تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۲  ، 
کد خبر : ۲۴۹۱۱۶

ندانم‌کاری در شرایط اقتصاد مقاومتی


عاطفه صادقی
بر هیچ کس پوشیده نیست که حمایت از ولایت فقیه و رهبری عزیز تنها رمز آسیب‌ناپذیری نظام اسلامی است، این دیدگاه اگر چه از بیانات امام خمینی(ره) نشأت می‌گیرد ولی بارها در مقاطع مختلف و شرایط دشوار تاریخ سی ساله نظام، همانند فتنه 88 به اثبات رسیده است. شاخص «ولایت فقیه» علاوه بر آنکه تضمین‌کننده «اسلامیت» نظام محسوب می‌شود، حافظ «جمهوریت» نظام نیز هست و این مسئله‌ای است که در فتنه 88 به خوبی ظهور یافت. بنابراین هر نوع قلم زدن پیرامون آن در عین ضرورت نیازمند بصیرت نیز هست.
سه‌شنبه گذشته رهبری عزیز در بیانات راهگشای خویش در دیدار با کارگزاران نظام با تأکید بر «ترکیب آرمان‌خواهی با واقع‌بینی» چنین فرمودند: «یک حرفی را سر زبانها انداختند، درباره‌اش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه و کنار می‌شنود که ملاحظه واقعیت‌های جامعه و جهان، با آرمان‌گرایی نمی‌سازد. آرمان‌گرایی را اشتباه کردند با رؤیاگرایی. آنچه که ما می‌خواهیم دنبال کنیم و اصرار بر آن داریم، این است که واقع‌بینی، مشاهده واقعیات جامعه و جهان، با آرمان‌گرایی و تعقیب آرمان‌ها و آرزوهای بزرگ ملت ایران هیچگونه تنافی و تعارضی ندارد... بعضی وانمود می‌کنند که آرمان‌گرایی با واقع‌بینی نمی‌سازد؛ این را ما بشدت رد می‌کنیم. بسیاری از آرمان‌های جامعه ما و مطالبه آنها جزو واقعیت‌های جامعه است.»
بررسی مواضع برخی مسئولان و رسانه‌های آنان به خوبی گویای آن است که چه کسانی سیاست‌ها و برنامه‌های رئیس‌جمهور مکتبی و مردمی را در سال‌های اخیر به اسم واقع‌گرایی، عقلانیت و اعتدال تخریب کرده و از لزوم بازگشت کشور به شرایط واقع‌گرایی و اعتدال سخن رانده‌اند. «نداشتن واقع‌گرایی» اتهامی بود که بخشی از بدنه مدعی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی به دلیل سیاست‌های آرمانگرایانه دولت نهم و دهم، بارها احمدی‌نژاد را به اسم آن مورد تهاجم قرار دارند تا جایی که محسن هاشمی در پاسخ به سؤالی پیرامون نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهریور 1390 اظهار امیدواری می‌کند که افراد معتدل مصدر امور را در دست بگیرند تا جامعه بیش از این آسیب نبیند: «عمل‌گرایی و واقع‌گرایی از بین رفته است. افراطی‌ها نمی‌توانند کشور را اداره کنند. افراطی‌ها فقط مثل... (که من اسم نمی‌آورم) هستند که می‌توانند پاچه بگیرند... اگر قرار باشد ۸ سال افراطی‌ها در کشور حرف بزنند و همه ارکان کشور دست آنها باشد که نمی‌شود!»
مقام معظم رهبری در ادامه بیاناتشان درباره توجه به واقعیات در عین آرمانگرایی چنین هشدار دادند: «ما وقتی که می‌خواهیم آرمانگرایی همراه با واقع‌بینی داشته باشیم - یعنی واقعیت‌ها را ببینیم، براساس واقعیت‌ها حرکت خودمان را تنظیم کنیم- باید توجه کنیم که به لغزش‌هایی که در اینجا ممکن است پیش بیاید، دچار نشویم. لغزشگاه‌هایی وجود دارد. یک لغزشگاه، واقعیت پنداری است؛ چیزهایی را که واقعیت ندارد، انسان واقعیت تصور کند. دشمنانی که جبهه‌ای را در مقابل کشور ما، ملت ما، انقلاب ما تشکیل دادند، سعی می‌کنند واقعیت‌سازی کنند، واقعیت نمایی کنند، یک چیزهایی را به عنوان واقعیت‌های مسلم در نظر ما جلوه‌گر کنند؛ در حالی که واقعیت‌ها آنها نیست. باید مواظب باشیم درگیر و دچار واقعیت سازی‌های خلاف واقع نشویم.»
به دنبال طرح و تأکید رهبری بر «ترکیب آرمان‌گرایی با واقع‌بینی» افراد و طیف‌های مختلف به بررسی و تفسیر این سخنان پرداختند از جمله روزنامه کیهان در سرمقاله روز شنبه، 7 مرداد سعی کرد برخی لغزشگاه‌ها که با درایت و نگاه ملکوتی امام راحل(ره) و خلف حاضر او از آسیب‌ها و پیامدهای تلخ آن پیشگیری شده را بیان نماید. ‌نویسنده در این سرمقاله به دلیل انگاره‌ای اشتباه که پیش از این نیز بارها سعی نموده آن را واقعیت جلوه دهد، بر خلاف نظر مقام معظم رهبری با تخریب رئیس‌جمهور، دچار واقعیت‌سازی خلاف واقع شده و متأسفانه این اقدام را با هدف و نام تجلیل و تکریم از مقام ولی فقیه پیش می‌برد!
در این مطلب و در دهمین موردی که از لغزشگاه‌های پیش روی انقلاب اسلامی یاد می‌شود ‌نویسنده در حالی که امام خامنه‌ای (حفظه‌الله) مسئله مورد اشاره را در دیدار با مردم فارس، دو بار بی‌اهمیت خواندند چنین می‌نویسد: «در ماجرای عزل وزیر اطلاعات که اقدامی خطرناک بود، حضرت آقا با اقتدار مثال زدنی از این حرکت جلوگیری فرمودند و تلاش ریاست محترم جمهوری که متأسفانه از پشتوانه بینش و آگاهی لازم برخوردار نبود، مانع از تأکید رهبر معظم انقلاب بر نظر دقیق و کارشناسانه خود، نشد و حتی خانه نشینی 11 روزه آقای احمدی‌نژاد نیز نتوانست در پیشگیری حضرت آقا از آن انحراف کمترین خللی ایجاد کند و...»
آیا چنین مواجهه‌ای در حالی که مقام معظم رهبری مسئله‌ای را دو بار در یک دیدار بی‌اهمیت بدانند و افرادی بخواهند آن را از لغزشگاه‌های پیش روی انقلاب اسلامی و همردیف پذیرش جمهوری اسلامی و چالش هسته‌ای و فتنه 88 بخوانند، در خوشبینانه ترین حالت، نقض غرض نسبت به هدف سرمقاله در راستای تجلیل از رهبری نیست؟!
آیا در شرایطی که امام خامنه‌ای بر لزوم پرداختن به اقتصاد مقاومتی تأکید کردند می‌توان با انگاره‌سازی (نمایش غیر واقعی) از یک واقعیت بی‌اهمیت به تخریب رئیس‌جمهور پرداخته و انتظار داشت سکاندار این مسیر و بالاترین مسئول اجرایی کشور اقتصاد مقاومتی را به بهترین شکل مدیریت و محقق سازد؟!
نکته جالب توجه آن است که رهبری عزیز «لزوم تغییر سیاست‌های جمعیتی» را از مسئولان خواستار شدندو به این ترتیب بر برنامه دولت مبنی بر افزایش جمعیت صحه گذاشته شد. بررسی روند بیانات معظم له روشن می‌سازد که این نخستین باری نیست که طرح‌های دولت با وجود مخالفت‌های گسترده برخی، مورد حمایت جدی رهبری واقع می‌شوند از هدفمندی یارانه‌ها تا سهمیه‌بندی بنزین و سفرهای استانی گرفته تا سیاست خارجی و رویکرد هسته‌ای دولت، همه و همه بارها توسط رهبر انقلاب مورد توجه و حمایت قرار گرفته‌اند به گونه‌ای که معظم له سفرهای استانی را مایه برآوردن آرزوی دیرینه خویش دانستند، همچنین روح کلی صحبت‌های اخیر ایشان خصوصاً بیان شرایط بدر و خیبر نشان‌دهنده رضایتمندی از وضعیت کشور در شرایط فعلی است و با این همه طنز تاریخ آنجاست که عده‌ای همیشه مدعی، رئیس‌جمهوری را که در عمل خدمتگزار تحقق منویات رهبری است به اصلاح رابطه پدر و فرزندی توصیه کرده و مسئله‌ای بی‌اهمیت را بر خلاف نظر صریح رهبری مهم و سند کم توجهی رئیس‌جمهور به دستورات ولی فقیه نشان می‌دهند.
متأسفانه آفت قبیله‌گرایی تا حدی در مغز استخوان مدعیان اصولگرایی رسوخ کرده که مدام آنان را دچار رفتارهای دوگانه و متناقض می‌سازد: اگر فلان وبلاگ‌نویس مورد حمایت آنان از سوی قوه قضائیه محکوم شود وا اسلاما سر می‌دهند و وقتی وبلاگ‌نویس‌های حامی دولت دستگیر و زندانی می‌شوند سکوت وحدت بخش پیشه می‌کنند، در قبال فحاشی و توهین فلان مداح سکوت می‌کنند، اتهامات خنده‌داری مثل رمالی و جنگیری نسبت به بدنه دولت و رئیس‌جمهور را در رسانه‌های خویش درج می‌کنند و از دیگر سو هیچ مخالفتی با بازداشت خبرنگاران یک روزنامه با گاز اشک‌آور و دستبند نشان نمی‌دهند و دست آخر به بهانه تجلیل از مقام رهبری عزیز، به رئیس‌جمهور قانونی و مردمی کشور توهین کرده و انحرافی می‌خوانندش. همین رویکرد متناقض باعث شد تا احمدی‌نژاد در دیدار مسئولان با رهبری چنین لب به شکایت گشاید:
«تحمل دولت در پاسداشت از آزادی تا آنجا بوده است که هیچ کس در انتقاد از دولت هیچ گونه احساس تنگی یا فشاری ندارد. و حتی عده‌ای پا را از حریم فراتر گذاشته و به توهین و تهمت‌های گسترده مبادرت می‌کنند. دولت در برابر این دسته آخر نیز عکس العملی نداشته است. گرچه تعداد اندک شکایت‌های همکاران من در این موارد نیز به انجامی نرسیده است. برخی گفتند و می‌گویند باید اختیارات ویژه به دولت داده شود. به جای این کار خوب است همانی که وجود دارد لغو نشود! ولی از داخل نیز فشار نیاورند. نباید جبهه علیه دولت در داخل باز شود. البته ما امیدواریم و انتظار داریم که همگان کمک کنند. امروز وقت همدلی و دعوت به تحمل و صبر است. زمان تسویه حساب‌های سیاسی نیست. این فشارهای دشمن در کوتاه مدت ادامه خواهد یافت. باید همه با هم باشیم و تلاش کنیم و با اقتدار پیش برویم. معلوم است که برخی بی‌توجهی‌های داخلی بیش از فشارهای خارجی، دولت و به تبع آن محیط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ای خدای بزرگ، از فقدان پیامبر عزیز و غیبت امام‌مان و کثرت دشمنان و کمی عدد و شدت فتنه‌ها و از همه حرمان‌ها و هجران‌ها به تو شکایت می‌بریم.»

نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات