
علیرضا مالمیر
در هر جامعه ای تشکیل حکومت و مدیریت آن از بدیهیات و امری اجتناب ناپذیر است و اساسا هر اجتماعی بدون حکومت فاقد کارایی و اعتبار است و هرحکومتی برای اداره و بقای خویش ناگزیر به داشتن مدیری لایق و کاردان در راس هرم قدرت در هر حکومت است. این مهم در حکومت اسلامی نیز ملاک قرار داده شده و اساسا از آن به عنوان مدیریت اسلامی یاد می شود. منظور از مدیریت اسلامی این است که مدیران شیوه اسلامی را در مدیریت، پیشه خود کنند، در هدف های خود عدالت اجتماعی را مد نظر داشته باشند و مقصود نهایی آنها کسب رضایت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعی عبادت بدانند و زندگی و معیشت افراد در راستای این مدیریت تامین شود. هدف نهایی در مدیریت اسلامی «تقرب الی الله» است. مدیر اسلامی، هم برای خدا کار می کند و هم خلق را به سوی او رهنمون می سازد، اگر مدیریت دینی و معنوی مردم را بر عهده داشته باشد هدفش رشد معنویت جامعه است و اگر مدیریتش در جهت سیاسی و اجتماعی باشد هدفش رشد سیاسی و اجتماعی خواهد بود و اگر مدیریتش در جهت اقتصادی باشد هدفش، رشد و شکوفایی اقتصادی است. خلاصه اینکه هدف در مدیریت اسلامی رشد معنوی، مادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است، آن هم در جهت رضایت خداوند.
در متون اسلامی، نگاهی نزدیک به آنچه امروز علم مدیریت نامیده میشود وجود دارد. در حوزه مدیریت کلان و خرد، اخباری از پیامبر اسلام و امامان شیعه در دست است. تحولات فکری و سیاسی جهان اسلام نشان میدهد که باید به دلایلی چند، در خصوص نظام سیاسی و دولت در اسلام اندیشه کرد. به لحاظ عملی مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور نمود. دولت در جامعه اسلامی، همانند دیگر جوامع بشری، نه تنها بیانگر وجود مجموعه ای از نهادهاست، بلکه حاکی از وجود نگرشها و شیوه های خاصی از اعمال و رفتار است که منحصراً مدنیت اسلامی خوانده شده، در واقع جزئی از تمدن اسلامی محسوب میشوند؛ میتوان گفت که سیاست و دولت به گونه ای ظریف در قسمت عمده زندگی ما نفوذ و رخنه میکند. زندگی انسانها در درون نظام سیاسی و دولت آغاز میشود و پایان میپذیرد. بدین سان، دولت در جوامع اسلامی، هر چند مفهومی پیچیده است، واقعیت روزمره ای است که نمیتوان نادیده گرفت.
حضرت امام خمینی (ره) حکومت اسلامی را پدیده الهی میدانند و آن را راه سعادت معرفی می کنند. ایجاد و استقرار حکومت اسلامی، آرمان و هدفی بود که مردم ایران از زمان گرایش به دین اسلام در سر میپروراندند و هیچ گاه موفق به برقراری آن نشده بودند. از این رو پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به رهبری امام خمینی، فرصت نوینی پیش روی ملت ایران نهاد تا آرزو و آرمان دیرینه خود را جامه عمل بپوشانند. بر این اساس ایجاد و استقرار حکومت اسلامی دارای شاخصه های
مهمی نظیر «قرائت اصیل از اسلام»، «حکومت مبتنی بر ولایت فقیه» و «تشکیل جامعه اسلامی» بود. به نحوی که هر یک از شاخصه های فوق، نقش مهمی در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کرد. از این رو پس از پیروزی انقلاب، مردم ایران که طی قرنهای متمادی در تشکیل حکومت اسلامی ناکام مانده بودند، خواهان برپایی حکومت دینی شدند که در آن قرائت اصیل از اسلام صورت گیرد و تشکیل جامعه اسلامی محقق شود.
از کارکردهای مدیریت اسلامی می توان به مدل حکومتی ولایت فقیه اشاره کرد. اسلام بر مدیریت ولایت فقیه، شورا و مشارکت مردم تاکید دارد. ولایت فقیه به آن مفهومی که در غرب بر آن تاکید می کنند، نیست. ولایت فقیه به معنای مدیریت از بالا به پایین بر اساس مفهوم ارزشی است نه مادیات و اموال بیت المال. در این مدیریت هیچ یک از مدیران نه تنها هیچ حقی بیشتر از مردم عادی ندارند بلکه در برخی موارد محدودیت هایی برای آنها ایجاد می شود و فعالیت هایی که برای مردم عادی مشروع است، برای آنها نامشروع و ممنوع می شود.
آنچه در فرایند انقلاب اسلامی به عنوان مولفه اساسی در تحقق آرمانهای انقلاب مطرح است، مقوله « رهبری و ولایت فقیه » است. در جمهوری اسلامی، ولایت فقیه نقش تعیین کنندهای در سیاستگذاری، نظارت، هدایت و اجرای آرمان ها، اهداف و در حقیقت تعیین سرنوشت کشور و کارآمدی نظام اسلامی دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در ترسیم حرکت تکاملی انقلاب اسلامی الگوی جامعی را در سالهای گذشته تبیین نموده اند که مروری بر آن میتواند موقعیت حساس امروز انقلاب اسلامی را در این سیر تکاملی مشخص نماید. مقام معظم رهبری در فراز هایی از سخنان خویش در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، ضمن اشاره به اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی، سیر تکاملی تحقق عینی این اهداف را در پنج گام ترسیم نمودند، که عبارتند از:
1- تحقق انقلاب اسلامی: ایشان گام اول در فرایند طولانی و دشوار اهداف انقلاب اسلامی را پیروزی انقلاب اسلامی دانستند.
2- تحقق نظام اسلامی: بعد از تحقق انقلاب اسلامی، تحقق نظام اسلامی است که طرح مهندسی و شکل اسلامی رادر کشور ایران پیاده کرده است. انقلاب اسلامی، توانست با براندازی نظام 2500 ساله شاهنشاهی، نظامی دینی و مردمی را جایگزین نماید و ساختارهای گوناگون نظام بر اساس الگوی جدید طراحی و تحقق دهد.
3- تحقق دولت اسلامی: در این دوره نظام اسلامی در صدد است تا منش و روش دولتمردان و کارگزاران نظام اسلامی را طبق الگوهای اسلامی تطبیق دهد.در این نگاه، دولت به معنای عام آن یعنی هیئت وزراء، قوای سه گانه و مسئولان کشور مد نظر است، نه صرفاً قوه مجریه.
4- تحقق کشور اسلامی: در این مرحله با تحقق دولت اسلامی، مدل والگویی تمام عیار از کشور اسلامی در ایران طراحی و عملیاتی میگردد. آثار و دستاوردهای تحقق کشور اسلامی عبارت است از استقرار عدالت، رفع تبعیض، ریشه کن کردن فقر، ایجاد عزت حقیقی برای مردم و ارتقای جایگاه ایران در روابط بین الملل.
5- تحقق دنیای اسلامی: با تحقق کشور اسلامی و ارائه مدلی از نظام اسلامی، ملتهای دیگر شیفته وفریفته الگوی ایران اسلامی در سراسرجهان خواهند شد و نظامهای اسلامی در دیگر کشورها بر اساس وعده الهی، با برپایی انقلاب و حاکمیت جهانی مهدی(عج) تحقق خواهد یافت.بدون شک و به یقین میتوان ادعا نمود ،
نقش رهبری و مدیریت ولایت فقیه در نیم قرن اخیر انقلاب اسلامی در ایران (از شکل گیری تا شکوفایی و تمدنسازی)، نقش بیبدیل تعیین کنندهای است. مهمترین ابعاد نقش و کارکردهای ولایت فقیه در انقلاب اسلامی را میتوان در حوزه ها و سطوح زیر تبیین نمود:
1ـ رهبری دینی: در تاریخ کشورمان حوزه و روحانیت، همواره به عنوان متولیان اصلی هدایت دینی در جامعه بودهاند. یکی از کارکردهای ولایت فقیه در انقلاب اسلامی، مرجعیت رسمی تبیین ارزشها و تثبیت باورهای دینی و استنباط احکام دینی خصوصا احکام حکومتی بوده است.
2ـ رهبری سیاسی: مبارزه با طاغوت و قدرتهای چپاولگر خارجی در نیم قرن اخیر؛ از قیام 15 خرداد، پیدایش انقلاب و تاسیس نظام اسلامی و بسیج تودهها در عرصه مبارزات سیاسی، با رهبری ولایت فقیه بوده است.
3ـ مدیر سیاسی جامعه و نظام: حضور ولایت امر و امامت امت در راس نظام جمهوری اسلامی با توجه به شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در ایران در سه دهه گذشته بیشتر آشکار گردیده است.
4ـ رهبری معنوی دفاع و مقابله با تهاجم بیگانه: نقش ولایت فقیه در بسیج کنندگی مردم ایران در مقابله با تهاجم خارجی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و ترغیب و تهییج ایرانیان علیه متجاوزان خارجی مثالزدنی است.
5ـ توسعه و مرزبانی از فرهنگ دینی: در طول تاریخ همواره یکی از رسالتهای اساسی روحانیت، حراست از کیان اسلام و توسعه فرهنگ اهلبیت(ع) به اقصی نقاط جهان بوده است. از شیخ مفید و شیخ مرتضی تا عصر امام خمینی(ره) و امام خامنه ای، ارزشهای دینی را روحانیت ضمن پاسداری با صلابت و حکمت از فرهنگ دینی، موفق به گسترش آن برای تمامی تشنگان حقیقت در سراسر جهان شده است.
6ـ مقابله با تهاجم فرهنگی: دشمنان قسم خورده، راهبرد اندلسی کردن ایران و نیز استحاله سازی فرهنگی با بهرهگیری از جریانات جعلی و نیز تحریف مقدسات اسلامی با فرقهسازی درصدد تضعیف کارآمدی و نفوذ اسلام و کاهش قدرت الهامبخشی اسلام سیاسی اهل بیت بودهاند. بر این اساس ولایت فقیه به عنوان دیدهبان قدرت نرم انقلاب و طبیب اصلی کشور در مواجهه با ویروسهای داخلی و خارجی، مردم را به هوشیاری، بصیرت افزایی و عمقبخشی معرفت دینی دعوت کردهاند.
7ـ تولید علم و جنبش نرمافزاری: ولایت فقیه به عنوان ایدئولوگ و تئوریپرداز انقلاب، همواره در طول تاریخ انقلاب، ضمن تولید گفتمان و اندیشههای متناسب با نیازهای انقلاب، همواره در ترغیب فرهیختگان در عرصه تولید علم و جنبش نرم افزاری متناسب با نیاز جامعه خصوصا نیازهای فکری جوان، همواره پیشتاز بوده است.
8- وحدت و همگرایی ملی: مهمترین ظرفیتهای دستیابی به وحدت و همگرایی ملی در ایران را باید در موقعیت سرزمینی و تاریخی، موقعیت زبانیـ فرهنگی، دین و مکتب اسلام، قانون اساسی، مشروعیت قانونی و مردمی، منافع ملی، دشمن مشترک، خودآگاهی ملی، مردم سالاری و... جستجو کرد. اما در میان همه این عوامل مهمترین عنصر نقشآفرین در تجمیع تمامی این عوامل را باید در قدرت بینظیر ولایت و رهبری حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری جستجو کرد.
9ـ عبور نظام از فتنهها: در طول سه دهه گذشته پیدایش فتنههایی از جنگ گنبد و ترکمن صحرا،تا غائله مهدی هاشمی و منتظری در عصر امام و از فتنه 18 تیر 78 تا فتنه سبز 88، مهمترین عنصر افشاگر و خنثی کننده فتنهها، اشارات و رهنمودهای مدیریتی ولایت فقیه در جمهوری اسلامی بوده است.
10- سایر موارد: از دیگر کارکردهای ولایت فقیه عرصههایی چون: قضاوت، قانونگذاری، تحزب، ساماندهی معنوی امور حج، کارکرد رسانهای و هنری، ارتباط معنوی حوزه و دانشگاه، احیای فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، زنده نگهداشتن روح عاشورایی و انقلابی، تهذیب اخلاق و تقویت فضای معنوی جامعه، تعیین سیاستهای نظام، مهندسی فرهنگی جامعه، تقویت عمق استراتژیک انقلاب و... بوده است.