
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ حضرت آيت الله خامنه اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، در ديداري که اخيرا با رئيس و اعضاي شوراي اسلامي، شهردار، معاونين و شهرداران مناطق مختلف تهران داشتند، داشتن روحيه مديريت جهادي را ضامن عبور از مشکلات پيش رو دانستند و فرمودند: «در اداره کلان شهر تهران و همچنين در اداره کشور بايد روحيه خدمت به مردم با نيت خدايي و با تکيه بر علم و درايت يا همان روحيه مديريت جهادي حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پيش رفت. در واقع بحث از ضرورت روحيه مديريت جهادي و الزامات آن در شرايط کنوني، به عنوان ضرورتي اساسي و ضامني براي حل مشکلات کشور، اهميت فراوان دارد که نوشتار حاضر مي کوشد بدان بپردازد»
ضرورت مديريت جهادي
کارآمدي و توفيق هر دولتي در اداره جامعه را بر اساس سه مولفه اهداف، امکانات و موانع موجود مي سنجند. به عبارت ديگر، با توجه به موانع و امکاناتي که هر دولت در اختيار دارد مي توان در مورد ميزان موفقيت آن دولت در دستيابي به اهدافش قضاوت کرد. نظام جمهوري اسلامي ايران از يک سو داراي اهدافي بلند ملي و فراملي مي باشد، به گونه اي که علاوه بر توفيق در اداره حيات مادي جامعه به تربيت و پرورش فضيلت مبتني بر آموزه هاي اسلامي توجه دارد، و از سوي ديگر با موانع فراوان داخلي و خارجي و امکاناتي محدود (با توجه به اينکه اين کشور با تحريم هاي ناجوانمردانه استکبار جهاني روبرست) مواجه است. بنابراين در شرايط کنوني، با توجه به محدود بودن امکانات و فراواني موانعي که بر سر راه اين نظام در تحقق اهداف آن وجود دارد، با حرکت و تلاشي عادي و معمولي توانايي و سرعت عمل اين نظام در تحقق اهدافش کند خواهد بود. از اين رو اينجاست که ضرورت مديريت جهادي مطرح مي شود و آن عبارت است از آن نوع مديريتي که در شرايط کمبود و وجود موانع متعدد، با احساس تکليف، تعهد انقلابي و رسالت، بتواند کارآمدي خود را در اداره جامعه ثابت کند و در حل معضلات جامعه توفيق پيدا کند. از اين جهت مي توان مديريت جهادي را از جمله ظرفيتهاي درونزاي نظام اسلامي دانست و اقدام در راستاي تقويت مديريت جهادي را، اقدام در راستاي تقويت ساخت دروني نظام و به عنوان راه حل اصلي مشکلات کشور در شرايط تحريم، تهديد و فشار به حساب آورد.
از اين رو اينجاست که مقام معظم رهبري مي فرمايند: «اگر مديريت جهادي يا همان کار و تلاش با نيت الهي و مبتني بر علم و درايت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرايط کنوني فشارهاي خباثت آميزِ قدرتهاي جهاني و در شرايط ديگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد»
ضمن اينکه بايستي به اين نکته مهم هم توجه داشت که در شرايطي که کشور در طول 8 سال دفاع مقدس، از يک سو با با تهاجم خارجي همه جانبه اي مواجه بود که همه مسائل کشور تحت الشعاع آن قرار گرفته بود و از سوي ديگر، با تحريم خارجي، فشارهاي بين المللي و جنگ داخلي نيز رو در رو بود، آنچه که سبب عبور موفق از آن شرايط شد و پيروزي در جنگ را براي نظام اسلامي به ارمغان آورد، روحيه مديريت جهادي بود. يعني مديريت جهادي موضوع جديدي نيست که در کارآمد بودن آن ترديدي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر؛ مديريت جهادي نشان داده است که توانمند است و چنانچه در شرايط کنوني نيز به الزامات آن توجه شود ميتواند همچون گذشته توانمندي خود را به اثبات برساند.
الزامات مديريت جهادي
برخي از مهم ترين مواردي که مي توان از آنها به عنوان الزامات مديريت جهادي در اين برهه از زمان ياد کرد عبارتند از:
1- اعتقاد راسخ و تعهد عملي به اصول و ارزش هاي انقلاب اسلامي: اين اصل را مي توان مهم ترين اصل در مديريت جهادي دانست، کسي مي تواند در عرصه مديريت کشور جهادي عمل کند که به ارزش هاي انقلاب اسلامي اعتقاد راسخ داشته باشد. اعتقاد است که به انسان نيرو و تحرک مي بخشد و او را نسبت به سرنوشت کشور دغدغه مند مي سازد. راز فعاليت جهادي مديران در دوران دفاع مقدس نيز در همين نکته مهم نهفته است.
2- نهراسيدن از مشکلات و موانع: مديريت جهادي يعني وراي توان عادي خود کوشيدن، يعني با كمبود بودجه و نيرو و امكانات جنگيدن، يعني پذيرفتن سختترين كارها و انجام دادن آنها به نحو احسن. بنابراين در مديريت جهادي، «نميشود»، «نميتوانيم»، «نميرسد»، «بودجه و امكانات كافي نيست» و ... محلي از اعراب ندارند. مدير جهادي، به موانع و مشکلات به ديده ي فرصت مينگرد و هرگز از مشکلات نميهراسد بلکه خود را براي رفع آنها آماده ميکند.
امام خميني(ره) در اين زمينه ميفرمايند: «آنانکه کمر بسته اند براي حفظ اسلام بايد اشخاصي باشند که اگر همه رفتند آنها بمانند کسيکه مشغول کاري هست بايد با مشکلات بسازد کسيکه عمل به اين مهمي مي کند بايد بسازد تا درست شود کسيکه بخواهد مشکلي در کار نباشد بايد مثل مرده ها برود قبرستان يا مثل درويش ها منزوي بشود»
3- مردم باوري: مدير جهادي مردم را ولي نعمت و خود را خدمتگزار آنان مي داند. او خود را بالاتر از مردم نميداند و به طور مداوم با مردم در ارتباط است و بنابراين ضرورت ها و نيازهاي جامعه را بخوبي درک مي کند.
4- پرهيز از رويکرد جناحي و حزبي در اداره امور: مدير جهادي به حواشي مسأله ساز توجه ندارد، زيرا آنچه که براي او مهم است خدمتگزاري است. از اين رو او ميکوشد تا، بدون توجه به وابستگيهاي حزبي و جناحي، از ظرفيت تمامي نيروهاي مؤمن و معتقد به اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي استفاده کند تا آنان به سوي عملکرد واگرايانه کشيده نشوند و از ظرفيت آنها براي تقويت کشور و خدمتگزاري هرچه بيشتر به مردم استفاده شود.
مقام معظم رهبري در اينباره ميفرمايند: «... ما آمدهايم خدمت کنيم به مردم و هيچ چيز نبايد ما را از اين وظيفه غافل کند. البته ما هر کداممان دلبستگيهايي داريم، سليقههايي داريم؛ در زمينهي سياسي، در زمينه مسائل اجتماعي، دوستيهايي داريم، دشمنيهايي داريم، اينها همه حاشيه است؛ متن عبارتست از خدمت؛ نبايد بگذاريم اين حواشي بر روي اين متن اثر بگذارد. و يک نکتهاي که در اين زمينهي خدمت هست، اين است که وقت محدود است».(6/6/ 92)
خلاصه اينکه جهاد يعني گذشتن از خود براي رسيدن به تعالي و رشد، يعني فدارکاري و مبارزه نه اينکه انسان به دنبال منافع شخصي خودش باشد، يعني ارجحيت منافع و مصالح ملي بر منافع فردي و جناحي. بنابراين، جاه طلبي، ويژه خواري، قبيله پروري، انحصارطلبي، گروه گرايي و... در مديريت جهادي جايي ندارد. از اين جهت، مديريت جهادي مي تواند کشور را به تعالي اقتصادي و بالندگي فرهنگي و اجتماعي برساند زيرا اين نوع مديريت بر اساس علم و درايت تعريف مي شود و مديران در مسير آن تمام همت و قدرت خود را بر کار و همت متمرکز مي کنند.