عربستان اعلام کرد در صورتی در کنفرانس ژنو- 2 مشارکت خواهد کرد که حکومتی در لبنان بر سر کار آید که منعکس کننده مصالحش در این کشور باشد.
غالب قندیل درهمین باره نوشت:« درخواست عربستان برای روی کارآمدن دولت موردنظرش درلبنان،برای جبران خسارتهایی است که درسوریه متحمل شده است.
بهبود روابط آمریکاباایران نیزنشان دهنده توازن جدید بینالمللی ومنطقهای است. اوباما درمقابل چارچوبهای بینالمللی ودربرابرسه بار وتوی روسیه و چین علیه قطعنامه های مطرح شده غرب درشورای امنیت کوتاه آمد. این در حالی است که مقامات عربستانی با همکاری قطر،ترکیه واعضای اروپایی ناتو،هزینه هنگفتی برای جنگ افروزی درسوریه کردند.
بایداذعان داشت که عقبنشینی آمریکا از حمله به سوریه، تنها به دلیل طرح روسیه روی نداد، بلکه این امرنتیجه مجموعه معادلاتی بود که نشان داد حجم هزینهای که آمریکا،اسرائیل و دولتهای خلیج فارس در صورت انجام حمله علیه سوریه پرداخت خواهند کرد، در تمامی زمینهها بسیار بزرگ و دردناک خواهد بود واین اقدام واکنش گستردهای را ازتنگه هرمز تا ترکیه دربرخواهد گرفت ودرنتیجه،کوتاه آمدن آمریکا گزینهای بودکه چارهای جزآن وجودنداشت.
طرح روسیه،به نوعی برون رفت از بن بست سیاسی بود که آمریکا تلاش کرد از طریق آن و با شعار کنترل تسلیحات شیمیایی سوریه، آبروی خود را حفظ کند. ازسوی دیگر،گشایش باب مذاکره آمریکاباایران نیزعربستان رادرچالشی بزرگ قرارداد.
توازن قوای جدید،به ریاض اجازه نمیدهدشروط خودرابه دیگران تحمیل کند،چون ماهیت روابط عربستان وآمریکاایجاب میکندکه ریاض ازراهبردمنطقه ایواشنگتن پیروی کند.
ایجاد توازنهای جدید منطقهای و همچنین عقبنشینیهای اخیرآمریکا، به عربستان اجازه نمیدهد که همانند یک قدرت منطقهای پیروز رفتار کند.
این درحالی است که سوریه و ایران، دو شریک مقاومت، معادلات جدیدی را ایجاد کردند و هماکنون ثمره پایداری خود را برداشت میکنند.
عربستان هم باید درتمامی زمینهها هزینه اقدامات خود را پرداخت کند. این در حالی است که پیروزیهای ایران و سوریه قدرتی مضاعف به محور مقاومت و شرکای لبنانیشان داده است.
دراین شرایط،اگررهبران عربستان همچنان بخواهندروند گذشته را که نتوانست توفیقی برای آنهاهمراه داشته باشد،ادامه دهند،با توجه به معادلات جدید،نخواهند توانست درسطح منطقه به هیچیک از خواستهای خود برسند.
فرصت زمانی که مقامات عربستان برای دشمنی با سوریه به کارمیبرند،با تجزیه گروههای تروریستی که آمریکا روی آنها قمار کرد،روبه پایان است و این در حالی است که سلاح و اموالی که قطر و ترکیه به سوریه ارسال کردند، به دست «جبهه النصره» و «داعش» افتاده که هردو وابسته به القاعده هستند.
از سوی دیگر، تمامی تلاشها برای پیروزی ارتش آزاد شکست خورد،چون تمامی عناصر این ارتش یابه گروههای تکفیری پیوستندیابه ارتش سوریه بازگشتند.آمریکا طی ماههای آینده مجبور خواهد شد اقداماتی اتخاذ کند که طی آن، تروریسم در سوریه متوقف شود، همچنین عربستان را مجبور خواهد کرد تا رویکرد خود را تغییر دهد، حتی اگر مجبورشود در این راستا، تغییراتی را درحاکمیت این کشور ایجاد کند، همانطور که درحاکمیت قطر این تغییرات با دخالت آمریکا اجرا شد.
در شرایط کنونی،این سوریه نیست که به دنبال برگزاری کنفرانس ژنو- 2 به هر بهایی باشد، بلکه این عربستان است که بایدبه این نشست دل ببندد،چون نتواسته باتکیه بر گروههای مسلح، درمیدان به نتیجه برسد وازدیگرسو،ابزاری ندارد که به کمک آن خشونتها را متوقف کند.
نهایتادرمورد تحولات داخلی لبنان نیزبایدگفت، چه تشکیل دولت و چه موضوع ریاست جمهوری،سالهاست که براساس توازنهای لبنان حل وفصل میشود و هر کسی که از واقعیتهای داخلی لبنان آگاه است، میداند که تحولات داخلی لبنان نمیتواند بر خلاف چیزی که در جهان و منطقه در حال روی دادن است، حرکت کند، بلکه کاملا وابسته به تحولات داخلی است.
دوستان دیروز و دشمنان امروز
هر جا پای منافع در میان باشد، دوستی و رفاقت جای خود را به دشمنی و کینهتوزی میدهد؛ این اتفاقی است که در روابط آمریکا و عربستان سعودی رخ داده؛ دو کشوری که زمانی دوستان گرمابه و گلستان یکدیگر بودهاند.
همانگونه که ذکرشد،عربستان سعودی ازعضویت در شورای امنیت انصراف داد، آن هم به بهانه «معیارهای دوگانه» این نهاد بینالمللی در قبال مسائلی چون سوریه و فلسطین که به زعم سعودیها باعث تضعیف ثمربخشی سازمان ملل شده است! این نخستین بار نیست که سعودیها به سیاست «قهر کردن» روی آوردهاند.
چندی پیش نیزعربستان سخنرانی «سعود الفیصل» وزیر امور خارجه و نماینده خود در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل را لغو کرد و حتی از توزیع متن مکتوب سخنان وی در میان شرکتکنندگان نیز خودداری کرد.
اما درباره اینکه چرا عربستان سعودی به ناگاه به این روش اعتراضی روی آورده و با این روش به چه کس یا کسانی میخواهد نارضایتی خود را نشان دهد، تنها یک نکته به ذهن متبادر میشود:اختلاف نظرعمیق با نزدیک ترین و قدیمیترین متحدش یعنی واشنگتن؛ اختلافی که با زمزمههای نزدیکی روابط ایران و آمریکا علنی شد و در قالب لغو سخنرانی یا خودداری از عضویت در یک نهاد بینالمللی، ظهور و بروز یافت.
عربستان سعودی برای نخستین بار، سخنرانی نماینده خود در مجمع عمومی سازمان ملل را در اعتراض به تصمیمات شورای امنیت در مورد سوریه و گزارش بازرسان در مورد استفاده از سلاح شیمیایی در حومه دمشق لغو کرد.
در واقع به گفته منابع دیپلماتیک سازمان ملل، اعتراض سعودیها به گزارش سازمان ملل، درباره به کارگیری سلاح شیمیایی در سوریه و عدم ذکر نام طرف استفاده کننده از سلاح بوده است .
اما برخی منابع دیپلماتیک معتقدند گزارش بازرسان در مورد سوریه، بهانهای بیش نیست و مقامات عربستان از تغییرات اخیر در روابط ایران با آمریکا، به خصوص تماس تلفنی اوباما با روحانی ناخشنود هستند و تصمیم آنها برای لغو سخنرانی خود در مجمع عمومی نیز برای نشان دادن این نارضایتی بوده است.
تحلیلها درباره انصراف عربستان از عضویت در شورای امنیت نیز در همین قالب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هر چند سعودیها علت انصراف خود را ناتوانی شورای امنیت در حل مسئله سوریه و فلسطین عنوان کردهاند، اما واقعیت ماجرا،اختلافات عمیق آنهاباآمریکابرسربرخی مسائل ازجمله سوریه را نشان میدهد.
موضعگیری عربستان سعودی، همواره منطبق با آمریکا بوده،ولی اکنون دربرخی موضوعات، این دو در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند.
به همین دلیل است که تفاوت موضعگیریهای ریاض و واشنگتن موجب شده عربستان با مشکل سیاسی مواجه شود.هم اکنون به دلیل توافقهای آمریکا با روسیه و برخی قدرتهای منطقهای برای حل سیاسی بحران، این معادله تغییر کرده است.
عربستان همچنان در بحران سوریه به عنوان یک عنصر برانداز عمل میکند و در حال کمک مالی و تسلیحاتی به مخالفان سوریه است و این نشان میدهد هم اکنون زاویهای با آمریکا پیدا شده است که احتمالا این اختلافات در درازمدت،عمیق تر نیز خواهد شد.
گرچه درآغاز بحران، دیدگاه دو کشورمنطبق برهم بود وهردو به دنبال براندازی نظام اسد بودند، اما شرایط امروز تغییر کرده است. به این دلیل که با امحای سلاحهای شیمیایی سوریه، آمریکا عملاً به دنبال حفظ نظام بشار اسد است، چون تنها گزینهای که میتواند اجرای توافقات را برعهده گیرد، نظام مرکزی است.
آلترناتیو دولت مرکزی در سوریه، هرجومرج است، بنابراین اجرای این قطعنامه با حفظ نظام سیاسی گره خورده است.به عبارت دقیق تر، قرائن نشان می دهد که دولت آمریکا دیگر به دنبال براندازی بشار اسد نیست.
تعریف و تمجید جان کری، وزیر خارجه آمریکا از بشار اسد در اجلاس اپک در مالزی، عربستان را به شدت غافلگیر و حتی شوکه کرد. واکنش مطبوعات و مسئولان سیاسی هم دال بر این مسئله است که تا چه حد آنها دچار شگفتی و تعجب شدند.
اینها همه نشان دهنده یک واقعیت جدید است؛ اینکه آمریکا به دنبال اجرای توافقات اخیر است و اجرای این توافق،مستلزم حفظ نظام سوریه است، در حالی که عربستان همچنان بر موضع قبلی خود که سرنگونی نظام بشار اسد است،قراردارد.
این زاویه جدیدی است که با امحای سلاحهای شیمیایی سوریه،به شدت مطرح شده و میتواند مشکلات جدی بین دو کشور ایجاد کند.یک منبع آگاه در واشنگتن نیز در این باره گفت:«عربستان سعودی به دلیل دست کشیدن آمریکا ازجایگاه رهبری برای رهایی ازحکومت اسد وعدم ارائه کمکهای نظامی وآموزشی مطلوب به معارضین میانه رو سوریه و خودداری از بمباران سوریه پس از حملات شیمیایی «الغوطه»،احساس ناامیدی میکند.» علاوه بر سوریه، تحولات اخیر در مصر نیز باعث افتراق دو کشور شده است.
در جریان بحران مصر، ریاض برعکس واشنگتن، از بازگشت نظامیان به قدرت به ویژه پس از برکناری محمد مرسی، رئیس جمهوراخوانی،استقبال کرد.حتی ریاض تاآنجا پیش رفت که برای بیاثرکردن مسئله کمکهای مالی آمریکاواروپا برای فشاربردولت جدید مصر،اعلام کرد به همراه برخی از کشورهای عرب، حاضر است معادل این کمکها رادراختیارقاهره قراردهد.
شاید ریاض و واشنگتن دراین دیدگاه اتفاق نظر داشته باشند که آنچه درمصراتفاق افتاد، یک کودتای نظامی بود،کما اینکه هردودرهدف این کودتا که همان تامین ثبات کشورباشد،اتفاق نظردارند،اما درعین حال،اختلاف نظرروشنی بین عربستان سعودی وآمریکاوجود دارد. دولت اوباماتصمیم گرفته است بادولت انتقالی مصر،تنها به دودلیل همکاری کند،اول به عنوان واقعیت موجودودوم به خاطر رابطه قاهره با اسرائیل.ظاهرا اختلافات آمریکا و عربستان به این دو کشور محدود نبوده و عراق و لبنان نیز در این جرگه جای دارند.
این موضوع به حدی برای آمریکاییها ناخوشایند بود که «جفری فلتمن»معاون دبیرکل سازمان ملل و سفیر سابق آمریکا در بیروت دردیدار با برخی مسئولان لبنانی وعرب حاضردرنشست اخیرمجمع عمومی سازمان ملل،ضمن انتقاد شدید ازعربستان،تاکید کردکه ریاض به هیچ وجه نمیخواهددولتی درلبنان تشکیل شود.
«فلتمن»همچنین تاکید کرد:«من دولتی بدترو وقیح ترازدولت عربستان ندیدهام ونمیدانم چطوردولت عربستان همچنان به حکومت خود ادامه میدهد.»فلتمن همچنین تصریح کرد: «ریاض به همین شیوه با لبنان تعامل میکند و نمیخواهد نه اسمی از لبنان بشنود و نه نامی ازمیشل سلیمان،رئیسجمهوری این کشور وهمه اینها به خاطردولت بدی است که در عربستان حاکم است.
عربستان به هیچ وجه خواهان تشکیل دولت در لبنان نیست، بلکه میخواهد همه تلاشها به تعطیلی کشیده شود .»علاوه بر این، در موضوع عراق نیز سعودیها همه تلاش خود را به کار گرفتند تا «مالکی» را ساقط کنند، اما آمریکا همکاری نکرد.
باوجود همه این اختلافات، به نظر میرسید مقامات عربستانی در تلاشند از موضعگیری علنی در این باره خودداری کنند و ریاض و واشنگتن را در یک خط و یک راستا نشان دهند.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر کهنه کار عرب در پایگاه اینترنتی «الرأی الیوم» در یادداشتی در این باره نوشت:«یکی از وزرای خارجه کشورهای عربی در واکنش به خودداری سعود الفیصل ازسخنرانی درمجمع عمومی سازمان ملل، گفته بودعربستانیها به آسانی عصبانی نمیشوند.
مقامات سعودی یاد گرفتهاند که بیشترین حد خویشتنداری را داشته باشند و از واکنشها و اقدامات تنشزا دوری کنند، اما به نظر میرسد با توجه به اینکه منافع تغییر کرده، اعصاب عربستانیها نیز به هم ریخته و دیگر کنترل آن مانند چند دهه گذشته ممکن نیست.»
منطقه و اختلاف واشنگتن - ریاض
سیاست تقابل در مناسبات آمریکا و عربستان سعودی که از مولفههای متعدد مداخلهجویی در کشورهای دیگرنشأت میگیرد؛ منطقه رابه کام خشونتهای غیرقابل مهاربرده است.
شبکه«المنار» درمقالهای به قلم«علی عبادی»به بررسی روابط کنونی آمریکاوعربستان وآینده این روابط پرداخت. این مقاله اشعار میدارد:«بیش از دو سال است که عربستان نارضایتی خودرا از سیاستهای آمریکا در خاورمیانه به گوش سیاستمداران این کشور میرساند. ادامه دارد...