امام خامنهای تنها فردی بودند که بیشترین دغدغه فرهنگی را داشته تا جائیکه مساله فرهنگ با کلیات آن را به عنوان مساله اول کشور مطرح نمودهاند.
پایگاه بصیرت،گروه فرهنگی/با گذشت بیش از سی سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با توجه به پیشرفتهایی که طی این سالها و در عرصههای مختلف باعث استقلال و عزت کشور شده است، با در نظر گرفتن همه اقدامات صورت گرفته در جهت رشد و توسعه فرهنگ این نظام و انقلاب، باید اعتراف کرد نه مسئولان دولتی و نه نخبگان، فعالان و گروههای مستقل فرهنگی آنطور که میبایست در ساحت فرهنگ حق این نظام و انقلاب اسلامی را ادا نکردهاند.
در این میان به صراحت میتوان گفت حضرت امام خامنهای(مد ظله العالی) بابرخورداری از بینش و افق دید وسیع خود تنها فردی بودند که بیشترین دغدغه را در این عرصه داشته و به کرٌات و در طی سخنرانیهای مختلف در بین آحاد مختلف مردم و مسئولین به اهمیت این موضوع اشاره داشتهاند تا جائیکه ایشان مساله فرهنگ با کلیات آن را به عنوان مساله اول کشور مطرح نمودهاند. کتاب «��غدغههای فرهنگی» با همین رویکرد و با هدف بررسی و تبیین آرای امام خامنهای در ساحت فرهنگ و با محوریت یکی از بیانات معظمله در سال 1373 و نیز استخراج کلیه کلمات کلیدی استفاده شده توسط ایشان و تحقیقات محتوایی پیرامون بعضی از این واژهها و حتی بررسی آثار پراکنده مربوط به دوران قبل از رهبری ایشان گردآوری و نگارش شده است.
شیوه ارائه مطالب در این کتاب به صورت «شرح مزجی» میباشد. مزجی در لغت به معنای ترکیب و آمیختگی است. در این شیوه نوشتاری، متن و شرح متن با هم آمیخته شده و متن جدیدی را بوجود میآورند. لازم به ذکر است برای شرح این کتاب، از بیانات خود ایشان استفاده شده است.از ویژگیهای بارز این کتاب وجود نمایه در حاشیه آن است. از آنجا که ممکن است مخاطب در هنگام مطالعه یک فصل به علت غرق شدن در محتوا سیر بحث را فراموش کند؛ نمایهها در حاشیه متن به او کمک میکند که با نگاهی سریع به آن، سیر فصل را دوباره بازیابد که تعدادی از این نمایهها در آتیه خواهد آمد.
سیر منطقی کتاب:
در این کتاب ابتدا به طرح دغدغه پرداخته میشود. پس از آن تاریخچه فرهنگی ایران بعد از ورود اسلام تا زمان پیروزی انقلاب شرح داده میشود.بررسی ریشههای جریانهای روشنفکری پس از انقلاب شامل جریان روشنفکری بیمار، جریان روشنفکری مذهبی و امتداد جریان روشنفکری بیمار بخش بعدی این کتاب را به خود اختصاص داده است.در نهایت بررسی تهدیدات، توقعات و نتیجه گیری بخشهای انتهایی این کتاب را تشکیل میدهند.
نگاهی اجمالی به نمایهها:
فصل اول؛ طرح دغدغه:
- در میدان سیاست، وضع ما بسیار خوب است. ما در موضع فعالیم و دشمن در موضع انفعال است.
- در باب اقتصاد با اینکه غم طبقات ضعیف جامعه را در دل دارم، اما نسبت به آینده امیدوارم.
- در عرصه فرهنگ بنده به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم.
- دغدغه فرهنگی شبیه دغدغه در میدان جنگ است و به معنای رها کردن سنگر و عقب نشینی و ناامید شذن نیست.
- فرهنگ جامعه، برمبنای تفکر و روحیه انقلاب، تحول لازم را پیدا نکرده است.
- باید مساله فرهنگ را با کلیتش، مساله اول این کشور به حساب آورد.
فصل دوم؛ منشاء انقلاب اسلامی:
- انقلاب ایران یک انقلاب هویتاً اسلامی بود. انقلابی بود که با انگیزههای اسلامی و با خط مشی اسلامی و با رهبری اسلامی و با شعارهای اسلامی و بالاخره حتی با تاکتیکهای اسلامی پیش رفت.
- منشاء انقلاب اسلامی در تدین و ایمان است. ایمان مذهبی و اسلامی.
- ایمان و تعبد منبع لایزالی است که انقلاب اسلامی از آن تغذیه کرده و خوشبختانه از خیلی از آسیبها دور مانده است.
فصل سوم؛ فرهنگ و هنر ایران و انقلاب:
- اسلام از اول در یک قالب صددرصد هنری ارائه شدهاست.
- همه صاحبنظران ادبیات و هنر، در مقابل اوج هنری قرآن اظهار عجز کردهاند.
- در دوران پهلوی میخواستند تمدن بدوی قبل از اسلام را جایگزین تمدن هزاروسیصد ساله اسلامی کنند.
- باید در فضای اوایل انقلاب، معارف و فرهنگ اسلامی را به صورت ترجمه معنوی و نه زبانی ارائه میکردیم.آنچنان که یک انسان متنفس در این فضا، بتواند آنرا تنفس و استنشاق کند. آنوقت هنرمند، هنرش از اسلام میجوشید.
- لزوم گسترش کمی فرهنگ مانند گسترش کتاب و کتابخوانی در جامعه،افزایش مدارس، مراکز تحقیقاتی و ...
- لزوم گسترش کیفی فرهنگ یعنی تولید فرهنگ، منفجر کردن سرچشمه فرهنگ در دلها و روحها و استعدادها؛یعنی تربیت شاعر، نویسنده و هنرمند و تربیت کسانی که بتوانند تولید هنری کنند.
فصل چهارم؛ جریان روشنفکری بیمار:
- روشنفکری ایران با دو خصوصیت بی اعتنایی به ایرانیگری و بی اعتنایی به اسلام متولد شد.
- برخی روشنفکران بهجای مبارزه با استبداد، به مبارزه با دین و اعتقادات مردم میپرداختند.
- علت انحراف مشروطه بیشتر بهخاطر روشنفکران وابسته به انگلیس بود.
- مرحوم آلاحمد و شریعتی مظهر توبه روشنفکری هستند.
فصل پنجم؛ جریان روشنفکری و انقلاب:
- دو جبهه از انقلاب اسلامی جوشیدند: جبهه خودی روشنفکری و جبهه خودی هنر.
- روشنفکران در لحظات ولادت جمهوری اسلامی هم سعی کردند مردم را عقب بنشانند.
- دلیل عدم انجذاب روشنفکران به انقلاب اسلامی نقض در فاعل نبود بلکه نوعی حالت خاص در قابل بود.
- روشنفکری که مسئولیتهای فردی اسلام را قبول نکند نمیتواند این نظام اسلامی را همراهی کند.
- جنگ تحمیلی، فضایی را که روشنفکری برای رشد و شکوفایی خودش لازم داشت، در همان جهتِ درست تشدید کرد.
فصل ششم؛ تهدیدات درونی:
- عوامل درونی یعنی مواردی که در درون خود ما انقلابیون و ما مومنین است.
- یکی از عوامل سایش در جبهه خودی، عدم توجه مسئولین به گزینش و شناسایی استعدادها بود.
- علت دیگر خودباختگی عناصر جبهه خودی در مقابل شخصیتهای جبهه دشمن بود.
- عامل دیگر، تردید در پایبندی نظام به حرفها و آرمانهایش بود.
- عامل دیگر، ورود عناصر جبهه خودی به دعواهای خطی و حزبی بود.
- عامل دیگر، دنیا و جلوههای فریبنده آن بود.
فصل هفتم؛ تهدیدات و تهاجمات بیرونی:
- در تعبیر اول از تهاجم فرهنگی دشمن بعد از ابزارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی به ابزارهای فرهنگی پناه آورده است.
- در تعبیر دوم، دشمن فرهنگ انقلابی حاکم بر ذهنیت جامعه را مورد هجوم قرار داده است.
- تهاجم فرهنگی، مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد.
- در مقابل تهاجم دشمن باید موضع هجومی داشت و نه دفاعی.
فصل هشتم؛ توقع انقلاب از جبهه فرهنگی:
- هنر ایرانی از اول تا آخر، اسلامی است. نباید به سمت ارزشهای بیگانه با اسلام بروی��.
- توقع انقلاب از هنر این است که از زیبایی دوران دفاع مقدس و انقلاب، بیتفاوت نگذرد.
- هنر انقلابی این است که از تاریخ پررنج و محنت ملت ایران، بی تفاوت نگذرد.
فصل نهم؛ نتیجه گیری:
- بایستی خودمان را برای خدمت در هر جا و به هرگونه آماده کنیم.
- در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتهاید، همان جا را مرکز دنیا قرار دهید.
- میتوان با کار هنری به جایی رسید که با افلاکیان در مجاهدت بود.
- بار خدا زمین نمیماند، خوش به حال کسی که توفیق پیدا کند این بار را او بکشد.
این کتاب را مرکز ص��با گردآوری و تنظیم نمودهاست و تا کنون بیش از 15 بار تجدید چاپ شده است.