
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ با آغاز به کار دولت يازدهم و در دست گرفتن پرچم اعتدال، تلاش براي تشکيل دو قطبي اعتدالي - افراطي در دستور کار کساني قرار گرفته که در پس دولت اعتدال پنهان گشتهاند. ضعف تئوريک دولت اعتدال، و فقدان مباني مشخص براي تعريف آنچه "گفتمان اعتدال" مينامند، موجب شده تا برخي مدعياني که در طول سالهاي گذشته از صحنه سياسي کشور بدست ملت و در انتخابات مختلف طرد شده بودند، به اردوگاه اعتداليون نفوذ کرده و خود را اعتدالي بنماند.
کافي است مروري بر سوابق اين افراطيون "اعتدال نما" بيندازيم تا مشخص شود کساني امروز پرچم مبارزه با افراط را در دست گرفتهاند که خود کارنامه سياهي از افراطيگري را يدک ميکشند! اغلب اين افراد از فتنه گراني هستند که در حوادث 88 نقش آفرين بودند و در سوابق بيشتر آنها اقدامات ساختارشکنانه در مجلس ششم و دوران اصلاحات به چشم ميخورد. اين افراد امروزه همه خود را پرچمدار اعتدال و مبارزه با افراطيون دانسته و به ظاهر و در اقدامي فرصت طلبانه در صف حاميان آقاي روحاني قرار ��رفتهاند!جالب آنکه برخي سايتها و خبرگزاري راديکال و افراطي از جمله خبرگزاري کار ايران (ايلنا) پيشگام مصاحبه و انتشار مطلب اين افراطيون شدهاند و هر روز اظهار نظر جديدي از اين افراد را براي القاء و تاثيرگذاري بر افکار عمومي نشر ميدهند! مصاحبه ها و اظهاراتي که جز بداخلاقي سياسي و آلوده کردن فضاي سياسي دستاوري براي مخاطبين ندارد!
به عنوان نمونه "علي شکوري راد" نماينده افراطي مجلس ششم و عضو فعال حزب منحله مشارکت در گفتوگو با خبرنگار ايلنا (10/12/92)، در تبيين مفهوم تندروي در فضاي سياسي کشور اظهار داشته است: «انتخابات اخير رياست جمهوري نشان داد که مردم از تندروي خسته شدهاند و به کسي راي دادند که او را نماد اعتدال و ميانه روي ميدانستند.»وي که پرونده سنگيني در فتنه 88 داشته و تنها با برخي وابستگيها و خويشاونديها و واسطهها از محبوس شدن و دستگيري گريخته است، در ادامه مدعي ميشود: «راي مردم مشخص کرده است که چه کساني تندرو هستند و چه کساني معتدل و ميانه رو... شاخص اعتدال در وضعيت فعلي بر اساس راي مردم، دولتي است که اکنون بر سر کار است. اگر کسي از اين دولت حمايت کند و متناسب با آن مطالبات مردم را دنبال کند معتدل است و اگر کسي در مقابل اين دولت بايستد و در مسير آن سنگ اندازي کند؛ تندرو و افراطي است. البته انتقاد سازنده نيز ميتواند نوعي حمايت تلقي شود.»نکته طنز و فکاهي اظهارات وي که حکايت از بيسوادياش دارد آن است که وي به جاي معرفي شاخصهاي براي اعتدال، مدعي است که راي ملت نشان دهنده جريان اعتدال است! اگر اينچنين است بايد دولت نهم ودهم را نيز که با راي قاطع مردم به قدرت رسيده بود، نماد اعتدال دانست و معلوم نيست که چرا اين افراطيون در طول آن هشت سال اين همه مخالفت و سنگ اندازي و تخريب کردند!افراطي ديگري که امروز جامعه اعتدال برتن کرده و در خط مقدم مباررزه با افراط قرار گفته است، مرتضي مبلغ معاون سياسي وزيرکشور دولت اصلاحات است. وي در گفتگو با ايلنا (11/12/92) تاکيد کرد: «افراطيون درصدد تبديل فرصتهاي ارزشمند به تهديد هستند. طبيعي است که روشهاي افراطي حدو مرزي نميشناسد و حتي حريم خويشتن را نيز در مينوردد. در حاليکه عقلاي مجلس چنين حرکاتي را برنميتابند»
وي همچنين از جايگاه ريش سفيدي افراطيون را چنين نصيحت ميکند: «راه درست و منطقي آن است که در رفتارهاي نامعقول خود تجديدنظر نموده و با بازسازي بينشها و روشهاي خود و اعتراف به خطاهاي بزرگي که در گذشته مرتکب شدهاند، سعي در جبران آنها نمايند.»حکما گفتهاند که نصيحت کننده اول خود بايد عامل باشد! آقاي مبلغ هم خوب است که ابتدا کارنامه دو دهه اخير خود و دستانشان را که مالامال از افراطگرايي و ساختارشکني است مرور نمايند و به اشتباهات راهبردي و خيانتهاي خود در فتنه 88 اعتراف نمايند، تا آنگاه انتظار داشته باشند که سخنانشان بر افراطيون جناح مقابل اثر گذارد!نمونه ديگري که اظهاراتش براي آنهايي که تحولات سياسي دو دهه اخير را دنبال ميکنند واقعا خندهدار است، مواضع آقاي "احمد شيزاد" است که سالها سردمدار افراطيون مجلس ششم بوده و گوي سبقت را از بسياري چون مزروعي و حقيقت جو و ... ربوده بود! در کنار مواضع عجيب و غريب وي در مورد پرونده هستهاي در مجلس ششم که حتي با واکنش تند رئيس مجلس آن زمان همراه بود، مواضع وي در فتنه 88 و متهم کردن نظام به دخالت در قتل شهيد هستهاي دکتر مسعود علي محمدي در گيرودار فتنه 88 نيز نمونههاي ديگري از مواضع راديکال و اقدامات ساختارشکنانه وي در طول اين سالها بوده است. حال وي وارد ميدان مبارزه با افراطيگري و دفاع از اعتدال شده است! به واقع بايد گفت «بيچاره گفتمان اعتدال که چنين افرادي قباي دفاع از آن را بر تن کردهاند»!وي نيز در تکميل پازل گردانندگان خبرگزاري ايلنا وارد عمل شده و در گفتگو با خبرنگار آن خبرگزاري ميگويد: «جريان منشعب از اصولگرايان که امروز به نام تندورها ناميده ميشوند بايد نامي براي خود انتخاب کند و هويت بيابند. اگر نه در قالب حزبي ولي لااقل شناخته شده باشند. امروز آن جريان به شدت دچار سردرگمي وخود گم کردگي است و شايسته است آنها را تندرو بناميم. اگر از اين عنوان ناراحت ميشوند خب بشوند. مگر اينکه شناسنامهاي بيابند»
آخرين اظهار نظر قابل توجه نيز به آقاي منتجب نيا، قائم مقام حزب اعتمادملي تعلق دارد که به خبرنگار ايلنا (12/12/92) گفته است: «من معتقدم که دولت آقاي روحاني نبايد در برابر افراطيون کوتاه بيايد و هرچه که در مقابل اين افراد تعلل و تسامح بيشتري از خود نشان دهد بيشتر ضربه خواهد خورد؛ چرا که تجربه نشان داده است که هرگاه دولت درمقابل افراطيون کوتاه آمده اين افراد جسورتر شدهاند.»آقاي منتجب نيا بهتر است قبل از آنکه براي آقاي روحاني خط و مشي مشخص کند، نسبت به عملکرد دبيرکل حزبي که وي جانشين آن است پاسخگو باشد! واقعا معلوم نيست حزب اعتماد ملي بعد از افتضاح سياسي که شيخ ساده لوح فتنهگر از خود به جاي گذاشته و تمام سوابق سياسي خود و دوستانش از جمله آقاي منتجب نيا را به باد داده است، چگونه جرات يافته که فعاليت سياسي خود را از سرگيرد و ايشان چطور همچنان در برابر ملت حاضر است که به عنوان قائم مقام اين حزب و جانشين مهدی کروبي مصاحبه انجام دهد و از برخورد با افراطيون سخن بگويد؟! واقعا اگر نظام به همین توصیه وی که گفته است: " تجربه نشان داده است که هرگاه دولت در مقابل افراطيون کوتاه آمده اين افراد جسورتر شدهاند" عمل میکرد، امروز شاهد چنین اظهار نظراتی نبودیم!
اينها تنها نمونههايي از اظهارات اينچنيني بود که در طول روزها و هفتههاي گذشته توسط رسانههاي فرصت طلب و تندور اصلاح طلبان توليد و نشر يافته است. با قطعيت ميتوان گفت که تداوم اين روند جز ايجاد کدورت و اختلاف و تندوريي و بازتوليد و نشر اين ادبيات افراطي جز تهمت زدن و تحريک جريانهاي رقيب حاصلي نخواهد داشت و به کم رنگ شدن و انفعال و به حاشيه رانده شدن گفتمان اعتدال خواهد انجاميد. بنظر ميرسد دولت اعتدال و مدافعان واقعي گفتمان اعتدال هر چه زودتر بايد وارد ميدان شده و ضمن کنترل اين افراطيون نفوذ کرده در اردوگاه اعتدال، مباني و مولفهها و شاخصههاي گفتمان اعتدال را نيز تعريف کرده و مرزهاي آن را از جريانهاي تندرو مشخص نمايند. تاخير در اين زمينه جز نفوذ بيشتر بيگانگان و استحاله اين گفتمان ثمري نخواهد داشت و به افول و انحطاط زودهنگام آن خواهد انجاميد!
RTL