
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / اقدام غيرديپلماتيک اشتون مسئول سياست خارجي اروپا در ديدار با برخي از فتنهگران، با واکنشهاي شديد مردم و نمايندگان ايشان در مجلس شوراي اسلامي همراه بود. اين اقدام که در قالب سناريوي جديد غرب براي اعمال فشار به جمهوري اسلامي با ابزار حقوق بشر طرحريزي شده است، وقتي کامل گرديد که شاهد اظهارات غيرقانوني و خلاف عرف بينالمللي دبيرکل سازمان ملل بوديم که در آن باصراحت با دخالت در مسايل داخلي کشورمان، آقاي روحاني را غيرمتعهد به وعدههاي انتخاباتياش معرفي کرده بود!
هرچند بنظر ميرسد در محکوم نمودن اين اقدامات بيگانگان و دشمنان نظام اسلامي اختلافي بين نيروهاي سياسي داخل کشور نباشد، اما متاسفانه شاهد اظهارنظرات عجيب و غريبي از برخي افراد بوديم که با مغالطهگري و وارونه نگري در مقام توجيه اقدام خلاف عرف اشتون و بانکيمون برآمدهاند.
آخرين اظهارات در اين زمينه را نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي ايراد کرده که در جايگاه دفاع از اشتون برآمده و خطاب به منتقدان گفته است: «چرا ميترسيم يکي بيايد و با يکي ديگر ديدار کند؟»
ظاهرا آقاي پزشکيان اصلا نميداند که اعتراض مردم و نمايندگان آنان بر سر چيست! لذا گمان داشتهاند که ديدار اشتون با يک مجرم براي نظام اسلامي دلهرهآور است! در حالي که غرب با همه تهديدات نظامي، سياسي و اقتصادياش در طول 35 سال گذشته نتوانسته است نگراني براي ملت دلير ايران اسلامي بوجود آورد! چه برسد به به اقدامات دزدانه خانمي که از وزن چنداني در معادلات ديپلماتيک نيز برخوردار نيست!
مساله بر سر گفتگو با نرگس محمدي نيست، بلکه مساله جسارت و بياحترامي اشتون به ملت ايران است، و اينکه چطور يک ديپلماتي که خود را "کارکشته" نيز ميداند به عرف بينالمللي پايبند نبوده و اقدامي انجام ميدهد که خلاف برنامهريزي و ماموريت وي بوده است! اما ظاهرا تاسف بارتر آن است که فردي که خود را نماينده مردم ميداند، چطور حاضر نيست از حقوق ملت دفاع نمايند و بلعکس مدافع حقوق بيگانگان شده است!
مسعود پزشکيان در گفت وگو با ايرنا ادامه ميدهد: «اگر فردي در فتنه بوده و محاکمه شده و مدت مجرميت خود را نيز گذرانده است، مجاز نيستيم آن فرد را تا آخر عمر از تمامي حقوق اجتماعياش محروم و مجازات کنيم.»
نماينده اصلاحطلب مجلس نهم اظهار داشته است: «نميدانم مبناي کارشناسي اينگونه حرفها چيست اما کساني که قصور و تخلفي ميکنند و دوران مجازات خود را گذراندهاند و قانون بر آنها اعمال شده است، ديگر ادامه دادن اينگونه سخنان عليه کساني که دوران محکوميت خود را گذرانده اند، بايد «جرم» تلقي شود.»
در اين باره نيز بايد گفت که بحث بر سر حقوق خانم "نرگس محمدي" نيست، چرا که وي به عنوان يکي از شهروندان از حقوقي برابر ديگران برخوردار است، اما سوال بر سر آن است که اشتون به دنبال کدام حقوق خانم محمدي به ديدار وي رفته است؟ اصلا اشتون چه کاره است که بخواهد حقوق خانم محمدي را ادا نمايد! واقعيت آن است که اشتون براي اداي حقوق خانم محمدي به ديدار وي نرفته است! بلکه وي به دنبال بهرهبرداري سياسي از ديدار با وي است تا سناريوي مدنظر غرب و کدهاي مدنظر آقاي بان کيمون در محکوميت دولت روحاني را تکميل کند!
بيتوجهي به اين سناريو شايد براي خانم محمدي بدليل بياطلاعي از مسايل سياسي قابل تخفيف باشد، اما از فردي که چند دوره نمايندگي مردم را در مجلس شوراي اسلامي يدک ميکشد قابل قبول نيست.
به واقع در اين واکنشهاي چند روزهي دغدغهمندان نظام اسلامي به هيچ وجه تير پيکان انتقادات به سمت خانم محمدي نشانه نرفته است، هرچند در اين زمينه وي نيز مقصر بوده و خواسته يا ناخواسته در پازلي بازي کرده است که بيانگان براي وي طرحريزي کرده بودند. متهم رديف اول اين ماجرا دشمنان انقلاب اسلامي و عملههايي چون اشتون و بانکيمون هستند که مردمسالارترين انقلاب تاريخ را متهم به عدم پايبندي به حقوق بشر کردهاند! و خود را مدافع حقوق برخي متخلفين و مجرمين در داخل کشور ميدانند.
اين در حالي است که غرب با توجه به جنايات تاريخي که در طول سدههاي اخير به جاي گذاشته است، در نزد جهانيان آبرو و وجاهتي ندارد که بخواهد خود را مدافع حقوق بشر معرفي کند. برخي فعالين سياسي نيز بايد به هوش باشند که رقابت سياسي و جناحي چشم حقيقت بينشان را کور نکند و حب و بغضها، آنان را به مدافع بيگانگان بدل نسازد.