 
	
	
	

سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ یکی از پرسشهایی که رهبری معظم در راستای آسیبشناسی سبک زندگی ایرانی در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی مطرح فرمودند چنین بود که: «چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرائى رواج دارد؟»
در پاسخ به این دغدغه باید گفت که مصرفگرایی به عوامل متعددی باز میگردد. از جمله این عوامل، نوع نگرش و رویکرد انسان در این عرصه است که بخشی از مشکلات و گرفتاریهای پیش آمده از این بُعد نشأت میگیرد. بدیهی است که عامل اصلی در اتخاذ تصمیم صحیح و بروز رفتار حسنه، اصلاح دیدگاههاست.
یکم) امام صادق علیه السلام می فرماید: «آیا گمان میکنی خدا به کسی که مال داده به سبب احترام او داده است یا به کسی که نداده به واسطه پستی اوست. چنین نیست بلکه مال، مال خداست و آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار میدهد و اذن داده که به طور میانهروی از آن بخورد و بیاشامد و...» (دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، باب اسراف.)
انسان باید بداند که بر اساس آموزههای اسلامی، نعمتها تحت مالکیت تامه خداوند عالم میباشد و آدمی، صرفاً یک امانتدار است. بنابراین باید نعم الهی را از راههایی که او بدان امر نموده، تحصیل کرد و آنها را در مصارفی که او اجازه فرموده، خرج نمود. باید دانست که شارع مقدس نه بخل و سختگیری را روا میداند و نه اسراف و زیادهروی را میپسندد و بر اساس روایت امام رضا علیه السلام هر که چنین بپندارد خداوند وی را دشمن خود میداند؛ بنابراین او، انسان را به اقتصاد و میانهروی امر نموده و همین را خط قرمز مصرف قرار داده است.
دوم) باید با رجوع به منابع فقهی و اخلاقی، مصادیق اسراف را مشخص نمود. به عنوان نمونه باید دانست مصرف آنچه که ضرر قابل اعتنایی به بدن وارد میکند، اسراف است؛ مصرفی که سبب اتلاف منابع و امکانات است، اسراف است؛ مصرف مال در موردی که عقل یا شرع نمیپسندد، اسراف است؛ مصرف خارج از شأن و موقعیت اجتماعی و کیفیت احوال شخص نیز اسراف است؛ ... تبیین موارد و مصادیق اسراف سبب پیشگیری از تجملگراییها، اسرافها و مصارف بیرویه خواهد شد. زیرا عده عمدهای به دلیل فقر اطلاعاتی و نوع نگرش به این قضایا مرتکب مصرف بیمورد و بیرویه شدهاند.
سوم) امام صادق علیه السلام میفرماید: «بسا تهیدستی که اسرافکنندهتر از ثروتمند است. زیرا ثروتمند خرج میکند از آنچه خدا به او داده است و فقیر خرج میکند بی آنکه به او اعطائی شده باشد».
باید ملتفت بود که بیشتر تکلفات وسایل زندگی و معیشت که اکثر مردم به آن مبتلا هستند و هیچ ملاحظه شان و مداخل خود را نمیکنند و غالباً مبتلا به قرض و پریشانی هستند، اسراف است و سببش این است که هر کس همیشه به بالاتر از خودش مینگرد و میخواهد از او کمتر و پایینتر نباشد و لذا گرفتار اسراف شده و همیشه در سختی و رنج و ناراحتی و نارضایتی و پریشانی به سر میبرد. (همان)
چهارم) در بیانات حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده است: «کسی که لباس اسراف بر تن نمود، لباس فضیلت و شرافت را از خود در آورده است».
فرد یا جامعهای که مصرف خود را کنترل و منظم نکند، با «فضیلت» وداع کرده و «شرافت» را از خویش رانده و اسباب از بین رفتن نعمتها را فراهم نموده است.
پنجم) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «خوشا به حال مومنانی که اموال خود را از راه مشروع به دست میآورند و در راه مشروع مصرف میکنند».
یکی از عوامل مصرف نادرست، بینظمی بین درآمدها و هزینههاست. هر چه میزان دریافتی آحاد جامعه افزایش یابد، قدرت خرید نیز افزایش یافته و احتمال اسراف چند برابر خواهد شد. از سوی دیگر کاهش قیمت با فراوانی کالا رابطه مستقیم دارد. تجربه نشان داده است فراوانی سبب بروز اسراف خواهد شد؛ زیرا افراد در خرید و بهرهبرداری از کالای ارزان بیموالاتاند. دیگر اینکه نوع نگرش در کیفیت مصرف بسیار مهم است. بنابراین میبینیم کالاهای لوکس و تجملاتی، کنتور مصرف را بالا میبرد و کمکم انسانها را به خرید روزانه میکشاند و همین مورد، سبب بروز مصرفگرایی در جامعه ما شده است.
ششم) از جمله عوامل مهم در کثرت مصرف و استفاده نا به جا از نعم الهی، نبود یا ضعف «احساس مسئولیت» در میان افراد جامعه است. واضح است اگر افراد از بیتفاوتی فارغ شوند و روح احساس مسئولیت در آنان زنده گردد و به نحو نیکو هدایت شود، تصمیمات درست و دقیق و رفتار حسنه را در پی خواهد داشت. بیتفاوتی در برابر شیوههای غلط مصرف و رفتار اقتصادی و مالی خانواده، وضعیت ناهنجار فعلی را در این حوزه رقم زده است.
در سیره و سنت ائمه هدی علیهم السلام نیز موجود است که هر گاه حضرات در خانواده خود ریخت و پاشی هرچند اندک را مشاهد مینمودند، به همان اندازه از خوراک خانواده کم میکردند تا از این رهگذر، علت بروز چنین رفتارهای سویی را درمان کنند و احساس مسئولیت را در آنان تقویت نمایند.
هفتم) در آیه شریفه 35 از سوره مبارکه مائده آمده است: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله...» . بیشترین گرفتاری بشر در این است که «اهداف» را با «وسایل» خلط نموده و از آنچه که باید در راستای نیل به کمالات بهرهبرداری کند، به دید غایت و هدف مینگرد. به عنوان نمونه علم و دنیایی که بشر آن را هدف میپندارد، صرفا ابزاری هستند تا انسان را به عمل بکشانند و به واسطه عمل، آخرت خویش را به احسن وجه بسازد.
گرچه خداوند متعال در مادیات، لذت قرار داده است ولی باید به این نکته توجه نمود و آن را دائما در ذهن مرور کرد که در مکتب اسلام به خلاف سایر مکاتب که «سود و لذت» را یک اصل در نظر گرفته و برای رسیدن به آن هر گونه عملی را جایز شمردهاند، لذت خواهی و تنوع طلبی تنها در صورتی مجاز است که انسان را در رسیدن به کمال و تعالی یاری کنند. بنابراین رشد انسان با تبعیت از خواهشهای نفسانی و افزونطلبیهای مادی در تضاد است. افراط در خوردن، مدگرایی و تجمل پرستی در لباس، لوازم منزل و ماشین، و تفاخر به هر یک از اینها از جمله اسباب سقوط انسان است و بی شک وی را از وادی معنویت و معرفت دور مینماید.
روایت شریف پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است که ایشان فرمودند: «هر کس هر چه دلش خواست بخورد و هر لباسی که دلش خواست بپوشد و هرگونه مرکبی که دلش خواست سوار شود، خداوند به او نگاه لطف نمیکند مگر آنکه روش خود را تغییر دهد و از آن دست بردارد.» (حکیمی، محمدرضا، الحیاه، 4/271)
هشتم) آنچه برای شکوفایی و رونق اقتصاد لازم و ضروری مینماید، تبلیغات است. تبلیغ از نوع صادقانه آن موجب معرفی کالاهای تولیدی، رقابت سالم و در نتیجه رقابت سالم، تمایز میان تولیدات مطلوب از تولیدات نامطلوب میشود.
از جمله کارهای نامشروع و غیراخلاقی در بازار امروز، ارائه تبلیغات دروغین و نمایش کالاهای بنجل در ویترین کالاهای مرغوب است که این رویه، مصرف کننده را به اسراف کشانده و دریچهای از نیازهای ساختگی به روی مدیران اقتصادی و بازرگانی گشوده است که چنین پدیدهای بخش عظیمی از سرمایه کشور را به باد فنا داده و بدترین شکل مصرف گرایی را در جامعه نهادینه کرده است.
در فقه اسلام، عرضه کالا به صورت واقعی و طبق آنچه که هست، مشروع خواهد بود و تبلیغات فریبنده و دروغ، حرام و درآمد حاصل از آن نیز بالتبع حرام است.
نهم) امام صادق علیه السلام فرموده است: «مادامی که این امت به لباس و غذای بیگانه(کنایه از سبک زندگی بیگانه) دلباخته نشود، خیر و سعادتش از بین نخواهد رفت؛ اما هنگامی که دلبسته آنان شد، خداوند خوار و ذلیلش خواهد کرد». (همان: 235)
تقلید جاهلانه نیز از مواردی است که ضمن ترویج مصرفگرایی، برای فرهنگ و اقتصاد کشور دردسرساز شده و از سوی دیگر موجب رونق بازار اقتصادی بیگانگان در داخل و خارج کشور گردیده است. نگاهی گذرا به معماری کلان شهرها، تیپ مردان و زنان، شیوه آرایش و پیرایش، ... دلیل گویا و روشنی است بر این کلام. بنابراین بر متولیان فرهنگی و اقتصادی است تا جدیتر از همیشه برای آن تدبیری بیندیشند و راهکارهای عملیاتی اتخاذ کنند.
با توجه به آنچه بیان شد، تلاش در راستای اصلاح و بازسازی نگرشها در حوزه مصرف، یک امر انکارناپذیر و ضروری است که باید صورت پذیرد. قابل ضمانت است که چنین اقدامی، عمده گرفتاریها و مشکلات مقوله مصرف در سبک زندگی ایرانی و اسلامی را حل خواهد کرد.