تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۶۶۸۸۵

تهدید آرامش خانواده در برنامه‌های کودک/ابراهیم میرعزیزی

تبلیغات وسیع به تماس با این شماره بگونه‌ای است که کودک در هر بار مشاهده این برنامه بیش از پیش به برقراری این تماس احساس نیاز خواهد کرد. این نیاز روابط کودک را باخانواده دچار تنش می‌کند.

سایت بصیرت، گروه فرهنگی/
بچه‌ها! پنگول پای تلفن نشسته و منتظر تماس شماست.

بچه‌ها! من دلم تنگ شده بود رفتم به پنگول زنگ زدم اومدم.

بچه‌ها! می‌دونید چرا امروز پنگول کجاست؟ پنگول رفته پای تلفن منتظر تماس های شماست.

این بخشی از جمله هایست که فقط در یک برنامه از برنامه‌های رنگین کمان توسط مجری های برنامه مکرر به مخاطبان کودک گفته می‌شود. روش تأمین منابع مالی برنامه که چند وقتیست به عنوان تلفن پنگول راه اندازی شده است. در این روش بابت هر دقیقه تماس مخاطب علاوه بر مبلغ ارتباط تلفنی هزینه ای به عنوان استفاده از این خدمت بر روی قبض تلفن اضافه می گردد.  

برنامه رنگین کمان و عروسک محبوب آن پنگول پنج شش سالی است که به صورت روزانه اقدام به تولید برنامه می کنند. با یک حساب سرانگشتی می توانید میزان حضور آنها را با ضریب خطای ناچیزی بدست بیاورید؛ چیزی در حدود هزاروپانصد ششصد برنامه تولیدی. به همت همین حضور مداوم در یکی از شبکه‌های مهم سیما(شبکه پنج) در ساعات بازگشت کودکان از مدرسه توانسته مخاطبان وسیعی از کودکان را جذب کند. که در این رقابت رسانه ای صداوسیما با شبکه‌های خارجی نعمت بزرگیست و شایسته تقدیر از مدیران و تولید کنندگان است. قصدم از بررسی شروع بکار این امکان جدید در برنامه تشریح تأثیر منفی  درآمدزایی از این روش بر تربیت مخاطبان کودک است. چیزی که به نظر امنیت و آرامش خانواده‌ها را با تهدید مواجه خواهد کرد.

مخاطب کودک را تصور کنید که مکرر از سوی شخصیت های محبوبش به تماس تلفنی با شماره هوشمند پنگول توصیه و ترغیب می شود. طبیعیست که کودک تلاش خواهد نمود که با این شماره تماس بگیرد. بخشی از این کودکان که وضعیت مالی خانواده شان این امکان را می دهد که با این شماره پر هزینه تماس بگیرد احتمالاً در دفعات اول موفق خواهند شد با کمترین تلاشی صدای عروسک محبوبشان را در طرف دیگر خط بشنوند. احساس نزدیکی غیرقابل وصف به عروسک شیرین پنگول که کودک را به تماسهای بعدی مشتاق خواهد کرد.

بخش دیگری از کودکان که وضعیت مالی خانواده شان این امکان را نمی دهد موفق به تماس نخواهند شد. خود این اتفاق باعث نوعی سرخوردگی در کودکان خواهد شد. در تلاش کودک برای متقاعد سازی خانواده  خود برای تماس نیز اصطحکاکهای عصبی روی خواهد داد. از این منظر برای این دسته از کودکان دو دستآورد منفی خواهد شد. (توجه کنید که منکر دستاوردهای احتمالی مثبت این برنامه نیستم.) لذا این برنامه نوعی تأثیر ضدتربیتی بر ک.در  برای این کودکان خواهد داشت.

کودکان دسته اول که از خانواده های متمکنی برای تماس برخوردارند پس از دفعات ابتدایی وضع کمی متفاووت خواهد شد. طبیعتاً برای همین دسته از خانواده ها نیز هزینه بالای این تماسها در بلند مدت بی اهمیت نخواهد بود. و پس از مدتی خانواده تصمیم به تغییر این روند خواهد شد. با یان تفاوت که به دلیل اینکه کودک عطش خود را با تماسهای ابتدایی کم کرده لذا سرخوردگی او کم تر خواهد بود. از طرف دیگر نیز چون در دفعات اول تماس صورت گرفته و خانواده امکان مراعات کودک را داشته اصطحکاکی نیز پیش نخواهد آمد.

لذا هر دوی این خانواده‌ها دچار تلاطم در روابط عاطفی و روانی خود با کودک خواهند شد. حجم تبلیغات وسیع برنامه به تماس با این شماره به گونه‌ای است که کودک در هر بار مشاهده این برنامه بیش از پیش به برقراری این تماس احساس نیاز خواهد کرد. و این نیاز است که روابط کودک را با خانواده دچار تنش می‌کند. خانواده یا باید تن به هزینه این تماس بدهد که باعث جدایی کودک از خانواده خواهد شد و یا در برابر خواسته کودک ایستادگی کند که باعث سرخوردگی و اصطحکاک روانی بین آنها خواهد بود. در هر دو سوی این تصمیم روابط کودک با خانواده دچار اختلال می‌شود. به عبارت روشن‌تر فضای خانواده که از آن به عنوان امنیت و آرامش یاد می‌کنیم دچار تزلزل می‌شود. نتیجه‌ای که قطعاً برنامه‌سازان و مدیران در پی آن نیستند ولی این روش کسب درآمد باعث ایجاد آن خواهد شد.

نکته مهمتر اینکه همین فرآیند تهدید امنیت خانواده باعث ریزش مخاطب نیز خواهد شد. طبیعی است که بخشی از خانواده‌ها حتی آن دسته که از وضعیت مالی بهتری برخوردارند برای جلوگیری از اصطحکاک روانی که با کودک رخ می دهد به مرور جایگزینی برای این برنامه خواهند یافت. و این یعنی پنبه کردن هر آنچه این برنامه طی پنج سال رشته کرده بود.

عملاً آنچه قرار است توسط این امکان عاید برنامه رنگین کمان شود علیه منافع بلند مدت برنامه خواهد شد. تأمین منابع مالی اولین دغدغه هر برنامه سازی باید باشد. اما نباید این تأمین منابع مالی به قیمت نقض اهداف بلند مدت شود. گذر از این مشکل مهم تفاوتیست که در سینما نیز باعث تقسیم فیلمها به فیلمهای گیشه و غیرگیشه شده است.

آنچه متفکران فرهنگی را از فیلمهای گیشه بیمناک کرده است چیزی نیست جز همین غلطیدن به ورطه ابتذال یعنی از دست دادن منافع بلند مدت برای کسب منافع کوتاه مدت.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات