
پایگاه بصیرت، گروه فرهنگی:آرای راهبردی امام خمینی(ره) به سبب ریشه داشتن در بینش الهی فرازمانی، فرامکانی و ماندگار است. بینش الهی به معنای فهم و شناخت درستی از آفرینش است که در پرتو آن در هر برههای بهتوان وظیفه را شناخت و به آن عمل کرد. بینش الهی در سیر حیات بشر با بعثت پیامبران آغاز شد و با وظیفه تربیتی که آنها به عهده داشتند روند تکاملی را طی کرد و با بعثت پیامبر اعظم(ص) به اوجی رسید که به شرط وجود افراد دارای صلاحیتهای خاص در مسیر تعیین شده تداوم مییابد. بینش الهی از بدو پیدایشش بر نکاتی تأکید داشت که خط سیر آن نکات با پیدایش این بینش شروع شد و تا ابد تاریخی ادامه مییابد. بینشی که جهان را دارای خالق و هدف مشخص تفسیر میکند و بر اساس آن، منطق بعثت انبیا و آموزههای آنها را درک میکند و میپذیرد و بر همه آن گردن مینهد، اگر وجودی را به تسخیر خود در آورد آن وجود، یعنی انسان نیز به همه این معارف ایمان میآورد و پس از آن دارای آرای راهبردی فرازمانی و فرامکانی و ماندگار میشود، اما در این میان نکته مهم خود این آرای راهبردی هستند که به سبب رتبه و ارزش، اهمیت پیدا میکنند. رتبه و ارزش آنها بیش از آنکه متأثر از آن بینش باشد، متأثر از موقعیت و وضعیت افراد است. یعنی چه بسا افرادی که از آن بینش برخوردارند، اما نتوانستهاند آرای دارای رتبه و ارزش بالا ارائه کنند و یا اگر ارائه کردند، توجه جدی به آن نشد و با وجود ماندگاری ذاتی، ماندگاری عینی و عملی نیافتند. به عبارت دیگر، آرای راهبردی و یا همان آرای دارای رتبه و ارزش بالا، زمانی به جایگاه حقیقی میرسند و نقششان در آفرینش به بار مینشیند که افراد صاحب بینش الهی آنها را از مرحله صرف داشتهها به مرحله عمل وارد کنند. چنین ویژگی کاملاً در زندگی انبیا و معصومین(س) مشهود است. اگر در تاریخ اسلام واقعه عاشورا در رأس قرار دارد به این سبب است که قیام علیه ظلم، جور و بدعت و انحراف به عینه و با بیشترین هزینه انجام گرفته و از قول به فعل در آمده است. امام خمینی(ره) پیش از هر ویژگی هدایتبخشی، یک عالم به تمام معنا دینی بود، یعنی از تمام آنچه که برای صدور فتوا لازم است برخوردار بود. او یک مرجع تقلید تمام و کمال بود، اما در مسئولیت و کارکرد مرسوم این جایگاه رفیع باقی نماند و با تفسیر دقیقی که از ولایتفقیه داشتند، ناخواسته و قهراً موقعیتشان از مرجعیت به معنای مصطلح، ارتقا یافت. بینش الهی امام خمینی(ره) که از متن آموزههای اصیل اسلام یعنی دین آسمانی که به سبب آخرین بودن، بینش در آن به اوج رسیده بود، در قول، فعل و موضع ایشان تجلی یافته بود. امام خمینی(ره) با تکیه بر بینش عمیق الهیاش درصدد احیای ارزشهایی بود که جایگاه اساسی داشتند آنچنان که سایر ارزشها در ذیل این ارزشها احیا میشدند و در پیکر جامعه روان میگردیدند. این ارزشهای دارای جایگاه اساسی همان آرای امام خمینی(ره) هستند که فرازمانی، فرامکانی و ماندگار محسوب میشوند. این ماندگاری دو علت اصلی دارد؛۱ـ برآمده از بینشی است که شرح آن گذشت. یعنی بینشی که خاستگاه آن آموزههای اسلامی است و اسلام به حکم و نص بیان الهی آخرین دین و عهدهدار تأمین نیازهای ابدی تاریخی انسان برای رستگاری است. ۲ ـ امام خمینی(ره) با چنین بینشی به گزینش پرداخت و از میان ارزشهای گوناگون اسلامی آرای خود را به مسائل راهبردی ویژه اختصاص داد و با تمام وجود تلاش کرد تا آنها را از قول به عمل تبدیل کند که با مرارتها و مشقتهای بهواقع طاقتفرسا به این عمل اعجابانگیز موفق شد و پس از آن در مقام ولایت فقیه دارای نظام حکومتی رسمی، یک دهه آرا راهبردیاش را در میدان عمل به کار گرفت. یکی از نقاط افتراق رهبران کاریزما با مردان الهی مانند امام خمینی(ره) در این است که آرا و نظرات رهبران کاریزما با مرگشان از بین میرود در حالی که آرا و افکار رجال بزرگ مانند امام راحل(ره) ماندگار میماند. برای درک درست و استخراج آرای راهبردی و ماندگار امام خمینی(ره) باید توجه داشت که این آرا راهبردی گاهی صریح و روشن بیان شده مانند «استکبارستیزی» و گاهی به نحوی در لابهلای بیاناتشان مستتر است که باید با کمی دقت و هوشیاری شناسایی شود، مانند «آفت وابستگی فکری به دیگران» که در این عبارت به آن اشاره شده است: «ما الآن در همه چیز به گمان یک نحو وابستگی داریم که بالاتر از همه وابستگی افکاراست… بسیاری از افکار ما وابسته به غرب است.» شناخت و به کارگیری آرای راهبردی امام خمینی(ره) که سرشار از پیامهای ناب و موفق است که در عرصه عمل به اثبات رسیده، پشتوانه ضروری و قابل اعتمادی برای حرکت در مسیرهای ناشناخته پیشرو است. انشاءالله ارزش آن درک و در عمل به آن بیشتر اهتمام ورزیده شود.