
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / روند تغيير مديران دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي که با روي کارآمدن دولت اعتدال آغاز گرديده بود، پس از آنکه آقاي دکتر رضا فرجي دانا، به عنوان چهره اي معتدل، موفق به کسب رأي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي شد، رنگ و بوي جديدي به خود گرفته است. در اين ميان از همان ابتدا، حتي از زماني که آقاي دکتر جعفر توفيقي سرپرستي وزارت علوم را بر عهده داشتند، بحث تغيير و برکناري رئيس دانشگاه تهران هر از گاهي از سوي برخي رسانهها شنيده ميشد که معمولا با تکذيب رئيس دانشگاه و مسئولين وزارت علوم همراه بود. تا اينکه چند روز پيش طي حکمي از سوي وزير علوم، دکتر فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران عزل شد و آقاي دکتر محمد حسين اميد به عنوان سرپرست دانشگاه تهران منصوب شدند.
از آن روز به بعد، گمانه زني ها در خصوص رئيس دانشگاه تهران بالا گرفته و از گزينه هاي متعددي در اين زمينه نام برده اند. تا اينکه خانم دکتر الهه کولايي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و پژوهشگر مسائل آسياي مرکزي و قفقاز، در مصاحبه با ايلنا، از پيشنهاد رياست دانشگاه تهران به خود خبر داد و گفت: "در اين زمينه صحبتهايي مطرح شده و اين مسئله هم در دانشگاه تهران و هم در وزارت علوم در حال پيگيري است. ... رياستم بر دانشگاه تهران به تصميم مسئولان، به ويژه دکتر اميد بستگي دارد. با توجه به اينکه در سالهاي گذشته تلاش هاي زيادي در حوزه علمي و پژوهشي داشتهام تمايل و علاقه زيادي از سوي دانشجويان و اساتيد مختلف براي اين مسئله وجود دارد".
اما سؤال اساسي اين است که الهه کولايي کيست و چرا وي به عنوان رئيس دانشگاه تهران و نماينده جامعه دانشگاهي کشور پيشنهاد شده است؟
"الهه کولايي" استاد تمام دانشکده علوم سياسي دانشگاه تهران و از فعالان سياسي اصلاحطلب ميباشد که سابقه عضويت در شوراي مرکزي حزب منحله مشارکت و شوراي هماهنگي مجمع زنان اصلاح طلب را در کارنامه خود دارد. وي همچنين يکي از متحصنين مجلس ششم شوراي اسلامي به حساب ميآيد که با هدف فشار بر روند انتخابات مجلس هفتم توسط جريان راديکال تمامت خواه طرحريزي شده بود.
مواضع پرمناقشه حزب مشارکت در فتنه 88 کافي بود تا اعضاي شوراي مرکزي آن متهم به اقدام عليه نظام اسلامي گردند و اين اتهام آنگاه تشديد شد که اين افراد هيچ اقدامي براي برائت از عملکرد حزب خود انجام ندادند. ضمن آنکه الگوبرداري فتنهگران از کودتاهاي رنگين کشورهايي چون اوکراين، گرجستان، قرقيزستان و ... اتهامات و ابهاماتي را نيز براي خانم کولايي به همراه داشته است، چرا که مطالعات وسيع وي در اين زمينه و انتشار کتابي با عنوان «افسانههاي انقلابهاي رنگي» اين گمانه بدبينانه را تقويت ميکند که وي به عنوان چهرهاي تئوريک در طرحريزي پنهان فتنه 88 نقش آفرين بوده است! ضمن آنکه وي در ستاد انتخاباتي موسوي در انتخابات دهم رياست جمهوري فعال بوده است! متاسفانه سکوت خانم کولايي و عدم برائت از فتنهگران نیز بر اين ابهامات افزوده است!
حال پيشنهاد دادن خانم کولايي براي رياست دانشگاه تهران، با سوابقي اينچنيني و با توجه به نزديکي وي به فتنهگران، حکايت از آن دارد که شاخصههاي سياسي و جناحي بر شاخصههاي مديريتي و شايستهسالاري غلبه داشته است! اين گزينش همچنين نگرانيهايي را براي نيروهاي دلسوز انقلاب فراهم آورده است، چرا که حضور کولایی با توجه به سوابق سياسي و علمي وي ميتواند به معناي فعال شدن مجدد چهرههاي کاملا سياسي و راديکال اصلاح طلب و فتنهگر در دانشگاه مادر باشد.
نکته جالب آنکه در حکم انتصاب آقاي اميد به سرپرستي دانشگاه تهران در خصوص تشکيل شورايي از منتخبين دانشگاه براي پيشنهاد افراد شايسته جهت تصدي رياست دانشگاه تهران اينگونه آمده است: "... بايسته است نسبت به تشکيل شورايي از منتخبين دانشگاه به منظور ايجاد مشارکت حداکثري دانشگاهيان در پيشنهاد افراد شايسته به وزارت جهت تصدي رياست دانشگاه اهتمام ورزيد." بنظر ميرسد آنچه در اين متن آمده مکانيزم مناسبتري براي انتخاب رئيس دانشگاه باشد و بهتر است انتخاب رئيس دانشگاه تهران به عنوان نماد جامعه دانشگاهي کشور به شورايي از منتخبين، آنهم منتخبيني از همه طيف ��اي فعال در دانشگاه و نه يک جريان خاص، واگذار شود.