تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۶۱۶۴۵

لابی صهیونیست و سیاست دولت اوباما درباره ایران

حضور لابی اسرائیل در دولت اوباما بسیار پر رنگ بوده و سیاست های خاورمیانه آمریکا را تعیین می کند. بین اوباما و نتانیاهو در رابطه با ایران اختلافاتی به نظر می رسد، اما در عمل بیشتر با یکدیگر هماهنگ اند.

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: این روزها یکی از مسائل جدی دیپلماسی دولت اوباما بررسی چگونگی تعامل با جمهوری اسلامی ایران، با توجه به روی کار آمدن دولت جدید، است. اوباما بعد از این که در سازمان ملل از پذیرش حق غنی سازی ایران سخن گفت، در ملاقات با نتانیاهو اعلام کرد که همه گزینه ها علیه ایران روی میز است. از آن زمان شاهد مواضع نسبتا متفاوتی از سوی سران آمریکا و اسرائیل درباره ایران بوده ایم. ظاهر موضوع گویای اختلاف نظرهایی در این باره است، اما آیا این اختلاف نظرهای آمریکا و اسرائیل درباره جمهوری اسلامی ایران، واقعی است؟ صهیونیست ها تا چه اندازه بر سیاست خارجی دولت اوباما در ارتباط با ایران تسلط دارند؟ آیا می توان گفت اوباما از سیطره قدیمی لابی صهیونیسم تا حدی خود را آزاد کرده است؟

 دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان و تحلیل گر مسائل بین المللی در گفتگو با پایگاه بصیرت به این سؤالات پاسخ می دهند:

 بصیرت: بعد از تحرکات دیپلماتیک ایران در سازمان ملل و سخنان اوباما مبنی بر پذیرش حق غنی سازی اورانیم برای ایران، صهیونیست ها تلاش گسترده ای را جهت رادیکالیزه کردن سیاست خارجی آمریکا علیه ایران آغاز کردند که منجر به سخنان ضد ایرانی اوباما در دیدار با نتانیاهو شد. بفرمائید که دولت اوباما تا چه اندازه با مواضع ضد ایرانی نتانیاهو و اسرائیل همراه است؟

دکتر ایزدی: در درون حاکمیت آمریکا سه گروه هستند که در رابطه با مباحث ایران کار می کنند:

 گروه اول: این گروه متمایل به لابی اسرائیل است که ازسیاست های دولت یازدهم خوششان نمی آید و به دنبال ایجاد موانعی بر سر راه تعامل ایران و آمریکا بوده و بسیار نگران از برداشتن تحریم ها و در نهایت به دنبال سنگ اندازی در این حوزه هستند. این گروه اکثراً در کنگره آمریکا متمرکز می باشند.

گروه دوم: این ها برخلاف گروه اول معتقد به گفتگو با ایران بوده و تصور آن ها بر این است که از دولت آقای روحانی می توانند امتیازهایی را بگیرند که این امکان در دولت های قبلی وجود نداشته، به همین دلیل هم از این ارتباطات استقبال می کنند و بسیاری از افراد این گروه در درون دولت آقای اوباما هستند. به عنوان مثال خانم وندی شرمن معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا در همین گروه  قرار دارد و آقای رابرت منندز، رئیس کمیسیون روابط خارجی سنا، جزء گروه اول به شمار می آید.

 گروه سوم: این گروه نیز در نهایت ایران هسته ای را پذیرفته است و جایگاه و قدرت ایران و تاثیری که در محاسبات منطقه ای دارد آن ها را به این جا رسانده است. اینها به این نتیجه رسیده اند که سیاست هایی را آمریکا که در چند سال  گذشته علیه ایران داشته بی نتیجه بوده و حق ایران را برای هسته ای شدن و غنی سازی پذیرفته اند. در این گروه باز گرایش های متعددی وجود دارد که موافق این هستند که ایران غنی سازی داشته باشد ولی می خواهند بحث غنی سازی را خود مدیریت کرده و تعداد سانتریفیوژها و میزان غنی سازی را مشخص کنند.

حال برای پاسخ به این سوال که آقای اوباما کجا واقع شده باید عرض کنم که آقای اوباما بین گروه اول و دوم در حال تردد است، یعنی گاهی خود را در گروه دوم قرار داده ، گفتگوی تلفنی دارد و برای ادامه تعاملات با ایران حرف های نرمی می زند و گاهی خود را در گروه یک قرار داده و صحبت از گزینه  نظامی بر علیه ایران می کند. البته  این خصوصیت اوباما است لذا افرادی که او را از جوانی می شناسند با این خصوصیت وی آشنا هستند که معمولا در هر شرایطی که باید جهتی را انتخاب کند بررسی می کند که کدام سمت زور بیشتری دارند و خود را در آن گروه قرار می دهد. گروه یک و دو اشتراک و اختلاف نظرهایی دارند. اشتراک نظر آن ها بر این است که فشار بر ایران باید بیشتر شود و به دنبال سرنگونی دولت ایران هستند،اختلاف آنها نیز در چگونگی به هدف رسیدن است .

بصیرت: برخی رسانه های اسرائیلی از شکاف بین اوباما و نتانیاهو صحبت می کنند. نظر شما در این باره چیست؟

دکتر ایزدی: نتانیاهو در انتخابات 2012 از رامنی رقیب اوباما حمایت کرد و این سبب بروز اختلافاتی  بین اوباما و نتانیاهو بوده است، البته این اختلافات خیلی عمیق نیست. در رابطه با مباحث مرتبط با ایران نیز اختلافاتی به نظر می رسد، اما در عمل بیشتر با یکدیگر هماهنگ اند تا این که اختلاف داشته باشند.

بصیرت: از قدیم الایام گفته می شد که دولت های آمریکایی تحت نفوذ لابی صهیونیسم هستند و به نظر می رسد که این موضوع در دولت جرج بوش پسر به اوج خود رسید. درباره دولت اوباما این موضوع چگونه است؟ یعنی آیا لابی صهیونیسم همچنان نفوذ و سلطه خود را در دولت اوباما هم حفظ کرده یا در این دوران شاهد کاهش قدرت لابی صهیونیسم در دولت آمریکا هستیم؟

دکتر ایزدی: مشکلی که لابی اسرائیل در آمریکا دارد این بود که چون بانی اصلی جنگ عراق هم لابی اسرائیل بود و در نهایت جنگ عراق برای آمریکا فاجعه بود، به همین دلیل مقداری از قدرت اسرائیل در آمریکا کاهش یافت، منتها این بدان معنی نیست که در حال حاضر اسرائیل قدرتی نداشته و یا قدرت آنها خیلی ضعیف است، بلکه به این معنی است که هنوز هم در عمل تاثیر گذاری خود را دارند. حضور لابی اسرائیل در دولت اوباما هم بسیار پر رنگ بوده و چندین سال است که چه در دولت جمهوری خواه و چه در دمکرات ها، این لابی اسرائیل است که سیاست های خاورمیانه آمریکا را تعیین می کند.

بصیرت: گفته می شود که برخی مراکز مطالعاتی آمریکا به اوباما توصیه می کنند که منافع ملی آمریکا را فدای بازی های سیاسی اسرائیل در منطقه نکند. این گرایشات تا چه اندازه بر سیاست گذاری های کاخ سفید در خاورمیانه موثر است؟

دکتر ایزدی: تعداد نهادهایی که در رابطه با مباحث ایران کار و پژوهش می کنند کم نیست. حدود یکصد نهاد در امریکا وجود دارد که راجع به مباحث ایران کار می کنند لذا نظرات متعددی ارائه می دهند، منتها تاثیر گذاری همه آنها در یک سطح نیست . باید مشخص شود که کدام نهاد این حرف ها را گفته است چون معمولاً نهاد هایی که نسبت به سیاست های خارجه آمریکا و اسرائیل نقد دارند به بازی گرفته نمی شوند و تاثیر گذاری آنها ضعیف است. لابی اسرائیل تاثیرگذاری بالایی  دارد ولی با این حال مواردی را مشاهده می کنیم که در درون لابی اسرائیل موجب اختلاف نظر است یعنی جناحی در لابی یک تصور و جناح دیگر تصور دیگری را دارد.

بصیرت: صهیونیست ها تا چه اندازه در سیاست خارجی خود گوش به فرمان کاخ سفید هستند و دیدگاه شما درباره این سوال قدیمی که آیا آمریکا تحت نفوذ و فرمان اسرائیل است یا اسرائیل تحت نفوذ و فرمان کاخ سفید، چیست؟

دکتر ایزدی: این یک تاثیر دو سویه است، یعنی نمی توان آن را تاثیر یک سویه دانست. بسیاری از اوقات در دولت های متعدد آمریکا افرادی که سیاست خاورمیانه آمریکا را تنظیم می کردند، خود اسرائیلی و صهیونیستی بودند. خانم وندی شرمن که در حال حاضر پرونده ایران را در دست دارد صهیونیست است. آقای دنیس راس که قبل از وندی شرمن نفوذ زیادی در پرونده ایران داشت نه تنها صهیونیست بود، بلکه در تلاویو هم سکونت داشت، هم در زمانی که وارد دولت اوباما شد و هم در حال حاضر که از دولت اوباما کنار رفته است باز به تلاویو برگشته است. افرادی که در درون ساختار حکومتی آمریکا هستند خود اسرائیلی بوده و نیازی نیست که اسرائیل بخواهد بر آمریکا تاثیر داشته باشد، چرا که لابی اسرائیل موفق شده از نیروهای خود در پست های مهم امریکا استفاده کند.

با تشکر از جناب دکتر ایزدی که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.

مصاحبه از: سید محمد مشکوة الممالک

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
حسنی
-
۰۷:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
0
0
بحث بسیار مفید و لازمی بود و نکته های خوبی دارد
جابری
-
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
0
0
هر چه میکشیم از دست همین یهودیان است که در طول تاریخ دشمنان سرسخت اسلام بوده اند. قران کریم قوم یهود را سرسخت ترین دشمنان اسلام معرفی می کند. یهود همیشه در فکر فتنه گری علیه مسلمانان است
محمود عدالت منش
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
0
0
به بهانه حذف بیلبوردهای «صداقت آمریکایی»! و به تبع آن حذف شعار «مرگ بر آمریکا»
- چرا می خواهند شعار مرگ بر آمریکا را حذف کنند؟
- چرا می خواهند آمریکا را راستگو و دلسوز معرفی کنند؟
- چرا برای رابطه با آمریکا این همه ذوق زده شده اند؟
- چرا می خواهند زندگی با ذلت داشته باشند و به قول خودشان عزتِ آمریکایی؟!
مگر خمینی کبیر نفرمود: «همه گرفتاری های ما از آمریکاست» و «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید».
مگر امام عظیم الشأن نفرمود: «یک دسته ای نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید، این مال ضعف است، آن اشخاص ضعیفی که همیشه در دام آمریکا بودند یا امثال اینها از این مسایل می گویند لکن ما تازه خارج شدیم از این دام، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم، ملّت ما حاضر نیست به اینکه دوباره در این دام وارد بشود.
مگر حضرت روح الله نفرمود: «ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيست ها و آمريكا و شوروي در تعقيبمان خواهند بود تا هويت ديني و شرافت مكتبي مان را لكه دار نمايند». «در نهاد و سرشت آمریکا، کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مى‏زند». «آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند».
مگر آن پیر روشن ضمیر و بابصیرت تأکید نفرمود که: «با توسل به دامن آمريكا ضعف و ناتواني خود را برمَلا نسازيد و از گرگها و درنده ها براي شباني و حفظ منافع خود استمداد نطلبيد. ابرقدرتها آن لحظه اي كه منافعشان اقتضا كند شما و قديمي ترين وفاداران و دوستان خود را قرباني مي كنند و پيش آنان دوستي و دشمني و نوكري و صداقت ارزش و مفهومي ندارد آنان منافع خود را ملاك قرار داده اند و به صراحت و در همه جا از آن سخن مي گويند».
و مگر خلف صالح آن امام عزیز، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای نفرمودند که: «من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم».
حال با این تعاریف و توصیف ها، آیا امام و رهبری نیز، به زعم موافقین دروغین دولت فعلی، مخالف دولت «اعتدال و تدیر و امید» هستند؟! آیا دانشجویان حقیقی پیرو خط امام و همه امت حزب الله که در تمام دوران انقلاب و جنگ و پس از آن از هیچ تلاش و کوششی حتی دادن خون و جان برای به ثمر نشستن درخت انقلاب اسلامی و حراست و محافظت از آن دریغ ننموده اند، جنگ طلب، خشونت طلب و مخالف صلح و آزادی هستند؟!
چه مذاکره صورت بگیرد چه نگیرد؛ چه رابطه برقرار شود چه نشود- البته آن هم با نظر ولی فقیه- آیا عقل سلیم حکم می کند که به این دشمن دیرینه اسلام و مسلمین و انسانیت، اعتماد کنیم؟! و او را راستگو و درستکار و صادق بدانیم؟! و هر کس بگوید «مرگ بر آمریکا» فوراً او را مخالف دولت و مردم معرفی کنیم؟! این چه دیپلماسی یی است که می خواهد دست چدنی دشمن زیر دستکش مخملی را نبیند و بگوید همه اش مخملی است! و ما تا حالا اشتباه می کردیم!!! دیپلماسی مدّ نظر قرآن این است؟ چرا به دیپلماسی امام همیشه جاویدان امت اعتماد نمی کنید؟ چرا بر خلاف نظر صریح رهبری عزیز، این همه به دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی خوشبین هستید؟
ما نیز به تیعیت از مقام معظم رهبری به دیپلماسی دولت خوشبینیم و امیدواریم دوباره کارهای نابجا! انجام ندهند، اما یادآوری می کنیم که اگر می خواهید از این رهگذر اقتصاد بیمار را درست کنید، باید بدانید اقتصاد بیمار ما با مدیریت بیمار درست نمی شود؛ بلکه با مدیریت اسلامی و انقلابی و عمل به رهنمودهای امام و رهبری درست می شود. یعنی همان تکیه به توان ملی و خودباوری ایرانیان. پیاده کردن اقتصاد مقاومتی و جلوگیری از اصراف و ریخت و پاش ها و تجمل گرایی ؛ آنهم اول از مسئولین!
و دیگر اینکه، هر چه روابط ما با کشورهای دیگر عالی باشد ولی در داخل انسجام نداشته باشیم و هر مدیری حرف خود را بزند و کشور از سوء مدیریت رنج ببرد - چنانچه تاکنون نیز رنج برده است، از جمله در دولت گذشته - هیچ رابطه و مذاکره ای نمی تواند گره ای از مشکلات ما باز کند بلکه مشکلات ما بیشتر خواهد شد.
و سخن آخر؛ ما باید به خدا و دستورات قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) اعتماد داشته باشیم و عمل کنیم و فقط باید به او توکل کنیم و از او مدد بخواهیم و روی پای خود بایستیم تا زندگی با شرافت و عزت داشته باشیم.
محمود عدالت منش
Shahedi.blogfa.com
وبلاگ حقیقت و واقعیت
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات