
سایت بصیرت؛ گروه فرهنگی/ بدیهی است اگر انسان در گستره فعالیت و انجام امور خود برنامه نداشته باشد به موفقیت نمیرسد یا اگر پیروزی بهدست آورد ناقص، کوچک و یا زودگذر است. یکی از اصول برنامه ریزی «اصل تمرکز بر اهداف بزرگ» است که عقل نیز آن را تایید میکند. برای تشبیه: تصور کنید تعدادی سنگ بزرگ، مقداری شن و ماسه و یک ظرف داریم که باید داخل آن ظرف با آن شن و ماسه و سنگها پر شود. حال اگر ابتدا سنگهای بزرگ را در آن قرار دهند، سپس سنگریزهها و شن و ماسه را در آن بریزند، در اینصورت حتی میتوان آب هم به آن اضافه نمود! اما اگر شروع کار با سنگریزهها و ماسهها باشد جا برای سنگهای بزرگ که کنایه از کارهای مهم و دارای ارزش بیشترند نخواهند ماند.
متون دینی که ناظر بر رفتار انسانی است جدای از این قاعده نمیباشد و گویا موسس و موکد آن و بلکه توصیه به اهم و مهم دارد؛ بهگونهای که بسیاری از احادیث معصومین علیهم السلام بیانگر واژگانی چون: افضل، اکبر و أحسن که از صفات تفصیلیاند و دلالت بر این دارد که انسان دیندار نه فقط در بستر و پیجویی نیکی و خوبی و بزرگی است بلکه وی را ارشاد به مقام بالاتر مینماید. به دلیل اینکه اگر به فرض تحقق و دستیابی خوبیها که خود زحمت بسیار دارد بسنده شود، سطح جامعه تعالی و حرکت نخواهد داشت، هرچند متاسفانه امروز برخی خود را از این رتبه ابتدایی نیز محروم کردند.
آن که پدیدآورنده چیزی است بهتر از همه نسبت به نیازها و مختصات پدیدهاش آشنا است. انسان آفریده خداوند سبحانی است که در کتاب پیامبر خاتم خویش که برای کمال بشریت آمدند، بعد از بیان امر به توحید، دستور به بِرّ و احسان به پدر و مادر را از میان تمام تکالیف مقدم میدارد، یعنی بعد از رکن اول اصول دین آن را برمیگزیند.
باید دانست میان برّ و احسان، و احترام تفاوت است! در کتب لغات و مفردات قرآنی دارد: برّ، نیکی کردن گسترده و برّ به والدین به معنای احسان گسترده به آنان، و معنای احسان از بخشیدن و اِنعام بر دیگری وسیعتر و عمومیتر است و با توجه به آیه کریمه «إنّ الله یأمُر بالعدل والإحسان» (نحل:90) بالاتر از عدل میباشد. از اینرو امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند: «بِرُّ الوالدَینِ أکبَرُ فَریضَة» (غرر الحکم) نیکویی به پدر و مادر بزرگترین تکلیف و واجب است. و امام صادق علیهالسلام در پاسخ اعمال افضل، اقامه نماز در وقتش، بِرُّ الوالدین و جهاد را بر میشمارند! (کافی3: 231).
روشن است که هر موجودی باید خود را مدیون مولّد خویش داند و در جبران خدمات و زحمات او اقدام نماید اما میتوان گفت: به دلیل نزدیکی و مجاورت والدین به فرزندان و به نوعی در دسترس بودن ایشان؛ جایگاه والای ایشان در نگاه فرزند عادی میشود و امروزه نیز در روانشناسی، ناپسند بودنِ عادی شدن و عادیسازی ثابت شده و دشمن در موارد بسیاری بهخصوص مسایل فرهنگی از آن استفاده میکند. در موضوع ما موید این امر را در دور افتادن فرزند از پدر و مادر به دلایلی مثل: سفر، تحصیل یا از دست دادن این دو نعمت عظیم آسمانی، میتوان دید که آنجا بهنوعی قدرشان را تا حدودی درک میکند. بهنظر جایگاه بلند والدین و از سویی این آفت پنهان و پر ابتلا که غالب افراد را آلوده میکند سبب دستورات فراوان پیرامون منزلت ایشان گردیده است.
از باب اولویت و دقت در موضوع، حتی گفتن: «اُف» که کلمهای در اظهار دلتنگی و ناراحتی است به والدین نهی شده است. و از بیان روایات و بزرگان برمیآید که حتی رنجی که برای تو از مسایل زندگی پیش میآید برای ایشان طرح نکن، چه برسد به اینکه مدعی باشی از آنها رنجیده شده باشی و در مقام اظهارش برآیی! مرحوم شیخ کلینی رحمه الله نیز که روز بزرگداشت وی گذشت در کتاب شریف کافی باب «البِرُّ بِالوالِدَین» کتاب الایمان والکفر روایات عجیبی دارد که مطالعه آن برای درک موضوع بسیار مفید است.
باید نسبت به رفتار و اعمالمان بسیار مراقب باشیم که موجب رنجش خاطر ایشان نشده و همچنین در کنار احسان مستدام امروزی، ناخوشیها و محنتهای رفتارهای کودکی همچون: بازیگوشیها، حرف گوش ندادنها، نامرتبی، درس نخواندن و ... خود را جبران کنیم که پدر و مادرها به حتم از روی محبت و الطافشان آنها را فراموش نمودند.
بنابر توان ما، چه جبران و تلافیای بهتر از خوب بودن برای آنان و جامعه که مایه سربلندی باشیم و در کنارشان خدمتگزار تا شاید مقبول افتد و قطرهای در برابر دریای ایشان.
این عالی جنابان، افزون بر حق حیات، مجاورتشان توفیق میخواهد که نگاه به چهره آنان همچون: نظر به قرآن و دریا عبادت شمرده میشود تا بیانگر بزرگ مقامی باشد و فردِ بیننده کوچکی خود را حس کند! انسان با بودن در جنب ایشان میتواند خود را بیمه سازد و این موضوع حتی در میان آنانکه اعمال آنچنان چشمگیری هم نداشتند به تجربه و مکرر دیده میشود که نسبت به همسان خود یا حتی بالادستان، از زندگی آرامتر و رضایتمندتری برخور دارند و رمز آن توجه و اهمیت به والدین خویش بوده است.
مناسب است دراین ایام که روز مادر سپری شد و مقارن با روز پدر هستیم که در کلام نبوی دعای برای فرزندش از آنانی است که مستجاب میگردد؛ در جهت اکرام والدین و توجه ویژه به آنان و تلاش در جهت تامین نیازهایشان که اسلام تاکید و رویکرد خاص به آن دارد، در برنامه خویش درنگی نماییم. که اگر برنامه خوبی هست، تجدید عهد و اگر کاستی وجود دارد، رفع نماییم. خدمت به آنان مایه آسایش امروز و وسیله دستیابی بهشت فرداست.
جوانی به محضر پیامبر اعظم صلی ا... علیه وآله رسید و تمایل بر جهاد داشت حضرت با بیان مفصل فضیلت جهاد و ثمرات آن، وقتی آن جوان گفت: «پدر و مادر پیری دارم. آنان با من انس دارند و دوست ندارند من از آنها جدا شوم.» پیامبر تا این جمله را شنیدند فرمودند: «نزد پدر و مادرت بمان. سوگند به کسی که جانم در دست اوست، یک روز انس و همراهی با آنان بهتر از یک سال جهاد در راه خدا است» (کافی3: 233).
عدالت اقتضا میکند به همان اندازه که والدین بر ما حق دارند ما هم آن را جبران کنیم. در حالیکه هرگز نمیتوان حق هستی بخشی آنان را جبران نمود. این موضوع خود مبنا و راهکار خوبی است که غفلت نکنیم و هرچند اگر اشتباه یا خطایی از ایشان رخ داد و تشخیص دادیم یا اگر سطح دانش و معلومات و دیگر موارد ما برتری یافت چگونه رفتار کنیم. امام سجاد علیه السلام در مورد حق پدر فرمودهاند: «بدان او اصل و ریشه توست زیرا اگر او نبود تو نیز نبودی پس هرگاه در خود چیزی دیدی مایه خود پسندیِ تو شد بدان که پدرت در آن صفت اصل و ریشه توست پس خدای را سپاس گو... ». از سوی دیگر رفتار امروز ما با والدین گرامی آینه فردای فرزندان با ماست و جهت عمده در بسترسازی فرهنگ احسان و احترام در این راستا میباشد و از امام صادق علیه السلام است که: «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»
و به میآموزند: «پر و بال تواضع خویش را از روی محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر؛ و [دعاکن] بگو: پروردگارا! همانگونه آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده» (اسراء:24). و نیز شخصی که سایه پدر و مادر بر سر ندارد بداند این مانع از نیکی به آنان نیست و دارد: «از جانب آنها نماز بخواند، صدقه دهد و حج و روزه بهجا آورد، تا آنچه انجام داده ثوابش از آنها باشد و مثل آن هم برای خود او گردد و خداوند عز وجل بهوسیله این احسان و ارتباط، خیر و فراوانی را برایش زیاد نماید» (کافی3: 232).