
پایگاه بصیرت، گروه سیاسی / روز گذشته خبرگزاریهای داخلی و خارجی خبر حضور «مریم قجر عضدانلو ابریشمچی» معروف به مریم رجوی، رئیس گروهک تروریستی منافقین در جمع برخی از اعضای پارلمان اروپا را اعلام کردند. این اقدام اروپا چندمین اقدام در این نوع و در حمایت از منافقین بود و نشان از آن دارد که تعریف غرب از تروریسم و تروریستها تفاوت ماهوی زیادی با تعریف واقعی از تروریسم و تروریستها دارد. غربیها در حالی هر از گاه علناً به حمایت از این گروهک تروریستی دست میزنند که دست آن در خون ۱۷ هزار شهروند ایرانی و هزاران شهروند عراقی آغشته است. حال این سوال مطرح میشود که علت دفاع غرب از منافقینی که تروریست بودن آنان بر کسی پوشیده نیست، چیست؟ و چرا غرب حاضر است با حمایت از این گروهک آدمکش، آبروی خود را بیش از پیش به حراج بگذارد؟ برای پاسخ به این سوالات، طرح چند فرضیه و تجزیه و تحلیل آن، کمک بسیاری به درک بهتر این موضوع خواهد کرد.
۱ـ حمایت از منافقین در راستای حمایت از حقوق بشر!
یکی از ترفندهای غربیها در برخورد با کشورهای مخالف خود، همواره طرح نقض حقوق بشر و دفاع از آن در این کشورهاست. ولی آیا دفاع از یک گروهک تروریستی به مانند منافقین و به بهانه حمایت از حقوق بشر، توجیه قابل قبولی برای افکار عمومی در ایران و سایر مردم جهان است؟! (پذیرفتن مریم رجوی در جمع اعضای پارلمان به همین بهانه بوده است.)
واقعیت این است که این بهانه، یکی از رسواترین و مضحکترین بهانههای اتحادیه اروپا تاکنون برای دفاع از منافقین است. زیراکه جنایات این گروهک تروریستی و نقض حقوق بشر از سوی این گروهک، آنچنان آشکار و عیان است که نیازی به ارائه دلیل و برهان نیست و قبلاً نیز دو کشور ایران و عراق علیه این گروهک تروریستی پروندههایی را در مجامع حقوق بینالمللی و داخلیشان در دست بررسی دارند. از سویی، این گروهک تروریستی در مقطعی (از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹) به دلیل همین جنایات و آدمکشیاش در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا قرار داشته است پیشتر نیز این گروهک(۱۹۹۷) از سوی دولت آمریکا در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار داشته است. پس نمیتوان حمایت امروز اتحادیه اروپا و آمریکا از این گروهک جنایتکار را در راستای دفاع آنان از حقوق بشر! دانست.
۲ـ استفاده از ظرفیت نفاق برای فشار بیشتر بر ایران
استقامت و مقاومت قاطع ایران در برابر زورگوییهای غرب و رژیم صهیونیستی همواره سبب گردیده تا غربیها از تمام ظرفیتهای خود علیه نظام جمهوری اسلامی بهره برند و البته قرار دادن نام این گروهک در فهرست گروههای تروریستی غرب نیز در مقطعی با هدف بهرهبرداری آنان در آن برهه بوده است. واقعیت این است که دست غرب برخلاف ادعاهای دهان پرکن آن در برابر ایران بسیار خالی است و همین دست خالی غرب است که سبب شده تا آنان برای فشار بیشتر بر ایران، به استفاده از این تروریستها بهعنوان مزدور و جاسوس هستهای و... بپردازند و همین مسئله نیز سبب شده تا آنان حتی با آگاهی از بیآبرویی خود، باز هم به سوی این سازمان جنایتکار رو آورند.
۳ـ گستاخی غرب به دلیل عدم برخورد قاطع دولتمردان
واقعیت این است که عدم برخورد قاطع دولت یازدهم به ویژه در رویایی با غرب سبب شده تا آنان به بهانههای مختلف فشار بر ایران را افزایش دهند، بدون آنکه ترس مقابله به مثل و برخورد ایران را داشته باشند. از همین رو است که میبینیم پس از روی کار آمدن دولت یازدهم حجم حملات غرب علیه ایران رو به افزایش گذاشته و آنان در برخورد با ایران بسیار گستاختر از قبل شدهاند. از این رو به نظر میرسد دستگاه دیپلماسی کشور بایستی به جای برخورد منفعلانه در برابر اقدامات ضدایرانی غربیها و یا برخی اظهارات خنثی و دیپلماتیک، بهطور جدی و با ارائه اسناد جنایات این گروهک و سایر گروهکهای تروریست ـ که غرب در نهان و آشکار از آن حمایت میکنند ـ به مجامع حقوقی و فضایی بینالمللی، آنان را تحت فشار قرار دهد تا آنان دیگر جرئت نکنند اینچنین رسوا، از رسواترین جانیان و آدمکشان و به بهانه دفاع از حقوق بشر حمایت کنند. این کوچکترین خواست مردم ایران بهویژه خانواده هفده هزار شهید ترور از دولتشان است.
