تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۵  ، 
کد خبر : ۲۶۴۳۵۳

شورایی در حال احتضار با زخم‌هایی کهنه و مزمن


با سرباز کردن زخم پادشاهی عمان علیه عربستان در اقدامی غافلگیر‌کننده شمارش معکوس برای فروپاشی ببر کاغذی اتحادیه عرب آغاز شده است.

"عبدالباری عطوان" تحلیلگر مسایل منطقه‌ای در مقاله‌ای در نشریه "رأی الیوم" نوشت: کشورهای خلیج فارس تغییر می‌کنند، رفتارهای حاکمان این کشورها نیز مانند ملت هایشان تغییر می‌کند؛ اما این تغییر به صورت شتابزده و بی‌سابقه‌ای دنبال می‌شود. دیگر شاهد اظهارات مقامات این کشورها همراه با ابهام و به دور از مواضع سیاسی شفاف و روشن بویژه در مسایل خلیجی نیستم. این در حالی است که در سی سال گذشته از عمر شورای همکاری‌ خلیج فارس، نشانه‌های پیری بر این شورا نشسته و باعث بسته شدن کانال‌های نوآوری و تحول شده است، البته اگر این رویکردها به طور کل وجود داشته باشد.

دیروز اتفاقی مانند صاعقه از سوی پادشاهی عمان، یعنی آرام‌ترین و محافظه کارترین کشور عضو شورای همکاری‌ خلیج در این شورا افتاد. یوسف بن علوی وزیر خارجه این کشور بمب خبری بی‌سابقه‌ای را آنهم در قلب منامه پایتخت بحرین و در جریان مشارکت در نشست گفتگوهای سالانه به اسم این شورا منفجر کرد. وی در اقدامی غافلگیر‌کننده در میان حاضران ایستاد و میکروفون را در دست گرفت تا به اظهارات "نزار مدنی" وزیر مشاور دولت سعودی در امور خارجه پاسخ دهد. وی به صورت کاملا شفاف و بدون تردید، پروژه اتحادیه خلیج فارس که در سخنرانی طرف سعودی از تریبون گفتگوهای منامه پیشنهاد شده بود را رد کرد و در یک کلام گفت: "ما از تشکیل این اتحادیه ممانعت نمی‌کنیم، اما اگر این اتحادیه تشکیل شود، عضو آن نخواهیم بود".

خطرناک‌تر از همه اینها اینکه بن علوی که همواره با آرامش بی‌سابقه‌ای همراه است؛ پا را از این هم فراتر گذاشت و در اظهاراتی در گفتگو با خبرگزاری فرانسه علنا تهدید کرد که اگر تصمیم به برپایی این اتحادیه بنا به دعوت شاه عربستان و اصرار وی در شورای همکاری‌های خلیج فارس مصوب شود، کشورش به صورت کلی از عضویت این شورا عقب‌نشینی می‌کند.

خشم بی‌سابقه عمان نمی‌تواند آنی، عاطفی یا واکنشی غیر حساب شده باشد؛ چرا که این رفتارها جزو ماهیت کشورهای خلیج فارس و بویژه عمانی‌ها نیست. باید دید انبار فشرده این خشم در کجا بود که منتتظر رسیدن فرصتی برای بروز در ملأ عام و رسیدن به حالت انفجار بوده است.

ما سعی می‌کنیم عوامل این رفتار را جستجو کنیم. در این راستا باید از جغرافیا آغاز کنیم و بگوییم که این خشم عمانی‌ها در بحرین آنهم در حضور بیشتر وزاری خارجه عربی و چاک هگل وزیر جنگ آمریکا و بسیاری از وزرای اروپایی و جهانی یا نمایندگان آنها در منامه سرباز کرد.

عامل زمان بندی نیز که از نظر ما مهمتر از همه عوامل دیگر است، نشان می‌دهد که این اتفاق چند روز پس از آن روی داد که توافقنامه هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 در ژنو امضا شده است، جالب اینجاست که پادشاهی عمان میزبان مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا است و این اقدام بدون اطلاع کشورهای دیگر خلیج از جمله عربستان سعودی صورت گرفته است.

نکته قطعی اینجاست که شیخ صباح الاحمد امیر کویت که کشورش ریاست نشست سالیانه خلیج فارس را بر عهده دارد، بیشترین فردی است که در این رابطه نگران شده است، چرا که اصلا روی چنین اتفاقی حساب نکرده بود. این در حالی است که وی به تازگی تقریبا موفق شده است اختلافات سعودیها و قطری را که نزدیک بود به فروپاشی شورای همکاری منجر شود، به حالت تعلیق در آورد. اتفاقی که با سفر "تمیم بن خلیفه" امیر قطر به ریاض شکل گرفت تا اندکی خشم پادشاه سعودی در مورد خروج قطر از اجماع کشورهای خلیجی در حمایت از اخوان المسلمین در مصر را آرام کند، اما این بار اختلافات سعودی- عمانی سرباز کرد، اختلافی که نه تنها اجلاس سران را به حالت انفجار می‌رساند، بلکه شورای همکاری را نیز به عنوان یک چتر منطقه‌ای به حالت انفجار رسانده است.

پادشاهی عمان عادت ندارد اظهارات صریح و قوی اینچنینی مانند سخنان بن علوی را از خود نشان دهد؛ اما به نظر می‌رسد که این بار دیگر از عملکرد و فایده شورای همکاری‌ خلیج و عضویت خود در این شورا ناامید شده است. این ناامیدی از زمانی صورت گرفت که عربستان و دیگر کشورها پیشنهاد عمان در مورد تشکیل ارتش خلیجی قوی با آموزش و تسلیحات بالا با عضویت بیش از 100 هزار نفر تحت عنوان سپر جزیره را رد کردند، موضوعی که بیشتر عمان را ناراحت کرده، این است که برخی از مقامات شورا، این کشور را متهم می‌کنند که حتی شغلهایی را نیز برای برخی شهروندان خود در راستای رسیدن به این ارتش جستجو می‌کند، این در حالی است که به اعتقاد عمان تجاوز عراق به کویت به بیشتر کشورهای خلیج نشان داده که چقدر در تصمیم خود در رد تایید این پروژه اشتباه کرده ند و نمی‌دانیم که آیا عربستان سعودی نیز بین پشیمان شدگان قرار دارد یا نه؟

مشخص است که سلطنت عمان دیگر به شورای همکاری به عنوان یک چارچوب وحدت بخش نگاه نمی‌کند که بتواند برای این کشور و ملتش فایده‌ای داشته باشد، به همین علت از برخی از موسسات و ساختارهای فرعی آن خارج شده و از همان روز اول پیوستن به واحد پول یکپارچه خلیجی را رد کرده است. این کشور در همین راستا ارتباط قوی با ایران را حفظ کرده و این در حالی است که هم‌پیمانان آن برای جنگ علیه این کشور تبلیغ و تحریک می‌کنند.

باید صریح باشیم و قبول کنیم که شورای همکاری‌ خلیج‌فارس به عنوان یک تجمع منطقه‌ای برای کشورهای غنی و ملت‌های با تعداد پایین جمعیتی آنهم در منطقه‌ای نفتی که رقابت‌های بزرگی در میان کشورهای بزرگ منطقه‌ای برای بلعیدن آن در دست اجراست؛ نمی‌تواند امیدهای ملت‌ها را در ایجاد وحدت و تحقق ابزار قدرت و اتحاد نظامی قبل از اقتصادی محقق کند، به همین علت است که شکاف وارد شده و اختلافات مرزی نیز آن را از بین برده و این شورا به یک هیکل عظیم صوری تبدیل شده است.

اختلافات قطر و عربستان سعودی هرگز آرام نخواهد شد؛ حتی اگر برای مدتی کوتاه شاهد آرامش باشد، اختلافات قبیله‌ای به سختی حل می‌شود، این در حالی است که این دو، تنها کشورهای منطقه هستند که با مذهب وهابیت اداره می‌شود و هر دو خاندان حاکم در آن‌ها از منطقه نجد هستند، با این وجود اختلافات دو طرف نزدیک بود در اوایل دهه 90 به اختلافات و درگیریهای مرزی منجر شود و نزدیک بود که هفت سال پیش نیز نیروهای نظامی عربستان از شدت خشم مقامات این کشور از شبکه الجزیره، به قطر حمله کنند. این خشم به علت پخش یک مستند از شبکه الجزیره بود که اسنادی را مبنی بر دست داشتن سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد متوفی این کشور و برخی فرزندان وی در دریافت رشوه‌های میلیاردی برای انجام معامله تسلیحاتی یمامه رو کرد. حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر و رقابت سعودی‌ها با دوحه برای تسلط بر مخالفان مسلح سوری از دیگر ابعاد اختلافات میان دو طرف به شمار می‌رود.

درگیر‌های خلیجی در خاک مصر ابعاد سیاسی و مالی مختلفی به خود گرفته است. قطر از محمد مرسی رئیس‌جمهور مخلوع این کشور و اخوان المسلمین حمایت می‌کرد؛ این در حالی است که 4 کشور عربستان، امارات، کویت، و بحرین از عبدالفتاح السیسی حمایت می‌کنند که مرسی را در کودتایی نظامی براندازی کرد. در این راستا السیسی کمک دو میلیارد دلاری قطر به مصر را از روی خشم خود به بهانه سود بالای این کمک‌ها به قطر برگرداند تا در مقابل چهار کشور دیگر خلیجی 15 میلیارد دلار را به خزانه مصر تزریق کنند، با این وجود عمان در تمامی این اتفاقات بی‌طرف بوده است.

در مورد درگیر یهای مرزی عربستان و امارات بر سر چاه نفتی "الشیبه" نیز که روزانه بالغ بر نیم میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و نوار مرزی العیدید (به طول 40 کیلومتر) نیز اوضاع در شرایط کنونی به حال تعویق در آمده است تا دو طرف بتواند با خیال آسوده به مقابله با ایران بپردازند و از سوی دیگر با اخوان المسلمین و ائتلاف قطر با این جنبش مقابله کنند. بنابراین اختلافات همچنان آتش زیر خاکستر است و ممکن است در هر زمانی شعله‌ور شود. از دیگر اختلافات موجود این است که امارات نیز پیوستن به واحد پول متحد کشورهای عضو شورای همکاری را نمی‌پذیرد، این کشور نیز در این مورد مانند عمان عمل می‌کند، البته انگیزه‌های دو طرف در رد این درخواست اندکی متفاوت است.

نشست سران شورا کویت از تمام نشست‌های سران دیگر متفاوت‌تر بود، البته نمی‌توانیم بگوییم که این آخرین نشست در این سطح خواهد بود، اما فرصت‌های موجود برای غلبه بر این چالش‌ها بسیار محدود است.

شورای همکاری‌ خلیج‌فارس در حالت احتضار و اعضا قرار دارد، من می‌دانم که این توصیف، بسیاری را دلخور خواهد کرد، اما این یک واقعیت است، اعضای این شورا همان سرنوشتی را شاهد خواهند بود که دیگر ائتلاف‌ها و شوراها شاهد آن بوده اند، البته یک تفاوت در این میان وجود دارد و آن این است که این کشورها دیگر اصراری برای مخفی‌کردن اختلافات خود ندارند و نمی‌خواهند اختلافات را پنهان کرده و ادعای همبستگی و همزیستی کنند و بگویند همه چیز بر وفق مراد است. نسل جوان عربی که حدود 60 درصد از جمعیت این کشورها را تشکیل می‌دهد، دیگر در سایه انقلاب تکنولوژیکی و توسعه علوم ارتباطات مردمی و اجتماعی و پیشرفت ابزارهای آن، دیگر چیزهایی که پدرانشان پذیرفته بودند را نمی‌پذیرند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات