تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۴۶۶۱۸
چگونگی خلق حماسه سوم تیر 84 و آینده جریان اصولگرایی در گفت‌وگوی «جوان» با حسین گروسی

استمرار گفتمان سوم تیر مدیون گروه خاصی نیست

محمد اسماعیلی اشاره: حسین گروسی نمایندگی مردم شهریار در دو دوره مجلس هشتم و نهم را در کارنامه دارد. در مجلس نهم هم مانند مجلس هشتم عضو کمیسیون صنایع و معادن است. گروسی معتقد است حادثه سوم تیرسال۸۴ که گفتمان انقلاب اسلامی را هم احیا کرد دچار افول نشده و دوره‌ رشد و بالندگی را طی می‌کند و اگر کسانی خلاف این را سعی دارند در جامعه عنوان کنند به دنبال سرپوش گذاشتن به شکست‌های خود هستند. وی در همین رابطه می‌افزاید: اینگونه افراد سعی دارند از اختلافات سطحی اصولگرایان و برخی مشکلات اقتصادی بهره‌برداری سیاسی و بازهم خود را در جامعه مطرح کنند. نماینده مردم شهریار در ادامه گفت‌وگو با «جوان» با اشاره به نامگذاری امسال از سوی مقام معظم رهبری اشاره می‌کند: «سرنوشت تولید ملی را بسان جهاد اقتصادی نکنیم که نتیجه در سال جهاد اقتصادی اختلاس ۳ هزار میلیاردی همراه آورد و سال حمایت از تولید ملی نباید همانند سال جهاد اقتصادی تنها در الفاظ و ورقه‌های کاغذ باقی بماند».

* گفتمان انقلاب اسلامی چگونه در سوم تیرماه ۸۴ احیا شد؟
** افکار عمومی و جامعه‌ای که ۲۲۰ هزار شهید را به انقلاب هدیه داد از شروع انقلاب اسلامی سعی داشته دولتی را روی کار بیاورد که بیشترین قرابت و نزدیکی را به شعارهای اسلامی و آموزه‌های دینی داشته باشد. جامعه ما به دنبال گفتمانی است که راه شهدای عزیز و سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و ائمه اطهار (ع) را ادامه دهد. با بررسی و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری ادوار مختلف می‌توانیم دریابیم که تمام کاندیدا برای جلب نظر مردم سعی داشته‌اند این را وانمود کنند که خواهان اجرای احکام اسلامی و انقلابی در تمام عرصه‌ها هستند.
تمام کاندیدا سعی داشته‌اند به نوعی خود را از رهروان و معتقد به ولایت حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی نشان دهند. این خود نشان می‌دهد که در کشور ما جامعه به چه میزان حامی گفتمان انقلاب اسلامی که همان گفتمان اصولگرایی است، هستند. البته مقام معظم رهبری هم فرمودند که اصولگرایی یک حزب و یک گروه خاص نیست بلکه یک تفکر است و تفکر هم نشأت گرفته از آرمان‌های انقلاب، حضرت امام (ره) و رهبری و شهدا هم هست. مردم پس از آنکه عملکرد دولت اصلاحات را دیدند تصمیم گرفتند دولت یا شخصی را روی کار بیاورند که در راه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری قدم بردارد و اولویت کار او خدمت به جامعه و مستضعفین باشد. به همین دلیل به شخص آقای احمدی‌نژاد رأی دادند.
* شما دلیل روی کار آمدن دولت اصولگرا را در همان سال به دلیل عملکرد ضعیف دولت اصلاحات می‌دانید یا دلایل دیگری را برای آن برمی‌شمارید؟
** عمل به اهداف انقلاب اسلامی و منویات حضرت امام‌(ره) و رهبری با عمل و نه در حرف صورت می‌گیرد.
مردم در دوران اصلاحات تنها ادعا و حرف از مسئولان وقت شنیدند و در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی اشتغال و تولید تنها شعار شنیدند. مردم باید به کسی رأی می‌دادند که کشور را با ثبات و پیشرفت و توسعه در عرصه‌‌های گوناگون روبه‌رو کند و به شعارهای اصلی انقلاب عمل کند. نوع عملکرد دولت اصلاحات در هشت ساله آنها به خوبی نشان داد که آنها دغدغه‌ای برای اجرای احکام اسلام و عمل به فرمایشات حضرت امام (ره) و رهبری ندارند و سعی دارند حتی نظام حکومتی جمهوری اسلامی ما را هم با استحاله روبه‌رو کنند. آنها به سمت و سویی رفتند که استقلال کشور هم دچار اشکال می‌شد و ما روز به روز به سمت غرب باوری و غرب محوری پیش می‌رفتیم.
تحول در عرصه مدیریت اجرایی یکی از اهداف مردم در انتخابات سال ۸۴ بود. آنها می‌خواستند کسی را انتخاب کنند که مشکلات و سختی‌های قشر محروم جامعه را درک کرده باشد و برای حل آن به صحنه بیاید. وقفه و رکودی که با دولت اصلاحات نصیب کشورمان شد باید به شکلی منقطع می‌شد و به جای آن بالندگی و طراوت جایگزین می‌شد و این به جز روی کار آمدن دولت اصولگرا و معتقد به نظام و آرمان‌های انقلاب و امام (ره) ممکن نبود.
رهنمودهای مقام معظم رهبری در همان سال‌ها را هم نباید نادیده گرفت؛ فرمایشات و رهنمودهایی که معظم له در آن دوران داشتند بسیار راهگشا بود و بلوغ سیاسی مردم را از شرایط موجود جامعه افزایش چشمگیری داد و باعث شد که مردم به سمت اصولگرایی و گفتمان انقلاب اسلامی گرایش پیدا کنند. شکل‌گیری این تفکر و روی کار آمدن دولت اصولگرای برآمده از رأی مردم را می‌توان در این عوامل جست‌وجو کرد و امیدواریم همین تفکر با انسجام و رویه‌ای درست به حیات خود ادامه دهد و باعث مرتفع شدن مشکلات جامعه و مردم و تحقق اهداف عالیه انقلاب اسلامی بیش از پیش شود.
* چرا در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که گروهی قصد دارد گفتمان سوم تیر را مصادره به مطلوب کند و از آن بهره‌برداری شخصی و گروهی کنند؟
اساساً این گفتمان مربوط به شخص یا یک گروه خاص نیست بلکه محصول عوامل مختلفی است که به برخی از آنها اشاره شد و بنا به همین دلایل صاحب اصلی این گفتمان جامعه اصولگرایی و مقام معظم رهبری است. این گفتمان به قشر و گروه خاصی تعلق ندارد که بخواهند از آن در جهت منافع گروهی و سیاسی خود بهره‌برداری و به همین وسیله بخواهند گروه یا جریانی را از دایره اصولگرایی خارج کنند. این گفتمان را نمی‌توان محصور و محدود در جریان یا افرادی خاص کرد، همانطور که پس از انتخابات سال ۸۴ هم مردم به کاندیدای این جریان در سطح انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی اقبال خوبی داشتند و نشان دادند که برای پیشرفت و تعالی کشور به دنبال خدمتگزاران صادق و ولایت‌پذیر هستند.
نباید کسانی که ادعای پیروی از ولایت دارند در صحنه به عنوان صاحبان گفتمان سوم تیر حاضر شوند؛ چرا که فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی راه دیگری غیر از این را نشان می‌دهد و باید گفت از اینگونه بهره‌برداری‌های حزبی و گروهی چیزی عاید مردم و جامعه نخواهد شد و جز ضربه زدن به جریان اصولگرایی حاصل دیگری نخواهد داشت. بانی و صاحب اصلی گفتمانی که نشأت گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی است، حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است و مدعیان این جریان را می‌توان با قیاس نوع عملکرد و مواضع آنها نسبت به فرمایشات مقام معظم رهبری مورد ارزیابی و سنجش قرار داد.
* جریان دوم خرداد سعی دارد از افول جریان اصولگرایی حرف به میان بیاورد و دلیل آن را عملکرد دولت در بخش‌های مختلف اقتصادی و سیاسی می‌داند، نظر شما در این باره چیست؟
** اصولگرایی منتسب به گروه یا یک تیم خاص نیست و این را مردم هم عنوان می‌کنند و البته معنای این واژه تنها در عملکرد دولت فعلی قابل ارزیابی نیست و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند اصولگرایی یک تفکر است. به عقیده بنده اقبال جامعه به اصولگرایان رو به افزونی نیست به گونه‌ای که نمونه آن را در ۱۲ اسفند سال گذشته می‌بینیم و آنهایی که وابسته به یک جریان خاص بودند را مورد پذیرش قرار ندادند. مردم به دنبال کسانی هستند که به صورت واقعی معتقد به اصولگرایی هستند و خود را برای تبعیت از ولایت فقیه و دفاع از حقوق مردم به هر زحمتی می‌اندازند.
چطور می‌توان از افول جریان اصولگرایی حرف زد در صورتی که مردم در انتخابات اخیر پشتیبانی و استقبال قابل توجهی از کاندیداهای این جریان داشته‌اند. اینگونه اظهارات توجیه شکست‌های گذشته خودشان و البته تاکتیکی با هدف جلب آرای مردمی است.
هرچند اگر اختلافاتی در درون اصولگرایان رخ داده یا در هر سطحی پدیدار شده است طبیعی می‌نماید و اختلافات موضوعات سطحی و نه عمیق و مبانی را در برمی‌گیرد. امروز در مجلس اتفاق نظر و عزم جدی و عمومی شکل گرفته است که مانند ۸ سال گذشته جریان اصولگرایی بتواند خود را بازسازی کند و باز به موفقیت برسد. هر چند که از الان زود است درباره انتخابات حرف بزنیم اما باید عرض کنم در جریان اصولگرایی گزینه‌های خوب و مقبولی وجود دارند که می‌توانند در صحنه حضور پیدا کنند و با کسب آرای مردمی باز هم در جهت خدمتگزاری و خدمت‌رسانی به جامعه و نظام قدم بردارند. تعداد افراد قابل و شایسته در جرگه سیال اصولگرایان کم نیست که بتواند باز هم تحول عظیم و درخور توجهی را در عرصه‌‌های مختلف و با هدف پیشرفت و توسعه کشور به وجود بیاورد.
امید و نشاطی که در جامعه امروز قابل رؤیت است انتخابات پرشور و پرحرارتی را تصویر می‌کند و امیدواریم این منجر به پیروزی چند باره اصولگرایان شود.
* برخلاف سال ۸۴ اصولگرایان هیچ تشکیلات و برنامه‌ریزی را برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری مورد توجه قرار نداده‌اند؛ این می‌تواند آسیب‌هایی را متوجه این جریان کند؟
** اگرچه استقبال مردمی به این جریان در سال‌‌های اخیر خوب و شایسته بوده است اما باید عزیزان و دوستان ما با برنامه‌ریزی و کارهای تشکیلاتی خوب در صحنه رقابت حضور پیدا کنند. برنامه‌ریزی و برگزاری جلسات منظم و کارشناسی شده که در آن آسیب‌ها و ضعف‌های جریان اصولگرایی ‌مورد ارزیابی قرار گیرد، قطعاً تضمین کننده پیروزی در انتخابات آتی خواهد بود و عدم شکل‌گیری این موضوع آسیب‌های جدی را متوجه این جریان خواهد کرد و حتی محتمل است که به شکست جریان اصولگرایی منجر شود. بالاخره باید ضعف‌ها و کاستی‌های سال‌های اخیر‌مورد ارزیابی قرار بگیرد تا جریان رقیب از آن سوء استفاده نکند. جریان اصولگرایی باید مانند سال ۸۳ و ۸۴ کارهای تشکیلاتی و جلسات فکری و گروهی منظم و با برنامه‌ای را شروع کند تا مبادا در این انتخابات طعم شکست را بچشیم.
البته برنامه‌ریزی‌ها هم در مجلس و در فراکسیون‌های مربوطه در دست اقدام است که سعی دارد با برگزاری جلسات همفکری و کارشناسی در عرصه‌ انتخابات حضوری پررنگ داشته باشد. برگزاری این جلسات هم از همین روزهای اخیر شروع خواهد شد و امیدواریم که سودمند هم باشد. فراکسیون اصولگرایان مجلس به صورت جدی و گسترده به دنبال این است که در این عرصه هم موفقیت قابل توجهی را به دست بیاورد. امیدوار هستیم که جریان اصولگرا روی کسی اتفاق‌نظر پیدا کند که انسجام و وحدت لازم را در عرصه مدیریت کشور ایجاد کند و یک همپوشانی و همگرایی را در درون اصولگرایی به وجود بیاورد.
* با دو دستگی که امروز در بین اصولگرایان مجلس وجود دارد، این امر قابل تحقق است؟
** متأسفانه اتفاق نامیمونی در ابتدای شکل‌گیری مجلس نهم اتفاق افتاد که خروجی آن خروجی مناسبی نبود و پیامد‌های بدی را هم به دنبال داشت. البته نمایندگان با توجه به فرمایشات رهبری در دیدار هفته قبل به گونه‌ای از این اتفاقات درس گرفته‌اند و سعی دارند با تشکیل یک فراکسیون واحد به اتفاقات گذشته پایان بدهند. اصولگرایان مجلس تجربه‌ خوبی از این موضوعات گرفته‌اند و بسیار امیدواریم که انسجام و وحدت لازم در بین اصولگرایان به صورت حداکثری صورت بگیرد و این واقعاً دور از دسترس نیست. قطعاً گذر زمان بسیاری از مشکلات و اختلافات را مرتفع و زمینه‌های همدلی و همگرایی را فراهم می‌کند.
* چطور ممکن است اصولگرایانی که آنگونه در مورد انتخاب آقای حداد عادل و لاریجانی دچار چند دستگی مفرط و غیرقابل وصف شدند، در انتخابات سال آتی ریاست جمهوری زیر یک چتر جمع شوند و از یک کاندیدا حمایت کنند؟
** ما اگر می‌خواهیم وحدت و انسجام در بین اصولگرایان و جامعه حفظ شود، نباید تنگ‌نظرانه عمل کنیم. متأسفانه در بسیاری از مواقع ما دچار افراط و تفریط می‌شویم و همین افراط و تفریط‌ها است که باعث به وجود آمدن مشکلات عدیده‌ای می‌شود. ما باید اتفاقات هفته‌های گذشته را کنار بگذاریم و با سعه صدر و گذشت و برادری در جهت خدمت به نظام و مردم قدم برداریم و این جز با همگرایی و یکدلی و وحدت امکانپذیر نیست. ما نباید اصرار داشته باشیم حلقه اصولگرایی را تنگ نشان بدهیم و برعکس همه معتقدان به انقلاب و رهبری را هم به عنوان دوست در کنار خود قرار دهیم. حقیقتاً‌ با توجه به ظرفیت‌های موجود مجلس اصولگرای نهم، این موضوع غیرممکن و دور از دسترس نیست که از یک کاندیدا به صورت واحد و یکدست حمایت کنیم.
* جریان دوم خرداد پس از آنکه در سال‌های ۸۴ و ۸۸ با عدم اقبال عمومی مواجه شد و عملاً شکست خورد، سعی دارد در هفته‌های اخیر کاندیداهایی را برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم معرفی کند و با ظهور تاکتیک‌هایی شکست‌های گذشته را جبران کند. ارزیابی شما از این تحرکات چیست؟
** البته باید گفت در درجه اول این تحرکات طبیعی است و هر جریان و گروهی سعی دارد پس از چندین شکست خود را احیا و بازسازی کند و در جهت تقویت و برگشتن به عرصه حاکمیت قدم بردارد، باید با دیدی کارشناسی و تحلیلی درست از اوضاع اجتماعی سنجید که آیا این جریان می‌تواند با تجربیات گذشته و عملکرد ماسبق خود به پیروزی برسد و قوه مجریه را به دست بگیرد؟ تجربه‌ها سال‌های اخیر نشان داده است مردم اعتقاد و استقبالی به این جریان وکاندیداهایش ندارند و تمایلی ندارند که منسوبین به این جریان در عرصه قوه مجریه، مقننه و دیگر دستگاه‌ها حضور داشته باشند. شاهد مثال آن هم انتخابات مجلس هفتم، هشتم، نهم و دو دوره ریاست جمهوری گذشته و انتخابات شورای شهر است.
به همین دلیل مردم بسیار بعید است که دوباره به این جریان و کاندیداهای آن رأی بدهند. البته عملکرد گذشته این جریان به خصوص در جریان فتنه سال ۸۸ را هم به عنوان دومین دلیل باید برشمرد که مردم به دلیل آن دیگر به مدعیان اصلاح طلبی اعتماد و اطمینان نخواهند کرد. مردم فراموش نخواهند کرد این گروه سیاسی ۹ ماه کشور را در بدترین شرایط اجتماعی و سیاسی قرار دادند و با غائله و آشوب آفرینی حاضر به پذیرش رأی اکثریت جامعه نبودند و با همکاری و همدستی سرویس‌های جاسوسی کشورهای غربی سعی داشتند به نظام و کشورمان ضربه بزنند.
مدعیان این جریان اگر می‌‌خواهند در صحنه انتخابات حضور پیدا کنند اولین قدم آنها باید عذرخواهی رسمی از ملت ایران به خاطر عملکرد تلخ‌شان باشد. آنها باید از گذشته خود اعلام برائت و ندامت کنند تا جامعه بپذیرد و اجازه دهد که کاندیداهای این جریان سیاسی بار دیگر در عرصه انتخابات حضور داشته باشند. هر چند که با فرض براینکه این جریان کاندیدا برای انتخابات معرفی کند و مانند گذشته تبلیغات پررنگ و گسترده‌ای را هم در دستور کار قرار دهد، نخواهد توانست از جامعه نمره قبولی و رأی بالایی کسب کند.
اتخاذ تاکتیک‌ها و راهبردهای مختلف از سوی این جریان مانند انتخابات گذشته حاصلی جز شکست در برنخواهد داشت. بصیرت و آگاهی امروز مردم ما با هیچ دوره‌ای دیگری قابل مقایسه نیست و هیچ جریان و گروهی هم نمی‌‌تواند با ارائه شعارهای دروغ و پوچ آرای مردمی را کسب کنند. نوع نگرش مردم به گروه‌های سیاسی در سال‌های اخیر تکلیف جریان دوم خرداد را از الان نشان می‌دهد.
* به عنوان یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن بفرمایید مجلس نهم چگونه می‌تواند درجهت تحقق شعارسال«تولیدملی، حمایت از کار و سرمایه ملی» قدم بردارد با توجه به اینکه فراکسیونی هم با همین نام در مجلس تشکیل شده است؟
** باید عرض کنم اشتغال و کار آفرینی مربوط به یک فراکسیون خاص نیست و ایجاد فراکسیون برای جرقه آغاز خوب است، در حال حاضر فراکسیون تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی برای اشتغال تشکیل داده‌ایم.
تمام این فراکسیون‌ها تنها یک جرقه و موتور محرکه شروع است، اگر واگن‌های قطار تولید به هم وصل نشود امکان ایجاد اشتغال نیست؛ نمی‌توانیم بگوییم اشتغال و تولید تنها بر عهده وزارت صنایع و کمیسیون صنایع است و همه باید درگیر آن باشند.
برای ایجاد اشتغال و حمایت از تولید و سرمایه ملی همه باید دست به دست هم دهند، حتی کمیسیون فرهنگی، وزارت ارشاد و تمام ارگان‌ها نقش اساسی دارند؛ مثلاً صدا و سیما از کالای خارجی در سریال‌ها و برنامه‌های خود استفاده می‌کند و به نوعی استفاده از اقلام خارجی را باب کرده و بیننده را علاقه‌مند می‌کند به خرید کالای خارجی که می‌بیند؛ پس صدا و سیما نقش اساسی دارد و نمی‌توان گفت تنها یک فراکسیون می‌تواند به تنهایی فرمایش رهبری را جامه عمل بپوشاند.
دولت باید از تولید کننده حمایت کند و با دادن وام‌هایی با بهره کم به تولید کننده کمک ‌کند کالای تولیدی داخلی گران تمام نشود تا مردم هنگام خرید به طرف کالای داخلی بروند.
* برپایی تنها یک کمیسیون می‌تواند مشکلاتی نظیر اشتغال را حل کند؟
** برپایی یک فراکسیون به تنهایی نمی‌تواند مشکل اشتغال را حل کند، این شرط لازم است اما کافی به نظر نمی‌رسد، باید جلوی کالای قاچاق را قوه قضائیه بگیرد تا با وارد کردن کالای قاچاق به کشور عده‌ای میلیاردر و عده‌ای بیکار شوند.
باید هم فرهنگ‌سازی شود و هم دولت حمایت جدی از بخش تولید و صنعت داشته باشد و هم مجلس قوانین خوب و کارآمدی را تصویب کند؛ در این راستا انتظار می‌رود ارتباط ارگانیک بین قوا برقرار شود و وظایف را به گردن همدیگر نیندازند تا سرانجام بیکاری فراوان نشده و کالای خارجی جای تولید ملی در کشور رشد ‌کند.
سرنوشت تولید ملی را بسان جهاد اقتصادی نکنیم که نتیجه در سال جهاد اقتصادی اختلاس ۳ هزار میلیاردی همراه آورد.
سال حمایت از تولید ملی نباید همانند سال جهاد اقتصادی تنها در الفاظ و ورقه‌های کاغذ باقی بماند.
اقتصاد هر کشور بر تولید آن کشور پایه‌گذاری می‌شود نه ارز و طلای کشور؛ پشتوانه پول ملی یک کشور تولید آن کشور است.
اگر موضوع تولید جدی گرفته شود هم اشتغال ایجاد شده و هم بحث حمایت از تولید رونق خواهد گرفت، اما اگر تولید نباشد ما ناچاراً برای واردات کالای مورد نیاز وابسته به ارز می‌شویم چون کالا را وارد می‌کنیم با افزایش قیمت دلار افزایش قیمت زیادی روی قیمت کالا خواهیم داشت.
واردات بی‌رویه ضربات سختی را بر پیکره اقتصاد کشور می‌زند و اگر کالا تولید داخل باشد با نوسان دلار و ارز تغییر زیادی در قیمت کالای تولید داخل ایجاد نمی‌شود زیرا به مواد اولیه و واردات وابستگی وجود ندارد. ما اگر به بحث تولید توجه نکنیم نمی‌توانیم با شعار و حرف قیمت کاهش دهیم و برای جویندگان کار شغل ایجاد کنیم.
محور کار‌های امسال حمایت از تولید، کار و سرمایه ایرانی است. کشوری که هر سه عامل تولید را داراست و دارای منابع غنی و سرمایه خوب و منابع طبیعی شامل ذخائر و منابع نفت و گاز و نیروی فعال انسانی است پتانسیل پیشرفت را دارد.
اگر کشور‌های دیگر بدون منابع و ذخایر نفتی و با اتکا به نیروی انسانی به رتبه‌های بالای جهانی دست یافته‌اند ما هم می‌توانیم با وجود جوانان فعال و دانشگاهی ( که در رده ۱۷ علمی در دنیا قرار داریم )جهش علمی خوبی را هم در قسمت تولید و کار و سرمایه ملی داشته باشیم تا در عرصه‌های مختلف بتوانیم رتبه‌های قابل قبولی کسب نماییم.
* موفقیت فاز دوم هدفمندسازی یارانه‌ها نیازمند توجه به کدام بخش‌ها و فراهم کردن چه شرایطی است؟
** هدفمندی یارانه‌ها برای ما یک انتخاب نبود، یک ضرورت بود که باید انجام می‌شد اما مدیریت این کار در دست ما بود و باید بهتر اجرا می‌شد. هدفمندی یارانه‌ها را نباید به گونه‌ای جلو ببریم که تولید، صنعت، کشاورزی و اشتغال در کشور فلج شود، نباید قیمت‌های حامل‌های انرژی و کارگر گران شود تا تولید کننده چون برایش صرف ندارد، دست از تولید بردارد. فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها باید بسیار هوشمندانه کلید بخورد و تولید شاه بیت آغاز این فاز باشد، زیرا اگر غیر از این باشد، موفق نخواهد بود و باید اولویت فاز دوم بر پایه تولید بنا شود. اگر می‌خواهیم تورم کاهش یابد و برای جوانان شغل ایجاد شود باید اولویت هدفمندی، تولید باشد و سهم و بدهی‌های بخش تولید پرداخت شود و فرصت شغلی ایجاد شود.
هدف ما از اجرای هدفمندی گران کردن حامل‌های انرژی تولید کننده و کشاورز نبوده، اگر افزایش قیمتی نیز وجود دارد، باید به تولید، صنعت و کشاورزی بازگردد، غیر از این باشد هدفمندی یارانه‌ها به هدف اصلی خود نرسیده است. موفقیت فاز دوم هدفمندی یارانه قطعاً نیازمند تقویت اشتغال و تولید است و در این صورت است که توان کاهش قیمت‌ها و تورم را خواهیم داشت.
در بحث تولید ملی هنوز گام‌های محکم و مؤثری برداشته نشده است، هزینه‌ها و درآمدها نیز باید برای مردم محاسبه شود؛ نمی‌شود هزینه‌ها به دلار و درآمدهای مردم ما به ریال باشد؛ باید درآمد و هزینه تنظیم شود و در فاز دوم هدفمندی این موضوع یکی از برنامه‌های اصلی دولت باشد. اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه با دولت است و دولت باید در ورود به بحث اجرایی شدن مرحله دوم که در ابهام زمانی به سر می‌برد سریعاً بستر‌های لازم را فراهم کرده و ان‌شاءالله زودتر اجرایی شود. البته در هدفمندی یارانه‌ها باید حتماً به درآمدهای مردم توجه و درباره آن تجدید نظر شود، در حقوق‌های پرداختی به بازنشستگان، کارگران و کارمندان و تعیین میزان پایه حقوق نسبت به تورم موجود دقت شود تا مشکلات اقتصادی کمتری گریبانگیر مردم شود.
تولید محور اصلی اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها است و اگر در فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، تولید را محور قرار ندهیم، تورم ایجاد شده قابل کنترل نخواهد بود و متأسفانه تولید که در اولویت اجرایی شدن هدفمندی یارانه‌هاست بدون حمایت باقی خواهد ماند و ضربه بیشتری به اقتصاد و خصوصاً وضعیت معیشتی مردم خواهد خورد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات