تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۱  ، 
کد خبر : ۲۶۱۳۴۳

نرمش قهرمانانه و الزامات آن

نرمش قهرمانانه نوعي انعطاف در سياست خارجي است كه در شرايط قدرت معنا پيدا كرده، در سطح تاكتيك براي تحقق راهبردهاي معين شده به اجرا در مي‌آيد.

اشاره:
 پایگاه بصیرت، گروه بین اللمل: «نرمش قهرمانانه» مفهومی ابداعي از سوي امام خامنه‌اي(مدظله‌العالی) است كه مي‌تواند در ديپلماسي نظام نقش تعيين كننده‌اي ايفا كند؛ به گونه‌اي كه هم براي استفاده ديپلماسي كشور امكان مانور و انعطاف هوشمندانه را فراهم مي‌كند و هم مانورها و انعطاف‌هاي لازم را براي مردم انقلابي و ارزشي قابل فهم مي‌سازد. به علاوه راه بهانه‌جويي را بر دشمن نيز سد كرده و تيغ تبليغات و جنگ رواني او را براي ترسيم چهره‌اي غير منطقي و فراري از مذاكره از ايران اسلامي نزد افکار عمومی، کند مي‌سازد.شايد دليل طرح اين مفهوم و اعلام موافقت با آن از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، در جمع فرماندهان و مسئولان سپاه بي‌ارتباط با چنين اهدافي نبوده باشد؛ موافقتي كه در آستانه سفر رييس جمهور، به نيويورك و دور جديد ديدارها و گفتگوها به عمل آمده بود. البته پيش از اين هم ديدارهايي بين سلطان قابوس به عنوان ميانجي احتمالي و فيلتمن معاون سياسي بان كي مون با سابقه‌ي كار ديپلماسي براي آمريكا صورت گرفته و سخن از تبادل نامه بين مقامات ايران و آمريكا نيز به ميان آمده بود که با رویه‌های قبلی تفاوت داشت.
در چنين شرايطي معظم له فرمودند: «ما مخالف با حركت‌هاي صحيح و منطقي ديپلماسي هم نيستيم چه در عالم ديپلماسي، چه در عالم سياست‌هاي داخلي، بنده معتقد به همان چيزي هستم كه سال‌ها پيش اسم گذاري شد «نرمش قهرمانانه»، نرمش در يك جاهايي بسيار لازم است، بسيار خوب است، عيبي ندارد اما اين كشتي‌گيري كه دارد با حريف خودش كشتي مي‌گيرد و يك جاهايي به دليل فني نرمشي نشان مي‌دهد، فراموش نكند كه طرفش كيست، فراموش نكند كه مشغول چه كاري است. اين شرط اصلي است، بهفمند كه دارند چه كار مي‌كنند بدانند كه با چه كسي مواجهند، با چه كسي طرفن����؟ آماج حمله‌ي طرف آنها كدام مسئله است، اين را توجه داشته باشند.(مقام معظم رهبري، 26/6/92)
الف) سابقه‌ي مفهوم نرمش قهرمانانه
مفهوم نرمش قهرمانانه را در سال‌هاي دور مقام معظم رهبري براي صلح امام حسن بكار گرفته بودند و لذا برخي تحليل‌گران با همان نگاه و تعبیر كه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي از آن استفاده شده بود، ق����د تبيين نظر جديد معظم‌له را داشتند. با این نگاه، آن را راهبردي جدید و عدول از شعارهاي اساسي معرفي مي‌كردند. حال آن‌كه در همين سخنراني كه ايشان نرمش قهرمانانه را مطرح مي‌كند به يك انحراف از مسير اصلي به بهانه‌ي تغيير دنيا از ناحيه ي برخي اشخاص و جريانها اشاره داشته و فرمودند، «بهانه هايي كه مي شنويد و مي‌بينيد كه مي‌آورند براي وادادگي بهانه مي‌آورند، براي پشيماني بهانه مي‌آورند، بهانه هم اين است كه دنيا تغيير كرده، همه چيز عوض شده »(همان)
حال آنكه با وجود حاكميت اسلام و وجود بصيرت و هوشياري مدافعان نظام اسلامي و مقاومت ياران رهبري و مدافعان حاكميت ديني، نمي‌توان شرايط را با شرايط صلح امام حسن مجتبي(ع)  مشابه دانست و چه بسا شرايط با شرايط صلح حديبيه قابل مقايسه باشد.از اين رو مرور بر سابقه‌ي اين مفهوم در ساليان زعامت امام خامنه‌اي مي‌تواند به فهم و درك بهتر آن كمك كند.معظم له در سال 75 در جمع سفرا و نمايندگان سياسي در خارج از كشور فرموده اند: «نمايندگان جمهوري اسلامي در جهان بايد تيزتر از شمشير ، نرم تر از حرير و سخت تر از سنگ و پولاد باشند . عرصه‌ي سياست خارجي، ميدان نرمش هاي قهرمانانه است اما نرمشي كه در برابر دشمن تيز باشد. بنابراين ديپلمات‌هاي ما بايد در مواضع اصولي خود مستحكم بايستند و استقامت و پايمردي حضرت امام خميني (ره) را الگوي خود قرار دهند»
اين هشدار در حالي بود كه در آن دوران زمزمه‌هاي سازش به بهانه‌ي تغيير شرايط به گوش مي‌رسيد و برخي شخصيت‌هاي سياسي شرايط را براي چرخش در ديپلماسي و گشودن باب مذاكره و ارتباط با آمريكا فراهم مي‌دانستند.
جالب اينكه با روي كار آمدن اصلاح طلبان در سال 76 و شروع  قبح شكني از خط مذاكره و سازش كه در سايه مباحثي چون پروسه‌ي جهاني شدن، ضرورت واقعگرايي و دوري از توهم توطئه شكل گرفته بود، معظم‌له در سال 79 فرمودند: «هرگونه نزديك شدن به دشمن ، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن ، تيز كردن آتش دشمن و ستمگري دشمن است». بي‌ترديد يكي از دلايل چنين هشداري وجود روحيه‌ي وادادگي در بين مدعيان اصلاح طلبي و شايد هم نگراني از خط نفوذ واسطه‌ها در آن دوران بود كه به عنوان شواليه‌هاي سياسي ـ فرهنگي غرب در بدنه‌ي دولت وجود داشتند.ليكن تغيير شرايط محيطي و تفاوت روحيه و ويژگي‌هاي مسئولان موجب شد، همان گونه كه در دولت آقاي احمدي‌نژاد اين موضوع مسكوت گذاشته شده بود، در دولت جديد با تغييراتي دوباره مطرح شود. به گونه‌اي كه معظم‌له در جمع خبرگان رهبري فرمودند: «در اين سالها، جبهه‌بندي‌هاي منطقه‌اي و جهاني هم آشكار شده است. البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه‌ي عرصه‌هاي سياسي يك كار مطلوب و مورد قبولي است و ليكن اين مانور هنرمندانه نبايستي به معناي عبور از خط قرمز يا برگشت از راهبردهاي اساسي يا عدم توجه به آرمانها باشد. اينها را بايد مراعات كرد. البته هر دولت، هر شخص، هر شخصيتي،  روش‌هايي دارند، ابتكاراتي دارند، اين ابتكارات را انجام خواهند داد و پيش خواهند رفت.»
بنابراين با توجه به تغيير شرايط و تفاوت كارگزاران است كه امروز نرمش قهرمانانه به عنوان يك تاكتيك و روش در ديپلماسي براي پيشبرد همان اهداف اصلي و با نگاه به واقعيت‌ها و در عين حال ملاحظه آرمان‌ها در دستور كار قرارگرفته است.
ب) چيستي نرمش قهرمانانه

همان گونه كه از رهنمودهاي مقام معظم رهبري بر مي‌آيد، نرمش قهرمانانه نوعي مانور و انعطاف در سياست خارجي است كه در شرايط قدرت معنا پيدا كرده، در سطح تاكتيك براي تحقق راهبردهاي معين شده به اجرا در مي‌آيد و داراي ويژگي‌هاي زير است:

1- با  سازش و كوتاه آمدن متفاوت است.

2- در راستاي تحقق همان اهداف اصلي و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي است (عدالت، استقلال، كرامت، عزت، آزادي و ...)

3- متكي به همان اصول اساسي ديپلماسي ديني عزت، حكمت و مصلحت است.

4- تاكتيك و روش است نه هدف و راهبرد.

5- به شناخت و فهم صحيح از دشمن، اهداف، راهبردها و تاكتيك‌هاي او نياز دارد.

6- نبايد خط قرمزها و راهبردهاي اساسي نظام را به خطر اندازد.

7- پشتوانه‌ي آن استحكام ساخت دروني قدرت در نظام، انسجام، اتحاد و همكاري همه‌ي نيروها است.

8- در شرايط احترام و حقوق متقابل و اقتدار نظام براي پيشبرد و اهداف معني پيدا مي‌كند.

9- ابتكار عمل هوشمندانه لازمه‌ي آن است.

10- نبايد موجب غفلت از ماهيت دشمن و اهداف او باشد.

بنابراين نرمش قهرمانانه كه به دليل فني در عرصه‌ي مبارزه‌ي ديپلماتيك صورت مي‌گيرد، نبايد به معناي راهبرد تلقي شده و با تسليم و سازش اشتباه گرفته شود؛ بلكه نوعي انعطاف فني و مانور دقيق براي دستيابي به اهداف است كه با ابتكار عمل و قدرت به اجرا گذاشته مي‌شود.
ج) دلايل نرمش قهرمانانه (چرايي)

حال سوال اساسي اين است كه پس چرا امروز نظام، بجاي مقاومت و ايستادگي روش نرمش را در پيش گرفته  و تغيير تاكتيك داده است؟

در پاسخ به سوال فوق مي‌توان به ادله ي زير اشاره كرد:

1- پاسخگويي به اين ذهنيت در افكار عمومي كه تحريم‌ها و فشارهای دشمن ناشي از مواضع تيز و سخت جمهوري اسلامي ايران و نداشتن رفتار منطقي با دشمن بوده است.

2- پاسخ به افكار عمومي در عرصه‌ي جهاني كه متاثر از جنگ رواني دشمن، از ايران اسلامي چهره‌اي غير قابل مذاكره و متصلب ترسيم كرده است.

3- اتمام حجت به برخي از مسئولين كه مدعي‌اند با تغيير روش‌ها مي توانند حقوق جمهوري اسلامي را دنبال و اهداف ديپلماتيك را تحقق سازند.

به علاوه نمي‌توان به تغيير شرايط فعلي و تفاوت آن با گذشته بي‌توجه بود كه ويژگي‌هاي زير را مي‌توان براي آن ذكر كرد:

1- دستيابي نظام به سطح قابل قبولي از پيشرفت علمي ـ فناوري و صنعتي كه ما را در موقعيت بهتري نسبت به گذشته قرار داده است.

2- كسب تجارب و ايجاد ظرفيت‌هاي جديد در عرصه‌ي ديپلماسي كشور.

3- تنزل موقعيت دشمن و شكننده بودن وضعيت آمريكا در زمان فعلي.

 بنابراين مي‌توان نرمش قهرمانانه را عامل مولد فرصت‌هاي جديد براي نظام به حساب آورد كه در راس آن راستی‌آزمايي ادعاها به ويژه فرصتي براي شناخت ماهيت واقعي دشمن و دلايل بي‌اعتمادي به او و همچنين شناساندن وي به عرصه‌ي افكار عمومي قرار داشته و با توجه به همين ويژگي است كه مقام معظم رهبري در عين تاكيد بر بي اعتمادي به دشمن اما با اصل مذاكره و بكارگيري نرمش قهرمانانه موافقت فرموده‌اند.
د) اهداف دشمن

استقبال دشمن از گفتگو و تلاش براي تشويق به آن در شرايط فعلي را مي‌توان معطوف ‌به چند هدف دانست كه عبارتند از:

1- القاء تاثيرگذاري تحريم‌ها بر رفتار سياسي ايران

2- ايجاد شكاف، اختلاف و بي اعتمادي بين نيروهاي انقلابي و ايجاد دو قطبي طرفدار و مخالف مذاكره

3- زير سوال بردن شعارهاي اساسي انقلاب اسلامي از جمله شعار استكبار ستيزي .

4- ايجاد ترديد در ضرورت و كارايي روحيه ي استقامت و مقاومت

5- پيوند بين مذاكره و حل مشكلات

6- همچنین آمریکا در شرایط سخت اقتصادی و شکننده‌ای قرار داردکه نیازمند اجتناب از هرگونه اقدام چالشی است و در مواجهه با مسائل منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا نیز مصالحه را بر بحران ترجیح می‌دهد.

لذا در حالي كه مقاومت در گذشته و بدست آوردن زمان و فرصت، شرايط را براي گفتگوهاي سازنده و دفاع از حقوق هسته‌اي كشورمان فراهم كرده و دشمن را مجبور به تغيير در موازنه‌ي فشار و مذاكره كرده، اما هنوز برخي سياه‌نمايي‌ها و تهاجمات عليه ديپلماسي مقاومت ادامه داشته و يا برخي ساده نگري‌ها موجبات ذوق زدگي نسبت به خط مذاكره را پديد آورده است. در مقابل، برخي بدبيني‌ها كه بايد متوجه دشمن باشد را به داخل كشانده است. حال آنكه مقام معظم رهبري معتقدند:« از تحرك ديپلماسي دولت از جمله سفر به نيويورك حمايت مي‌كنيم به دولت خدمتگزار اعتماد داريم و به آن خوشبين هستيم... برخي از آنچه كه در سفر به نيويورك پيش آمد بجا نبوده، چون ما دولت آمريكا را غير قابل اعتماد، خودبرتربين، غير منطقي ، عهد شكن مي‌دانيم... ما به مسئولان خودمان اعتماد داريم و از آنها مي‌خواهيم با دقت و با ملاحظه همه جوانب گام ها را بردارند و منافع ملي را به فراموشي نسپارند».(بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه هوايي شهيد ستاري،13/7/92)

 

 

 

 

 

 

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات