گفته می شود که بر اثر خشونت های گروه طالبان پاکستان بیش از 10هزارنفر طی یک دهه اخیر جان خود را از دست داده اند و آمار مذکور در این اواخر افزایش یافته و این مسئله باعث خشم برخی گروههای سیاسی داخل حکومت شده است.
برخی از گروه های سیاسی از جمله "بیلاوال زرداری" پسر"بی نظیر بوتو" اعلام کرده بودند که دولت باید از موضع قدرت با طالبان مذاکره کند و در صورتی که این گروه حاضر به گفت و گو نشود، دولت باید علیه آن دست به اقدام نظامی بزند.
موضع مقامات اسلام آباد نیز همین بوده و این مسئله نهایتا" باعث شده است که گروه طالبان حاضر به گفت و گو و مذاکره با حکومت شود.
نواز شریف نخست وزیر پاکستان، اخیرا کمیته چهارگانه ای برای مذاکره و گفت و گوهای صلح با طالبان با نظارت شخصی خودش تشکیل داد.
عرفان صدیقی از معاونان نوازشریف، محمد عامر از اعضای سابق سازمان استخباراتی کشور، رحیم الله یوسفزی روزنامه نگار و رستم شاه مهمند سفیر سابق پاکستان در افغانستان، ۴ نفرعضو این کمیته هستند که تحت نظر وزارت کشور پاکستان فعالیت میکنند.
شریف طی سخنرانی در پارلمان گفت، دولت او میخواهد تا پیش از انجام یک عملیات بزرگ نظامی علیه ستیزه جویان، بار دیگر شانس مذاکرات را بیازماید و به رغم اینکه طالبان به افراد بیگناه و بی دفاع و نیروهای امنیتی این کشور حمله می کنند، دولت به خاطر مردم، بار دیگر آمادگی خود را برای مذاکره با این گروه اعلام میکند تا جنگ و خشونت در پاکستان متوقف شود.
نخست وزیر پاکستان تصریح کرد کسانی که به مردم حمله می کنند و آنها را می کشند تروریست هستند و از اسلام پیروی نمیکنند، زیرا اسلام دین صلح، دوستی و برادری است.
یکی از محورهای اصلی سخنان نواز شریف، اقدامات اخیر طالبان در حملات به نیروهای امنیتی پاکستان بود. نواز شریف در سخنانش به شدت به طالبان تاخت و گفت دولتش هرگز کشته شدن افراد بیگناه را تحمل نخواهد کرد اما سخنان پایانی او درباره طالبان، همه را بهت زده کرد زیرا نوازشریف از این سخن گفت که همچنان در مسیر روند صلح با طالبان حرکت خواهد کرد. نوازشریف درحالی از تشکیل کمیته ویژه چهارنفره برای گفتگو با طالبان سخن گفت که دهها هزار نفر از پاکستانیهای قبیلهنشین مرزی، از خانه و کاشانه خود گریخته اند زیرا فکر می کنند ارتش پاکستان می خواهد عملیات گسترده دیگری علیه طالبان انجام بدهد. وی قبلا درباره عملیات بزرگ پاکستان علیه این گروه سخن گفته بود.
در عملیات بزرگ گذشته ارتش علیه طالبان، حدود چهار میلیون نفر از خانه های شان گریختند. چندی قبل یکی از مقامات ایالت پنجاب فاش کرد دولت پاکستان می خواهد یکصدو چهل و هفت پناهگاه امن طالبان را در مناطق مرزی با افغانستان هدف حملات هوایی قرار بدهد. به همین علت، مردم به شدت نگران شدند و فرار از منطقه را شروع کردند.
نوازشریف گفت موضع دولت پاکستان همانند گذشته ضعیف نیست و دولت موضع قاطعی در این خصوص اتخاذ کرده است و به عملیات خود علیه طالبان در مناطق مدنظر ادامه می دهد لذا با تعیین کمیته مذاکرهکننده با طالبان این اقدامات متوقف نخواهد شد.
این در حالی است که مقامات پاکستان قبلا اعلام کرده بودند، آمریکا روند مذاکرات صلح با طالبان را از مسیر اصلی خود خارج کرده زیرا سازمان سیا در حملات پهپادهای نظامی خود یکی از سران طالبان را در مناطق قبیله نشین مرز پاکستان و افغانستان کشته است.
شاهد اللهشاهد سخنگوی طالبان پاکستان نیز از آمادگی این گروه برای مذاکره با دولت اسلام آباد خبر داد و اعلام کرد طالبان برای مذاکره صلح با دولت پاکستان آماده است ولی نواز شریف نخست وزیر این کشور هم باید حسن نیت خود را نشان دهد.
در این راستا کشته شدن عبدالله ذاکری، مشاور و از نزدیکان ملاعمر رهبر طالبان و از ملاهای پرنفوذ در بین گروه طالبان بر روند این مذاکرات تاثیر منفی خواهد داشت. وی از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون علیه حکومت افغانستان و نیروهای بین المللی مستقر در افغانستان می جنگید و طی سالهای اخیر در کویته ایالت بلوچستان پاکستان زندگی میکرد.
گمانه زنی بیشتر بر این است که آن تعداد از سردسته های گروه طالبان که از خواست های سازمان استخباراتی پاکستان سرپیچی میکنند، توسط استخبارات پاکستان یا به زندان فرستاده می شوند و یا ترور میشوند و در ضمن فشارهای داخلی و خارجی بر دولت شریف برای اتخاذ تصمیم علیه فعالیت ستیزه جویان همچنان افزایش یافته است.
در تازه ترین مورد خواست بلاول بوتو زرداری، فرزند بینظیر بوتو، نخست وزیر پیشین پاکستان و رئیس حزب مردم این کشور، از دولت پاکستان توسل به اقدام نظامی علیه طالبان است.
بوتو که پس از ترور مادرش به همراه آصف علی زرداری (پدرش) ریاست حزب مردم را در دست دارد، گفته است که سیاستمداران پاکستانی باید در برابر تهدیدی که گروههای مسلح مانند طالبان متوجه پاکستان میکنند "از خواب بیدار شوند» و دولت پاکستان که گزینه متوقف کردن خشونت از طریق مذاکره با طالبان را دنبال کرده راه به جایی نبرده و اینک، اقدام نظامی ضرورت یافته است ، گفت وگو همیشه یک گزینه است اما باید از موضع قدرت گفتوگو کرد.
در اوایل ماه سپتامبر سال گذشته میلادی احزاب اصلی پاکستان در اسلام آباد، پایتخت، بر اولویت داشتن مذاکره با ستیزهجویان، به اجماع رسیدند و نوازشریف به دنبال پیروزی حزب مسلم لیگ در انتخابات پارلمانی پاکستان نیز گفته بود که در نظر دارد با ستیزه جویان طالبان مذاکره کند.
اما به دنبال این تحول، سخنگوی طالبان، اعلام کرد که خروج نیروهای نظامی از مناطق قبیلهای و آزادی زندانیان طالبان، پیش شرط طالبان برای شروع مذاکرات است. شاهدالله شاهد گفته این شروط را برای ایجاد جو اعتماد بین دو طرف عنوان کرده و توضیح نداد که اقدام آنها در صورت برآورده نشدن احتمالی این شروط چه خواهد بود.
ارتش پاکستان هم گفته است علی رغم حمایت کلی از مذاکرات با طالبان، با هرگونه پیششرط از سوی طالبان مخالف بوده و "تسلیم تروریستها” نخواهند شد.
از آن زمان تاکنون تحول خاصی در پیشبرد مذاکرات صورت نگرفته است و طالبان در چند مورد، اهداف دولتی و نظامی را هدف قرار داده و تعدادی از سربازان ارتش را کشته و در مواردی دست به ترور هدفمند افراد زده اند، از جمله ترور چودوری اسلم خان، رئیس اداره عملیات ضدتروریسم کراچی، که به مبارزه با ستیزه جویان طالبان شهرت داشت.
از سوی دیگر طالبان، دولت را متهم می کند که در انجام مذاکرات صادق نیست و از جمله به ماجرای کشته شدن حکیم الله محسود، و دیگر رهبران خود اشاره می کنند. و همچنان همزمان با این موضوع برخی از منتقدین، دولت را به بیتصمیمی در قبال خشونت ها در کشور متهم میکنند.
احمد رشید، نویسنده و روزنامه نگار پاکستانی در نوشتاری می گوید که نواز شریف ظاهرا کنترل اوضاع را از دست داده و بسیاری از مردم پاکستان از آن بیم دارند که نخست وزیر کشورشان بکلی از تلاش برای رفع بحران جاری دست برداشته باشد چنانجه بین ارتش و دولت غیرنظامی هم مشکلات روزافزونی وجود دارد.
به نظر می رسد تحت این شرایط و با افزایش فشارها، دستکم آقای شریف در کوتاه مدت تلاش دارد تا با تشکیل چنین کمیتهای و تلاشهای تازه برای آغاز مذاکرات با ستیزه جویان، از بار این فشارهای انتقادی بکاهد. و همچنین اظهارات نوازشریف در این مقطع زمانی، با سفر هیات پاکستانی به آمریکا و از سرگیری مذاکرات استراتژیک بین دو کشور، بیارتباط نخواهد بود.
لازم به توضیح است در حالی که دولت پاکستان گفته بود خواهان مذاکره با طالبان است و قرار بود هیاتی به وزیرستان شمالی برود تا با حکیم الله محسود فرمانده طالبان پاکستان، درباره گفتوگوهای صلح بحث کند، اما وی یک روز قبل از این دیدار در جریان حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به وزیرستان شمالی به تاریخ 10 آبان 1392 همراه پنج نفر دیگر کشته شد. پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) ۵ میلیون دلار برای سر آقای محسود جایزه تعیین کرده بود.
مرگ محسود با واکنش های خشم آلودی روبهرو شد چنانچه چودری نثار علی خان وزیر کشور دولت پاکستان گفت که این حمله هوایی «نه فقط کشتن یک فرد، بلکه مرگ همه تلاش های صلح بود.»
همچنان پیش از این نواز شریف، نخست وزیر پاکستان از دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خواسته بود تا به حملات هواپیماهای بدون سرنشین پایان دهد. حملات این گونه هواپیماها باعث بروز تنش هایی در روابط دو کشور بوده و پاکستان مکرر گفته است که این حملات ناقض تمامیت ارضی کشور است لذا کشته شدن محسود بر انجام این گفتوگوها میتواند بالقوه تاثیر گذارد. در عین حال کشته شدن تعداد زیادی از رهبران طالبان پاکستان توسط هواپیماهای بدون سرنشین ممکن است بدین معنی باشد که جانشین احتمالی نهایتا شخصی کمتر شناخته شده باشد و هرگونه مذاکره ای با طالبان محدودتر و آسان تر شود.
حکیم الله محسود در سال ۲۰۰۹ جانشین بیت الله محسود شده بود وچندی پیش از آن ولیالرحمان، نفر دوم طالبان پاکستان نیز در اثر حمله هواپیماهای بدون سرنشین کشته شد.
بعد از کشته شدن رهبر جنبش طالبان پاکستانی ، حکیم الله محسود، ملا فضل الله به عنوان سرکردۀ این گروه انتخاب شد و ملا فضل الله، شخصیت طالبان پاکستانی، اکنون به پاکستان برگشته و به عنوان رهبر «تحریک طالبان پاکستانی» یا جنبش طالبان پاکستان فعالیت می کند، وی از سالها به این سو در شرق افغانستان ساکن بود.
« جنبش طالبان پاکستان »، که متشکل از گروه های مختلف است علیه حکومت پاکستان که آن را یکی از هم پیمانان ایالات متحده میداند می جنگد.
ملا فضل الله در اصل از درۀ سوات است، این منطقۀ قبایلی که در شمال غربی پاکستان قرار دارد از سال 2007 تا 2009 در تصرف ملا فضل الله بود و بعد از آن به افغانستان عقب نشینی کرد. وی اولین رئیس منتخب این گروه است که عضو قبیلۀ محسود نیست. به همین دلیل به نظر میرسد شاید روی کار آمدن او که همچنان مدت زیادی در افغانستان بوده است، باعث ضعف این جنبش شود.
تلویزیون پاکستان نیز خبر برگشت ملا فضل الله را به منطقۀ قبایلی، که به نام وزیرستان هم یاد میشود، پخش کرد، ولی یکی از سخنگویان این جنبش گفته است که او در وزیرستان نیست، و از یک جای دیگری، طالبان پاکستانی را رهبری میکند.
ریشههای طالبان
طالبان به معنای طلبهها (جمع: طلاب)، نام گروهی از شبه نظامیان مخالف دولت افغانستان است که دارای عقاید دگم مذهبی با گرایش وهابیاند، آنان در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی بودند کوچک که از تعدادی مجاهدین سابق متشکل و از کویته بلوچستان پاکستان وارد منطقه سپین بولدک استان قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» گذاشتند.
در میان رهبران طالبان عرب های وهابی از عربستان سعودی وجود داشت و حمایتهای مکرر پیدا و پنهان عربستان سعودی از طالبان ادامه داشت و آنها با شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت به زودی پیروان زیادی در افغانستان و پاکستان پیدا کردند.
در بدو امر مردم افغانستان به این گروه خوشبین بودند و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند لذا طالبان بهزودی مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی بود اشغال کردند و یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، استان قندهار چهارمین استان مهم افغانستان را تصرف کردند و به پیشرویهای خود ادامه دادند و تعدادی از استانها را بدون جنگ یا با اندک درگیریهایی یکی پس از دیگری اشغال کردند تا بالاخره کابل را هم به تصرف خود در آوردند.
بعد از عقب نشینی مجاهدین از کابل در مهرماه سال ۱۳۷۵ که حزب وحدت و جنبش ملی دوستم، از سوی نیروهای طالبان در محاصره بودند، دوره جدید در مقاومت مردم افغانستان آغاز شد که گروههای مخالف طالبان عمدتاً متشکل از نیروهای حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری ربانی و احمد شاه مسعود، حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری و جنبش ملی اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرشید دوستم در شمال سالنگ در شهر دوشی جبهه متحد اسلامی برای دفاع از افغانستان را تشکیل دادند. سالهای مبارزه این جبهه با تهاجم طالبان که شدیدا از سوی پاکستان و القاعده حمایت میشد به سال های مقاومت شهرت یافت و به پاس این مقاومت مردم افغانستان در مقابل طالبان و القاعده این موضوع در قانون اساسی افغانستان نیز درج شد.
طالبان ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود دکتر نجیب احمد زی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمد زی را کشتند و جنازه هایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند.
آنان به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام و نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.
طبق گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دوره حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم زدند که از آن میتوان به عنوان یک نسل کشی یاد کرد. قتل عام هزاران تن از مردم در چند روز در شهر مزار شریف در آگوست سال ۱۹۹۸ یکی از نمونههای این قتلعامها محسوب میشود.
دو مجسمه ایستاده بودا در شهر بامیان (به طول هر کدام ۳۰۰ متر) که بلندترین مجسمههای بودا در جهان محسوب میشد و سازمان علمی فرهنگی یونسکو آن را در فهرست ارزشمندترین آثار تاریخی جهان قرار داده بود و تنها اثر جهانی ثبت شده به عنوان میراث بشری افغانستان بود، در ماه مارس سال ۲۰۰۱ در کنار کشتار و سرکوب مردم تخریب شد.
رهبری و تشکیلات طالبان
حلقه رهبری طالبان را در آن زمان میتوان به سه قسمت تقسیم کرد، ۱- طلاب به زعامت ملا عمر که رهبری اصلی را به عهده دارد، ۲ - آنهائی که دیدی باز تر نسبت به قضایا دارند مانند ملا احسان الله، ۳ – میانهروها که کمترند و نقش عمدهای در قضایای بزرگ سیاسی نیز نداشتند .با این توضیح که تعدادی از آنان هیچ گاه دیده نشدند و با رسانه صحبت نکردند و تصویری از آنان مشاهده نشده است.
طالبان در مجموع از سوی سازمان استخباراتی پاکستان(ISI) رهبری میشوند، در حالیکه این موضوع مدام از سوی طالبان رد شده اما در عین حال پاکستان بزرگترین دوست طالبان بود زیرا پاکستان به خاطر خط دیورند و عدم توجه دولت های افغانستان به این موضوع حاضر به مشاهده امنیت و حاکمیت یک دولت مقتدر در افغانستان نیست.
طالبان پاکستان و بنلادن
بن لادن با ملیت عربستان سعودی یکی از ۵۷ فرزند پدر بود. وی سرمایه دار مخالف حکومت عربستان سعودی به بهانه کمک به طالبان یک سال بعد از استقرار نظام طالبان با هواپیمای شخصی خود وارد جلالآباد شد و مورد استقبال مقامات طالبان قرار گرفت.
در پی حملات تروریستی به برخی از قرارگاههای نیروهای آمریکایی در برخی از کشورها در آفریقا و آسیا، ایالات متحده طالبان را مسئول این حملات دانست. که در نهایت در پی حمله تروریستی یازده سپتامبر آمریکا در یک اقدام عاجل اسامه بن لادن رهبر القاعده را مسئول این حملات عنوان کرد و از گروه طالبان خواست تا وی را در اولین فرصت به آمریکا تحویل دهد، اما طالبان به هیچ وجه حاضر به تحویل اسامه بنلادن به آمریکا نشد لذا بهانه حمله به افغانستان در اختیار آمریکا قرار گرفت.
ایالات متحده ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد و طالبان با همکاری اعضای جبهه مخالف طالبان (مجاهدین سابق) شکست خوردند و حامد کرزی رئیس جمهور دولت موقت افغانستان شد و احساس میشد با اعلام پایان جنگ توسط آمریکا دیگر اثری از طالبان به وجود نیاید اما در سال ۲۰۰۶ طالبان مجددا اعلام موجودیت کرده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمتهای جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و ۲ سال بعد اقدام به پیشروی به سمت پایتخت کردند.
در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانجات اسلحه سازی و مهماتسازی ایجاد کنند. ضعف بازسازی و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان در کنار میلیونها افغان بیکار بازگشت کننده از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغانها گشت و گرایش به سمت این نیرو را مجدداً افزایش داد و دولت افغانستان این بار نیز پاکستان را به حمایت پی در پی از طالبان متهم کرد.
در نتیجه پاکستان با پشتیبانی طالبان توانسته جنگ را در افغانستان به درازا بکشاند و طالبان و پاکستان به نتایج مثبت گفت و گوها دلبستگی ندارند.
طالبان توانسته اند با پشتیبانی پاکستان یک بن بست راهبردی به میان آورند و این بن بست به علت عدم علاقه پاکستان در همکاری با ناتو همچنان پابرجا و نیرومند است.
گروه طالبان افغانستان و گروه تحریک طالبان پاکستانی با هم در ارتباط اند و شیوه عملکرد یکی بر دیگری تاثیر دارد لذا تغییر در خط مشی گروه طالبان پاکستانی، به عملکرد طالبان افغانستان هم تاثیر میگذارد.
گفتوگوهای آمریکا با طالبان، از آغاز نمادی از شکست بود نه نشانه پیروزی.
افغان ها مخالف افراط گرایی هستند و مردم توقع داشتند واشنگتن باید از آنان پشتیبانی می کرد و نباید به آنان خیانت می ورزید.
طالبان افغانستان از طالبان پاکستان حمایت می کنند و می توان گفت یکی اند و یا شاخه ای از طالبان تحت رهبری ملاعمر هستند و حتی گفته می شود ملاعمر، پس از کشته شدن حکیم الله محسود، ملا فضلالله را به حیث رهبر جدید تحریک طالبان پاکستان تعیین کرده است.
روابط تاریخی با طالبان افغانستان
پاکستان دارای روابط تاریخی با طالبان افغانستان است و اسلامآباد این گروه را به عنوان یک متحد مفید در افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی تلقی می کند، اما به نظر شاهدالله شاهد، سخنگوی طالبان، این موضوع پیوندی خطرناک بین دو گروه است و می تواند برای دولت پاکستان خطرناک تر باشد به ویژه زمانی که نیروهای بیگانه از افغانستان تا آخر سال 2014 خارج می شوند و می تواند فضای بیشتری را برای طالبان افغانستان و عملیات شان در داخل آن کشور میسر سازد که به نفع دشمنان اسلام آباد و طالبان پاکستان منجر خواهد شد. شاهد علاوه کرد طالبان افغانستان نیز برای ملا فضل الله فرمانده جدید طالبان پاکستان، پناهگاه امن در استان کنر در شرق افغانستان ارائه می کند.
ملافضل الله فرمانده طالبان در دره سوات در شمال غرب پاکستان بود، اما با راه اندازی یک تهاجم بزرگ در سال 2009 علیه آنها، به افغانستان رانده شد. اردوی پاکستان نیز بسیاری از حملات در منطقه قبایلی نیمه خود مختار پاکستان را علیه پناهگاه های اصلی طالبان به راه انداخت اما شورشیان انعطاف پذیری خود را ثابت کرده و به انجام حملات به طور منظم ادامه دادند که بسیاری از این حملات توسط ترکیبی از آدم ربایی، دزدی و سرقت بانک ها تامین مالی می شود.
در حالیکه مسئولان شورای عالی صلح افغانستان میگویند هنوز امیدوارند که طالبان پاکستانی گزینه صلح را با دولت پاکستان نسبت به تشدید جنگ ترجیح دهند اما طالبان پاکستان با اظهاراتی متناقض می گویند "ما خارج از مرزها هیچ تصمیمی برای گفت وگوهای صلح با طالبان هیچ کشور دیگری نداریم. البته با توجه به مرز مشترک ما با پاکستان و روابط بین طالبان دو کشور، اگر طالبان و بزرگان طالبان با روند صلح زیاد مخالفت نشان دهند، این وضعیت بر عملکرد طالبان کشور دوم هم تاثیر می کند.»
این اظهارات یک روز پس از معرفی رهبر جدید گروه طالبان پاکستانی مطرح میشود. تحریک طالبان پاکستانی که ملا فضلالله را به عنوان رهبر خود تعیین کرد به نام های "ملا رادیو" و "ملا اف ام" هم شهرت دارد، از چهره های تندرو در میان گروه طالبان پاکستانی است.
ملا فضل الله گفت وگوهای صلح با دولت پاکستان را مردود می داند و قول داده از مرگ رهبر سابق این گروه انتقام بگیرد و به تشدید جنگ پافشاری می کند. ملا فضلالله با رهبران گروه طالبان و شبکه القاعده نزدیکی دارد و در گذشته تلاش کرده احکام شریعت از جمله شلاق زدن را در منطقه اجرا کند که به ملا شلاق هم معروف شده است.
ملا فضل الله یک فرمانده بی رحم توصیف می شود و همان کسی است که افرادش ملاله یوسف زی دختر دانش آموز پاکستانی را هدف گلوله قرار داد. ملاله به خاطر محدود کردن تحصیل دختران به طالبان انتقاد کرده بود.
همچنان عصمت الله شاهین بیتانی رهبر شورای رهبری طالبان که ملا فضل الله را انتخاب کرد گفته است: "ما انتقام شهادت حکیم الله را خواهیم گرفت» و افزوده است، "گفتوگوها میان پاکستان و رهبران طالبان درباره صلح، تله ای از سوی دشمنان بیش نیست تا افکار توده ها را منحرف کند. همه احزاب سیاسی که بخشی از دولت هستند دشمن ما محسوب می شوند.»
شهیدالله شهید یک سخنگوی دیگر «تحریک طالبان پاکستان » به خبرگزاری فرانسه گفت: «برگزاری گفتوگوهای صلح موضوع بحث نیست این دولت هیچ مشروعیتی ندارد و یک دولت مستقل ملی نیست، برده است، برده آمریکا» و «برگزاری گفتگوهای صلح وقت کشی است.»