تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۴۶۶۲۵

اژدهای گرسنه


 هادی فیروزی
برای خبرنگاران و روزنامه نگاران شاید کمتر جایی در دنیا مانند چین پیدا شود که در سیاست اینچنین پیچیده و هزار رنگ باشد. به دنیای شگفت انگیز خبر و رسانه در چین خوش آمدید! دیپلماسی پاندا، دیپلماسی پینگ پُنگ، دیپلماسی لبخند، دیپلماسی نفتی و... . همگی گوشه ای از این هزارتوی سرگیجه آور است. هرچند که پشت تمام این همه دیپلماسی های رنگارنگ، خط مشی حزب کمونیست تنها انحصارطلبی مطلق و منفعت طلبی به هر بهایی است.
دیپلماسی در خدمت منافع، از خاورمیانه تا آفریقا
برای چینی ها اگر غرب، بازاری برای تجارت و فروش کالاباشد، آفریقا و خاورمیانه منابع عظیمی است از انرژی و مواد خام. بنابراین رویکرد چین درخصوص کشورهای این منطقه نشات گرفته از این موضوع است.
بیش از هزار شرکت چینی در سراسر آفریقا حضور دارند. حمایت طولانی مدت چین از دولت سودان در سرکوب جدایی طلبان نمونه ای از سیاست های منفعت طلبانه چین و زمینه ساز بروز تنش هایی با کشورهای غربی است. این گونه است که چین به دلیل دسترسی به منابع نفتی سودان از حق وتوی خود در شورای امنیت برای حفاظت از سودان در برابر تحریم بر سر مساله دارفور استفاده کرد. درخصوص زیمبابوه چین قـطعنامه شورای امنیت علیه رابرت موگابه رییس جمهور دیکتاتور زیمبابوه را وتو کرد. زیمبابوه دومین صادرکننده پلاتینیوم در جهان است و بیش از نیمی از ذخایر کروم که در ساخت استیل به کار می رود را در کنترل خود دارد. در بخش کشاورزی چین مدت هاست به مزارع تنباکوی زیمبابوه چشم دوخته، چراکه چین بزرگ ترین تولیدکننده سیگار جهان است. چین طی دهه گذشته با حمایت از موگابه قادر بوده منابع غنی این کشور را در انحصار خود داشته باشد.
دیپلماسی در خدمت نقض حقوق بشر
برای حکومت هایی نظیر چین، دیپلماسی به جز اقتصاد و سیاست کارکردهای دیگری نیز دارد. از جمله کمک به نقض حقوق بشر از طریق تعقیب مخالفان و فعالان سیاسی در خارج از چین و ایجاد فضای مسموم تبلیغاتی و روانی در خارج چین علیه گروه هایی که هدف آزار و سرکوب حزب کمونیست چین در داخل قراردارند. درحالی که اینها همگی تجاوز به حقوق و معاهدات متعارف بین المللی است. موارد بسیاری در این خصوص وجود دارد که از جمله می توان به گروه هایی نظیر روش معنوی فالون گونگ (فالون دافا)، فعالان تبتی و... اشاره کرد. سال هاست که تمرین کنندگان فالون گونگ و مردم تبت در داخل چین مورد آزار و شکنجه قرار گرفته اند. در این شرایط آن دسته از آنان که موفق به خروج از کشور می شوند و به آغوش دنیای آزاد می پیوندند، در خارج نیز توسط کنسولگری های حزب کمونیست به طور غیرقانونی مورد تعقیب قرار می گیرند. گویی حزب کمونیست چین تمام دنیا را قلمروی خود می پندارد! در موارد بسیاری می بینیم که فعالیت های صلح آمیز آنها در خارج چین با مزاحمت و مداخله عوامل حزب کمونیست روبه رو می شود. برای نمونه تمرین کنندگان در سراسر دنیا فالون گونگ تمرینات فیزیکی خود را در محل های عمومی نظیر پارک ها انجام می دهند. (چیزی که در چین نیز پیش از شروع آزار و شکنجه وجود داشت). یا فعالیت هایی قانونمند در جهت روشنگری حقایق مربوط به آزار و شکنجه های حزب کمونیست ترتیب می دهند.
کنسولگری های چین در موارد بسیاری با مقامات محلی کشور مورد نظر مکاتبه کرده و با دروغ پردازی درباره این تمرین کنندگان، آنها را خطرناک جلوه داده اند. در بیشتر موارد دولت ها با شناخت قبلی که از کمونیست ها داشتند، به این اتهامات بهایی ندادند. اما مواردی نیز وجود دارد که دولت ها در نتیجه تحریک و دروغ های حزب کمونیست، آزادی و حقوق اساسی شهروندان خود را نقض کردند. گاهی هم این دولت ها به رغم آگاهی از واقعیت، صرفا به دلیل منافع و تعاملات اقتصادی دستگاه دیپلماسی چین را همراهی کرده اند. این در حالی است که تمرین کنندگان فالون گونگ معتقد بوده و هستند که باید در هر جایی که هستند به قوانین و اصول کشور خود احترام بگذارند و آن را نقض نکنند. آنها صرفا برای یک ساعت هر روز صبح با هدف ارتقای سطح سلامت روحی و جسمی خود برای انجام تمرین های فالون گونگ به پارک ها رفته و سپس به دنبال کارشان می روند. آنچه تمرین می کنند هیچ ارتباطی با امور سیاسی ندارد. مردم می توانند از هر قشر و مسلکی به میل خود برای یادگیری بیایند یا ترک کنند و هیچ نوع عضویت اجباری ندارند. اثرات مثبت این روش در ارتقای سلامتی روحی و جسمی توسط جوامع علمی و تحقیقاتی بارها و بارها تایید شده است. در مواردی نظیر زیمبابوه و کره شمالی و سودان حزب کمونیست چین به طور مستقیم یا در زمینه نقض حقوق ملت ها در آن کشورها سهیم است که به تشریح در این گفتار به آن پرداخته شده است.
دیپلماسی در برابر بهار عربی، با دست پس می‌زند، با پا پیش می‌کشد
اکونومیست در گزارشی نوشت که از پنج عضو دایم شورای امنیت، چین آخرین دولتی بود که دولت جدید طرابلس را به رسمیت شناخت. این نشان می دهد که انقلاب های اخیر در جهان عرب سیاستمداران چینی را نگران حفظ منافع خود در مناطق در حال تحول کرده است. با شروع انقلاب های عربی، چین سیاست خود را به این ترتیب پیگیری کرد که ابتدا در کنار گود تنها نظاره گر تحولات باقی می ماند و سپس با سقوط دیکتاتورها مشروعیت انقلابیون را به رسمیت می شناخت. در قضیه لیبی آنها تلفیق عجیبی از واکنش ها را بروز دادند. چین از آخرین کشورهای قدرتمندی بود که شورای ملی انتقالی لیبی را به رسمیت شناخت، یعنی چندان مایل نبود قذافی را رها کند. چینی ها ابتدا به تحریم های سازمان ملل علیه قذافی رای مثبت دادند، سپس در عملیات هوایی گسترده ای به سرعت شهروندان خود را از لیبی خارج کردند. دولت چین برای حفظ خود در برابر اعتراضات مردمی از انقلابیون حمایت نکرد، اما پس از آن به یکباره با تغییر موضع، ابتدا جلسه ای با انقلابیون در قطر برگزار کرد و سپس با فرستادن دیپلماتی به بنغازی برای ملاقات با رهبران انقلاب ظاهرا گفت وگوهایی را برای حفظ امنیت تجاری چین صورت داد. این چرخش موضع در شرایطی بود که کمی پیشتر نمایندگان قذافی برای خرید سلاح در چین حضور داشتند. در شروع ناآرامی های مصر رسانه های دولتی چین تظاهرات مردمی در قاهره را شورش عده ای خرابکار دانست و حزب کمونیست تمایل نداشت شهروندان چینی در جریان انقلاب مردمی مصر قرار بگیرند. با سقوط مبارک، فعالان چینی نیز به تقلید از شورش های عربی با فراخوان اینترنتی مردم چین را به انقلاب یاس سفید دعوت کردند که این باعث ایجاد فضای امنیتی در داخل چین شد.
دیپلماسی انحصاری در دریای چین، منافع در دل ناامنی
دریای چین بزرگ ترین ناحیه دریایی جهان است. این دریا منبعی غنی از نفت و گاز است و از نظر صنعت شیلات نیز بسیار اهمیت دارد. اینها باعث شده که این دریا صحنه کشمکش چین با همسایگانش شود. چین تقریبا بر تمام این دریا ادعای مالکیت دارد. ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و تایوان نیز هریک بخش هایی از این دریا را از آن خود می دانند. آمریکا این دریا را از آب های بین المللی می داند و همیشه اعلام می کند که در این منطقه دارای منافع حیاتی است. ویتنام، بارها چین را متهم کرده که به آزار کشتی های ویتنامی در آب های منطقه انحصاری ویتنام می پردازد. سال 2002 چین و مجمع کشورهای جنوب شرق آسیا توافق کردند که روی یک نظام نامه رفتاری برای دریای چین جنوبی کار کنند. اما طی سال های گذشته عملکرد چین در این زمینه خلاف توافقات بوده و با افزایش نیروی نظامی در این دریا جوی نظامی در آن ایجاد کرده است. این درحالی است که آمریکا و ویتنام در بیانیه مشترکی خواهان حل و فصل این مناقشات از راه دیپلماتیک هستند. چین و ویتنام نیز ظاهرا در این خصوص توافقنامه ای امضا کرده اند. این توافقنامه دربرگیرنده یک خط تلفن مستقیم برای مدیریت کردن تحریکات ناگهانی است. اما عملکرد انحصارطلبانه چین در این دریا باعث شده هر توافق دیپلماتیک در حد حرف باقی بماند. چندی پیش نیز رییس جمهور فیلیپین، در مصاحبه ای با آسوشیتدپرس به چین هشدار داد که وارد این آب های فیلیپین نشود و تاکید کرد که کشورش تسلیم خواسته های چین نخواهد شد. ژاپن نیز در گزارش دفاعی سالانه خود نسبت به تشدید فعالیت های نیروی دریایی چین در آب های اطراف ژاپن هشدار داد.
حمایت دیپلماتیک از دیکتاتوری کره شمالی
چین نزدیک ترین متحد پیونگ یانگ است و نمی خواهد شاهد اتحاد کره شمالی و جنوبی تحت حاکمیت سئول و بر مدار یک حکومت دموکراتیک باشد. اخیرا رویترز گزارش کرد که یک دیپلمات بلندپایه چین با اعلام اینکه کشورش متعهد به گسترش روابط با کره شمالی است، از کیم جونگ اون رهبر جوان این کشور قدردانی کرده است. تصمیم چین به گسترش روابط با کره شمالی در شرایطی است که جامعه جهانی از اقدام اخیر کره شمالی در پرتاب موشک و احتمال سومین آزمایش هسته ای کره شمالی بسیار نگران است. رویترز گزارش می دهد که «دای بینگو» دیپلمات برجسته چینی پس از دیدار با یکی از مقامات کره شمالی بیان کرد که «دوستی قدیمی بین چین و کره شمالی برای هر دو کشور ارزشمند است» این اظهارات نشان می دهد چین تا چه حد متعهد به تقویت و حفظ روابط با کره شمالی است.
چین با رویکردی دوگانه بیانیه شورای امنیت سازمان ملل که در آن پرتاب موشک کره شمالی محکوم و به این کشور در مورد انجام آزمایش هسته ای هشدار داده شده بود حمایت کرد. اما با این حال با درخواست ها برای اقدام و تحریم های شدید علیه پیونگ یانگ مخالفت کرده است. اخیرا روزنامه ای ژاپنی فاش کرد که چین سال گذشته با نقض قطعنامه های سازمان ملل، خودروهای مخصوص حمل و پرتاب موشک دوربرد را به کره شمالی فروخته است. این خودروها احتمالاهمان خودروهایی هستند که در جریان رژه بزرگ نظامی به مناسبت صدمین سالگرد تولد بنیانگذار کره شمالی به نمایش درآمدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، براساس قطعنامه های سازمان ملل، فروش سیستم های تسلیحاتی به پیونگ یانگ ممنوع است. این گونه است که ادامه حیات دیکتاتورترین رژیم دنیا یعنی کره شمالی در راستای منافع حزب کمونیست چین است. بی آنکه در این میان زندگی میلیون ها انسان در داخل پادگانی جهنمی به نام کره شمالی برای حکومت چین اهمیتی داشته باشد.
کره شمالی یادآور خاطره هولناک کامبوج
با بررسی تاریخ چین نمونه هایی نظیر حمایت چین از رژیم کره شمالی یافت می شود. برای مثال می توانیم از کامبوج نام ببریم. حزب کمونیست چین در دهه 70 میلادی از خِمرهای سرخ کامبوج حمایت می کرد. خمرهای سرخ خود نمونه بارز وحشی گری احزاب کمونیست بودند که برای زندگی انسان ها هیچ ارزشی قایل نبودند. حزب کمونیست کامبوج به فرماندهی پُل پات نزدیک چهارسال حکومت کامبوج را به دست داشت. در این مدت حدود دو میلیون نفر یعنی یک چهارم جمعیت کامبوج را قتل عام کرد. تمامی این روش های شکنجه بنا بر گزارشات موثق توسط متخصصان و افراد حرفه ای اعزامی از طرف حزب کمونیست چین در دوران مائو برای حمایت از خمرهای سرخ به ایشان آموزش داده شده است.
کلکسیونی از دیپلماسی‌های عجیب و غریب
می گویند که چین در اختراع انواع دیپلماسی ها استاد است. از دیپلماسی پاندا و ببر گرفته تا دیپلماسی پینگ پنگ و...
در سال 1971 یعنی دورانی که روابط خوبی بین آمریکا و چین برقرار نبود، 9 پینگ پنگ باز آمریکایی، به همراه تعدادی مقام دولتی وارد چین شدند. این سفر تلاشی دوجانبه برای سر و سامان دادن به مشکلات میان پکن و واشنگتن بود و به دیپلماسی پینگ پنگ مشهور شد. آن زمان تیم ایالات متحده مسابقه ای نمایشی با تیم پینگ پنگ چین داشت. یک سال بعد هم بازیکن های چینی به آمریکا رفتند. زمانی که مردم بازی های پینگ پنگ دوستانه را دنبال می کردند سران دو کشور در حال مذاکرات پشت درهای بسته بودند. دیپلماسی پاندا نیز توسط چینی ها به فرهنگ لغت های دیپلماتیک اضافه شد. این دیپلماسی به معنای اهدای خرس پاندا توسط دولت چین به دیگر دولت ها با اهداف و منفعت های تجاری و سیاسی است. بذل و بخشش پانداهای بی زبان به کشورهای بسیاری نظیر آمریکا، روسیه، ژاپن، کره شمالی و تایوان انجام شده است. گاهی هم به جای پاندا، ببر می فرستند.
چند سال قبل رابرت موگابه رییس جمهور دیکتاتور زیمبابوه تعدادی فیل، زرافه و بز آفریقایی برای چینی ها فرستاد. چینی ها هم که از این کار سر ذوق آمده بودند در برابر چهار ببر فرستادند. به بهانه این داد و ستد، قراردادهای کلان تجاری بین دو کشور امضا شد. سیاست رد و بدل کردن حیوانات بین زیمبابوه و چین به دیپلماسی ببر معروف شد. می گویند که چین در مقابل کشورهای غربی «دیپلماسی لبخند» را پیش گرفته است. لبخندی ظاهری که پشت آن تمایل برای تصاحب هرچه بیشتر بازارهای تجاری غرب است؛ دیپلماسی حج نیز نوع دیگری از دیپلماسی های دولت چین است که سال هاست میان حزب کمونیست چین و عربستان سعودی برقرار است. لوموند می نویسد، گرچه چین سال هاست که مسلمانان این کشور را تحت فشار قرار داده اما از طرفی سعی می کند با استفاده از دیپلماسی حج، تظاهر به دوستی با مسلمانان کند.
در این گفتار به «دیپلماسی لبخند» اشاره کردیم. شاید بهتر باشد آن را بخوانیم «دیپلماسی ریشخند». ریشخند به حقوق بشر و آزادی مردم داخل چین. چرا که پکن در ازای کسب این همه امتیاز اقتصادی در راستای بهبود وضع حقوق بشر کمترین گامی بر نمی دارد. حکومت چین در حالی به یک ابرقدرت سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است که در زمینه حقوق بشر پرونده بدی از خود بر جای گذاشته است. بیش از 13 سال آزار و شکنجه روش معنوی فالون گونگ، اعدام های گسترده، جداسازی اعضای بدن انسان های زنده (عمدتا تمرین کننده های فالون گونگ) در بیمارستان ها و اردوگاه های کار اجباری با هدف تجارت اعضای بدن، سرکوب و آزار پیروان ادیان الهی و بسیاری از موارد دیگر، همگی گوشه ای از این پرونده است. آنچه از رفتار دیپلماتیک و اقتصادی حزب کمونیست چین دریافتیم حرص و طمعی بی انتها برای بیشتر و بیشتر و بیشتر داشتن است. مهم نیست که چین در اقتصاد تا چه نقطه ای به پیش رود، بحران انسانی و حقوق بشر در داخل سرزمین چین می تواند برای تمام دنیا و بشریت تبدیل به یک فاجعه شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات