سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ دوستی که خود از اهالی هنر و رسانه بود میپرسید آیا سریال پایتخت در منظومه آرمانهای انقلاب جای دارد و میتوان از آن به عنوان یک فیلم انقلابی دفاع کرد؟
پاسخ سوال آری یا خیر. چه اهمیتی دارد؟ مضمون و تأثیری که مخاطب از این سریال دریافت کرده که تغییر نمیکند. مهم این است که دریابیم با چه معیاری در حال ارزش سازی و ارزش زدایی از این سریال هستیم.
به نظر من باید بدانیم نسبت یک اثر هنری و رسانهای با آرمانهای انقلاب چیست. بدانیم در شرایطی به سر میبریم که در رسانه نمیتوان به دنبال سامان خاصی بود. رسانهها دچار بیسر و سامانی هستند. این بیسر و سامانی برنامهای هدفمند در پس خود دارد.
عنصر خانواده یکی از مهمترین عناصر ارزشی تشیع است. شاید بتوان گفت بدون خانواده اصلا نمیتوان برای بقای فرهنگ شیعی تصوری داشت. آنچه سریال پایتخت را به عنوان یک اثر انقلابی مطرح میکند تأکیدی است که بر بقای خانواده دارد. مهم نیست که فیلمنامهنویس و کارگردان با نیت بر این کار اقدام کرده باشند یا خیر. مهم این است که عنصری که این سریال درصدد تقویت آن است همان عنصر حیاتی انقلاب اسلامی است.
پیشتر نوشتم رسانههای جهان دچار بیسر سو سامانی هستند. منظورم این بود که ما باید به عناصر اصلی فرهنگ انقلابی در رسانههای خود بیشتر بپردازیم. که چنین نمیکنیم. اما غرب که فی الواقع دچار اضمحلال بنیان خانوادهها است نباید در بازنماییهای رسانهایش خود را داعیهدار دفاع از خانواده معرفی کند. که چنین میکند. بدیهی است که او در حال الگوسازی است. نه اینکه غرب برای نهاد خانواده ارزشی قائل باشد. نه اینکه برای تضعیف این نهاد ارزشمند دلسوزی کند. بلکه در حال الگوسازی است. الگوسازی از نوع خانواده مورد پسند خودش. که این نوع خانواده اصلا تقویت کننده ارکان نظام ما نیست. خانوادههای تک سرپرست. خانوادههای با ارتباط نامشروع و فرزندان نامشروع. غرب برای رسیدن به جهان خود در حال ساخت الگوی خانواده خود است. اما ما در این سوی عالم علی رغم اینکه میدانیم غرب نهاد خانواده را در سراسر جهان به ویژه ایران هدف گرفته و در حال الگوسازی برای خانوادههاست برای تقویت خانواده خود که مبتنی بر الگوی پدر، مادر؛ فرزند و ارتباط مشروع و همبستگی اعضاءست اقدام مؤثری نمیکنیم. تلاشی نمیکنیم خانواده فضیلت محور شاداب پرکار را ترسیم کنیم. به نظر حقیر سریال پایتخت بسیار به آن نزدیک شد. توانست رابطهای با مخاطب برقرار کند و مفاهیم مغفول مانده خانواده را بدون اغراق مطرح کند.
سریال پایتخت نمونه بارزی از یک سریال خانواده محور انقلابی است که توانسته مخاطب را بدون شعارزدگی به خود جلب کند. و این به معنای فراموش کردن شعارها نیست. شعار حیات یک جامعه پر شور است. شعار مانع فراموشی آرمانها میشود. اما این نباید باعث اختلاط مباحث و سطوح آنها باشد. ما باید بتوانیم در سطوح مختلف و برای مخاطبان گوناگون مفاهیم اصلی انقلاب اسلامی را بازتولید کنیم.
بدین معنا ما در چند سطح برای مخاطبان گوناگون نیازمند فیلمها و سریالهایی خواهیم بود. اول آنکه بدون استفاده از پیامهای آشکار فرمی مخاطب را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی قرار دهد. دوم آنکه در انتقال پیام صراحت داشته باشد. مصداق اولی سرایل پایتخت است که از استفاده پیامهای آشکار پرهیز کرد و یکی از مهمترین ارکان انقلاب اسلامی را تقویت کرد.
برای گونه دوم سریال خاصی که از قوت هنری خوبی نیز برخوردار باشد به یاد ندارم. نه اینکه نباشد، بنده ندیدهام. اما فیلم سینمایی قلادههای طلا نمونه بارز آن است که توانسته با صراحت تمام مضمون خود را به مخاطب انتقال دهد و به وضوح دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی هدف خود بیان کند. مخاطبی که این فیلم را مشاهده کند بعید است که درنیابد کارگردان علقهای به نظام اسلامی ندارد. پیام فیلم روشن است. این به معنای نقص نیست. هرکدام از این دو روش مخاطب خاص خود را دارد و جامعه نیز نیازمند هر دو فیلم است.