رضا مهدوی
متولد آبان 1339
محل تولد: رامسر
او در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل کرده است.
سوابق اجرایی
ـ مدیرکل اجتماعی وزارت کشور
ـ مدیر شبکه رادیو پیام
ـ مدیر شبکه رادیو تهران
ـ معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
ـ رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
فعالیت در نهادهای امنیتی
مهندس اسفندیار رحیممشایی پیش از تأسیس وزارت اطلاعات، به سیستم اطلاعات ـ امنیتی کشور که توسط نهادهایی چون سپاه راهاندازی شده بود، پیوست. اولین فعالیت رسمی وی در اطلاعات سپاه رامسر بود. مشایی سپس به دلیل بحرانی که اوایل انقلاب علیالخصوص در سالهای 58 تا 61 گریبان مناطق کردنشین را گرفته بود، به دعوت سردار نقدی به کردستان رفت تا در سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه، مستقر در قرارگاه حمزه سیدالشهداء شروع به فعالیت کند. مقارن با فرمانداری احمدینژاد در خوی، مشایی عضو شورای تأمین استان آذربایجان غربی بود. حسین اللهکرم درباره آشنایی احمدینژاد و مشایی مینویسد: «احمدینژاد فرماندار خوی بود و مشایی عضو شورای ویژه تأمین استان. این آشنایی سبب گشت تا بعدها احمدینژاد (شهردار تهران در آن مقطع) به سبب شناختی که از سبک کار فرهنگی موفق او در کردستان داشت، او را به سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران فراخواند.» اسفندیار رحیم مشایی با نام مستعار «مرتضی محبالاولیا» در مناطق کردنشین به اقدامات امنیتی و اطلاعاتی دست زد.
او همچنین عضو شورای تأمین استان آذربایجان غربی نیز بود، البته با نام اصلیاش یعنی اسفندیار رحیممشایی. پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال 63، رحیممشایی «مسئول تدوین استراتژی نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی» بود. در زمان مدیریت محمد محمدی ریشهری بر وزارت اطلاعات، مشایی مسئولیت مناطق بحرانی کشور را عهدهدار بود. او همچنین از مؤسسین «مؤسسه مطالعات ملی» (سال 76) وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعالیتش تحقیق و پژوهش و ارایه راهکار در خصوص مسایل قومیتهای ایرانی، شناخت بیشتر آنان و همبستگی ملی است.
مسئولیتها در دولت نهم
1ـ معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری؛
2ـ رییس مرکز مطالعات جهانی شدن؛
3ـ جانشین رییسجمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور؛
4ـ نماینده رییسجمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛
5ـ عضو کمیسیونهای اقتصاد و فرهنگی دولت؛
6ـ رییس کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران ـ پاکستان ـ هند.
مدیرمسئول ماهنامه سوره
رحیممشایی مدیرمسئول ماهنامه «سوره» نیز هست. این نشریه با گستره توزیع بینالمللی در ایران و جهان منتشر میشود. زبان آن کردی سوران است و به گویش کرمانجی نیز ده صفحه مطلب منتشر میکند که اخیراً بهصورت ویژهنامه کرمانجی ضمیمه مجله میشود. البته سرمقاله نشریه علاوه بر کردی به زبان فارسی هم درج میشود.
عضو هیئت مدیره مؤسسه «رایانه شهر»
رحیممشایی همچنین عضو هیئت مدیره مؤسسه «رایانه شهر» نیز هست. مدیرعامل این مؤسسه که در زمینههای مختلف علوم کامپیوتری فعالیت میکند، فردی به نام «خسرو کاظمی آذربایجانی» است و مشایی در کنار افرادی چون حمید بقایی، کاظم کیاپاشا، مجیدرضا ربیعی و... اعضای هیئت مدیره آن هستند.
ماجراهای آقای مشایی
اسراییل دوست ماست! 29 تیر سال 1387 اسفندیار رحیممشایی، در همایش نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که در محل مرکز همایشهای صداوسیما برگزار شد، اظهار داشت: «دوره آن که کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند گذشته است. دنیای امروز گوشهایش بیشتر از همیشه تاریخ باز است که زیباترین پیامها را بشنود. امروز منطق الهی و انسانی، دامنهساز و افقپرداز در دنیا خریدار دارد.» مشایی ادامه داد: «ایران امروز با مردم آمریکا و اسراییل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست. این افتخار است، البته ما دشمن داریم و ناجوانمردانهترین دشمنیها در دنیا به ملت ایران صورت میگیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم.»
در پی این سخنرانی علاوه بر موضعگیری تعدادی از مراجع عظام تقلید، 200 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیهای خواستار برخورد جدی با رحیممشایی شدند. پس از انتشار این بیانیه، وی در 24 مرداد 1387 طی نامهای به حدادعادل، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی واژه اسراییل در جهان امروز را منفورترین واژهای دانست که مترادف نژادپرستی، خیانت، خشونت، مکر و فریب است.
وی با تکرار ادعاهای خود با شدت بیشتر در مرداد 1387، موجی از اعتراضات را علیه خود و دولت برانگیخت. بلافاصله پس از این ماجرا تجمع دانشجویان روبهروی سازمان میراث فرهنگی برگزار گردید. حاشیهها در مورد اظهارات وی تا جایی بالا گرفت که رهبر معظم انقلاب، در خطبههای نماز جمعه خود، سخنان وی را کاملاً اشتباه دانستند. خواستار پایانبخشی به این حواشی که در موارد زیادی با استناد آن دولت تخریب میگشت، شدند. مشایی البته برای بیان توضیحات در مورد سخنانی که گفته بود به کمیسیون امنیت ملی مجلس هم فراخوانده شد.
ماجرایی در استانبول
اسفندیار رحیممشایی، در چهارم آذر سال 1384 در افتتاحیه نمایشگاه گردشگری کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، شرکت کرد که اتحادیه بنگاههای خدمات مسافرتی ترکیه «تورساب» در شهر استانبول برگزار کرده بود. آنطور که بعدها مشخص شد، مراسم افتتاحیه با رقص و آواز زنان همراه بود و هفت دیماه سال 1385 پس از گذشت بیش از 13 ماه از این مراسم، خبرگزاری ایرانیوز، منتسب به قالیباف (شهردار تهران) تصویری ویدیویی از این مراسم را پخش کرد که در آن، رحیممشایی در حال تماشای رقص زنان و کفزدن در صف نخست شرکتکنندگان مراسم دیده میشد. فیلم مربوطه، در شرایطی توسط ایرانیوز منتشر شد که خبر آن بلافاصله توسط پیامک و بلوتوثهای افراد ناشناس پخش شد.
در یکی از این پیامک ـ بلوتوثها آمده بود: «ایرانیوز با هدف اصلاح منتشر کرد: فیلم حضور معاون رییسجمهور در مراسم [...] رقص و آواز.» یک روز پس از پخش این فیلم، مدیرمسئول و دبیر سیاسی سایت ایرانیوز بازداشت شدند و دو شب را در بازداشت گذراندند، اما سعید ابوطالب و عماد افروغ، دو تن از نمایندگان تهران در مجلس به دفاع از سایت ایرانیوز پرداختند و رحیممشایی را مورد انتقاد قرار دادند. روز 12 دیماه در واکنش به انتقاد شدید دو نماینده مجلس، رحیممشایی از سعید ابوطالب و عماد افروغ به دادستان تهران شکایت و آنان را به نشر اکاذیب علیه خود متهم کرد! او فیلم را مونتاژ شده دانست و در شکواییهای خطاب به دادستان تهران نوشت که سعید ابوطالب و عماد افروغ مخالفت آشکار با دولت محمود احمدینژاد دارند که وی در آن عضویت دارد و به علت آنچه که او موفقیتهای سازمان تحت مدیریتش در «تحرک جدی و آشکار در توسعه صنعت گردشگری کشور» میخواند، پیوسته در جهت تضعیف عملکرد او تلاش کردهاند. پس از این ماجرا، غلامحسین الهام سخنگوی دولت اظهارنظر در این زمینه را به «بررسی دقیق و داوری قوه قضاییه» موکول و اما تصریح کرد: «آقای رحیممشایی پس از آن که متوجه رقص زنان در برنامه شده، جلسه را ترک کرده است.» این در حالی است که زمان فیلم مورد نظر یک ساعت و پنج دقیقه و 26 ثانیه بود.
یک دقیقه و 40 ثانیه پس از آغاز مراسم در این فیلم رقص زنان آغاز میشود و تا دقیقه 13 و 30 ثانیه، سه رقص جداگانه برگزار میشود که براساس فیلم موجود، در تمام این صحنهها رحیممشایی نیز حضور داشت. رحیممشایی در نامه خود به «مرتضوی» نوشت که تصویر ویدئویی حضور او در مراسمی که با رقص زنان همراه بوده را سعید ابوطالب برای پخش در اختیار سایت «ایرانیوز» گذاشته تا بدین ترتیب نشان دهد که او در مراسم خصوصی رقص شرکت کرده است و به مسئول ایرانیوز نیز اطمینان داده است که به هیچوجه نگران عواقب این کار نباشد، زیرا از حمایت مجلس برخوردار است و با انتشار این تصاویر فرصتی برای آقای مشایی باقی نخواهد ماند تا به دفاع از خود بپردازد. عماد افروغ هم که طرف شکایت رحیممشایی قرار گرفته بود، این شکایت را «از چشمههای جوشان توهم رحیممشایی» خوانده و گفته بود که کمیسیون فرهنگی مجلس از مدتها قبل قصد داشته است گزارشی حاکی از «ضعف شدید مدیریت آقای رحیممشایی» آماده کند. مشایی همچنین ادعای سعید ابوطالب را که گفته بود در مراسم افتتاحیه نمایشگاه گردشگری، هیچ مقام رسمی همسطح آقای رحیممشایی حضور نداشت، تکذیب کرد و گفت: «اولا آنجا چند وزیر حضور داشته و بعد دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی هم که از حد وزیر بالاتر است کنار من نشسته است.»
اما وی در پاسخ به پرسش یک خبرنگار که پرسیده بود، چه وزیرانی در مراسم حضور داشتهاند، گفت: «یادم نمیآید کدام وزیران بودهاند.» جالب آنکه رحیممشایی در این مصاحبه و هم در شکواییهای که به دادستان تهران نوشت، هر بار که از اکملالدین احسان اوغلو، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی یاد کرد، نام او را به اشتباه، «ابراهیم اوغلو» نوشته بود. ابوطالب نیز به طعنه ضمن یادآوری ماجراهای دیگر مشایی در ترکیه گفته بود: «تعجببرانگیز است چرا ایشان هر وقت به ترکیه میروند، تحت تأثیر فضای دولت لاییک آن کشور، خطوط قرمز تنها کشور شیعهنشین دنیا را میشکند.» در پی این وقایع، فضای دینی شهر قم دوباره آشفته شد و سه تن از مراجع عظام، اعتراضاتی علیه مشایی سامان دادند.
رحیممشایی و خبرنگار ترک
در اوایل تیرماه 1385، اسفندیار رحیممشایی در گفتوگو با روزنامه «صباح» چاپ ترکیه گفت که استفاده از حجاب در ایران آزاد است! مشایی در پاسخ به سوال «الیف کورپا» خبرنگار زن روزنامه صباح، که «آیا میتوانم روسریام را بردارم؟» گفته است: «بله! اینجا ایران آزاد است.» مشایی در ادامه گفته بود: «در ایران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود. این یک انتخاب کاملا شخصی است. اگر شما در ایران از روسری و حجاب استفاده نکنید، هیچ مقام دولتی به شما تذکری نخواهد داد. البته شاید به شما بگویند که این کار برخلاف عرف و عادات ملی ماست و اگر استفاده کنید بهتر است. ولی باز تأکید میکنم که هیچ اجباری در کار نیست.» خبرنگار در ادامه میپرسد: «ایرانیهایی که به قصد تفریح به ترکیه میآیند، یعنی توریستهای ایرانی در ترکیه، مشروبات الکلی استفاده میکنند و حجابی هم ندارند و در آب، خانمها با مایو میروند. این شما را ناراحت نمیکند؟»
مشایی با خنده میگوید: «این مسایل شخصیشان هست و اگر دوست دارند میتوانند هم مشروبات الکلی استفاده کنند و هم بیحجاب باشند و هم با مایو بگردند! در ایران به خاطر دستورات دینی استفاده از مشروبات الکلی ممنوع است، به همین علت ایرانیها میتوانند در خارج از ایران از این نوشیدنیها استفاده کنند. این یک ترجیح شخصی است، الگوی ما در صنعت توریسم، کشور ترکیه است!» وی در ادامه گفته بود: «دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است، بشر سرعتش بالا رفته است، فهمش تیز شده و به یک حقایقی میرسد که آن را لازم نیست دیگر از دور پوسته اسلام طی کند.»
خبرنگار ترک در پایان مصاحبه نوشته بود: «تأکید آقای مشایی مبنی بر این که اگر در محافل عمومی ایران بیحجاب باشید، کسی حق برخورد و بازداشت شما را ندارد، برایم بسیار عجیب بود.» پس از انتشار خبر، موج واکنشها و انتقادات آغاز شد. البته رحیممشایی در زمستان سال 85 درباره این موضوع در برنامه «نگاه یک» اینچنین اظهارنظر کرد: «من صدها مصاحبه کردم در داخل و خارج از کشور، حالا اگر کسی قصد عمدی دارد، مثل همین خانم اعلام کرده که من گفتهام شما میتوانید همین جا روسری را بردارید. خب! تو که معتقد به روسری نیستی! من هم که به تو گفتم روسریات را بردار. خب! روسریات را بر میداشتی! در حالی که خودش با من عکس انداخته و حجابش هم کمتر از زنان ما نبوده. خوب این دروغ آشکاره.»
دف زدن توسط زنان قبل از مراسم قرائت قرآن
ماجرا، اینگونه آغاز شد که آیتالله صافی گلپایگانی از مراجع عظام تقلید، روز 22 آبان 87 در درس خارج از فقه خود، «اهانت و جسارت» به ساحت مقدس قرآن کریم در همایش اخیر سازمان گردشگری را به شدت محکوم کرد و با تسلیت این «مصیبت» به حضرت ولیعصر و همه علاقهمندان دین و اسلام و کشور و نظام، هشدار داد: «کسی که مسئول این سازمان است، صلاحیت ندارد در این جایگاه باشد.» دو روز پس از موضعگیری و انتقاد شدید حضرت آیتالله صافی گلپایگانی درباره همایش سازمان گردشگری و با آن که این سازمان بهزعم خود توضیحاتی را در این زمینه ارایه کرده بود، آیتالله مکارم شیرازی نیز وارد ماجرا شد و به شدت از این همایش انتقاد کرد.
آیتالله مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب، دانشجویان و سپاهیان گفت: «مملکت دارد به کجا میرود؟ چرا مسئولان نسبت به این مسایل دل نمیسوزانند؟ اگر این کار زمان شاه انجام میگرفت، داد همه بلند میشد. اگر بنا است کارهای خلافی انجام بگیرد، حداقل آن را از قرآن و امور قرآنی جدا کنند.» پس از آن آیات عظام وحید خراسانی و نوری همدانی هم به این قضیه واکنش تندی نشان دادند. حکایت از این قرار بود که در دومین همایش فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران به تاریخ 18 آبانماه 1387، چند خانم ملبس به لباسهای محلی، دفزنان قرآن را برای قاری مراسم برده بودند و سپس قاری مراسم، کریم منصوری شروع به تلاوت قرآن کرد.
پس از پایان تلاوت قرآن، دوباره این افراد به همان صورت روی سن آمدند و در حالی که دف میزدند، قرآن را تحویل گرفتند و سن را ترک کردند. آنطور که رضا موسوی سخنگوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میگفت، مراسم حاملان قرآن یادآور فتح مکه توسط پیامبر بزرگوار اسلام است که در این مراسم آیینی، قرآن با احترام خاص و طی مراسم ویژهای حمل و به قاری سپرده میشود و هدف از انجام این مراسم، نشان دادن شأن و منزلت والای قرآن کریم در میان مسلمانان است.
علیرغم توضیحات مسئولین سازمان میراث فرهنگی، علما همچنان نسبت به آن اعتراض کردند و آیتالله استادی هم در خطبههایش در جمع مردم قم گفت: «در این کنفرانس تعدادی زن با پوشیدن لباسهای محلی و برخی کارها، اقدام به آوردن قرآن برای قاری کردهاند که برخی افراد آن را اهانت به قرآن کریم دانستهاند. اگر این عمل در قالب اهانت به قرآن نگنجد، نمیتوان آن را احترام به قرآن دانست.» کریم منصوری، قاری آن مراسم نیز گفت: «با توجه به مصالح ملی، قرآن را تلاوت کردم وگرنه تمایلی نداشتم که در این اقدام عجیب همکاری کنم.»
وی که از قاریان سرشناس کشور است، گفت: «نمیدانستم قرار است اینگونه قرآن را به من بسپارند.» علیرضا زاکانی نیز در واکنش به این که پیش از این نیز مراجع عظام تقلید و نمایندگان از اظهارات و اقدامات مشایی ابراز نارضایتی کرده بودند، اما برخوردی با وی صورت نگرفت، خاطرنشان کرد: «مهمترین مرجعی که میتواند مانع از تکرار این اتفاقات شود، خود دولت است تا زمینه تکرار این رخدادهای اسفبار را در درون خود از بین ببرد. برای این منظور، لازم است که دولت با مشایی به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برخورد کند.» در نهایت به دلیل فشارها بر سازمان میراث فرهنگی «مهدی جهانگیری»، معاون سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان برگزارکننده این همایش، در 25 آبانماه استعفا کرد.
مشایی و الحاق سازمان حج و زیارت به میراث فرهنگی
شورای عالی اداری ایران که ریاست آن با رییسجمهوری است، اردیبهشت امسال «سازمان حج و زیارت» را از وزارت ارشاد جدا کرد و مسئولیت آن را به «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» سپرد.
بعد از تصمیم شورای عالی اداری، اسفندیار رحیممشایی بلافاصله رییس سازمان حج و زیارت را تغییر داد. وی در جمع خبرنگاران گفته بود: «الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با توجه به ماهیت کاری این سازمان است.»
بلافاصله پس از این اقدام، حجتالاسلام والمسلمین ریشهری، نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج ایرانی با این تصمیم مخالفت کرد و گفت: «از آن جا که موضوع حج و زیارت از شئون ولیفقیه است و براساس اطلاع واصله الحاق سازمان حج به میراث فرهنگی بدون اخذ نظر از مقام معظم رهبری انجام شده و حکم انتصاب سرپرست جدید نیز بدون هماهنگی با اینجانب صادر شده، این اقدام مبنای قانونی ندارد.»
پس از این دفتر مقام معظم رهبری طی نامهای خطاب به نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج ایرانی، نظر مقام معظم رهبری را مبنی بر مخالفت با الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ابلاغ کرد.
گفتنی است بعد از ابلاغ مصوبه الحاق سازمان حج و زیارت از سوی شورای عالی اداری، برخی مراجع عظام تقلید نیز نسبت به آن اعتراض کرده بودند.
هزینه بودجه میلیاردی برای همایش ایرانیان خارج از کشور
در روزهای چهارشنبه تا جمعه 25 تا 27 فروردین امسال همایشی با عنوان «همایش ایرانیان خارج از کشور» توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران برگزار شد که صرف هزینههای میلیاردی یکی از انتقادات وارده بر آن بود. روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای به انتقاد از این همایش پرداخت و نوشت: «قاعدتاً سازمان بازرسی کل کشور و سایر دستگاههای مربوطه به مسایل مالی این همایش رسیدگی خواهند کرد و گزارشهایشان را خواهند داد.»
بخشی از عملکرد سازمان میراث فرهنگی در دوره مشایی
مشایی درباره آبگیری سد سیوند در زمستان سال 85 گفته بود: «وظیفه ما این بود که یک بررسی کارشناسی دقیقی از منطقه انجام بدهیم. به همین دلیل، سازمان میراث فرهنگی با تحرک بسیار خوب سیزده هیئت کارشناسی داخلی و خارجی، جلوی آبگیری را گرفتیم. بارها در چند مرحله.» اما سرانجام سازمان با توجه به مصالح ملی رضایت داد که وزارت نیرو سد را آبگیری کند.
با آبگیری سد سیوند بیش از هشتهزار اصله درخت پانصد ساله از بین رفت و همچنین اعلام شد که ساختمان آرامگاه کوروش نم کشیده است.
سر سرباز هخامنشی که مهرماه 1386 مشایی خبر بازگشت آن را به خانه میداد، ناگهان در آبانماه سال 86 به فروش رفت و سازمان میراث فرهنگی در اظهارنظری گفت: «قرار بر این نبود!»
در خردادماه 87، کتیبه هخامنشی خارک که اواخر سال 86 در پی احداث جادهای توسط وزارت نفت، در این جزیره تاریخی کشف شده بود، توسط برخی افراد ناشناس با یک شی نوکتیز تخریب شد. باستانشناسان از این کتیبه که به خط فارسی باستانی بود به عنوان سندی دیگر بر نام خلیجفارس یاد میکردند، که در یورش افراد ناشناس از بین رفت.
مشایی و «مهدویت»
رحیممشایی «مهدویت» را اولویت اصلی حوزه اندیشه دینی میداند. وی زمانی که رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بود، با حضور در همایش دکترین مهدویت، گفت: «مسئله مفهوم دینی و اندیشه مهدویت حقیقت جهان است که میبایست به درستی مورد توجه قرار گیرد.»
وی افزود: «بشر زیر سایه مدیریت مهدوی به کمال میرسد و تحقق جامعه مهدوی یک ضرورت است و در عرصه مدیریت دینی، باید اولویت اول تلاشهای دینی را به مهدویت اختصاص دهیم.»
مشایی و پرواز ملائک
نیمه مهر 87، معاون رییسجمهور در مراسم افتتاحیه نخستین جشنواره برترینهای صنعت گردشگری، با بیان این که ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند، افزود: «پس این همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا میآید و این همه قلبهای استوار و محکم چطور شکل گرفتهاند؟ برای همان فریاد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است!»