
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / جمهوري اسلامي ايران به سبب وجود تنوع قومي و مذهبي يکي از کشورهايي است که متنوعترين اقوام و مذاهب در آن زندگي ميکنند. حضور اقوام ترک، لر، کرد، بلوچ، گرجي، تات، تالشي، قشقايي و... و اديان اسلام، مسيحي، يهودي، زرتشتي، صائبي و وجود مذاهب شيعه اثنيعشري، اسماعيليه، شيخيه و... و حنفي و شافعي در اهل سنت و در مسيحيت، ارمني، آشوري، کلداني و... تنوعي بزرگ و البته زيبايي به اين سر��مين کهن بخشيده است. با وجود اين گستردگي قومي و ديني، اقوام ايراني سالهاي مديدي است که با صلح و آرامش در کنار هم به سر ميبرند. البته همين تنوع گسترده قومي و مذهبي، گاه مستمسکي است تا برخي بيگانگان سعي کنند تا از آن، براي پيشبرد اهداف شوم خود استفاده کنند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دولتهاي مستکبر که منافع خود را با پيروزي انقلاب در خطر ميديدند بيش از هر زماني، بر طبل قومگرايي و مذهبگرايي در ايران کوبيدند، اما نکته مهم در اين نوشتار، نقد برخي جناحها و دولتمردان در داخل است که همان کار دشمن را، اما بهگونهاي ديگر انجام ميدهند. متأسفانه اين موضوع را در برخي جريانات سياسي و دولتها بسيار پررنگ ميبينيم و آنها بدون توجه به برخي مسائل امنيتي، گاه با طرح برخي بحثهاي غيرضروري و بزرگنمايي مسائل قومي و مذهبي، بر طبل واگرايي در کشور ميکوبند. دوره اصلاحات نمونهاي کامل از سوءاستفاده اصلاحطلبان و دولت اصلاحات از اقليتهاي قومي و مذهبي بود. دورهاي که اصلاحطلبان براي رسيدن به اهداف سياسي خود، مسائل قومي و مذهبي را بسيار طرح ميکردند تا بتوانند از پتانسيل اقوام و مذاهب در پيروزي خود در انتخابات و ... استفاده کنند. اين موضوع را البته ما در دولت يازدهم نيز شاهديم و برخي دولتمردان دولت تدبير و اميد که از قضا، از وابستگان به جناح اصلاحطلب نيز هستند، هر ازگاه مطالب و سخناني درباره قوميتها و مذاهب بر زبان جاري ميکنند که برخلاف منافع ملي است. سخنان چندي پيش يونسي، وزير سابق اطلاعات در دوران اصلاحات و دستيار ارشد آقاي روحاني در امور اقوام و اديان در همين راستا ارزيابي ميشود. آنجا که از وجود برخي نگرانيها درباره تبعيض در شرق کشور نام ميبرد و يا اينکه ميگويد: «بلوچهاي منطقه در برخي مواقع احساس ميکنند بين آنها و ساير اقوام تبعيض شده است که اين احساس تبعيض، بخشي القائي و بخشي نيز حقيقي است...» درباره اين سخنان آقاي يونسي ذکر چند نکته حائز اهميت است؛
۱ ـ گفتن اينکه نگرانيهايي درباره تبعيض در شرق کشور وجود دارد و... آن هم از سوي يک مسئول دولتي، قطعاً اين ظن و گمان را در مردم اين مناطق ايجاد ميکند که در حق آنها از سوي نظام اجحاف شده و تبعيض روا داشته ميشود، که اين خود عامل مهمي در واگرايي ملي و ميهني است.
۲ـ اينکه ايشان ادعا ميکند بخشي از احساس تبعيضها در بين بلوچها حقيقي است نيز به دور از واقعيت است چرا که نگاهي به حضور فعال مردم بلوچ منطقه در مناصب دولتي، نمايندگي مجلس و شوراهاي شهر و روستا، شهرداريها و... به خوبي مؤيد اين مسئله است که مردم بلوچ نيز چون ساير اقوام ايراني نقش فعالي در تصميمگيريهاي منطقهاي و کشوري دارند. موضوعي که اکثريت شيعه در بحرين فاقد آن است و اقليت قابلتوجه شيعيان در عربستان، قطر و... نيز از آن برخوردار نيستند. همچنين ايشان اگر از نزديک به اين استان و بهويژه به شهر زاهدان سفر کنند ميبينند که اين شهر با وجود جمعيتي برابر بين شيعه و سني، اما در تعداد مساجد و حوزههاي علميه نابرابري وجود دارد، اما بر عکس ادعاي ايشان يعني مراکز مذهبي اهل سنت، دهها برابر مراکز مذهبي شيعيان اين شهر است. از سويي مردم بلوچ منطقه آزادانه مراسم مذهبي خود را به جا آورده و حتي در مدارس دولتي، به جاي تدريس کتاب رسمي تعليمات ديني، کتاب ديني خود را آن هم با معلمان اهلسنت ميگذرانند و حتي طبق فقه مذهبي خود (حنفي) طلاق و ازدواج و ... را انجام ميدهند. آزادياي که کمتر شيعهاي در کشورهاي منطقه از آن برخوردار است.
۳ـ با توجه به تجربهاي که از اصلاحطلبان در طرح مباحث قوميتها و مذاهب در دوره اصلاحات داريم، معتقديم که طرح اين مسائل، جز استفاده ابزاري از سوي ايشان، براي رسيدن به اهداف جناحي و حزبي نيست و متأسفانه بايد بگوييم که طرح اين مسائل واگرايانه، فقط براي کسب پيروزي در انتخابات مجلس و انتخابات بعدي است، تا به اين وسيله بتوانند نامزدهاي خود را با آراي اقليتها به مجلس بفرستند. اين نگاه، بدترين نوع نگاهي است که ميتواند امنيت ملي را هدف قرار دهد. دغدغه و نگراني چندي پيش آيتالله مکارم شيرازي در ديدار معاون رئيس جمهور و بسياري ديگر از دلسوزان انقلاب نيز به همين مسئله برميگردد. از همينروست که ميگوييم نبايد برخي در کسوت مسئول دولتي، سخناني بر زبانها آورند که منافع ملي و نظام را قرباني منافع جناحي کنند، چرا که در جمهوري اسلامي، تمام اقوام و مذاهب از حقوق مادي و معنوي در همه زمينهها برخوردارند و اين سخنان، بيش از آنکه براي دفاع از قوم يا مذهب خاص باشد، نوعي کاسبکاري جناحي محسوب ميشود.