تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۵۹۷۴۸

نقش کردهای سوریه درمقابله با تروریست ها

هر کجا سلفی ها و تفکر طالبانیسم وارد شده، در آن منطقه بحران‌های متقاطع و متراکم شکل گرفته و به نوعی یک آشفتگی بی انتها در آنجا بوجود آمده است

 پایگاه بصیرت گروه سیاست خارجی: در شرایطی که پیش روی وغلبه ارتش بر تروریست‌های مسلح در شهرهای مختلف سوریه مطرح است. خبری منتشر شد که از حساسیت بالایی برخوردار بود. خبر این بود که کردهای سوریه در مناطق تحت سکونت خود از جمله شهر رأس‌العین در استان حسکه  سوریه  علیه مخالفان مسلح النصره وارد جنگ شده‌اند و این مناطق را از وجود تروریست‌های مسلح پاک‌سازی کرده و به دنبال آن در این مناطق اعلام خودمختاری نموده‌اند. در فاصله کوتاهی بعد از انتشار این خبر، احزاب سیاسی کرد سوریه ضمن تکذیب  خبر خودمختاری و تشکیل شورای مستقل برای اداره مناطق کردنشین این کشور، تأکید کردند که احزاب کرد، بخشی اصلی از ساختار کشور سوریه است. با توجه به حساسیت این موضوع سؤالات مختلفی پیرامون آن وجود دارد. آیا این تکذیب کاملاً بحث خودمختاری کردهای سوری را منتفی می‌کند؟ آیا توافقات پشت پرده‌ای بین کردها و دولت بشار اسد وجود دارد؟ و...

رحمت‌الله فلاح، کارشناس مسائل قومیتی خاورمیانه در گفت‌و گو با پایگاه تحلیلی خبری بصیرت به این سؤالات پاسخ می‌دهد:

بصیرت: سخنان مختلفی درباره حاکمیت احزاب کردی بر منطقه راس‌العین سوریه و تشکیل یک منطقه خودمختار مطرح شده است. با توجه به تکذیب این موضوع از سوی کردها، تا چه اندازه موضوع خودمختاری جدی است؟

فلاح: واقعیت این است که در تحولات منطقه خاورمیانه بحث کردی به‌صورت جدی مطرح است و به نوعی فعالان کُرد دنبال احیای ژئوپلیتیک قومی خودشان در منطقه هستند. این فرصت بعد از اشغال عراق برای کردها فراهم شد و الآن هم بعد از تحمیل جنگ بر سوریه و بوجود آمدن خلأ قدرت در منطقه کردی، کردها می‌خواستند به نوعی از این فرصت بهره‌برداری کنند. درست است که بنا به ملاحظات منطقه‌ایی و ملی کردها تکذیب کردند. ولی به هرحال اینها دنبال بهره‌برداری حداکثری از تحولات هستند و البته کردها به نوعی در زمین خودشان با مشکل مواجه هستند. اینکه حزب اتحاد دموکراتیک تنها حزب مسلط منطقه کردی سوریه نیست. احزاب دیگری مثل حزب آزادی  و... که به اقلیم کردستان عراق یعنی بارزانی وابسته هستند و مقابل این جریان قرار دارند و ترکیه هم مخالف این تحولات است. با این حال حزب اتحاد دموکراتیک تلاش می‌کند که هر طرفی که قوی باشد هر طرفی که احتمال بردش بیشتر، تقریباً گرایش را به آن سمت سوق دهد و به نوعی به اهداف خودشان دست پیدا کند.

بصیرت: ریشه‌ها و زمینه‌های طرح احتمال خودمختاری کردها در سوریه چیست؟

فلاح: چند عامل وجود داردکه بالاخره کردها به این نتیجه رسیدند: 1ـ ائتلافی که مخالفان دولت سوریه تشکیل دادند، در واقع با این ائتلاف به منافع و مطالبات کردی توجه نکردند و به نوعی کردها را در حاشیه قرار دادند. یکی از عواقب و پیامد‌های ائتلاف مخالفان علیه دولت سوریه این بود که کردها به‌دنبال اهداف قومی خودشان رفتند و خودشان را با جریان مخالف دولت سوریه هماهنگ نکردند.

2ـ بخش دیگری از آشفتگی‌های کردی این است که کردها احساس می‌کنند که امنیت محیطی آن‌ها به خطر افتاده است، سعی می‌کنند که با اعلام نوعی خودمختاری یا ترسیم یک جغرافیای قومی برای خودشان این محیط را از ورود عناصر آشوب‌ساز که خیلی هم ملیت سوری ندارند و با حمایت کشورها و حلقه‌های مختلف وارد این منطقه شده‌اند جلوی آن‌ها را بگیرند. البته در این زمینه تاحدودی حامیان بین‌المللی و تشکیلاتی هم دارند.  مجموعه‌ای از عوامل این فرصت را برای آن‌ها به وجود آوردند که حداقل بحث خودمختاری را مطرح کنند. می‌خواستم بگویم الگوی تحولات کردی در ترکیه و عراق هم به نوعی برای آن‌ها شرایط را مساعد کرده است.

بصیرت: با توجه به اینکه کردها در پاک‌سازی سوریه و کمک به ارتش سوریه نقش ایفا کردند،آیا دولت بشاراسد توافق محرمانه و خاصی با کردها  از جمله آزادی عمل بیشتر کردها و احتمالاً خودمختاری مناطق کردی را مدنظر داشته‌اند؟

فلاح: تسلط حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه بر شهر راس العین سوریه به دلیل این  است که خود دولت  بشاراسد این شرایط را برای کردهای سوری مهیا کرد که این‌ها این منطقه را به کنترل خود در آورند. منازعه‌ایی که بین این‌ها و جبهه النصره و گروه‌های تندرو به وجود آمده به نوعی یک فرصت جدیدی برای دولت سوریه محسوب می‌شودکه از این زاویه می‌شود گفت تحرکاتی که در مناطق کردی سوریه به وجود آمده به هرحال دولت سوریه می‌تواند از این بهره‌برداری کند. ولی در مجموع، تحولات کردی منطقه جدا از یکدیگر نیستند. یعنی بخشی از تحولاتی که امروزه در مناطق کردی ترکیه صورت می‌گیرد و فشارهایی که به دولت اردوغان وارد می‌کنند. مسلماً حزب اتحاد دموکراتیک سوریه به نوعی دنباله رو پ.ک .ک ترکیه است و حتی در تشکیل، سازماندهی و هدفمند کردن این حزب افرادی از پ. ک. ک ترکیه نقش اصلی داشتند. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی که دولت سوریه با دشمنان مختلف در گیر است، به‌صورت تاکتیکی صلاح دیده که منطقه کردنشین راحداقل به فعالان کردی سوریه بسپارد. ولی فکر نمی‌کنم دولت بشاراسد و هر دولت دیگری اجازه دهد بخشی از کشورش به راحتی به سمت خودمختاری قومی یا تجزیه‌طلبی سوق پیدا کند. شرایط فعلی سوریه ایجاب می کندکه به‌صورت تاکتیکی دولت بشار به صورت ضمنی باخودگردانی مناطق جغرافیایی قومی کُرد موافقت کرده باشد. ولی قطعاً این تصمیم استراتژیک دولت سوریه نمی‌باشد. احتمالاً هم توافق محرمانه‌ای صورت نگرفته است. به شکلی رضایت یا به شکلی انعطاف‌پذیری دولت سوریه برای گروه‌های کردی ملموس شده بود که این اقدام را انجام دادند و اگر توافقاتی هم صورت بگیرد یک توافق استراتژیک و درازمدت نمی‌تواند باشد، ولی یک تواف�� تاکتیکی تا حل مسئله سوریه می‌تواند با��د.

بصیرت: طرح موضوع احتمالی خودمختاری کردهای سوریه چه تأثیری بر ژئوپلیتیک منطقه دارد؟ آثار این موضوع در ارتباط با ایران چیست؟

فلاح: در شرایط فعلی این موضوع به عنوان یک پروژه جدی از طرف غرب دنبال می‌شود. غرب به‌دنبال این است که بحران عربی صهیونیستی منطقه‌ایی  را به سمت بحران قومیتی  به‌ویژه مسائل کُردی انتقال دهد. به همین جهت این تحولات احتمالی در تعدد دگردیسی یا تحولات ژئوپلیتیک منطقه قابل تصور است. بسیاری از کسانی که تحولات کردی را پیگیری می‌کنند به این نتیجه رسیده‌اند که مسائل کردی منطقه از تحولات خاورمیانه و تحولات منطقه‌ایی جدا نیست و اقوام کردی این را فرصتی برای خود می‌دانند و به نوعی به دنبال احیای ژئوپلیتیک واحد کردی در منطقه هستند.

در مورد ایران هم عرض کنم واقعیت این است که یکی از ترفندهای غرب در مسائل قومی برخورد با ایران به نوعی انتقال بحران از ژئوپلیتیک بیرونی به ژئوپلیتیک درونی ایران است. امری که در 30 سال گذشته موفق نشده، ولی اکنون از طریق تحولات منطقه ایی تلاش می کند که این بازی را به نوعی به ژئوپلیتیک درونی ایران هم بکشاند. پروژه کردی یکی از مؤلفه‌های جدی  کشورهای غربی است که در منطقه آسیای  جنوب غربی دنبال می شود. اگر تحولات منطقه ایی و اتاق‌های فکری منطقه ای و بین المللی را در این زمینه رصد کنید به یک پاسخ روشن می رسید. بعد از اینکه ژئوپلیتیک کردی در سوریه به نوعی احیا شد یا به نوعی به یک سطح مشخصی رسید، مسائل قومی و کردی ایران را هم در دستور کار قرار بدهند و این یکی از سرفصل‌های اصلی اتاق‌های فکر کشورهای غرب می باشد. حتی بحث آنان این است که باید پازل ها(جورچین‌ها) مرحله به مرحله تکمیل شود یعنی از عراق شروع شده ، بحث‌های ترکیه در دستور کار جدی و در سوریه از طریق خلع قدرت، این ژئوپلیتیک دارد به نوعی بروز پیدا می کند و در مورد ایران برنامه هایشان این است که بصورت جدی و با انسجام قوی تری وارد شوند. چون متوجه اند که مدیریت قومی در ایران بخصوص در مسائل کردی بسیار قوی است و بحران سازی در مناطق کردی ایران به مراتب سخت تر از سه کشور دیگر است. چون کردها به نوعی در حوزه تمدنی ایران خودشان را تعریف می کنند و از طرفی نگاه هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران به صورتی است که چون قوم محور نیست و بیشتر بر محوریت دین صورت گرفته خیلی بحران سازی قومی جواب نمی دهد.در کشور ترکیه چون قوم ترک بر سایر اقوام غلبه دارد،قوم کردی جایگاه خاصی در بحث‌های ملی ندارد. یا درکشور عراق قبل از برسر کار آمدن دولت فعلی تعریف هویت ملی برمبنای گرایش‌های قومی شکل گرفته بود. ولی خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران تعریفش از هویت ملی بسیار گسترده تراست.به هرحال جمهوری اسلامی ایران بایدتحولات مناطق کردی را به دقت رصد کند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهدو با اقتدارآن را مدیریت نماید.

بصیرت: موضع و تدابیر جمهوری اسلامی ایران در صورت احتمال تقویت شکل گیری خودمختاری کردی در سوریه چه باید باشد؟

فلاح:مسائل کردی درسوریه اگر در حد خودمختاری یا خودگردانی اداری باشد نه سیاسی و جغرافیای قومی،  برای جمهوری اسلامی ایران خیلی خطرساز نیست.ولی اگر بحث خودمختاری در سطح اقلیم کردستان عراق باشد و از طرفی تحولات کرد هایی ترکیه به طور جدی به نفع کردها پیش برود ، در این صورت درمحیط امنیتی ما چالش هایی ایجاد خواهد کرد. علاوه بر آن باید جمهوری اسلامی ایران نگاه فراتری نسبت به احزاب و فعالیت مناطق کردی سوریه داشته باشد. واقعیت این است که همه مردم کرد سوریه را نمی توان در قالب احزاب کردی چون اتحاد دمکراتیک کردها که وابسته به حزب آزادی یا به وابسته  به اتحاد میهنی کردستان است، خلاصه کرد. بسترهای اجتماعی مردم کرد سوریه به نوعی برای ورود و حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آن منطقه فراهم است.  جمهوری اسلامی ایران باید فراتر از این اهداف برای همه اقوام حضور تمدنی خود را برای همیشه احیا کند. در این صورت می توان گفت که آسیب‌های امنیتی چندانی به کشورما وارد نمی‌شود. افزون ‌بر اینکه  دشمنان به راحتی نمی‌توانند یک پروژه فرهنگی و قومی را به یک مسئله امنیتی در ژئوپلیتیک درونی ایران تبدیل کنند.

بصیرت: با توجه به مطرح شدن حضور طالبان القاعده در سوریه،آیاکردها می توانند سد محکمی در برابر این حضور باشند؟

فلاح: کردها مسلماً در برابر این قضیه مقاومت خواهند کرد. اگر مقاومت نکنند با یک بحران بسیار پیچیده و مرکب مواجه خواهند شد. چراکه ورود طالبان القاعده به آن منطقه  مسلما ورود افراد بی هویت به آن منطقه محسوب می شود. مشخص است که وابسته به کدام کشور و کدام جریان  است. حداقل تاریخ 10 ساله اخیر نشان داده است که  هر کجا سلفی ها و تفکر طالبانیسم وارد شده، در آن منطقه بحران‌های متقاطع و متراکم شکل گرفته و به نوعی یک آشفتگی بی انتها در آنجا بوجود آمده است.  مسلما یکی از اقدامات کردهای سوریه در ترسیم وضعیت قومی و جغرافیایی خودشان، همین بحث بوده که جلوی افراطی گری آینده را بگیرند .

با تشکر از آقای رحمت الله فلاح که وقت خود را به ما اختصاص دادند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات