مهدی عباسی
دولت احمدینژاد، فراز و نشیبهای زیادی داشت. اما ماههای پایانی این دولت، در حالی سپری میشود که نقدها از عملکرد او و کابینهاش به اوج رسیده است. نقدهایی که بیش از آنکه از جانب جناح اصلاحطلب باشد، از سوی یاران و حامیان دیروز احمدینژاد میآید. نقدهایی که اینک حتی به بحثهایی نظیر برخورد قانونی در مجلس تا عدم کفایت در اداره امور اقتصادی رسیده است و برخی نمایندگان به صراحت در مصاحبههایشان مطرح میکنند.
اما، این روزها احمدینژاد و یارانش را کمتر میشد پیش بینی کرد. حمایتهای اصولگرایان در طیفهای مختلف، آن میزان زیاد بود که در سالهای ابتدایی و حتی دو سال اول دولت دهم میز، شاهد سکوت چشمگیر در برابر تمامیکارهای غیرکارشناسی بودیم. هرچه منتقدان غیر همسو با اصولگرایان فریاد میزدند که با ادامه سیاستهای دولت، آینده نامساعدی در عرصههای مختلف شاهد خواهیم بود، اما در مقابل اصولگرایان، تنها تاکیتک حمایت همه جانبه را اختیار کردند.
اما، معادلات سیاسی پس از خانه نشینی 11 روزه احمدینژاد در بهار 90 به یکباره تغییر کرد و «از عرش به فرش» رفتار جدید اصولگرایان بود. رفتاری که این روزها با هر ادبیاتی علیه احمدینژاد قابل مشاهده است. فساد اقتصادی، بهرهگیری از خرافات و جن در امور اجرایی، از جمله مواردی بود که برخی از یاران و حامیان احمدینژاد روانه نزدیکان رییس دولت کردند تا از تاکتیک جدید اصولگرایان در برخورد با دولت پرده برداری شود.
به یکباره احمدینژادی که گاه مقایسههای حیرت انگیزی در وصف او صورت میگرفت، به نقد جدی کشیده شد و پردههای بسیاری علیه نزدیکانش برداشته شد. شاید اصولگرایان از سال گذشته، پیش بینی اوضاع نامساعد اقتصادی که امروز به دلیل برخی بیتدبیریها گریبانگیر کشور شده را میکردند که حمله به دولت را در دستور کار خود قرار دادند تا ظرفشان را از دولت جدا کنند و خود را سهم دار این اوضاع ندانند. بدین ترتیب، در این یک سال اخیر در عرصه سیاسی شاهد آن هستیم که اصولگرایان میکوشند با نقدهای جدی از احمدینژاد، سهم خود را در به وقوع پیوستن این شرایط کمرنگ و یا حتی پاک کنند. غافل از اینکه حمایتهای گسترده دیروز بزرگان اصولگرا در طیفهای مختلف، عامل اصلی شرایط امروز است. اگر نقدهای کارشناسان درباره عملکرد دولت با بی تفاوتی اصولگرایان و خود را به نشنیدن آنها روبرو نمیشد، امروز شاهد چنین شرایطی نبودیم.
به هر حال، در حالی ماههای پایانی دولت احمدینژاد سپری میشود که بسیاری از اصولگرایان سخن از تحمل چند ماهه میزنند و باید دید این ماههای حساس سیاسی و اقتصادی چگونه گذرانده میشود.
ماههایی که دیگر خبری از آن تعریفها و وصفهای بینظیر از دولت به گوش نمیرسد و نقد، گلایه و اعتراض در دستور کار برای برخورد اصولگرایان با دولت احمدینژاد است. دستور عمل نانوشته ای که تصور میشود برای جداکردن سرنوشت است.
البته نباید فراموش کرد که بخش مهمیاز شرایط پدید آمده و نابسامانیهای موجود، محصول حمایتهای همه جانبه اصولگرایان از دولت و سکوت چشمگیر آنها در برابر نواقص کارهای دولتیها است.
لذا اصولگرایان نمیتوانند از زیر بار مسوولیت خارج شوند و باید در برابر افکار عمومی، پاسخگوی عملکردشان در خصوص حمایتهای تمام قدشان از دولت باشند.
آغاز نقدها
مدت کوتاهی از ماجرای وزارت اطلاعات و خانه نشینی احمدینژاد نگذشته بود که، اولین حملات به دولت با زیر سوا بردن رحیم مشایی و روابط خاص اش با احمدینژاد صورت گرفت. به یکباره نام «جریان انحرافی» در عرصه سیاسی متولد شد تا دولت با دنیایی جدید در سیاست روبرو شود. اولین حمله از سوی ذوالنور جانشین وقت نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که بعدا برای حضور در عرصه کاندیداتوری مجلس استعفا داد، صورت گرفت. حرفهای او در خبرگزاریها و روزنامه چاپ شد تا دولت بفهمد، زین پس باید با رویکردی جدید روبرو شود.
ذوالنور در یک سخنرانی مهم چند روز پس از پایان ماجرای خانهنشینی 11 روزه، گفت: امروز مشایی رئیسجمهور اصلی است، دخالت در وزارتخانهها و مسائل وزارت اطلاعات حاکی از دخالتهای او است. وی در پاسخ به سوالی درخصوص دلیل استمرار ارتباط احمدینژاد با مشایی گفت: آقای احمدینژاد دست به طناب پوسیده آقای مشایی دارد، ایشان ارادت ویژهای به آقای مشایی دارند و گفت: مشایی قله است یا درجای دیگر گفتهاند در مسائلی که فکر ما از درک آن عاجز است، مشایی آن را درک میکند.
جانشین وقت نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران حتی بحث سی دی ظهور نزدیک است را رسما به دولت متصل کرد و گفت : CD به سوی ظهور که از اطرافیان آقای احمدینژاد و مشایی تهیه شده است نمونه دیگری است که همه این شرها از وجود آقای مشایی نشات میگیرد.
ذوالنور حتی با صراحت گفت: رئیسجمهور اگر نتوانست با وزیری کار کند مختار است او را تعویض کند، اما گاهی اوقات عزلها با هدف خاصی انجام میشود؛ مسائل به وجود آمده در وزارت اطلاعات حکایت از القائات آقای مشایی دارد که دنبال لیست انتخابات است چون مصلحی واقعیتها را منتقل میکند پس باید برود تا مانعی برای تفکرات مشایی نباشد. بدین ترتیب، نقدهای جدی از دولت آغاز شد. یاران و حتی حامیان سینه چاک احمدینژاد در انتخاباتهای 84 و 88 کم کم با دیدن اینگونه اظهارات علیه دولت، دست از حمایتهای بی نظیر برداشتند و صف منتقدان دولت پر رنگتر شد.
انتقادات فقط به این سخنرانی ذوالنور بسنده نشد و انتخابات مجلس نهم عاملی بود تا برای جلوگیری از دخالت دولتیها، اقدامات و مطالب دیگری نیز طرح شود. روزنامه کیهان با انتشار مقاله ای، از ادعای ارتباط با امام زمان جریان انحرافی پرده برداشت و نوشت :در میان حلقه مورد اشاره نوعی «خاص دیدن» از سال پایانی دولت نهم شروع به جوانه زدن کرد. این خاص بودن معانی و محدودههای فراوانی را دربر میگرفت. یکی از جلوهها طرح «مورد تایید خاص حضرت بقیه الله الاعظم(عج) بودن» است.... به مرور این فکر در بعضیها پیدا و ابراز شد که «ما هیچ کاری نمی کنیم مگر این که مورد تایید و عنایت باشد» و در موارد خاص به بعضی از عوامل دولت خبر داده می شد که شما مورد تایید هستید یا فلان فعل شما امام زمان را خشنود کرد!
حتی مصباح یزدی که تا پیش از این به عنوان یکی از پدران معنوی دولت از او یاد میشد، شخصا به میدان نقد روابط مشایی و احمدینژاد آمد و اتفاقا بیشترین و تاثیرگذارترین نقدها را روانه دولت کرد. وی به طور نمونه گفته است: «قرائن حاکی از سفرهای این شخص به سراسر جهان از شرق تا غرب و ملاقات با بالاترین شخصیتها است که در هیچ جا انعکاس نمی یابد، تا آنجا که رییس جمهور رسما وزیر خارجه را کنار می گذارد و میگوید؛ سیاست خارجه من را باید ایشان اداره کنند.»
برخورد با جنها
اما پس از آن، برخورد با برخی شایعات در خصوص ارتباط برخی دولتیها با جن مطرح شد. سخنرانیها و گفتوگوها و نوشتهها در این خصوص بسیار مطرح شد. به طور نمونه، نماینده ولی فقیه در سپاه با ابراز تاسف از اینکه این افراد در دولت به کار حرام و خلاف شرع دست زده اند، گفت: عناصری که این کار را انجام میدهند به معنای واقعی فاسد هستند، زیرا فن سحر و جادو در اسلام حرام است و تسلط بر موجودات غیرطبیعی اضرار به نفس و اضرار به موجودات ذیحیات دیگر است که انسان نیستند، تسلط بر آنها و شیاطین و اجنه شر که جز شرارت کار دیگری نمیکنند درست نیست و اصولا در احکام فقهی ما آمده است که سحر و جادو کار حرامی است.
وی با اشاره به اینکه بعد از آن هم اتفاق دیگری رخ داد و آن برکناری و عزل وزیران کابینه دهم بود، گفت: احمدینژاد که با شعار مهرورزی بر سر کار آمد، وزیر امور خارجه را در هنگام ماموریت خارج از کشور برکنار کرد، آیا این مهرورزی است؟ آیا برخورد با وزیر اطلاعات به بدترین شکل مهرورزیست؟ آیا برکناری وزیر نفت که ریاست اپک را هم برعهده دارد مهرورزیست؟ سردار جعفری هم در اظهاراتی گفت:«دعا کنیم جمهوری اسلامی از دست جن و شیطان حفظ شود.»
این در حالی است که حسین شریعتمداری نیز که در دفاع از احمدینژاد همیشه سنگ تمام میگذاشت، به حمله به مشایی پرداخت در خصوص اسنادی که وعده داده بود در دادگاه شکایت جوانفکر از وی ارائه دهد گفت: این اسناد، اسناد متقن است و بیشتر به خود جریان انحرافی برمی گردد نه شخص جوانفکر. جوانفکر از من شکایت کرده که روزنامه ایران را سخنگوی جریان انحرافی معرفی کردیم که جواب این سوال این است که ما باید در دادگاه ثابت کنیم جریان مشایی انحرافی است.
افشاگری مالی
اما انتقادات از دولت در این حد باقی نماند و برخی شایعات در خصوص لیست نزدیکان احمدینژاد برای انتخابات مجلس نهم، سبب شد تا اظهارات جنجالی بیشتری مطرح شود که بازتابهای زیادی نیز داشته باشد. البته در مقابل همه این اظهارات، دولت فقط سکوت کرد و کوشید با سکوتش عبور از آنها را در دستور کار قرار دهد. سردار جعفری در اظهاراتی که به صورت رسمی در خبرگزاریها و روزنامه به چاپ رسید، با بیان اینکه جریان انحرافی حاضر در بخش خصوصی و دولت، از طریق پول و مطامع دنیایی درصدد یارگیری است، گفت: این جریان برای دستیابی به اهداف خود و اثرگذاری در انتخابات آینده از طریق پول و رانت بهدنبال یارگیری است. در کنار این اظهارات، به یکباره مطالب طرح شده توسط مهدی خورشیدی که علاوه بر سمتهای دولتی در آن زمان؛ داماد احمدینژاد هم هست، علیه جریان موسوم به انحرافی، سبب شد تا بازتابهای زیادی در جامعه داشته باشد.
مهدی خورشیدی، داماد احمدینژاد در اظهاراتی تند گفت : «این جریان برای کسب قدرت در آینده که محدود به کرسی ریاست جمهوری نیست چون آنها نهاد را در اختیار گرفته اند و دنبال نفوذ در مجلس به عنوان مرجع تقنین در کشور که به فرموده حضرت امام(ره) در راس امور قرار دارد هم هستند و همچنین برای پیشبرد اهدافشان برنامههای زیادی دارند و خیلی تلاش می کنند با تحقق خواستههایشان افکار انحرافی و خطرناک خود را حاکم کنند».خورشیدی نیز بر فساد مالی این جریان اشاره می کند و میگوید: با گذشت زمان هرروز روشن تر می شود جریان انحرافی به استناد اظهارات مسئولان امر، در فساد مالی و فکری غوطه ور و به مسائل خرافی آلوده است و قطعا در آینده ابعاد این موضوعات مشخصتر خواهد شد.
اما به یکباره پای برادر بزرگ محمود احمدینژاد هم به میدان باز شد و داود احمدینژاد حرفهای تازهای علیه جریان موسوم به انحرافی در بدنه دولت به میان آورد. داود احمدینژاد گفت: من اسم نمی برم، اما هم اکنون سردمدار فساد کلان در جامعه همین گروه انحرافی است و بهتر از این نمی توان تعبیری داشت. وی تصریح کرد: آنها انواع فساد اعم از سیاسی و اقتصادی را دارند. هشدار میدهم هزینه میلیاردی برای انتخابات مجلس کنار گذاشتهاند. اسناد سری در اختیار دارم.
فساد بزرگ مالی
شرایط سیاسی همینگونه میگذشت که به یکباره، سر وکله یک اختلاس بزرگ 3 هزار میلیارد تومانی پیداشد. اختلاسی که پای بانک ملی و صادرات و صدور LCهای مساله دار را در ماجرا نشان میداد. اما حملات به دولت نیز به صورت جدی به خاطر ضعف نظارتی و دخالت برخی دولتمردان صورت گرفت. حتی انتشار نامهای توصیهای با امضای رحیم مشایی در خبرگزاری فارس، سبب شد تا ماجرا وارد فاز جدیدی بشود.
موضوع اختلاس مربوط بود به مه آفرید امیر خسروی که از سال 86 اقدام به گشایش LC کرده است؛ البته ابتدا با مبالغ کمتر و تعداد پایینتر آغاز میکند و تا سال 88 هم بر تعداد LCها میافزاید و هم مبالغ آن افزایش مییابد. در تحقیقاتی که از مدیران بانکی انجام شده است، بیش از 10 مورد و یا حتی بیشتر تخلف به صورت قطعی اتفاق افتاده است. در بسیاری از LCها ذینفع یک نفر بوده است؛ در حالی که نباید اینگونه میبود. به عبارت دیگر دو شرکت زیرمجموعه امیرمنصور یکی نقش فروشنده و دیگری نقش خریدار را بازی کرده است.
بدین ترتیب با افشاگری در خصوص این اختلاس، موج جدیدی علیه دولتیها به راه افتاد.
تورم شدید در تابستان 91
اما موج انتقادات از دولت و به خصوص عملکرد اقتصادی آن، با آغاز موج شدید تورمی از اواخر تابستان سال جاری که تا کنون نیز ادامه داشته، بیشتر شده است. به نحوی که دیگر هیچ حامی برای دولت تصور نمیشود باقی مانده باشدو اوضاع آن میزان نامساعد است که از همه تریبونها، نقد دولت شنیده میشود.
به نحوی که حتی ائمه جمعه نیز به صورت یک پارچه نقد دولت را در دستور کار قرار میدهند و به طور مثال، حجت الاسلام طباطبائی نژاد امام جمعه اصفهان امام جمعه اصفهان با بیان اینکه وضعیت گرانیها افسارگسیخته شده است گفت: متاسفانه رئیس جمهور در مصاحبه خود با رسانههای گروهی در مورد گرانیها حرفهایی نامرتبط بیان کردند و این مسئله باعث اعتصاب بازاریان شد.وی گفت: به نظر من دلیل اصلی اعتصاب بازاریان در تهران جوابهای نامرتبط رئیس جمهور در خصوص گرانیهای افسار گیسخته در کشور بوده است چراکه رئیس جمهور در جواب خبرنگاران گرانیها را ازدولت ندانسته وظاهرا وی خیال میکند که مردم مشتی نادان و «هالو» هستند.امام جمعه اصفهان تصریح کرد: باید بگویم اگر در بازی شطرنج مهرهها را درست نچینی باختهای و در اقتصاد هم اگر مهره اقتصاد را درست سر جای خود نگذاری به یقین میبازی و اشتباهات دولتهای قبلی هم همین مسئله بوده است و به نظر من این مهره چینیهای اقتصادی به ضرر اقتصاد بوده است.وی خاطرنشان کرد: به نظر من درصد کمی از مشکلات اقتصادی و تورم به تحریم دشمنان مربوط است و دلیل اصلی آن سیاستهای غلط اقتصادی است.
همچنین احمد علم الهدی خطیب نماز جمعه مشهد که پیش از این از حامیان دولت بود، در مورد مشکلات اقتصادی اظهارداشت: سوداگران و سودجویان به بهانه افزایش نرخ ارز قیمت کالاهای اساسی را افزایش میدهند که در این راستا مسوولان باید به مشکلات معیشتی مردم و برخورد جدی با مفسدان اقتصادی بپردازد.وی تاکید کرد: انبار کالاهای اساسی توسط سوداگران و سودجویان اقتصادی مصداق احتکار کالا است و همانند فساد اقتصادی به مصادره محکوم است.علمالهدی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به مسوولان کشور گفت: مردم ایران مردمی ولایتمدار و دینی هستند و در مقابل تمام مشکلات تاکنون ایستادهاند و پس از این نیز به راه خود ادامه خواهند داد اما شما به عنوان مسئول در برابر زندگی و معیشت این مردم مسوولیت دارید. عضو مجلس خبرگان رهبری افزود:
روزی که رأی گرفتید و ادعا کردید میتوانید، آیا میدانستید این کشور و مردم انقلابی هستند یا نه؟ اگر میدانستید که این کشور و این ملت انقلابی هستند و در برابر استکبار در حال مقابله و ایستادگی هستند پس باید آماده مقابله با هرگونه مشکل و بحرانی که استکبار برای این ملت ایجاد میکند، باشید.امام جمعه مشهد ادامه داد: اگر میدانستید که نمیتوانید در مقابل این مشکلات و بحرانها ایستادگی کنید اما، به مردم گفتید که میتوانید، بیشک در حق مردم خیانت کردهاید و در این ارتباط نیز اگر میتوانید کاری انجام دهید و آن را انجام نمیدهید و وارد عرصه نمیشوید، حکم منافق دارید.وی در خطبههای دیروز نمازجمعه مشهد خاطرنشان کرد: مردم فرافکنی هیچ یک از مسوولان را قبول نمیکنند، چرا که این ملت خاطرهای تلخ از فرافکنی مسئولان دارد. به هر حال باید دید در حالیکه برخی از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم به دنبال طرح سوال از احمدینژاد هستند، دولت چه اقداماتی برای پاسخگویی به انتقادات گستردهای که از سوی اصولگرایان صورت میگیرد، صورت میدهد؟
بدین ترتیب حتی چهرههایی نظیر احمد جنتی، سردار جعفری، مصباح یزدی، سعیدی، علم الهدی و بسیاری از چهرههای مطرح اصولگرا در کنار نزدیکانی همچون داود احمدینژاد و یا داماد احمدینژاد یعنی مهدی خورشیدی، در صف منتقدان دولت قرار گرفتهاند و دیگر خبری از حمایتهای تمام قدشان از دولت نیست.