گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی المانیتور 10 سپتامبر 2013 (19 شهریور) در مقالهای به میزان اثرگذاری رژیم صهیونیستی بر روند بحران سوریه پرداخت و نوشت: ژنرال آموس گیلاد، رئیس بخش دیپلماتیک- امنیتی وزارت دفاع، این هفته گفت که «بیشتر قدرت ما لزوماً به توان نظامی مرتبط نیست؛ اما به خرد و منطق ما نیز مربوط است.» ژنرال گیلاد این اظهارات را در نشستی در مورد تروریسم که در هرتزلیا برگزار شده بود، مطرح کرد. وی متذکر شد که «اسرائیل نباید در حوادث سوریه مداخله کند. در صورتی که ما مداخله کنیم، این مسئله به تداوم بقای رژیم بشار اسد کمک خواهد کرد و دیگران را حول محور وی متحد خواهد ساخت.» در عین حال، یک منبع دیپلماتیک باتجربه و باسابقه، به تلاشها برای فعالسازی آیپک که ابزاری برای متقاعدساز ساختن کنگره به اضطراری بودن حمله به سوریه است، حمله و انتقاد کرد. این منبع دیپلماتیک کارشناس باتجربهای در مورد روابط اسرائیل[رژیم صهیونیستی] و آمریکا است. وی همچنین مداخله بیش از اندازه لابی یهود بهنام اسرائیل در آمریکا در مورد سوریه انتقاد کرد.
در ادامه مقاله آمده است: این منبع دیپلماتیک گفت: «عاقلانه و صحیح نیست و اقدامی افراطی است... اسرائیل اغلب کشوری نگریسته میشود که آمریکا را وارد کشمکش و جنگ میکند. چنین وضعیتی تنها باید زمانی به کار گرفته شود که گزینه دیگری وجود نداشته باشد و تنها در مورد مسائل راهبردی که برای موجودیت اسرائیل حیاتی است، بهکار گرفته شود... کسی واقعاً نمیداند که حیات پس از اسد در خاورمیانه بهتر خواهد بود یا خیر؟ آیا مرزهای بلندیهای جولان آرامتر از قبل خواهد شد یا خیر؟ و سرنوشت محور شرارت چه خواهد شد. جنگ در سوریه جنگ میان حزبالله و القاعده، میان افراطگرایان سنی و شیعه و میان شر و شرتر است. بنابراین، واقعاً مشخص نیست که به طور نسبی کدام بازیگر بهتر است؟... وجهه اسرائیل تا به امروز به دلیل مداخله عمیق آیپک مخدوش شده و آسیب دیده است، زیرا در گذشته، دولت آمریکا را متقاعد کرد که به عراق حمله کند؛ حملهای بیفایده که ضربهای راهبردی به تمام جهان زد. آیپک باید تنها برای مسائل حیاتی استفاده شود. به همین دلیل، اسرائیل هدف انتقادات شدید حتی میان یهودیان لیبرال آمریکایی بوده است. چیزی اتفاق نمیافتد. اگر ما در این مورد برای لحظهای کنار بنشینیم و به آمریکاییها اجازه دهیم به طور خصوصی در مورد سرنوشت سربازان خود بحث کنند، این اقدام در آینده به آیپک قدرت بیشتری خواهد داد. منظور از در آینده اینکه از قدرت آیپک برای حمله احتمالی به تأسیسات هستهای ایران استفاده شود که واقعاً مهم، سرنوشتساز و تعیینکننده است. مناسب نیست که هر زمان آمریکاییها در مورد اقدام نظامی تردید دارند، اسرائیل به میدان بیاید و آنها را ترغیب کند. این اقدام در مقایسه با زمانی که آمریکاییها گاهی به عدم اقدام نظامی تمایل دارند، ضربهای جدیتر میزند.»
در پایان مقاله آمده است: مداخله فزاینده آیپک در مسئله حمله به سوریه با انتقاد پنهان نیروی دفاعی اسرائیل نیز مواجه شده است. در حالی که نظام دفاعی، مسئول ارتش و آمادگی عملیاتی اسرائیل برای حوادث آینده سوریه است، مسائل دیپلماتیک بیشتر به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و لحن مشاوران وی و نومحافظهکاران متنفذ پیرامون وی مربوط است. اسرائیل در حال حاضر وزیر خارجه رسمی ندارد، زیر همگان منتظر حکم دادگاه اویگدور لیبرمن، وزیر خارجه سابق هستند. این مسئله به این معناست که نتانیاهو کفیل پست وزارت خارجه است. مداخله آیپک بیش از اندازه است. در مقابل، روند موجود در آمریکا سازمانیافته، تعدیلشده و مطابق اصول است. آمریکاییها باید این روند را خود تکمیل کنند. به عبارت دیگر، ما باید اسرائیل را از نقش سنتی خود در جنگافروزی جدا کنیم. در تلآویو دستگاه دفاعی و دستگاه سیاسی تا صبح امروز چنین برآوردی داشتند که مداخله روسیه و ایران در تلاش برای حل بحران از طریق راهحل دیپلماتیک جدی نیست. مطابق گفته یک منبع نظامی، احتمال دستیابی به راهحلی رضایتبخش از این طریق بسیار نیست. این روشی در جهان عرب برای خرید زمان از طریق گفتوگو است. در پایان، با گذشت زمان و تداوم تماسهای دیپلماتیک، کسی واقعاً به یاد نخواهد آورد که آمریکاییها چرا میخواستند به سوریه حمله کنند. بیشتر اعضای ارشد دستگاه دفاعی اسرائیل، سناریوی دیپلماتیک اسرائیل- ایران را بسیار شبیه تلاشهای دیپلماتیک جامعه بینالملل در مقابل پروژه هستهای ایران میدانند. به عبارت دیگر، منابع اسرائیلی احساس میکنند که آنها تا پایان زمان، گفتوگو خواهند کرد؛ اما هرگز به نتایج واقعی دست نخواهند یافت. در واقع، چنین باتلاق احمقانه و پیچیدهای را اوباما به وجود آورده که ماهها وقت نیاز است خود را از آن خارج کند.