
پایگاه بصیرت، گروه فرهنگی:گاهی اوقات به چیزی اعتقاد ذهنی داریم، اما تبدیل به باور قلبی که بتوان با آن پیوند برقرار کرد، نشده است. باید نسبت به حجاب اغنای ذهنی صورت گیرد، یعنی حساسیت ها به سمت حجاب بیشتر شود و مردم نسبت به آن التزام عملی پیدا کنند. مردم نسبت به مسئله حجاب و اقامه آن حساس شوند، چراکه برخی افراد به حجاب اعتقاد دارند، علاقه مند هم هستند و التزام عملی هم دارند، اما نسبت به گسترش آن در جامعه حساس نیستند.
 برای اینکه ویژگی های مرتبط با بحث حجاب محقق شود، مردم باید تربیت شوند، تربیتی جامع از نظر ذهنی، تمایلات و احساسات لازم است؛ حس زیبایی شناختی آنها همان حسی باشد که خدا و پیامبر اکرم (ص) می گویند یعنی خیر را خیر و شر را شر ببینند و ارزش های دینی برای آنان جا افتاده باشد.خداوند در سوره حجرات آیه هفت خطاب به مسلمانان می فرماید: «الله حبب لیکم ال یمان وزینه ف ی قلوب کم وکره لیکم الکفر والفسوق والع صیان؛ خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دل های شما بیاراست و کفر و پلیدکاری و سرکشی را در نظرتان ناخوشایند ساخت»، یعنی حس زیبایی شناسی به گونه ای شکل گرفت که ایمان را زیبا و کفر و عصیان را زشت ببینند.بنابراین مردم باید تربیت شوند، به گونه ای که حس زیبایی شناسی آنان در مقیاس دینی شکل بگیرد؛ برای اینکه حجاب در جامعه آن گونه که شایسته است مطرح شود، باید ابعاد وجودی، قدرت تبیین و دفاع از حجاب را تقویت کنیم تا سبک زندگی مردم سبک زندگی متدینانه شود.
 سبک زندگی مردم در جامعه ای که سبک زندگی آن مصرفی و مرزهای بین مسلمانان و کفار کم رنگ شده، به گونه ای دیگر است و نمی توان حجاب را به آن سنجاق کرد. رسانه های جهانی شده سبک زندگی غربی را به خورد ما می دهند. دیگر دلالت مطابقی بر بحث حجاب وجود ندارد و در وضعیتی به سر می بریم که لازمه اش بی توجهی به حجاب است، از این رو در مباحث تربیتی باید دنبال دلالت های التزامی بگردیم.در ب��ث حجاب باید الگوی زیست متدینانه ر�� طراحی کنیم که این الگو لوازم خود را به همراه می آورد؛ در اوایل انقلاب هیچ بحثی از حجاب نمی شد و همه بحث ها سیاسی بود، اما مردم محجبه شدند، چراکه گفتمان انقلاب اسلامی یک سبک زندگی جدیدی را متناسب با انقلاب بر روی کار می آورد که لوازم خود را که یکی از آن لوازم حجاب بود، می طلبید.برای نهادینه کردن عفاف و حجاب باید الگوهای سبک زندگی اصلاح شود. ابتدا منافیات حجاب مانند شراب و موسیقی، باید کنترل شود؛ در روایت داریم «الغناء رویت الزنا؛ موسیقی حرام مقدمه افتادن به زنا و شهوت حرام است.» سیستم تربیتی ما در دین سیستم طب سوزنی است، وقتی در حجاب مشکل داریم، می گوید برو موسیقی را کم کن، سراغ شراب نرو. می خواهید روزی تان زیاد شود می گوید برو استغفار کن و می خواهید اعتقادها قوی شود، می گوید برو دستی بر سر یتیم بکش.باید به تربیت جنسیتی بپردازیم، یعنی زن را برای زن شدن و مرد را برای مرد شدن پرورش دهیم؛ الان با توجه به سیستم آموزشی کشور، دختر، زن بودن خود را و پسر، مرد بودن خود را به رسمیت نمی شناسد؛ باید وقار و غیرت مردم تأمین شود، الآن زن در امور خانوادگی غیرتمند است، یعنی حواسش به این است که مرد به زن دیگر نگاه نکند؛ یعنی توجهش از او به جای دیگر معطوف نشود، اما مرد دارد روز به روز بی توجه تر به غیرت می شود. ویژگی های مردان و زنان در حال تضعیف شدن است، دختری که فارغ التحصیل نظام مدرسه ای است برای شغل، آرزوهای بزرگی بالاتر از ازدواج و فرزندداری دارد و وقتی وارد خانه می شود می خواهد شوهر را مدیریت کند.اگر قرار باشد حجاب در جامعه جا بیفتد باید مرد با خصال مردانه و زن با خصال زنانه زندگی کنند و کل نظام اجتماعی پشتیبان مرد در ایفای نقش مردانه و پشتیبان زن در ایفای نقش زنانه باشد و به زن باید سازش پذیری و به مرد قدرت مدیریت را آموزش دهد.
 باید بتوان به درستی تحلیل کرد که این بدپوشی ها تا چه میزان جنسی است و تا چه میزان بحث هویتی است. محجبه بودن اعتقاد بسیاری از دختران است، اما از نظر رفتاری، رفتارشان با حجاب نیست، احساس می کنند در باحجابی تحقیر می شوند. این نحو پوشش را برای ابراز هویت می خواهند؛ یعنی حقارت و عزت اجتماعی جایش عوض شده است. حساسیت مردم نسبت به معروف و منکر عوض می شود، به منکر امر می کنند و از معروف نهی می کنند و تحول به گونه ای است که جای اینها عوض می شود.حوزه برای انجام رسالت خود باید در چند عرصه فعالیت کند؛ در بحث هایی که ناظر به تولید معنا و مفهوم و تولید اندیشه است مانند بحث عفاف و حجاب، اقناع علمی درست کند و آن را به زبان های مختلف ترویج دهد. گاهی در زمینه حجاب حرف علمی داریم، اما حرف علمی برای فهم مردم تبدیل نشده و نهادهای مبدل نداریم که برای اقشار مختلف این حرف ها را به زبان مختلف بزنند. اینجا استفاده از زبان هنر برای رواج برخی دیدگاه ها و اندیشه ها موثر است.
 مقابله با متخلف در جامعه ای که در آن بی حجابی ناهنجاری است و مردم آن را بد می دانند ساده است، چراکه احساس و افکار عمومی پشت سر شما است، اما گر بدحجابی تبدیل به هنجار شد، وقتی بخواهید وارد شوید، مقابل مردم هستید. مردم از جمع کردن چاقوکش ها حمایت می کنند، چراکه هنوز چاقوکشی تبدیل به هنجار نشده است.در جامعه فردگرا هر کس زندگی خود را می کند و اگر قرار باشد به همدیگر گیر دهیم اختلافات اجتماعی ایجاد می شود؛ امر به معروف و نهی از منکر درجامعه ای جواب می دهد که پیوند اجتماعی براساس همبستگی اجتماعی تعریف شده باشد و در جامعه ای که ارزش های جمع گرایانه بر آن حاکمیت دارد امر به معروف و نهی از منکر جا می افتد، اما جامعه ای که در حال فردگرا شدن است، تلقی از امر به معروف و نهی از منکر دخالت! است و کسی که آمر به معروف و ناهی از منکر است مزاحم زندگی مردم به شمار می رود.
 حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد / رئیس دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
 							 سلام یکی از عوامل تاثیر گذار در حجاب جامعه فیلم و تاتر است که باید کلیه تهیه کنندگان، کارگردانان ، فیلمنامه نویسان ، طراحان چهره و لباس و بازیگران نسبت به رسالت خود و مسایل شرعی در این زمینه اگاهی یابند و سپس  معاندین انها شناسایی و محدود شوند چون امروزه بازیگران فیلمها بیشتر از دیگران در الگوی رفتاری جوانان اثر گذار هستند