تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۷  ، 
کد خبر : ۲۶۱۵۷۱

افزایش نشانه های اختلاف در روابط عربستان و آمریکا

انصراف عربستان از کرسی شورای امنیت، اعلام سعودی ها مبنی بر کاهش سطح مناسبات و تجدیدنظر در قراردادهای نفتی خود با آمریکا نشانه هایی از افزایش اختلاف بین آمریکا و عربستان است.

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: یک هفته قبل، 18 اکتبر 2013، پس از انتخاب عربستان به کرسی شورای امنیت سازمان ملل در یک حرکتی که تعجب ناظران سیاسی را در پی داشت، این کشور از عضویت در این جایگاه و فرصت بین المللی انصراف داده و طی بیانیه ای ادعا کرد که  علت انصراف « برخورد دوگانه شورای امنیت سازمان ملل » است. انصراف عربستان با انتقاد از رفتار دوگانه شورای امنیت در حالی است که سعودی ها سال های متمادی در قبال بی توجهی این شورا به جنایت صهیونیست ها در فلسطین و لبنان سکوت می کردند. از این رو این انصراف از منظر بسیاری از تحلیل گران کودکانه و خنده دار تلقی شد.

 به نظر می رسد آنچه که مهم است و تفسیرهای مختلفی را موجب شده است، پیام این حرکت سیاسی است که اغلب مفسران سیاسی معتقدند این پیام اختصاصاً به آمریکا داده شده و از اعتقاد مقامات سعودی مبنی بر رفتار دوگانه آمریکا در قبال عربستان حکایت دارد؛ واکنش آمریکا نیز نشان دهنده و مؤید همین مطلب است. دوشنبه، 21 اکتبر 2013، سه روز پس از انصراف عربستان، اوباما وزیر خارجه خود جان کری را فرستاد تا در اقامتگاه سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان در پاریس با وی دیدار و گفتگو کند و به نوعی با تشریح دیپلماسی چندوجهی اوباما، از عربستان دلجویی نماید، اما خبرگزاری ها بعد از این دیدار از عدم همسویی دیدگاه های کری با مقامات عربستانی خبر دادند.

رژیم آل سعود از جمله کشورهای متحد آمریکا در منطقه غرب آسیاست که تأمین کننده منافع حیاتی آمریکا در منطقه و حتی جهان است. آل سعود علیرغم این که داعیه دار رهبری جهان عرب و به زعم خودش ام القرای جهان اسلام است، بزرگ ترین خوش خدمتی ها را به رژیم صهیونیستی و ادامه حیات این غده سرطانی داشته است و این روزها همکاری های منطقه ای اسرائیل با سران آل سعود حالتی آشکار به خود گرفته و حتی چندی قبل اخباری مبنی بر توافق عربستانی ها با یکی از شرکت های وابسته به صهیونیست ها برای تأمین امنیت حجاج بیت الله الحرام منتشر شد. اگر بخواهیم منافع حیاتی ایالات متحده را بشماریم یقیناً ادامه حیات و حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و تضمین صدور نفت از این منطقه، از مهمترین آن ها خواهد بود؛ حوادث و چالش های منطقه غرب آسیا پس از فروپاشی شوروی و در حدود 20 سال اخیر نشان داده که عربستان به انحاء مختلف ه�� دو منفعت حیاتی آمریکا را بر ��رف نموده است. اگر بگوییم خدماتی که عربستان به آمریکا کرده از ر��یم اسرائیل بیشتر بوده سخن گزافی نگفته ایم. با این حال تعامل آمریکا با عربستان طی یک ماه اخیر با سؤالات بزرگی مواجه شده و موجب وحشت مقامات عربستانی شده است.

عربستان اکنون در وضعیت پیچیده ای قرار گرفته و به زعم خود با انصراف از کرسی شورای امنیت قصد دارد رفتار آمریکایی ها را مدیریت کند، اما واقعیات گویای این است که سعودی ها در این وضعیت نقش خود را به عنوان بازوی آمریکا در منطقه گم کرده اند و اکنون خود را به مثابه سرباز پیاده ای می بینند که هر آن احتمال خروج آنها از صفحه بازی وجود دارد. عربستان نگران است که مبادا آمریکا مانند هنگامی که در فوریه 2011  پشت «حسنی مبارک»، رئیس جمهور مصر را خالی کرد، مقامات سعودی را از زمره دوستان خود خارج کرده و با پیاده سازی الگوی جابجایی قدرت در قطر دست به تغییرات نرمی در حاکمیت عربستان بزند. در این میان حتی انتشار اخباری مبنی بر نرمتر شدن آمریکا در قبال ایران، ترس مضاعفی را بر سعودی ها اعمال می کند و احساس می کنند که پشت آن ها خالی شده است.

برای این که بیشتر به نگرانی عربستان پی ببریم لازم است به حوادث حدود 2 ماه اخیر نظر دوباره ای  بیفکنیم. از اواخر ماه آگوست امسال، اندکی پس از حمله شیمیایی 21 آگوست در حومه دمشق، دیپلمات های عربستان در سازمان ملل پیش نویس قطعنامه ای را در مجمع عمومی به گردش درآوردند که از تمام کشورهای عضو می خواست مجوز اجرای «اقدامات لازم» جهت تنبیه عاملان نقض گسترده حقوق بشر در سوریه را صادر کنند. اما قدرت های غربی شامل آمریکا، عربستان را ترغیب کردند که از ارائه رسمی این پیش نویس خودداری کند. پس از آن نیز آمریکا و روسیه به توافق در مورد نابود کردن تسلیحات شیمیایی سوریه دست یافتند و گزینه حمله نظامی آمریکا علیه اسد متوقف و قطعنامه عربستان نیز منتفی شد.

رژیم آل سعود علیرغم این که آمادگی خود را جهت پرداخت تمام هزینه های جنگ علیه بشار اسد اعلام کرده و زمینه های آن را با ارسال مواد شیمیایی به تروریست ها آماده کرده بود، نتوانست آمریکا و متحدانش را برای ورود به اقدام نظامی علیه سوریه متقاعد کند. اقدام بعدی آمریکا که منجر به آچمز شدن شاهزاده های جنگ افروز آل سعود گردید، سیگنال های آمریکا به ایران (جهت برقراری ارتباط و مذاکره) قبل از سفر هیئت ایرانی به نیویورک و حین اقامت آنها و دیدار و تماس مقامات آمریکایی با مسئولان اجرایی کشورمان بود. با این که آمریکا در برخورد با ایران این بار نیز – مثل همیشه - از در نیرنگ وارد شده، اما عربستان و رژیم صهیونیستی حرف از «خطر ذوب شدن یخ» روابط بین ایران و آمریکا و حل این مسأله تاریخی می زدند و بنابراین به صورت دستپاچه و سرآسیمه به دنبال تغییر نظر آمریکایی ها برآمدند. سرخوردگی عربستان از سیاست های خاورمیانه ای آمریکا موجب شد تا سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان به نشانه اعتراض، سخنرانی خود را که قرار بود در نشست عمومی سالانه سازمان ملل ایراد کند، لغو کرد.

سرخوردگی عربستان فقط به مسأله روابط ایران و آمریکا برنمی گردد، کاهش کمک های نظامی آمریکا به ارتش مصر، روابط آمریکا با نوری المالکی - کسی که عربستان او را عامل ایران در عراق می داند- و عدم شفافیت آمریکا در تأیید سرکوب نظامی تظاهرات بحرین توسط عربستان و همچنین ترس از تغییر رژیم عربستان از جمله مواردی است که اکنون شاهزادگان آل سعود را نگران کرده است.

خبرگزاری رویترز پس از انصراف عربستان از کرسی شورای امنیت، در خبری به نقل از بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعات عربستان اعلام کرد:« عربستان سعودی دیگر نمی‌خواهد پیرو سیاست های آمریکا باشد. و در مسأله سوریه با آمریکا هماهنگی نخواهد کرد و سعی می کند روابط خود را با عنوان «تغییر بزرگ» با واشنگتن محدود نماید و این تغییر روابط، تأثیر گسترده ای بر قراردادهای تسلیحاتی و نفتی خواهد گذاشت»؛ تغییری که طبق گزارش اندیشکده آمریکایی «ویلسون»، به جهت هراس‌های دیرینه عربستان از «معامله بزرگ» بین ایران آمریکاست.در این معامله سعودی ها نگران هستند «اوباما»  عربستان را در آن وجه المصالحه قراردهد.

نکته دیگر این که به نظر می رسد علاوه بر این که عربستان به دنبال رفع نگرانی خود از روابط ایران و آمریکا است، قصد دارد در آستانه مذاکرات ژنو 2 بر تصمیم آمریکا در مورد نتیجه جنگ در سوریه به نفع عربستان و مخالفان اسد، تأثیر بگذارد؛ موضوعی که در مذاکره و دیدار اخیر جان کری و سعودالفیصل نیز مطرح شد و بدون این که نظر دلخواه عربستان را تأمین کند بی نتیجه ماند. می توان تمام تقلای عربستان را معطوف به این دانست که آل سعود به دنبال این است که به هر قیمتی شده در سوریه پیروز شوند،  چرا که در طی 3 سال اخیر تمام حیثیت و آبروی خود را به همراه هزینه جنگ در سوریه به حراج گذاشته اند.

سخن آخر این که با وجودی که عربستان تمام حربه های خود از جمله انصراف از کرسی شورای امنیت - که سال ها برای به دست آوردن آن پول خرج کرده بود- همراه کردن کشورهای عربی در تأیید این انصراف (مصر، قطر، امارات و بحرین)، اعلام کاهش سطح مناسبات، تجدیدنظر در قراردادهای نفتی و خرید تسلیحات از آمریکا، عدم هماهنگی با کاخ سفید در موضوع سوریه و ... را در این مدت به رخ آمریکا کشیده است، اما واقعیت این است که رژیم آل سعود ضعیف تر از آن است که بتواند با قطع وابستگی خود به آمریکا، مدیریت اوضاع را به دست گرفته و یا این که معادلات منطقه را تغییر دهد؛ این رفتارها در شرایط وابستگی به آمریکا نوعی بیش فعالی محسوب می شود.

نتیجه این بیش فعالی عربستان در شرایط وابستگی آن به آمریکا، عدم برخورداری از حمایت مردمی و اختلافات روزافزون بین شاهزادگان سعودی، سبب افزایش اختلاف بین مقامات کاخ سفید با سعودی ها شده و آمریکا را به سوی انجام تغییرات نرم در حاکمیت عربستان ترغیب می کند./

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات