تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۹  ، 
کد خبر : ۲۶۳۵۱۸

بررسی ابعاد حماسه ماندگار نهم دی در گفتگو با معاون سیاسی سپاه

یکی از عواملی که در تداوم فتنه تا 9 دی موثر بود، سکوت برخی از خواص بود. این سکوت که نوعی تایید فتنه نیز بود، فتنه گران را به ماندن در فتنه تشویق می‌کرد!

پایگاه بصیرت،گروه سیاسی/ با گذشته 4 سال از شکل گیری حماسه نهم دی ماه 88، این درس‌ها و گفتنی‌های فراوانی دارد که جا دارد تا صاحب‌نظران و کارشناسان در باب ابعاد آن به طرح نظر و دیدگاه خود بپردازند. حماسه بزرگی که به یکی از ایام الله ماندگار تاریخ انقلاب اسلامی بدل گردیده است.در آستانه فرا رسیدن این روز بزرگ، خبرنگار پایگاه بصیرت گفت و گویی را با دکتر رسول سنایی‌راد معاون سیاسی سپاه ترتیب داده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم. 

* ویژگی ممتاز 9 دی چه بود که آن را در تاریخ انقلاب ماندگار کرد؟         

حماسه 9 دی از جنس پدیده هایی همچون 19 دی است که می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ این کشور باشد، چرا که مردم در 9 دی کشور را از هشت ماه فتنه عبور دادند. علت چنین موفقیتی این بود که این حرکت خود جوش، مردمی و فراگیر که حضور پرشور، مقتدرانه و حماسی مردم را نشان می‌داد سبب شد که بدون نیازمندی نظام در به کار گیری نیروهای مسلح و انتظامی و بدون کوچکترین اقدام پر هزینه‌ای، کشور را از فتنه‌ای که هشت ماه سبب آزار و فرصت سوزی شده بود عبور دهد.

در بازخوانی پرونده 9 دی می‌توان عواملی را به عنوان ویژگی این پدیده ی سیاسی ذکر کرد، اولین ویژگی مردمی بودن این پدیده است چون در چنین روزی در قالب شهرها تعداد جمعیت مردم به خیابان آمده، بسیار قابل توجه بود. در تهران از میدان امام حسین (ع) تا میدان انقلاب جمعیت زیادی در خیابان ها دیده می‌شد، در صورتی که پیش‌بینی‌ها این بود که حول و حوش میدان انقلاب تجمعی صورت گیرد، در واقع حضور غافلگیر کننده و پرتعداد مردم ویژگی مهمی بود.

ویژگی دوم فراجناحی بودن این پدیده است که در این روز نماد دغدغه ی مردم نظام و اصل نظام بود و دیگر پلاکاردهای جناحی و جریانی بالا نرفت بلکه عکس‌های مقام معظم رهبری، پرچم های جمهوری اسلامی ایران و پرچم های ایام عزاداری امام حسین (ع) دیده می‌شد. این حماسه  یک نوع واکنش به جسارتی بود که ماهیت اسلامی و مذهبی داشت چرا که در روز عاشورا به مقدسات مردم اهانت شده بود و شاید اگر این جسارت در روز عاشورا اتفاق نمی افتاد 9 دی دیگر ماهیت پررنگ مذهبی نمی داشت. ماهیت روز 9دی کاملاً مذهبی بود این از نشانه های به کار گرفته شده و شعارهایی که می دادند نمایان بود. مراسم 9دی با عزاداری و سینه زنی همراه بود، لذا ماهیت دینی در کنار ماهیت انقلابی و عمق بصیرتی مردم قرار گرفته بود. در شعار ها و پیام های این روز می‌توان اوج بصیرت را دید. مردم در این روز نشان دادند که دنبال رو نامزدهای انتخاباتی نیستند و متوجه شدند که روند فتنه از اصل نظام عبور می‌کند لذا مردم حماسی و غیرتی هم به میدان آمده بودند. این ویژگی ها در 19دی 1356  نیز دیده می‌شد.

 

* چه عواملی باعث شد افرادی که روزی داعیه دار نظام بودند در تقابل نظام درآمده و به سران فتنه بدل شوند؟

تاریخ همیشه درس‌ها و عبرت‌های بی‌شماری دارد که اگر به آنها توجه نکنیم خودمان هم به آن گرفتار می‌شویم. در صدر اسلام کسانی در مقابل حضرت امیر(ع) ایستادند که روزی همراه ایشان بودند، آنها زمانی که دیدند امتیازاتی از جمله قدرت و ثروت با عدالت امیرالمومنین(ع) همخوانی ندارد، در مقابل عدالت ایستادند. امروز هم مروری بر پرونده سران فتنه و سابقه آنها در گذشته نشان می‌دهد که عامل اصلی این تقابل قدرت‌طلبی و توهم بوده است. توهمی که برخی از اطرافیان فرصت‌طلب پدید آوردند که می‌توان با فشار بر نظام، نظام را وادار به عقب‌نشینی کرد.

واقعیت این است که در تهران رای آقای میرحسین بالاتر از رای دیگران بود، اما تهران رای کل کشور نبوده و برعکس همیشه این بار رای روستاها و شهرهای کوچک در انتخابات سرنوشت ساز شد. این اشتباهات محاسباتی نوعی توهم بود که برخی از اطرافیان موسوی در تولید آن موثر بودند. آنها به خاطر منافع خود که اگر این نامزد به جایی می‌رسید آنها نیز به مقام و مناصبی می‌رسیدند به شکل‌گیری این توهم دامن زدند، ضمن اینکه فراموشی تقوا می‌تواند در ایجاد چنین توهمی و در ضعف بصیرت نقش داشته باشد. بنابراین قدرت طلبی همراه با بی‌تقوایی، عدم پایبندی به الزامات کار سیاسی در نظام دینی و عدم پایبندی به قانون سبب این وقایع شد.

ما باید بدانیم که در نظام دینی حرف آخر را رهبری نظام می‌زند. تدبیر رهبر معظم انقلاب در آن شرایط این بود که مشکل قانونی حل شود، آرا بازشماری شده و اعتراضات شنیده شود، معترضین هم قانون‌شکنی نکنند و به جای آمدن به کف خیابان و معرکه گردانی که خود نیز توان مدیریت میدان را نداشتند و فقط شروع کننده بوده و سپس میدان را به دست منافقین، اوباش ، بهائیان و سلطنت طلبان می‌دادند، به قانون پایبند باشند. اما عدم پایبندی به این الزامات که از قبل هم  آفت‌های دیگری را پدید آورده بود، زمینه‌ساز این ظلم بزرگ شد. پدیده‌ی آقازاده ها، کسانی که به قانون‌گریزی و کامیابی از راه زور و نفوذ عادت کرده بودند، در این قضیه نیز نقش پررنگ تری داشته و برخی از آقایان را به سراب کشاند و باعث ایجاد توهمی شدند که افرادی با سابقه‌ی سربازی نظام، زمینه‌ی حضور ضدانقلاب را پدید آوردند. بنابراین مجموعه‌ای از عوامل در شکل‌گیری فتنه نقش داشته است که بخشی از آنها به عوامل انتخابات و کسانی که نوعی نگاه اولیگارشی به قدرت داشتند بر می‌گردد.

آنها تصور می‌کردند که چون سالها سابقه و نفوذ حزبی و جریانی قدرتمند داشته و پول زیادی خرج کرده‌ایم، حتماً باید رای هم داشته باشیم و معتقد بودند ما متخصص شکل‌دهی به افکار عمومی هستیم  و با تیم رسانه‌ای قوی که داریم باید برنده میدان باشیم!

برخی از عوامل نیز به قبل برمی‌گشت، انحرافی که بعد از جنگ در بین برخی از دست‌اندرکاران نظام پدید آمده بود، پدیده شوم رانت خواری، قدرت‌طلبی و قانون‌گریزی همه در فتنه نقش داشتند که برخی به خاطر سابقه‌ای که در نظام داشته‌اند خود را مافوق قانون می‌دانستند. جالب این جاست کسانی که مدعی همراهی حضرت امام(ره) بودند، می‌دانند در سیره امام راحل هیچ گونه قانون‌شکنی وجود ندارد و مشهور است که وقتی خبر شکایتی را به حضرت امام(ره) رساندند ایشان حاضر شده تا به دادگاه بروند، یعنی خود را مافوق دادگاه و معاف از قانون نمی‌دانستند! در حالی که مدعی��ن خط امام (ره) با وجود مجاری اعتراض، قانون گریزی و قانون ستیزی را به نمایش گذاشتند! آنها احساس می‌کردند براساس سیاست یا راهبرد فشار از پایین ، چانه زنی از بالا می‌توانند نظام را وادار به عقب نشینی کنند. اینطور بود که زمینه‌های چنین انحرافات و آسیب‌هایی از سال های قبل فراهم شده و در فتنه ی 88 مجموعه‌ای  از این عوامل دست به دست هم داد تا چنین فاجعه ی سنگینی را رقم بزند.

عامل دیگر که در سطح مدافعان نظام هم رخنه پدید آمده بود سکوت برخی از خواص اهل حق بود. این سکوت که نوعی تایید فتنه نیز بود، فتنه گران را به ماندن در فتنه تشویق می‌کرد. گرچه بخشی از خواص هم انصافاً همراه رهبری به میدان آمده و ایفای نقش کردند اما توقع و انتظار این بود که خواص در این ماجرا نقش محوری را به عهده بگیرند. اینکه حضرت آقا از بعضی از خواص گله مند بوده و فرمودند که بابت نگفته ها باید فردا جواب بدهند بیانگر همین موضوع بود! چرا که برخی از خواص واقعیت ها را نگفتند. بعضی از خواص به خاطر گله مندی از رقیب این دو نفر سکوت کردند، بعضی هم به دنبال تغییر شرایط ساختاری به نفع مطامع خود بودند. بنابراین از دیگر عوامل باید به سکوت خواص اهل حق اشاره کرد که در استمرار این ماجرا نقش بسزایی داشتند. اگر خواص اهل حق به موقع در مقابل این قانون شکنی موضع می گرفتند هشت ماه فتنه نداشتیم، البته آنان جواب خود را در حماسه 9 دی گرفتند و از جمله گروه هایی که در 9دی توسط  راهپیمایی کنندگان  مورد سرزنش قرار می گرفت همین عده از خواص بودند.

 

* چرا سران فتنه علی رغم شکل گیری حماسه نهم دی ماه، همچنان بر مسیر انحرافی خود تاکید ورزیدند؟

حامیان اینها وقتی در فضای غیرسیاسی قرار می‌گرفتند، مانند کسانی که دستگیر شده و از آن  فضای سیاسی توهم‌آمیز به خلوتی با خود رسیده بودند، اعترافاتی داشته اند. سیاق کلی حاکم براین اعترافات این طور بود که آنها اذعان داشتند به این که تقلبی صورت نگرفته است. همچنین اگر سازوکار انتخاباتی ایران را در نظر بگیریم، خیلی از همین مدعیان قدرت قبلی براساس همین نوع انتخابات به قدرت رسیدند.

امروز این موضوع را راحت تر می توانیم تحلیل کنیم که در خرداد سال 92 فاصله ی فرد منتخب با 50درصد آرا 270هزار رای است این270هزار رای در نظام جمهوری اسلامی پاس داشته شده است حال چگونه می شود که فاصله ی رای آقای میرحسین موسوی با یازده میلیون رای و فرد منتخب با بیست وچهارمیلیون رای که فاصله ای حدود سیزده میلیون است در این نظام نادیده گرفته شود. سازوکار انتخاباتی در کشور ما به گونه ای است که شاید تخلفات جزئی صورت گیرد اما امکان تقلب سرنوشت ساز وجود ندارد چرا که افرادی در مقام اجرا و نظارت کنار صندوق های رای هستند که همه از جنس مردم  و غیر جناحی اند و امکان چنین  میزانی تقلب در رای گیری وجود ندارد.

اصرار سران فتنه می‌تواند ناشی از چند عامل باشد؛ یکی از این عوامل لجاجت است، همان خصلتی که آن زمان هم  اجازه نداد فتنه‌گران به موقع از مسیر اشتباه برگردند و به قانون تمکین کنند.

عامل دوم نوعی اقدام حساب شده برای فرار از پاسخگویی است، چون اگر این آقایان بپذیرند که اشتباه کرده‌اند باید در مقابل اشتباه خود پاسخگو بوده و از محضر مردم و نظام عذرخواهی کنند. چنین توهم و ادعایی بود که موجب شد تا به حیثیت و اعتبار نظام لطمه خورده و نظام در اذهان عمومی به فریب کاری، دروغ و تقلب متهم شود که این لطمه کوچکی به نظام نیست. آنها به خاطر اینکه هزینه چنین ظلمی را پرداخت نکنند همچنان محکم ایستاده‌اند که بگویند ما سر ادعای خود هستیم.

بعضی دیگر هم با این که در محافل خصوصی اذعان دارند که ادعای آنها اشتباه بوده اما می‌گویند چون بر اساس ادعای ما به کسانی خسارت و آسیب وارد شده است حال جواب آنها را چه بگوییم که این نشان می‌دهد فرد از عدالت و تقوا عبور کرده است وگرنه وقتی کسی فهمید اشتباه کرده باید اشتباه خود را به گردن بگیرد.

متاسفانه  این آقایان در گذشته در فضایی بوده و روالی را طی کرده‌اند که هیچ گاه هزینه ی اقدامات  اشتباه خود را پرداخت نمی‌کردند، به دلیل همین  روال برای حضرات عادی شده که حتی اگر اشتباه کنند حاضر نیستند آن را به گردن بگیرند. امروز عدم اذعان به اشتباه در واقع فرار از پاسخگویی و پرداخت هزینه این اشتباه است.

 همانطور که معلوم گردید در سال 92، 7/0 درصد آرا تعیین کننده نتیجه انتخابات بوده و همین مورد به تنهایی می‌تواند مهر ابطالی بر ادعاهای سران فتنه و فتنه‌گران باشد.

 

* برای بزرگداشت 9 دی چه اقداماتی باید صورت گیرد؟

به نظر می‌رسد که بعد از گذشت چهار سال از این ماجرا همچنان می‌بینیم که به عنوان یک ضرورت عده‌ای از نیروهای انقلاب به دنبال بزرگداشت 9 دی هستند. پس چنین اتفاقی خوشبختانه در حال شدن است، ما باید به خوبی خطرات فتنه را تبیین کنیم. 9 دی اثر بسزایی در خنثی‌سازی فتنه داشت، چرا که خطر فتنه از حضور گروهک‌ها و شورش علیه انقلاب هم بالاتر بود و می‌توانست هزینه‌هایی سنگین‌تر از جنگ را بر ما تحمیل کند. ما در جنگ با یک دشمن بیرونی مواجه بودیم، در جنگ برخی از بازیگردان‌های فتنه به نفع انقلاب وهمراه با حضرت امام خمینی(ره) ایفای نقش می‌کردند، اما در این فتنه کسانی که سر سفره‌ی نظام بودند، در مقابل جمهوریت و رای مردم ایستادند و شرایط به صورتی بود که ما با مشکل داخلی مواجه بودیم، مشکلی که می‌توانست تولید شبهه و تردید کند. معضلی که مشابهت های زیادی با انقلاب های رنگی داشت، انقلاب‌هایی که در بعضی از کشورها سبب جابه جایی قدرت شده بود، اما 9 دی از چنین اتفاقی جلوگیری کرد.

بنابراین تبین نقش 9 دی در ماندگاری و نجات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از یک خطر عظیم بسیار موثر است. نظامی که حضرت امام خمینی(ره) می‌فرمایند؛ حفظ شدن آن از اوجب واجبات است. در واقع نظام با نمایش اقتدار مردمی و قدرت نرم توانست در مقابل تهاجم نرم ایستادگی کند چون با ویژگی های انقلاب رنگی که در فتنه می دیدیم، فتنه همان توفیق نسبی دشمن در جنگ نرم بود و ما توانستیم این جنگ نرم دشمن را با قدرت نرم خنثی کرده و دشمن را پس بزنیم.

برخی از کسانی از که در فتنه ایفای نقش کردند در اعترافات خود می گفتند تقلب، رمز آشوب بود. اگر این آشوب به ثمر می‌نشست ما مثلث ناامنی عراق، افغانستان و ایران را داشتیم. فتنه روندی را آغاز کرده بود که اگر به سرانجام می‌رساند ما می‌توانستیم عراق یا افغانستان 2 باشیم  اما این حماسه  9 دی بود که ما را از در افتادن به  ورطه مهلک چنین مثلثی نجات داد.

 

تهیه وتنظیم: سید محمد مشکوة الممالک

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات