
پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: مجله آمریکایی «فارن پالیسی» در مقالهای با مطرح کردن این سؤال که آیا ایالات متحده در برابر تهرانِ زیرک، عاقل و محتاط شانسی در مذاکرات هستهای دارد؟ مینویسد: هیچکس نمیداند معضل هستهای ایران چگونه پایان خواهد یافت. یک قرارداد خوب، قرارداد بد، هیچ قراردادی منعقد نخواهد شد، حمله نظامی امریکا یا اسرائیل؛ یا اصلاً هیچ یک از این موارد؟ اما در میان تمامی این عدم قطعیتها، حداقل یک امر تقریباً قطعی به نظر میرسد: روحانیون ایران در حال بازی شطرنج سهبعدی هستند، در حالی که ایالات متحده چکرزبازی میکند. شطرنج یک بازی پیچیده است که نیاز به استراتژی دارد، اما چکرز یک بازی ساده است که نیاز به فکر و استراتژی خاصی ندارد..
این رویکرد رسانه ای حاکی از آماده باش تمام عیار رسانه های بیگانه برای حداکثر بهره برداری از مذاکرات هسته ای ژنو به سود دولت های متبوع خود بود. رسانه های غربی درصدد هستند که معادلات دیپلماتیک ایران را با پیشگوئی ها و طرح های جنگ روانی تبدیل به بازی چکرز آمریکایی نمایند و برای همین منظور از طرح های جنگ روانی متعددی علیه ایران استفاده می کنند. در این جهت خطوط تبلیغاتی این رسانه ها علیه مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 در ژنو و نیز اصل برنامه هسته ای کشورمان شامل محورهای ذیل می شود:
الف) ترسیم فضای مبهم و چالشی
روزهای سه شنبه و چهارشنبه 23 و 23 مهر 1392 (15 و 16 اکتبر 2013) مذاکرات هسته ای در ژنو میان دو هیئت ایران و 1+5، به امید نقشه راهی برای رسیدن به توافق بر گزار شد. آغاز دور جدید گفتگوهای ایران و گروه 1+5 یک فرصت جدیدی را برای رسانه های فارسی زبان بیگانه فراهم کرد تا با برجسته سازی هدفمند اظهارات کارشناسان و تحلیلگران داخلی و خارجی درباره برنامه هسته ای ایران، فضایی مبهم و چالشی فراروی دیپلماسی فعالانه کشورمان در موضوع هسته ای ترسیم کنند. به زعم بیگانگان شواهد موجود بیانگر این مطلب است که امید چندانی به حل مناقشه اتمی ایران و غرب در آینده نزدیک وجود ندارد. از منظر این رسانه ها پافشاری طرفین بر خواسته های خود مانع از این خواهد شد که توافق قابل توجهی در این دور از مذاکرات به دست آید. از این رو برجسته سازی پیش بینی ها و اظهارات غیرخوشبینانه درباره نتایج گفتگوهای پیش روی هسته ای به عنوان یک استراتژی رسانه ای برای تاثیرگذاری ��ر رویکرد دیپلماتیک و تعاملی موضوع هسته ای ایران در فضای تحلیلی بیگانه دنبال شد.
ب) تولید نا امنی
"تولید نا امنی" پیش از مذاکرات یکی از تاکتیک های این رسانه ها برای مقابله با مواضع قدرتمندانه ایران بود. این رسانه ها در صدد بودند با ساختن موضوعات ساختگی و تکراری که همواره در آستانه اجلاس های ایران رخ می دهد پیام های ناخوشایندی به افکار عمومی داخلی، خارجی و همچنین مذاکره کنندگان ارسال کنند و جو مذاکرات را نسبت به ایران بسته قرار دهند. در این زمینه تلویزیون صدای آمریکا با اشاره به اظهارات "پاتریک کلاوسون" مبنی بر این که گروه ایرانی توافقی می خواهد که شروط تهران در آن حاکم باشد و غرب می خواهد غنی سازی بیست درصد متوقف شود و درهای فردو بسته شوند، پیش بینی کرد مذاکره بسیار دشواری در پیش است. همین رویکرد در بازتاب اظهارات جان کری وزیر خارجه آمریکا در رادیو فردا پیگرفته شد که گفته بود پنجره دیپلماسی با ایران رو به باز شدن است، اما اضافه کرده که توافق نکردن با ایران بهتر از یک مصالحه ضعیف و ناکافی است.
ج) ترویج بی اعتمادی و دعوت به عقب نشینی
در این تکنیک رسانه ها و مقامات غربی آتش بی اعتمادی را علیه ایران دوباره شعله ور کرده و سکانداران دیپلماسی کشورمان را با تردید در صداقت و اعتماد در مذاکره توصیف کردند. رسانه های بیگانه در فضاسازی هدفمند خود درباره مراکز غنی سازی اورانیوم و تاسیسات آب سنگین اراک، اهداف کشورمان را در زمینه دستیابی به تکنولوژی صلح آمیز هسته ای مورد تردید انگاشته و وانمود کردند، ایران به دنبال تولید پلوتونیوم ، برای تولید بمب هسته ای است. همچنین بیگانگان با تاکید بر شروط مورد نظر غربی ها در این دور از مذاکرات و این که همه چیز به رفتار تهران بستگی دارد، کوشیدند توپ را به زمین ایران انداخته و قدرت چانه زنی کشورمان را در آستانه آغاز گفتگوهای جدید هسته ای به حداقل ممکن برساند. در این باره رادیو فردا، رسانه وابسته به سازمان جاسوسی سیا به نقل از "مایکل مان"، سخنگوی کاترین اشتون، درباره چند و چون این مذاکرات تصریح کرد: همه چیز به این بستگی دارد که ایران چه کار می کند و ما آماده ایم که هر کاری برای موفقیت آمیز بودن گفتگوها انجام بدهیم. خیلی چیزها بستگی به رویکرد ایران دارد.
در این تکنیک سعی شده است که طرف غربی را آماده برای امتیاز دادن نشان دهند و ایران را در حالی که بر اصول خود پافشاری می کند، غیر قابل اعتماد بنامند. نتیجه نهایی این گونه جنگ روانی و تاکتیکی این است که در صورت عقب نشینی ایران است که اعتماد حاصل شده و ایران می تواند امتیازاتی کسب کند.
د) سوغات معرفی کردن فردو
یکی از مسائلی که رسانه های غرب مدام به آن دامن می زدند مبحث سوغات ایرانی در ژنو بود در این روش ایران به عنوان یک مقصر معرفی شده است که برای بخشش در نزد "کدخدا" باید هدیه ای را تقدیم نمایند و به همین خاطر این فضا دامن زده شد که همه چشم ها به ایران دوخته شده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: همه چشم ها به آنچه دوخته شده که دیپلمات بلندپایه ایران قرار است آن را بر روی میز بگذارد. ... منابع غربی به المانیتور گفته اند: «انتظار می رود ایران پیشنهادهای گسترده تر، منسجم تر و سنجیده تری را نسبت به پیشنهادهای قبلی روی میز مذاکرات در ژنو قرار دهد. برخی مواردی که گمان می رود در بسته پیشنهادی تهران مطرح شده باشد شامل توقف غنی سازی تا سطح 20 درصد، کاهش ذخایر اورانیوم غنی سازی شده 20 درصدی احتمالا از طریق تبدیل آن به اکسید، محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای غنی سازی (در صورت عدم توقف فعالیت آنها) است. ... بعلاوه این کشور ممکن است پادمان ها یا نظارت بیشتر از سوی آژانس بین المللی انرژی هسته ای (IAEA) را بپذیرد در مقابل انتظار می رود لغو تحریم های مربوط به بخش های مربوط به نفت و مالی را خواستار شود».ویلیام لوئرز، دیپلمات سابق آمریکایی و مدیر کنونی «پروژه ایران» این اطلاعات را تایید کرده است.»
بر اساس آنچه منابع غربی گفته اند، شروطی که غرب در پی تحمیل آن به برنامه غنی سازی ایران است، چنین است:
1- همه فعالیت غنی سازی ایران به یک تاسیسات – ترجیحا نطنز - محدود شود.
2- ایران به دورانی برگردد که تعداد محدودی سانتریفیوژ داشته باشد. تعداد ماشین های ایران نباید به اندازه ای باشد که اجازه تولید سریع مواد هسته ای – زودتر از آنکه بازرسان فورا بفهمند- را به ایران بدهد.
3- پروتکل الحاقی به طور کامل در تاسیسات ایران اجرا شود.
4- تاسیسات فردو تعطیل شود.
5- تاسیسات آب سنگین اراک تعطیل شود.
6- ایران بپذیرد که زمانی در گذشته برنامه هسته ای نظامی داشته و اثبات کند که این برنامه را متوقف کرده است.
7- ایران فعلا صرفا در حد 5 درصد در نطنز غنی سازی کند.
8- حجم مواد 5 درصد در ایران از حد معینی فراتر نرود.
9- مواد 20 درصد یا به طور کامل از ایران خارج شود یا به تمامی اکسید شود.
10- بخش عمده مواد 5 درصد از ایران خارج شود.
11- تعداد ماشین های فعال در نطنز محدود شود.
12- تعدا کل ماشین های نطنز نیز با برچیده شدن برخی ماشین ها محدود شود.
13- ایران ساخت قطعات و مونتاژ ماشین های سانتریفیوژ را تحت نظارت قرار دهد و به تدریج متوقف کند.
14- ایران در برنامه خود برای تکمیل واحد A بخش زیر زمینی نطنز تجدید نظر کند.
15- ایران فورا مدالیته مورد نظر آژانس را امضا کرده و دسترسی به پارچین و دانشمندان دخیل در برنامه هسته ای ایران را فراهم کند.
16- ایران راهی برای احزار پای بندی اش به قطعنامه های شورای امنیت پیشنهاد کند.
ه) در بسته و درهای باز
غرب و رسانه های وابسته به آن "درخواست شفافیت " را یکی از مهمترین ویژگی های این دوره از مذاکرات دانسته و با خوش بینی، منتظر باز شدن در ایران به سمت غرب هستند. این در حالی است که گویا قرار نیست از درهای به اصطلاح باز غرب به سوی ایران نسیم تغییری بوزد و کمتر در مورد امتیازات غرب سخن گفته است؛ گویا قرار است که درهای مذاکرات روی پاشنه سابقش بچرخد. در این زمینه "شیرین هانتر"، استاد دانشگاه جرج تاون، در مصاحبه با شبکه تلویزیونی بی بی سی گفت: با کاهش تحریم های ایران درهای زیادی به روی غرب در این کشور باز خواهد شد و تنش های منطقه ای به سرعت از بین خواهد رفت. آنچه به نظر می رسد این است که آنها (ایرانی ها)راضی هستند که درباره همه مسائل از جمله سطح غنی سازی،اجازه فعالیت مراکز هسته ای و کیفیت و کمیت سانتریفیوژ ها مذاکره کنند. به نظر می رسد آنها قدری درباره مسائلی که ذکر شد عقب نشینی داشته و به علاوه اینکه قول داده اند که شفافیت بیشتری از خود نشان دهند که این می تواند در امضای پروتکل الحاقی، بازرسی های بیشتر و به ویژه بازرسی های سرزده تحقق پیدا کند. در حال حاضر بازرسان زمانی که به این کشور می روند تمامی برنامه کاری آنها به عنوان یک مهمان برنامه ریزی می شود و این شانس را به آنها می دهد که بازرسان را فریب دهند، اما اگر شانش بازرسی های سرزده وجود داشته باشد احتمال فریب دادن پایین می آید.
و) ترسیم جایگاه متهم
جایگاه متهم بدترین جایگاه در سالن محاکمه است و سخنان، رفتار و گفتار او چه به صورت کلامی یا غیر کلامی ممکن است به ضرر وی تمام شود و قاضی این دادگاه اگر اندکی انصاف نداشته باشد می تواند سخنان وکلا، متهم و شاهدان را نیز نادیده بگیرد و به پیش فرض های ذهنی خود بسنده کند. رسانه ها و مراکز مطالعاتی غرب رویکرد جدید دولت را مورد واکاوی قرار داده و آنها را بازیگران تاکتیکی می دانند تا استراتژیک و از این لفاظی رسانه ای به دنبال این هستند که مذاکرات با غرب، وسیله ای برای رود رویی عناصر حاکمیتی درون کشور تبدیل شود و توپ عدم اعتماد را به زمین ایران بیندازند.
همچنین در این تاکتیک تلاش شده که تیم ایرانی فاقد قدرت تصمیم گیری در موضوع هسته ای معرفی شود تا مقامات غربی از سوی افکار عمومی به خاطر نادرستی رفتارشان در مقابله با ایران تحت فشار قرار نگیرند. اندیشکده «واشنگتن» در گزارشی راهبردی به قلم «مایکل سینگ» مدیرعامل این اندیشکده و مدیر ارشد سابق امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا، نوشت: رویکرد جدید ایران به رهبری «روحانی»، که از آن به عنوان گشادهرویی و آمادگی برای مشارکت در مذاکرات و تعامل با واشنگتن یاد میشود، ممکن است نشانهای از تغییری بنیادی در استراتژی ایران نباشد، بلکه نشانگر پاسخی تاکتیکی به این تحولات و تغییرات است.
ر) تاکتیک زرشک های درشت
زرشک هر اندازه هم بزرگ باشد به انداز یک زرشک است و نه بیشتر. با این حال رسانه های غربی و آمریکایی با بزرگنمایی حضور برجسته کارشناسان امریکایی متخصص موضوع تحریم ها در مذاکرات چنین وانمود کردند که این حضور نشان دهنده این است که امریکایی ها می خواهند به طور جدی درباره تحریم ها گفت وگو کنند. منابع غربی گزارش دادند که اعضای زیر به عنوان تیم مذاکره کننده امریکا در مذاکرات ژنو حاضر خواهند شد:
1- وندی شرمن، معاون سیاسی وزیر خارجه امریکا به عنوان رییس تیم2- جیم تیمبی مشاور ارشد وزارت خارجه امریکا در امور خلع سلاح (وی جایگزین رابرت آینهورن شده است.) 3- ریچارد نفیو، مشاور وزارت خارجه امریکا در امور تحریم های ایران و معاون دفتر هماهنگی تحریم ها در وزارت خارجه امریکا4- پونیت تالوار، مدیر ارشد امور خلیج فارس و مسئول میز ایران در شورای امنیت ملی کاخ سفید5- آدام زوبین، رئیس دفتر کنترل دارایی های خارجی (OFAC) در وزات خزانه داری امریکا که مسئول اجرای تحریم های ایران است. به نظر میرسد هدف این رسانه ها از بزرگنمایی حضور این دیپلمات آمریکایی، زمینه سازی برای انداختن شکست احتمالی مذاکرات بر دوش ایران است. ضمن اینکه از هم اکنون از حضور این افراد به عنوان نوعی امتیاز به ایران یاد می شود! خبرگزاری رویترز از واشنگتن در این رابطه می نویسد: حضور یکی از بزرگترین کارشناسان دستگاه حکومتی آمریکا در امور تحریم ها، در ترکیب هیئت آمریکایی برای مذاکرات هفته آینده بر سر برنامه هستهای ایران، نشان میدهد واشنگتن ممکن است خیال داشته باشد در مجازاتهای تهران نرمش به خرج دهد.
نتیجه گیری:
آنچه که در مذاکرات ژنو گذشت ممکن است با روح آنچه که در رسانه ها می گذرد متفاوت باشد، اما تجربه گذشته نشان داده است که مذاکره کنندگان غربی و رسانه های جریان ساز در مساله هسته ای هر دو یک رویکرد را دنبال می کنند و حتی گاهی نقش هایشان عوض می شود.
این تبادل نقش همواره وجود داشته است و حتی در بسیاری از موارد این رسانه ها بازوی اجرایی شورای امنیت سازمان ملل و سرویس های جاسوسی بوده اند و برای تاخیر در مذاکرات و اتهام آفرینی علیه ایران تلاش های بی شائبه ای را داشته اند./