحظه و با سرعتی شگفت‌آور، در حال حرکت است.
به عبارت دیگر اتصال به این شاهراه‌ها، آگاهی از تمامی خبرها، آگهی‌ها، سینماها، ویدیوها، کتابخانه‌ها،‌ فروشگاه‌ها، مجلات، برنامه‌های تلویزیونی، مکالمات و هر نوع اطلاعات دیگر را در هر نقطه دنیا برای افراد امکان‌پذیر می‌کند. مسلم است در این میان، قدرت توزیع، از آن افراد و موسسه‌ها و کشورهایی خواهد بود که مالک این شاهراه‌ها هستند و تکنولوژی ترکیبی امروز (کامپیوتر، ماهواره، کابل و صنایع دیگر) را در دست دارند.
مسائلی که امروز در نتیجه تولید و توزیع ویدیو، برنامه‌های تلویزیونی، کاسه‌های ماهواره‌ای، توزیع کتاب‌ها و اطلاعات نامطلوب با آنها مواجهیم، بعدها در مقایسه با مشکلات و مسائلی که از طریق این زیرساخت به وجود خواهد آمد، بسیار کوچک به نظر خواهد رسید. قسمت قابل توجهی از این زیرساخت، تکنولوژی آی.اس.دی.ان یا سرویس ترکیبی شبکه دیجیتال نام دارد که در اروپا و ژاپن و آمریکا معمول شده است.
سوالات مهمی که در مورد این زیرساخت جدید پیش می‌آید، عبارتند از اینکه:
مالک این شاهراه‌ها چه کسانی هستند و خواهند بود؟ دولت‌ها یا کمپانی‌های چندملیتی؟ چه کسانی از این شاهراه‌ها استفاده خواهند کرد و چه کشورها، گروه‌ها و افرادی از آنها سودمند خواهند شد؟ قوانین عبور و مرور در این شاهراه‌های ملی و جهانی و منطقه‌ای را چه کسانی تعیین خواهند کرد؟ برقراری نظم در این شاهراه‌ها به عهده چه کسانی خواهد بود؟ دروازه‌بان و دروازه‌ساز این شاهراه‌ها چه کسانی هستند؟ آیا این شاهراه‌های اطلاعاتی مانند شاهراه‌های وسایل حمل و نقل در اختیار همه مردم قرار خواهند گرفت یا فقط عده بخصوصی توانایی و حق استفاده از آن را خواهند داشت؟ عوارض استفاده از این شاهراه‌ها از سوی چه افراد و مؤسسه‌هایی تعیین خواهد شد؟ آیا استفاده از این شاهراه‌ها تحت شرایط خاصی صورت خواهد گرفت یا همه افراد از خردسالان گرفته تا جوانان و پیران بدون ملاحظه وارد این شاهراه و دنیای اطلاعاتی و فرهنگی و ارتباطی خواهند شد؟ این شاهراهها، دریافت چه نوع اطلاعات و پیغام‌هایی را میسر خواهند کرد؟ این سوالات نکاتی هستند که سطح تهاجم فرهنگی کنونی را به درجه بالاتر و مهم‌تری ارتقا می‌دهند.
شاهراه‌های اطلاعاتی از ترکیب و دگرگونی شبکه‌های اطلاعاتی به وجود می‌آیند و هم‌اکنون صدها شبکه اطلاعاتی در قسمت‌های مختلف بصورت آبونمان، محصولات و خدمات خود را در اختیار افراد و گروه‌ها قرار می‌دهد. مثلاً شبکه اینترنت در آمریکا، از طریق کامپیوترهای خصوصی و فردی، میلیون‌ها نفر را در این کشور و نیز در سراسر دنیا، با یکدیگر و با بانک‌های اطلاعاتی و بازرگانی و علمی و فنی مرتبط می‌کند. در حقیقت آمیزش یا اختلاط و ترکیب صنایع مخابراتی (تلفن و کابل) با کامپیوتر و تلویزیون و بانک‌ها، یکی از مهمترین تحولات اقتصادی و فنی جهانی به شمار می‌رود. صنعت واحد جدیدی که امروزه از آمیزش صنعت نشر و چاپ با مخابرات و کامپیوتر به وجود آمده است، طبق پیش‌بینی رئیس کمپانی «اپل» آمریکا و تولیدکنندۀ کامپیوترهای مختلف در جهان، با شروع قرن بیستم یعنی سال 2001 میلادی، به سه هزار و پانصد میلیارد دلار خواهد رسید. امروز کمپانی‌های بزرگ تلفنی دنیا (مانند قدیم) نه تنها با شبکه‌های تلفنی سر و کار دارند، بلکه قسمت عمده فعالیت‌های خود را نیز که در زمینۀ انتشار روزنامه‌ها، مجله‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و ویدیویی و بانک‌های اطلاعاتی است، از این طریق انجام می‌دهند. از طرف دیگر ناشرین و سهامداران کمپانی‌های بزرگ جهانی در رشته تلویزیون و سینما و ویدیو، بزرگترین خریدار کمپانی‌های کامپیوتر و مخابرات شده‌اند. خرید و فروش و ادغام کمپانی‌های کوچک و بزرگ در کارتل‌های اطلاعاتی و فرهنگی، یکی از تحولات بزرگ اقتصادی و اطلاعاتی چند سال اخیر به شمار می‌رود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات