 
	
	
	

سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ مقام معظم رهبری در سخنرانی ابتدای سال خود در حرم مطهر رضوی فرمودند: «نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر می گذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همهمردم است.»
دوگانه «حرمت» و «ضرورت» در این جمله باعث میشود تلاش کنیم آن را به کمک ادبیات فقهی تحلیل کنیم. لذا توجه به این نکات ضروری است:
الف: کالای داخلی و خارجی موجود است.
ب: صرفاً کالای داخلی موجود است.
ج: صرفاً کالای خارجی موجود است.
در حالت «ج»، چنانچه نیاز انسان یک نیاز ضروری و اولیه باشد، خرید جنس خارجی چه بسا واجب شود. (مثلا بیماری نیاز به دارویی دارد که نمونه داخلی آن موجود نیست.) اما اگر اصل آن نیاز جزو نیازهای اولیه و ضروری انسان به شمار نرود، خرید جنس خارجی گرچه «مباح بالمعنی الاعم» است، ولی ممکن است «مکروه» باشد. (البته اگر دلیل خاصی بر حُرمت آن نباشد: مثل خرید اجناسی که کمک به رژیم صهیونیستی محسوب میشود)
اما در حالت «ب»، چنانچه نیاز انسان یک نیاز غیرضروری باشد، از آن جهت که خرید جنس داخلی کمک به مقاوم سازی اقتصاد است، میتوان گفت «مستحب» است. (البته چنانچه دلیل خاصی بر کراهت یا حرمت خرید آن وجود نداشته باشد: مثل موارد اسراف و...)
اما در حالت «الف»، چنانچه انسان بخواهد حتماً کالا را برای رفع نیاز (چه اولیه و چه ثانویه) خریداری کند، در اینجا اصطلاح «ضرورت» معنا پیدا میکند. یعنی از بین دو گزینه داخلی و خارجی، «مستحبّ مؤکّد» است که کالای داخلی را انتخاب کند. (در اینجا جز به دلیل خاص نمیتوانیم خرید کالای داخلی را واجب بدانیم؛ چون واجب دانستن خرید کالای داخلی با عدم حرمت خرید کالای خارجی منافات دارد، حال آنکه مقام معظم رهبری خرید جنس خارجی را حرام ندانستند.)
حالا وقتی کالای داخلی خریداری شد، دو حالت متصوّر است:
یک: با استفاده از کالای داخلی، نیاز انسان برطرف شده است.
دو: استفاده از کالای داخلی نیاز انسان را برطرف نکرده است.
در حالت نخست، دیگر جایی برای خرید کالای خارجی باقی نمانده است. (سالبه بإنتفاء موضوع)
در حالت دوم، خرید کالای خارجی «حرام» نیست. یعنی شخص میتواند برای رفع نیازش کالای خارجی را هم بخرد.
نکته اینجاست که در مواقع انتخاب و دوراهی داخلی-خارجی، حق اولویت (برمبنای ضرورت) با جنس داخلی است، و خریداری کالای خارجی مخالفت با «ضرورت» به معنایی است که ذکر شد.
باقی میماند یک سؤال مهم و پرکاربرد: وقتی بر سر دوراهی خرید داخلی-خارجی هستیم و میدانیم که جنس داخلی، یا کیفیت و ماندگاری جنس خارجی را ندارد، و یا از کارآیی جنس خارجی برخوردار نیست، (چه قیمتها نزدیک به هم باشد و چه قیمتها باهم اختلاف داشته باشد) تکلیف چیست؟
رهبر انقلاب در همان سخنرانی به این سؤال اینگونه پاسخ دادند: «شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد.» یعنی همین مصرف تولید داخلی، خودش یکی از راهکارهای اصلیِ افزایش کیفیت و ماندگاری و ارتقای کارآیی جنس داخلی است.
پس مثلاً اگر موبایل داخلی نه کیفیت جنس خارجی را دارد و نه کارآییهای آن را، این موجب چشم بستن بر «ضرورت» خرید جنس داخلی نمیشود. اتفاقاً برای کمک به بالا رفتن کیفیت و کارآیی موبایل داخلی، باید مصرف آن را بر مصرف جنس خارجی مقدّم کرد.
پولی که در ازای صادرات به دست می اید چگونه بایید در اقتصاد ملی وارد شود؟
در اقتصاد توجه به صادرات یک امر مهم تلقی میشود. تا انجا که کالا را با انگیزه صادرات تولید میکنند. حال در اینجا می خواهیم حال بایستی این نکته را مورد توجه قرار دهیم .
فرض کنیید مقدار مورد نیاز کالایی درکشور سالانه 10 ملیون عدد کالا میباشد. حال تولید کننده 15 ملیون کالا تولید میکند . خوب اضافه تولید را بایستی صادر کند . بازاریابی در کشور های دیگر انجام دهد .کالا راصادر کند . حال در قبال این صادرات ارز دریافت یافت میکند . تولید کننده بایستی به وسیله این ارز حقوق کارگران وهزینه تولید خویش را تامین کند. درنتیجه بایستی این ارز را تبدیل به ریال کندبرای این کار بایستی کالا یا خدماتی را از خارج از کشور به داخل کشور ارئه شود . مردم این کالا یا خدمات را استفاده کنند .به همین راحتی ارز به ریال تبدیل میشود .
خوب با این تفسیر ما باید در تولید و مقدار تولید و هدف از صادرات و با برنامه ریزی برای واردات داشته باشیم . اگر همه اینها در چارچوب برنامه ریزی از قبل شده نباشد. ممکن است صادرات ما موجب شود این صادرات ارز مورد نیاز واردات را تامین نماید . حال اگر برنامه مشخصی برای واردات نباشد. تبعا واردات کالا بی برنامه ای انجام خواهد شد. و تولید ملی را مورد تهدیید قرار خواهد داد. ............
جالب اینجاست که در توجیه این واردات رقابت بین کالای داخلی وخارجی را یک دلیل عمده برای مجوز به ورود کالای خارجی عنوان میکنند.حال یک پرسش مطرح میشود که فقط با واردات میتوان رقابت ایجاد کرد . درکشور های اروپایی با ارتقاء سطح استاندارد یورو2 یورو3 یورو4 یورو5و......زمینه را برای افزایش کیفیت کالا و یا خدمات ایجاد میکنند. در کشور ما با واردات؟؟؟؟سوال اینجاست در کشور ما مهر استاندارد ملی چرا سطح بندی مشخصی ندارد ؟ و اگر دارد عموم از این موضوع بی اطلاع هستندو.....
و.........................
حال این واردات چه تبعاتی در کوتاه مدت و دراز مدت بر اقتصاد ملی وارد میکند ؟؟؟؟؟
ادامه داردو...........
فرض کنیید در روستایی مردم روستا فقط گندم می کارند . خوب طبیعی است که نیاز هایی این روستا تنها یک قلم کالا نیست. و مردم روستا بسیار زحمت کشیده اند و محصولی را تولید کردند. ولی مسلما زحمت انها نیاز انها را تامین نخواهد کرد و مجبور خواهند بود با عرضه محصول خویش به روستا و شهر ها و......فروش انها اقلام مورد نیاز خویش را تامین نمایند . این همان وابستگی است . این یک خطر است برای استقلال ان روستا .......در بعد بزگتر اقتصاد نفتی کشور خودمان را دنظر بگیریید . با کلی زحمت وهزینه نفت را استخراج میکنیم و هزاران کیلومتر ان را حمل میکنیم تا به دست مشتری میرسانیم و ارز دریافت کنیم . بعد هم با همین ارز کلا خرییداری کنیم وارد کشور کنیم . ان هم چه کالاهایی میتوانید نمونه های ان را در بازار کشور مشاهده کنیم در بنادر ازاد ببنیم هر ازاد مردی دلش میسوزد نفت صادر کنیم در عوض گوشت مرغ از برزیل وارد کنیم برنج از هند تایلندو...........هرروز هم ابرکفرها هرزوز تهدیید کنند و کشور هایی که در میادین نفتی سرمایه گذاری کرده اند به تحریم و جرایم نقدی و غیر نقدی تهدیدکنند . برای فروش نفت مارا تحریم کنندو............در عوض ما نتونیم نفت صادر کنیم وچی وارد نکنمیم؟؟؟؟مرغ تخم مرغ گوشت قرمز برنج وکلی کالایی که مطمئنن ما خودمون میتونیم تولید کنیم .........ولی تولید نمیکنیم چون داریم صادر میکنیم تا وارد کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟
ادامه دارد
http://emoghavmati.blogfa.com/post/7