
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ موضوع ثبت نام براي دريافت يارانه، به مهمترين رخداد سياسي داخل کشور در آغاز سال جديد بدل گرديد. مرحلهي دوم هدفمند کردن يارانهها با درخواست از مردم براي انصراف از يارانهي نقدي آغاز شد. در اين مرحله، دولت از ابزارهاي مختلفي از جمله تبليغات مستمر در صداوسيما (زيرنويس، مصاحبه و حتي تبليغ انصراف توسط بازيگران سريالهاي نوروزي)، ياري گرفتن از هنرمندان و ورزشکاران، راهاندازي کمپيني توسط حاميان دولت با عنوان «نه، به يارانهي نقدي» مردم را تشويق کردند تا از يارانه انصراف دهند.
البته از ابزار تهديد هم استفاده شد و يارانهبگيراني که به دروغ خود را مستحق دريافت يارانه بدانند و درآمدها و داراييهاي خود را کمتر گزارش کنند نيز، تهديد به جريمهي نقدي و محروميت از اعتبارات بانکي نمودند. دولت از ابزارهاي ديگري همچون تحريک روحيهي مذهبي مردم هم استفاده نمود و با انتشار نظر برخي مراجع در مورد جايز نبودن دريافت يارانهي نقدي توسط کساني که نياز مالي ندارند، در پي حذف درخواست دريافت يارانهي طبقهي مذهبي جامعه برآمد؛ البته گاهي اوقات هم تبليغات به سمت تحقير رفت و کساني که درخواست دريافت يارانه دارند، مورد تحقير قرار گرفتند.
در حالي که انتظار ميرفت با توجه به سياست رسانهاي - تبليغاتي دولت، بخش قابل ملاحظهاي از مردم از دريافت يارانه انصراف دهند، اما چنين نشد! و به گفته سخنگوي دولت ۷۳ ميليون ايراني براي دريافت يارانه ثبتنام کردند و تنها حدود دو ميليون و ۴۰۰ هزار شهروند از دريافت يارانه منصرف شدند، چيزي که بسيار کمتر از برآورد دولت آقاي روحاني بود.
اين مساله موجب شد تا اين سوال در اذهان عمومي و بالاخص شخصيتها و جريانهاي سياسي شکل بگيرد که مردم چرا اينگونه رفتار کرده و به دولت اعتماد نکردند؟ و چرا علي ميل دولتمردان، ترجيح دادند تا به گونهاي ديگر عمل نمايند؟
در پاسخ به اين سوال اساسي بايد به اين نکته توجه نمود که تمام کساني که از دريافت يارانه منصرف نشدهاند، انگيزه مشابهي نداشتهاند. علل و دلايل گوناگون و متعددي ميتواند در عدم انصراف از دريافت يارانه موثر بوده باشد. در اين ميان احزاب و گروههاي سياسي و سايتها و رسانههاي وابسته به آنها هر يک تفاسير مختلف و دلايل گوناگوني را اقامه کردهاند که به شرح آن ميپردازيم.
الف- تفسير منتقدين دولت
با مروري بر سايتها و رسانههاي مکتوب اصولگرايان به مطالب زيادي بر ميخوريم که اغلب آنان رويکرد انتقادي به عملکرد دولت داشته و علت را در رفتار و گفتار دولتيان جستجو کردند! اين موارد بدين شرح است:
1- کاهش چشمگير اعتماد مردم به دولت و رئيسجمهور
2- اشرافيتگرايي و تجملگرايي مسئولان
3- دريافت يارانه در چند سال گذشته توسط وزرا و دولتمردان که ثروتهاي ميلياردي داشتند
4- سوء تدبير مسئولين و ايجاد نگراني نزد مردم از افزايش دوبارهي قيمت بنزين و گرانيهاي متعاقب آن
5- نارسايي و ضعف سياستهاي تبليغاتي و رسانهاي دولت
6- عدم شفاف سازي دقيق دولت از مصارف درآمدهاي حاصله از انصراف يارانه ها
7- به کارگیری فتنهگران در دولت یازدهم
8- افزايش روحيهي سودمحوري و ترجيح نفع فردي به نفع جمعي
9- نهادينه شدن روحيهي تجملگرايي بين مردم
10-رشد فساد مالي در کشور و وجود رانتخواري در عرصههاي اقتصادي
ب- تفسير حاميان دولت
حاميان دولت به عنوان مهمترين گروه که طبيعي است چنين رفتار و واکنشي از جانب مردم، بيش از ديگر گروهها آنان را خطاب قرار داده است، در مقام تفسير رفتار ملت برآمدند و به موارد زير اشاره کردند:
1- بياعتمادي مردم به حکومت و حاکميت
2- ناپختگي و ضعفهاي رسانهاي و تبليغاتي بالاخص رسانه ملی
3- تخلفات و سوءاستفادههاي مالي رايج در کشور
4- اعتقاد عدهاي از مرفهين جامعه مبني بر صرف يارانه در امور خيريه توسط خودشان
5- عدم شفافيت عملکرد دستگاههاي حاکميتي
6- اختلاف بين مسئولين
7- عملکرد ضعیف هش ساله دولت احمدی نژاد!
البته آنان تلاش نمودند تا به نحوي اين بياعتمادي را تعميم داده و از فشاررواني بر دولت بکاهند و در عوض کل حکومت و حاکميت را مورد سوال قرار دهند! به عنوان نمونه عبدالله ناصري عضو بنياد باران پس از برشمردن دلايلي براي بياعتمادي مردم ميگويد: «مردم احساس ميکنند که يارانه را از کل حکومت دريافت ميکنند در حالي که برخي تفکرات مخالف دولت اينگونه دامن ميزنند که رئيس دولت در ميان افکار عمومي مرجعيت ندارد.»
به عنوان نمونه کاربران خبرآنلاين(که ظاهرا توسط تيم رسانهي آقاي لاريجاني مديريت ميشود و امروزه مواضع نزديکي به دولت يازدهم دارد) در آخرين نظر سنجي گروه اقتصادي اعلام کردند عملکرد اقتصادي دولت قبلي و به دنبال آن رشد فساد مالي سبب شد تا بسياري از شهروندان به گزينه انصراف از دريافت يارانه نقدي روي خوش نشان ندهند.
34038 نفر در آخرين نظر سنجي گروه اقتصادي خبرآنلاين با اين پرسش که « به نظر شما کدام مورد در علت انصراف ندادن بسياري از شهروندان از يارانه به واقعيت نزديک تر است » شرکت کردند.
در اين نظر سنجي بيشتر شهروندان گزينه « عملکرد اقتصادي دولت قبل و رشد فساد مالي در آن دوره » را انتخاب کردند تا انتخاب آنان با 61.8 درصد در صدر قرار گرفته باشد. 15.8 درصد از شرکت کنندگان در اين نظر سنجي اعتقادشان بر اين است که نياز مالي بيش از 70 ميليون نفر از ايراني ها اصلي ترين دليل عدم انصراف مردم از دريافت يارانه نقدي است. بي اعتمادي به دولت فعلي نيز 22.4 درصد از مجموع آرا را به خود اختصاص داده است.
ج- تفسير ضدانقلاب
ضدانقلاب خارج نشين نيز که همواره مترصد فرصتي است تا جنگ رسانهاي خود را عليه جمهوري اسلامي آغاز نمايد، اين بار نيز با مشخص شدن ميزان انصراف دهندگان از دريافت يارانه، وارد ميدان شد تا با مصادره به مطلوب رفتار مردم، آن را در جهت تضعيف نظام اسلامي تفسير نمايد. اين جريان که همچنان از ملت ايران فاصله داشته و از درک رفتار سياسي ملت در ادوار انتخابات کشور و حضور ملت در روزهاي حماسه سازي چون 22 بهمن، روز جهاني قدس و ... ناتوان است، اين بار ادعاهاي عجيب و غريبي را مطرح ساخته و به واقع تلاش نمود تا مردم را در برابر نظام اسلامي قرار دهد و از جمله دلايل زير را براي عدم انصراف بخش قابل قبولي از مردم برشمارد:
1- شکاف ميان دولت و ملت
2- کمک ايران به حزب لبنان و سوريه!
3- بودجه برخي نهادها و موسسات غير مردم نهاد! [1]
***
اينها بخشي از تفاسیری بود که جریانهای سیاسی از عملکرد مردم ارائه کرده بودند. تفاسیری که در آن در کنار توجه به علل و ریشهیابی ماجرا، گرایشها و تعلقات سیاسی نیز قابل رویت بود.
[1] - به عنوان نمونه ر.ک. به: «مرتضي کاظميان، " ۷۳ ميليون ايراني؛ پيام يارانه"، سايت روزآنلاين»