
* جناب دکتر ایزدهی گفتمان امام خمینی(ره) چه تغییر و تحولاتی در عرصه داخلی و بینالمللی به وجود آورد؟و از چه وجوهی برخوردار است؟
** این گفتمان برمعنویت و مذهب اسلام استوار شده و برمبنای این گفتمان، مادیگرایی اصالت نداشته و معنویتگرایی در درجه نخست اهمیت قرار دارد. گفتمان معنویت امام خمینی(ره) نقش غیرقابل انکاری در تغییر و تحول گفتمانهای جهانی ایجاد کرده و با قویتر شدن، مورد بررسی جهانی و تأیید قرار گرفته است. تأثیر گفتمان امام خمینی(ره) بر بسیاری از ادیان جلوهگر شده است. برای نمونه در شوروی سابق فرایند گفتمان دینی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت برمبنای این گفتمان، دین به ظرفیت بالفعل جهان تبدیل شد و دول غربی برای خنثی کردن نقش این گفتمان و به انحراف کشیدن آن، مذهبها و ادیان ساختگی چون بودیسم را پررنگ کردند. بنابراین دول غربی ناگزیر به پذیرش مذهب شدند اما به دلیل غلبه معنویت در جهان، تلاش برای به انحراف کشیدن آن آغاز شد.
* امام خمینی(ره) برای ایجاد این گفتمان جهانی چه فعالیتهایی صورت دادند؟
** برای ایجاد این گفتمان، بنیانگذار انقلاب اسلامی چند حرکت اساسی انجام دادند، نخست تحولی که در عرصه دانشهای اسلامی ایجاد شد و دوم تغییری که در جلوههای عملی اسلام صورت گرفت و با این دو حرکت، گفتمان اسلام و معنویت در جهان غالب و الگو شد و اسلام گوشهنشین در مساجد به اسلام عملی تبدیل شد و کشوری را مورد هدایت قرار داد و قدرت بنیادین خود را به نمایش گذاشت.
* با توجه به طرح بحث تحول امام خمینی(ره) در عرصه دانشهای اصلی، ایشان در چه عرصههای دانشی توانستند تغییر ایجاد کنند و آیا این تغییر، تحول پارادایمی محسوب میشود؟
** بحث تحول در دانشهای اصلی امام، مبانی گفتمان امام خمینی(ره( را شامل میشود که این دانشها در اسلام چند رشته نظیر فقه اسلامی، اخلاق، فلسفه و عرفان است و از قضا امام خمینی(ره) در تمام این دانشها صاحبنظر بودند و کتابهایی در هر باب نگاشتند. نکته قابل توجه این است که امام نظیر سایر عرفای پیش ازخود عارف و اخلاقمدار بود و نظیر سایر فلاسفه، فیلسوف اما نکته تمایز این است که ایشان تمام این دانشها را از چارچوب قدیمی به جدید تبدیل کرده و در واقع پارادایم دانشها را دچار تحول کردند. برای نمونه امام توانستند عرفان نظری گوشهنشین زهدگرا را به عرفان اجتماعی - سیاسی تغییر دهند و ایشان معتقد بودند که یک انسان نخست باید خود را ساخته و سپس با همراهی مردم به هدایت جامعه بپردازد و در راستای اهداف اسلام حرکت کند.
* در عرصه علم اخلاق امام خمینی(ره) چگونه توانستند پارادایم غالب را تغییر دهند؟
** نخستین کتابهای امام خمینی(ره) در عرصه اخلاق نگاشته شده است اما عمده اخلاق پیش از ایشان به مباحث فردی و امور جزئی توجه داشت. هنر امام خمینی(ره) این بود که اخلاق را از عرصه فردی به اجتماعی، حکومتی و جمعی رساند و پس از مدتی اخلاق فراگیر شد و در تمام بخشهای جامعه چون سیاست و اقتصاد رسوخ کرد و در نهایت اخلاق سنگ بنای جامعه قرار گرفت. از دیگر فعالیت ویژه امام خمینی در عرصه دانشها، میتوان به علم فقه اشاره کرد که پیش از ایشان و در دوران بسیار قدیم علم فقه به صورت تقیه و در فضای سخت اجتماعی مطرح میشد و فقها نمیتوانستند این علم را در اجتماع حکومتی کنند امام خمینی(ره( توانست فقه را براساس شرایط زمانه تغییر داده واین علم برعرصه مسائل نوپدید اضافه شد و در این بین مبحث مصلحت نیز مورد توجه قرار گرفت. امام خمینی(ره) حکومت را ثمره عملی فقه دانسته که از گهواره تا گور جامعه را اداره میکند و ولایت فقیه در این بخش در قالب یک نظام عملیاتی میشود که این نظام با محوریت ولایت فقیه در شکل نهادهایی چون قوه قضائیه و ... به شکل قابل قبول شریعتمدار میشود. پیش از امام (ره) تصور نمیشد که فقه وارد عرصه سیاست شود اما ایشان توانستند ظرفیتهای بالقوه را به بالفعل تبدیل کرده و عملاً فقهی سیاسی و حکومتی ایجاد کرده و فقها، متصدی کار در تمام عرصهها شوند.
* جنبههای دیگر گفتمان معنویت امام خمینی(ره) چگونه تحقق یافته است؟
** نکتهای که عامل تبدیل دین حداقلی به حداکثری شد، سوق یافتن عموم مردم به فضای جامعه بود. شاید پیش از انقلاب تنها تجربه فعالیت جدی مردم، بحث مشروطه بود که عملاً آن نیز به انحراف کشیده شد اما امام خمینی(ره) با تأکید بر دینداری، مردم را ولی نعمت و صاحب انقلاب دانسته و البته از ایشان استفاده ابزاری نکردند بلکه مردم را باور داشته و با آنها ارتباط تنگاتنگ برقرار کردند، این ارتباط تنگاتنگ جمهوری اسلامی با مردم از ابتکارات عملیاتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.
* یکی از مهمترین بحثهای امام خمینی(ره) در نمایش جلوههای حکومت پس از انقلاب حضور حداکثری زنان در عرصه جامعه است، آیا این مطلب را تأیید میکنید و در این صورت امام خمینی(ره) چه دیدگاهی درباره فعالیت زنان در جامعه داشتند؟
** بله با وجود اینکه پیش از انقلاب اسلامی ایران زنان فعالیتی در عرصه اجتماع نداشتند، امام خمینی(ره) زنان را نیمه مؤثر جامعه و حتی شاید مؤثرتر از مردان تلقی کردند و معتقد بودند که پیش از انقلاب مشارکت زنان در جامعه جدی نبود اما این مشارکت پس از انقلاب یک حق و وظیفه شد. علاوه بر زنان سایر اقشار نیز در تصمیمگیریهای جامعه نقش ایفا کردند به گونهای که پس از گذشت یک سال از پیروزی انقلاب بحث قانون اساسی مطرح شد و مجلس و ریاست جمهوری مورد توجه قرار گرفت.
* مهمترین نتیجهای که میتوان از آرای نظری و عملی امام خمینی(ره) گرفت، چیست؟
** مهمترین برآیند این است که امام یک نظام سیاسی مبتنی بر دین اسلام با محتوای معنوی و اخلاقی در جامعه جهانی عرضه کردند و با توجه به اینکه مسلمانان سراسر دنیا الگوی صحیح از اسلام نداشتند، پس از مدتی اندیشههای امام خمینی(ره) الگوی جوامع دیگر شد، برای نمونه لبنان پس از پیروزی انقلاب ایران احزاب و تشکلهایی حول محور اسلام تشکیل داد و بنابراین بیداری اسلامی برای بسیاری ملل مسلمان رخ داد و علاوه بر آن اندیشه عدالتمحور امام خمینی(ره( برخلاف بلوک شرق و غرب که تأکیدی بر عدالت ندارند، گفتمان غالب شد و بنابراین بیداری اسلامی عاملی برای ترویج گفتمان عدالت در کشورهای مختلف است.
* امام خمینی الگوی انقلابی خود را از چه منبع دینی ـ الهیای اقتباس کردند؟
** الگوی ایشان انقلاب پیامبر اسلام (ص) در سطح جهان است. پیامبر ندای دعوتش را پس از گذشت 25 تا 30 سال به بخشی از جهان رساند و گفتمان غالبشان نیز پس از مدتی ترویج یافت. امام خمینی(ره) نیز توانست گفتمان خود را با عنوان گفتمان معنویت، دین و سیاست، سیاست و معنویت، حکومت صالحان، عدالتمحوری و آزادی معنوی در چند دهه به گوش جهانیان برساند. امروزه بسیاری از دول تلاش دارند تا این الگو را ناکارآمد جلوه دهند، ما در قبال این نطقها موظفیم به گونهای عمل کنیم تا از تحریمها عبور کرده و در فضای مشارکت سیاسی حداکثری، مردم را به سمت گفتمان امام خمینی(ره( سوق دهیم. انقلاب ایران باید بتواند به گفتمانهای خود ادامه داده تا الگوی مورد نظر، در جامعه و سایر جوامع ترویج یابد و همچنانکه این انقلاب بینام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست، باید بتوان گفتمان امام(ره) را در جامعه و سایر ملل نشر داد.